حسن روحانی این روزها همان موقعیت محمد خاتمی را دارد اما در شرایطی متفاوت که در آن فرصتهای مطلوب برای تغییر و تحول مثبت کم نیست اما…
وزارت کشور جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ را زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی اعلام کرد و به این ترتیب خرداد را به عنوان ماه انتخابات ریاست قوه مجریه، فعلا، از دور خارج کرد. چند روز البته تاثیری در جریان تلاشها و تبلیغات و صفبندیها ندارد اما از مدتها پیش خودیهای رژیم به تکاپو افتادهاند.
برخی بر این باورند که قصد انحصارطلبان و اصولگرایان بر این است که حجتالاسلام حسن روحانی را به رئیس جمهوری یک دورهای بدل کرده و راه گزینش وی برای دور دوم سد کنند. این در حالیست که بخشی از هواداران خود روحانی نیز معتقدند که او در ماههای گذشته از امکانات خود برای پاسخگویی به حملات علیه دولتش بهره نجسته است. آنها یکی از این فرصتها را گفتگوی زنده تلویزیونی روحانی میدانند که وی از آن به نحو مطلوب استفاده نکرد.
روزنامه «اعتماد» یکی از رسانههای جریان اصلاح طلب، در مطلبی با عنوان «کمی شفافتر آقای رئیس جمهور!» نوشته: «روحانی از نباید توهین به مردم گفت، از توهینکنندگان نگفت. از کاهش قاچاق گفت، از مبادی قانون نگفت. از دستاوردهای مثبت اقتصادی گفت، از موانع و سد راههای آن نگفت».
علی تاجرنیا نماینده اصلاحطلب مجلس ششم نیز در مورد مصاحبه حسن روحانی گفته است: «فکر میکنم با گذشت سه سال از عمر دولت و با درنظرگرفتن مجموعه اتفاقاتی که در کشور افتاده، فشارهایی که دولت پذیرفته و درعین حال امکاناتی که داشته، صحبتهای رئیسجمهور راضیکننده نبود».
روحانی علیه روحانی
حجتالاسلام حمید روحانی رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی و رئیس فعلی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی هفته گذشته گفت: «کسانی هستند که به اسم آخوند تلاش میکنند با رژیم سعودی کنار بیایند و این رژیم را بالی از اسلام میخوانند. اینان آخوند درباری و خیانتکار هستند». حسن روحانی چندی پیش در نشست سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول گفته بود: «برای همه روشن است که نه عربستان مشکل ایران است و نه ایران مشکل عربستان. مشکل اصلی، جهل و تعصب و خشونتورزی است».
حمید روحانی در بخشی دیگر از سخنان خود در همایش از نهضت مشروطیت تا انقلاب اسلامی گفت: «آقای روحانی آگاهانه به صحنه آمده تا اصالتهای اسلامی را از بین ببرد. این آقایان دنبال این هستند که کشور ما را به دوران ستمشاهی بازگردانند […] آن روزی که رهبری فرمودند من مذاکره را بیهوده میدانم، عمروعاصهای امروز رهبری را مجبور به مذاکره کردند. اینها برای هر سخنرانی رهبری دهنکجی نشان میدهند و باید مجازات شوند».
حمید روحانی تنها کسی نبود که در هفته گذشته به حسن روحانی حمله کرد. پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی خود برجام را «بیاثر» خواند، موج جدیدی از حملات به توافق اتمی و روحانی آغاز شد. سید احمد علمالهدی در خطبههای نماز جمعه مشهد بدون اینکه نامی از حسن روحانی ببرد با اشاره به اینکه «یک آقایی نیز میگوید با برجام عزت پیدا کردیم» گفت: «چه عزتی؟ اینکه شرکت مدلینگ ایتالیایی بیاید عزت است؟ این را در برجام پیش بردید؟ دهها و صدها فروشگاه مدلینگ میخواهند ایجاد کنند و جوان ما را منحرف کنند. عزت، آوردن جنس بنجل مدل خارجی به کشور است یا دشمنی با کفار و مشرکان و دشمنستیزی و استکبارستیزی است». اشاره علم الهدی به سخنان حسن روحانی در اوایل ماه گذشته بود که با اشاره به سالگرد تصویب برجام تاکید کرده بود: «وقتی تحریم بود عزت نبود، اما برجام برای ما عزت آورده است […] بعضی این عزت برایشان مهم نیست، اما ملت ایران از اول انقلاب دنبال عزت بود».
پرسشهای بیپاسخ روحانی
با توجه به اینکه کمتر از یک سال به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده باید دید آیا حسن روحانی پاسخی برای پرسش مخالفان و حتی منتقدان خود دارد؟
مساله رکود اقتصادی امروز حتی از سوی هواداران و نزدیکان حسن روحانی به عنوان دستاندازی بزرگ مطرح میشود. علیرضا علویتبار، روزنامهنگار و از فعالان جبههی اصلاحات در ایران دو عامل «مازاد تقاضا و مازاد عرضه» را عامل تشدید رکود تورمی دانست. او «تحت کنترل نبودن بخش غیررسمی اقتصاد» را عامل عدم اجرای صحیح سیاستهای ضد تورمی و ضد رکود دانست و اضافه کرد: «اگر بپذیریم که تعدادی هلدینگ حدود ٣٠ درصد اقتصاد ایران را در اختیار دارند و تحت کنترل دولت نیستند و در نتیجه هم مشخص نیست که سیاستهایشان همسو با دولت باشد». مساله اینجاست که دولت روحانی هنوز پاسخ روشنی به ناظران اقتصادی مبنی بر نقش سپاه پاسداران در اقتصاد نداده است.
غیر از بحث اقتصادی باید به مساله فرهنگ و هنر نیز اشاره کرد. در چند ماه گذشته بارها دولت روحانی تاکید کرده است که «اعطای مجوز برنامههای فرهنگی و هنری صرفا به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و نیروی انتظامی تنها از جهت بررسی نظامی و ترافیکی نظر خود را اعلام میکند». اما تنها در یک مورد مشخص غلامعلی صادقی، دادستان مشهد از «لغو کلیه کنسرتهای موسیقی» در «پایتخت معنوی ایران» خبر داده است. جدا از موضوع کنسرتها مساله لغو فیلمهای دارای مجوز پخش و حتی در مواردی فیلمهایی که از پرده سینما پایین کشیده شدهاند نیز قابل توجه است.
باران کوثری بازیگر سینمای ایران که یکی از فیلمهای او با نام «عصبانی نیستم» از جشنواره سال گذشته فیلم «فجر» حذف و مجوز پخش آن صادر نشد در گفتگو با یکی از شبکههای اینترنتی داخل ایران از سیاستهای فرهنگی دولت روحانی و همچنین نمایندگان «لیست امید» انتقاد کرد. این بازیگر سینما و تئاتر که بارها در کمپینهای تبلیغاتی نیروهای اصلاحطلب حضور داشته بر این باور است که «اینکه دولت تحت فشار است، میدانسته وارد چه جریانی شده است، اینکه به لحاظ اقتصادی به شما فشار میآورند، مطمئنا از پیش به آن آگاهی داشتید اما از من نخواهید که مطالباتم را مطرح نکنم چون دولت تحت فشار است چراکه این وظیفه دولت است که برای دفاع و برآورده کردن مطالبات من تحت فشار قرار گیرد».
یک موقعیت در دو وضعیت
وقتی روحانی با شعارهای اقتصادی به میدان آمد در واقع تلاش کرد تمام تلاشهای خود را بر بهبود وضعیت اقتصادی از طریق حل پرونده اتمی جمهوری اسلامی متمرکز کند. با اینکه او توانست بحران اتمی را فرونشاند اما «برجام» چنان تبعات اقتصادی نداشته که بتواند در سفره مردم خود را نمایان کند، چرا که حل یک مشکل در سیاست خارجی الزاما به معنی بهبود در سیاست داخلی نیست. رفع انسدادهای خارجی زمانی به نتیجه میرسد که همزمان انسدادهای داخلی نیز از میان برداشته شوند. با آمار و نمودار و ادعای بهبود وضعیت اقتصادی نمیتوان مردم را نسبت به چیزی قانع کرد که آن را لمس نمیکنند. مخالفان دولت کنونی نیز تمام توجه خود را بر روی همین ناکامی متمرکز کردهاند بدون اینکه به مردم بگویند، یکی از دلایل مهم این وضعیت، مواضع فکری و منافع اقتصادی آنهاست که حاضر نیستند از سهم خود در منابع بادآوردهای که به انحصار آنها در آمده اندکی بکاهند.
به تمام اینها موضوع حقوق بشر را هم باید اضافه کرد. با اینکه دولت حسن روحانی مجری اعدامها نبوده و نیست اما دولت به عنوان پاسدار حقوق شهروندان موظف به دفاع از آنهاست. نبود دادگاههای عادلانه و شرایط سخت (گاه همراه با شکنجه) در سالهای گذشته بارها مورد انتقاد نهادهای حقوق بشری قرار گرفته و دولت به بهانهی «اصل تفکیک قوا» از پاسخگویی نسبت به آن طفره رفته است در حالی که در این اصل، مضمون نظارت سه قوه بر یکدیگر نیز وجود دارد. از یک سو، اصل تفکیک قوا به این معنی نیست که هر یک از سه قوه هر کاری خواست بکند، از سوی دیگر همین اصل را قوه قضاییهی رژیم اصلا رعایت نمیکند و مرتب در حال دخالت در امور قوای مقننه و مجریه است از جمله درباره لغو مجوز برنامههایی که از سوی دولت صادر میشود! همزمان،
افزایش شمار صدور احکام اعدام و اجرای آن (تحت مسوولیت و نظارت قوه قضاییه) در یک سال اخیر برخی از نزدیکان و طرفداران دولت روحانی را به این باور رسانده که همگی برای فشار و انزوای بیشتر دولت یازدهم صورت میگیرد، در حالی که وزارت امورخارجه از اعدامهای اخیر در ایران دفاع میکند.
صادق زیباکلام یکی از حامیان حسن روحانی با اشاره به اینکه «حملات به دولت روحانی بسیار بیشتر از حمله به رئیس دولت اصلاحات است» اضافه کرد: «این واقعیت، مخالفان حسن روحانی را بر آن داشت تا یک حمله گازانبری و سنگین علیه دولت روحانی شروع کنند و با استفاده از رادیو و تلویزیون، برخی از تریبونها و مطبوعات لوله توپ سنگینشان را به سمت روحانی نشانه گرفتند».
به راستی نیز موقعیت روحانی در این روزها، از یک سو یادآور عنوان فیلم «رم شهر بیدفاع» از روبرتو روسلینی است، و از سوی دیگر موقعیت خاتمی را در هر دو دوره ریاست جمهوریاش به یاد میآورد. با این تفاوت که وضعیت این دو از زوایای گوناگون، از جمله شرایط داخلی، وضعیت منطقهای، و رابطهی ایران و کشورهای غربی به دلیل «برجام» بسیار متفاوت است. آنچه اما در هر دو مشترک است، نظامی است که آنها به ریاست قوهی مجریهی آن رسیدهاند و همچنان زیر سلطهی همان تفکری است که انقلاب اسلامی و جمهوریاش را بنیان نهاد. اینکه روحانی برای دور دوم رییس جمهور بشود یا نشود اهمیت چندانی ندارد. اما اینکه او در پایان ریاست جمهوریاش نقش خود را مانند خاتمی چگونه ارزیابی کند و اینکه آیا احمدی نژاد دیگری پس از او روی کار خواهد آمد یا نه، اهمیت رقابتها و درگیریهای درونی رژیم را نشان میدهد که بر سرنوشت ایران تأثیر تعیین کننده دارد.
[کیهان لندن شماره ۷۲]