اختصاصی کیهان لندن؛ مصاحبه با سیما غیاثی کندی
نخستین نمایندۀ ایرانی‌تبار مجلس عوام انگلستان

شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۵ برابر با ۱۵ اکتبر ۲۰۱۶


سیما غیاثی کندی جای پای خود را در تاریخ بر جای گذاشت. وی اولین نمایندۀ ایرانی‌تبار مجلس عوام انگلیس است. او در سال ۲۰۱۵ به‌عنوان نمایندۀ South Rible  (در لانکاشایرـ شمال غربی انگلستان) انتخاب شد. گرچه وی در چهارسالگی ایران را ترک کرد ولی هنوز ریشه‌ی ایرانی او، بخش بزرگی از وجودش را تشکیل می‌دهد.

سیما کندی
kayhan.london ©

دیدار ما در Portcullis House ساختمان  عظیم جدیدی صورت گرفت که در کنار مجلس عوام برای دیدار نمایندگان مجلس با مراجعه‌کنندگان ساخته شده و در آن هریک از ۲۰۰نماینده مجلس عوام انگلستان دفتر اختصاصی خود را دارند. ابتدا قرار بود این دیدار در یک  رستوران ایرانی انجام شود. ولی به خاطر مسائل برنامه‌ای، در کافه‌ تریای مجلس عوام انگلیس صورت پذیرفت که خوراکی‌های آن منحصراً اروپایی است. خانم کندی سعی کرد که تا جایی که می‌تواند به ناهار خود رنگ و مزه‌ی ایرانی  بدهد. به‌جای سیب‌زمینی، برنج با جوجه سفارش داد و همراه با آن مقداری ماست.

مادر انگلیسی و پدر ایرانی این نماینده مجلس انگلستان در سال ۱۹۶۰ در بلاکبورن‌ـ لانکاشایر ازدواج کردند. در آن زمان مادرش مشغول کارآموزی بود که پرستار شود و پدرش در همان شهر در کالج فنی بلاکبورن در رشتۀ نساجی و بازرگانی تحصیل می‌کرد که اولین کامپیوتر انگلستان را داشت.

در سال ۱۹۷۴ شش هفته پس از آن که سیما کوچولو به ‌دنیا آمد، این زوج جوان همراه نوزاد به ایران رفتند و در منطقه دریای خزر، که ایرانیان تمام آن منطقه را «شمال» می‌نامند، مستقر شدند. پدرش در آن منطقه یک کارخانۀ تولید نخ‌ داشت. خانم کندی هنوز از آن روزگاران خاطره‌ها دارد. خانوادۀ آنان در یک خانۀ سه‌طبقه در مرکز تهران زندگی می‌کردند. مادربزرگش (عزیزجون) در طبقۀ همکف منزل داشت. چون عزیزجون انگلیسی نمی‌دانست هنگامی که خویشاوندان مادرش به ایران می‌آمدند، سیما نقش مترجم را ایفا می‌کرد.

kayhan.london ©
kayhan.london ©

سیما مرتب با پدر و مادر خود نزد عمویش به شمال می‌رفت در خانه‌ای که شعله‌های آتش از بخاری عظیم اتاق زبانه می‌کشید.

نخستین چهار سال زندگی سیما با یکی از پر آشوب‌ترین دوره‌های تاریخ ایران، یعنی انقلاب اسلامی مصادف شد. دخترک می‌دانست که در اطرافش چه آشوبی  می‌گذرد. می‌گوید، «هنگامی که این اتفاقات غریب در اطراف شما می‌گذرد، همواره به خاطرشان دارید. می‌بینید که  اشخاص همواره مشغول صحبت با یکدیگرند. به‌ یاد ندارم که از وضع خود ناخشنود باشم ولی می‌دانستم که درایران حوادثی می‌گذرد و زندگی مردم واقعاً دچار آشفتگی شده است.»

انقلاب، خانواده‌ی سیما را روانه بلاکبورن کرد. در این شهر، خانم کندی بزرگ شد، به مدرسه رفت و رشتۀ زبان انگلیسی و تاریخ را دنبال کرد. به ورزش نیز علاقه اشت و در نِت‌بال و بدمینتون و دو مهارتی داشت.

هنگامی که موضوع رفتن به دانشگاه پیش آمد، وی در مقابل دوراهی قرار گرفت. پدرش خواهان آن بود که سیما رشته‌ی حقوق قضایی بخواند. خود او بیشتر به زبان علاقه داشت و عاشق زبان فرانسه و با تمام وجود خواهان فراگیری  این زبان بود. روزی که یک برنامه دانشگاهی را ورق می‌زد متوجه شد که دانشگاه کمبریج برنامه تدریس زبان‌های فارسی و فرانسه را دارد: «با خود گفتم این راهی است که می‌تواند برای فرار از اصرار پدرم به من کمک کند.» آموزش او در دانشگاه کمبریج به او فرصت داد زمینۀ خوبی درباره ادبیات و تاریخ ایران به ‌دست آورد. در رسیدن به این مقصود، دانستن زبان فارسی برای او کمک بزرگی بود گو اینکه خودش معتقد است که زبان فارسی نمی‌داند.

پیش از پایان تحصیلات دانشگاهی، سیما کندی یک سال در پاریس زیر نظر ایران‌شناس معروف فرانسه، ژان ریشار، به آموزش زبان فارسی پرداخت. وی از اقامت در پاریس و فرا گرفتن تاریخ و ادبیات ایران، به راستی سرشار از لذت می‌شد و درعین  حال همه اینها کمک بزرگی برای او در راه زندگی سیاسی آینده‌اش شد.

سیما سال اعتصاب عمومی در فرانسه را چنین به یاد می‌آورد: «من ناگزیر بودم با قایق  به دانشگاه بروم. هوا به راستی سرد بود. با خودم می‌گفتم که این راه ادارۀ مملکت نیست. پست کار نمی‌کرد و نامه دریافت نمی‌کردیم. کارگران شهرداری زباله‌ها را نمی‌بردند. واقعا مسخره بود.» پس از کمبریج، خانم کندی تصمیم گرفت که توصیۀ پدرش را نیز مورد توجه قرار دهد و تصمیم گرفت مدرک کالج حقوق در لندن را نیز به ‌دست آورد و پس از پایان این تحصیلات، وکیل دادگستری و مدت شش سال در دفتر وکالت «سلوتر اند می» مشغول به کار شد. سیما در همانجا بود که با همسرش آشنا شد؛ کار وکالت را رها کرد تا به وظیفه‌ی مادری بپردازد.

kayhan.london ©
kayhan.london ©

در آن زمان، وکیل و حقوقدان شدن واقعاً تعارضی با داشتن کودک نداشت ولی با کار به ‌طور نیمه‌وقت او در دفترحقوقی که در آن کار می‌کرد،  موافقت نشد. درنتیجه سیما تصمیم گرفت به  خانواده‌ی خود بپردازد. اما همزمان مدیریت «موسسه بازرگانی غیاثی» در لانکاشایر را به‌عهده گرفت و در عین حال داوطلبانه به فعالیت‌های اجتماعی پرداخت.

با گذشت زمان، سیما روز به روز آگاهی سیاسی بیشتری پیدا ‌کرد. وی در این مورد‌ می‌گوید «داشتن تجربه  از زندگی در کشوری که شما اجازه‌ی صحبت ندارید و نمی‌توانید نظر خود را بیان کنید، به شما نشان می‌دهد که دموکراسی تا چه حد اهمیت دارد. پدرم همواره این نکته را به ما خاطرنشان می کرد و می‌گفت شما چه خوشبخت هستید  که در یک کشور آزاد زندگی می‌کنید. شما می‌توانید هرچه دلتان می‌خواهد، بگویید و به هرکس که دلتان می‌خواهد رأی بدهید.» این گفته‌ها توجه سینما کندی را به روندهای سیاسی بیشتر  جلب کرد و به او نشان داد که این موضوع  تا چه اندازه اهمیت دارد. وی تصادفاً درگیر کار نماینده حزب محافظه‌کار محل شد و می‌گوید در سال ۲۰۰۸ «به این فکر افتادم که چرا من تلاش نکنم نمایندۀ مجلس بشوم. ممکن است برای این کار مناسب باشم.» ولی  پیروزی به‌ سرعت به‌ دست نمی‌آید. در سال ۲۰۱۰ او در مبارزات انتخاباتی به یک نمایندۀ حزب کارگر باخت ولی سرانجام در سال ۲۰۱۵ به پیروزی رسید و به نمایندگی مجلس عوام انگلستان انتخاب شد.

خانم کندی می‌گوید که ریشه‌های ایرانی او مانع انتخابش نشد. حزب محافظه‌کار بیشتر به این نکته توجه داشت که او مدت زیادی از عمر خود را در آن منطقه گذرانده است. به طور کلی تعداد زیادی از افرادی که به گروه‌های نژادی مختلف  وابسته هستند در آن عضویت دارند.

تصادفاً در مجلس نمایندگان انگلستان دو نفر با نام  «سیما» عضویت دارند که تنها نام خانوادگی یکی از آن دو کندی است.

به عقیده‌ی خانم سیما کندی، تنوع نژادی را باید «تحسین» کرد. او تأکید می‌کند «اکنون در تمام احزاب تعداد بیشتری زن عضویت دارند و مردمی از اقلیت‌های نژادی در آنها حضور دارند. گروهی سالخورده‌ترند و در نتیجه تجربۀ بیشتری در زندگی دارند و یا همجنس‌گرا هستند. اگر تمام اشخاصی که در مجلس نشسته‌اند شبیه یکدیگر باشند، و همگی تجربیات مشابهی داشته باشند، آن وقت همه‌شان در هر زمان همان اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنند.»

برنامه کار سیما کندی، امروز به‌‌عنوان نمایندۀ پارلمان بسیار متنوع است. در اوایل سال ۲۰۱۶ وی قسمت مهمی از وقت خود را صرف مبارزه علیه حذف برنامه امتحان زبان فارسی از دوره‌های جی.سی.اس.ای و دوره بالاتر کرد. در نتیجۀ تلاش او، مقامات مربوط انگلیسی اعلام کردند که برنامۀ تدریس و امتحان زبان فارسی همچنان باقی می‌ماند. با این ترتیب، آیندۀ درازمدت زبان فارسی تأمین شد.

kayhan.london ©
kayhan.london ©

از طرف دیگر، برنامه کار او اقدام درباره مسائل محلی مانند اتوبوس و یا امکانات Wi Fi در قطارهای مترو می‌گذرد. گاهی مسائل بسیار مهمی پیش می‌آید که نیازمند راه حل‌های فوری هستند. در تابستان ۲۰۱۵ آب در حوزه نمایندگی او به مدت یک ماه غیرقابل آشامیدن شد و اهالی محل مجبور بودند آب را قبل از مصرف بجوشانند. پس از آن، در همان سال، لانکاشایر چندین بار گرفتار سیلاب شد و هزاران خانواده از برق محروم شدند و محل سکونت‌شان  غرق آب شد.

از سوی دیگر، موضوعی که فکر او را به خود مشغول کرده و چه بسا نیمه ایرانی وجودش در این زمینه بدون اثر نباشد، سرنوشت سالخوردگان در انگلستان و کم اعتنایی به حال و روز آنان است که از آن رنج بسیار می‌برند.

سیما می‌گوید «این مردم عملا پشت در خانه‌های خود پنهان شده‌اند و کسی آنان را نمی‌بیند. بعضی از آنان ممکن است هفته‌ها بگذرد و با کسی حرف نزنند و صحبت نکنند و این واقعاً دردآور است. این مسأله‌ای وجدانی و اخلاقی، و در  عین حال یک مشکل مالی و بهداشتی است. شما هرچه بیشتر تنها و منزوی باشید بیشتر گرفتار بیماری می‌شوید. کاری که من به عنوان نمایندۀ پارلمان می‌توانم انجام دهم پرسیدن از دولت در مجلس است و تلاش برای عنوان کردن مشکلات آنان در رأس برنامه‌های دولت.»

در هنگام این گفتگو، اجرای وظیفه‌ی دیگری توجه این نمایندۀ پارلمان را به خود جلب می‌کند و وی با شتاب به گوشۀ دیگری از ساختمان می‌رود. گروهی ازنوآموزان به لانکاشایر آمده‌اند تا او را ببینند، و او به راستی از منتظر گذاشتن مراجعه‌کنندگان نفرت دارد.

*منبع: کیهان لندن (انگلیسی)
*گفتگوی کیهان لندن با سیما غیاثی کندی (+ویدیو)؛ ۳ تیر ۱۳۹۴

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=56059