ظهور و سقوط «مردی که  زیاد نمی‌دانست»؛
هاشمی نماد تضاد هویت در حکومت اسلامی

-قتل‌های زنجیره‌ای که طی آن بیش از هشتاد نفر، از جمله فروهرها، توسط وزارت اطلاعات دولت رفسنجانی جان خود را از دست دادند، از جمله سیاه ترین برگ‌های تاریخ زندگی سیاسی وی محسوب می‌شود.
-حکومت اقتدارگرا و متکی به قدرت فردی ایران، علاوه بر هویت متضاد،  با بحران خاموش تداوم و تسلسل و معمای حل نشده‌ی جانشین رهبری روبروست.

دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۵ برابر با ۰۹ ژانویه ۲۰۱۷


رضا تقی‌زاده – مرگ ناگهانی اکبر رفسنجانی، مرد ۸۲ ساله‌ای که به عنوان دستیار روح‌الله خمینی در شکل دادن به حکومت اسلامی ایران نقش موثر ایفا کرد، به سهم خود بحران خفته جانشینی را در نظام اقتدارگرای ایران بار دیگر زیر ذره‌بین برد.

اکبر هاشمی بهرمانی (رفسنجانی) در ماه‌های منتهی به انقلاب سال ۵۷ یکی از ۵ عضو اولیه شورای انقلاب و از جمله جزو معدود دستیاران نزدیک خمینی در تهران محسوب می‌شد و بعد از به قدرت رسیدن حکومت اسلامی، بخصوص پس از ترور مرتضی مطهری (۱۱ اردیبهشت سال ۵۸ توسط گروه مذهبی موسوم به فرقان) و کشته شدن  محمد حسین بهشتی طی انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با نفوذترین فرد نزدیک به روح‌الله خمینی محسوب می‌شد.

خمینی، خامنه‌ای، رفسنجانی

رفسنجانی از سال‌هایی که مسئولیت هدایت عملیات جنگ با عراق به او واگذار شد تا پایان دو دوره ریاست جمهوری و همزمان، داشتن ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، به شناخته‌ترین چهره حکومت اسلامی بعد از خمینی در جهان تبدیل شد.

علاوه بر انتشار تعداد فراوان کتب و مقالات داخلی به زبان فارسی پیرامون زندگی سیاسی هاشمی رفسنجانی، شماری از محققان خارجی نیز تالیفاتی را به نقش او در انقلاب اسلامی ایران اختصاص داده‌اند که مارک گازیروفسکی از دانشگاه تولین آمریکا و نویسنده کتاب‌های «سیاست خارجی شاه»، و «مصدق- کودتای سال ۱۹۵۳» از شناخته‌شده‌ترین آنهاست.

عکس تاریخی افراد درگذشته و در قدرت و در حصر

از عمده‌ترین اشتباهات هاشمی رفسنجانی موافقت با ادامه جنگ هشت ساله بعد از باز پس گرفتن خرمشهر از نیروهای عراقی و در نتیجه تحمیل میلیاردها دلار زیان ناشی از تخریب و هزاران نفر تلفات بیشتر جنگی و همچنین محروم ماندن ایران از دریافت ده‌ها میلیارد دلار غرامت بود که عربستان سعودی در صورت قطع عملیات جنگی وعده پرداخت آن را داده بود.

معرفی سیدعلی خامنه‌ای به عنوان جانشین خمینی با این تعبیر که نقش رهبری و «ولایت فقیه» بعد از خمینی کاهش یافته  و محدوده‌ای تشریفاتی خواهد داشت، و بر عهده گرفتن منصب ریاست جمهوری توسط خودش از جمله اشتباهات تاکتیکی و ضعف  رفسنجانی در ارزیابی و شناخت ساختار قدرت در درون نظامی بود که با خود وی شکل گرفته و مستقر شده بود.

خامنه‌ای رفسنجانی

طرفداران هاشمی رفسنجانی او را «امیرکبیر» حکومت اسلامی و «سردار سازندگی» لقب داده‌اند، در حالی که رفسنجانی فاقد شمّ سیاسی کافی، قدرت دورنگری و قریحه‌ی لازم برای مقابله موثر با بحران‌ها بود.

قتل‌های زنجیره‌ای که طی آن بیش از هشتاد نفر، از جمله فروهرها، توسط وزارت اطلاعات دولت او (فلاحیان) جان خود را از دست دادند، علاوه بر اجرای طرح انفجار مقر یهودیان در آرژانتین (آمیا) و همچنین عملیات تروریستی فجیع رستوران میکونوس و قتل شرافکندی رهبر حزب دمکرات کردستان در زمان سفارت حسین موسویان سفیر وقت جمهوری اسلامی در آلمان، از جمله سیاه‌ترین برگ‌های تاریخ زندگی کاری رفسنجانی محسوب می‌شوند.

تهیه سلاح کمری و تحویل آن به بخارایی برای قتل حسنعلی منصور نخست وزیر ایران، پس از طرح عملیات ترور در جمع گروه موتلفه (فداییان اسلام)، توسط اکبر هاشمی رفسنجانی صورت گرفت که به نوبه خود حاکی از طبع خشن، خون‌ریز و ستیزه‌جوی او از دوران نوجوانی است.

افول هاشمی از اریکه قدرت و نزول گام به گام وی از پایان دوره دوم ریاست جمهوری وی آغاز شد هر چند که طی دوران هشت ساله رییس جمهوری خاتمی و به دلیل تقابل مشترک آنها با اصول‌گرایان و بخصوص سپاه پاسداران، رفسنجانی با حفظ  ریاست مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت، چرخ پنجمی شده بود تشریفاتی در جمع رهبران حکومت.

بهشتی و رفسنجانی و خامنه‌ای

با وجود از دست دادن ریاست مجلس خبرگان و تحقیر ناشی از رد صلاحیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، هتاکی به فائزه دخترش در ملاء عام  و همچنین به بند کشیدن مهدی، پسر وی، رفسنجانی به باقی ماندن در کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و تظاهر به حضور در دایره قدرت حکومت رضایت داد.

دوران نزول هاشمی و همپالکی‌های او همزمان است با قدرت گرفتن سپاه پاسداران که وی در مقطعی قصد انحلال و ادغام آن را در ارتش داشت. سپاه هرگز کینه از رفسنجانی و جانشین او محمد خاتمی را فراموش نکرد.

برخلاف هیات دولت که در اولین ساعات اطلاع از مرگ او برای ادای احترام به بیمارستان تجریش و حسینیه جماران شتافتند، حتی یک تن از فرماندهان سپاه تا پایان روز، نزدیک تابوت هاشمی دیده نشد، اگر چه باید انتظار داشت در مراسم خاکسپاری او، و با توصیه خامنه‌ای، فرماندهان سپاه کنار «دشمن خفته» حضور پیدا کنند.

با کنار نهادن هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و گماردن دو کهنسال دیگر (کنی و جنتی) به جای او، عملا نقش سازمان یاد شده در تعیین تکلیف رأس هرم قدرت در حکومت اسلامی ایران از میان رفت.

رفسنجانی زودتر از خامنه‌ای رفت

پیام بحث‌انگیز خامنه‌ای که چند ساعت بعد از اعلام خبر مرگ هاشمی انتشار یافت، نشانه‌های شکاف درون نظام را آشکار می‌سازد. در پیام نسبتا طولانی خامنه‌ای که به نظر می‌رسد توسط خود او نوشته شده باشد گذشته از اینکه بر خلاف آنچه سال‌هاست از زبان مقامات نظام و رسانه‌های جمهوری اسلامی بیان می‌شود، از رفسنجانی نه در مقام «آیت‌الله» بلکه به عنوان «حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی» نام برده شده، آمده است: «اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هایی از این دوران طولانی (۵۹ سال آشنایی و همکاری)، هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه خناسانی که در سال‌های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره‌‌برداری از این تفاوت‌‌های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد».

حکومت اسلامی ایران که از آن به عنوان «جمهوری» نیز یاد می‌کنند، با وجود داشتن رییس دولت به ظاهر انتخابی، عملا وسیله فردی اداره می‌شود به نام «ولی فقیه » که با وجود وجود مجلسی به نام «خبرگان» عملا غیر انتخابی است ولی دارای اختیارات  بدون مرز، شبیه به رهبران عالی حزب کمونیست چین در زمان مائو، یا دنگ شیائو پینگ، یا دبیرکل‌های حزب کمونیست اتحاد شوروی سابق، از لنین تا استالین است.

خامنه‌ای و رفسنجانی

سیدعلی حسینی خامنه (خامنه‌ای) دومین رهبر حکومت اسلامی است که از زمان مرگ روح‌الله خمینی،  با نقش‌آفرینی تعیین‌کننده‌ی هاشمی رفسنجانی و بنا بر «تصمیم مجلس خبرگان» از ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۸ تا کنون در راس هرم قدرت نظام قرار داشته و مانند رییس هر حکومت فردی دیگر تدریجا دایره قدرت خود را بزرگ‌تر و حلقه مدعیان خود را کوچک‌تر ساخته است.

هاشمی رفسنجانی طی چند سال پایانی عمر خود و بعد از حذف از دایره قدرت با قرار گرفتن نیم‌رخ در برابر خامنه‌ای و ایفای نقش اصلاح‌طلب، تضادهای عمیق در مقوله هویت حکومت اسلامی را آشکار ساخت؛ نقشی که پیشتر حسینعلی منتظری، محمد صادق صادقی گیوی (صادق خلخالی) و میرکریم موسوی کریمی ( موسوی اردبیلی) نیز ایفا کرده بودند.

حکومت اقتدارگرا و متکی به قدرت فردی در ایران، علاوه بر هویت متضاد،  با بحران خاموش تداوم و تسلسل و معمای حل نشده‌ی جانشین رهبری روبروست. رهبر هفتاد و هفت ساله حکومت که بنا بر بسیاری گزارش‌های قابل تکیه از بیماری مزمن رنج می‌برد، به عنوان آخرین بازمانده از نسل اول رهبران انقلاب، تکرار مرگ هاشمی را برای خود انتظار می‌کشد، در حالی که رقابت قدرت و تلاش برای پر کردن خلاء ناشی از مرگ او، با وجود تمهیدات ظاهری که گفته می‌شود صورت گرفته، می‌تواند حکومت مذهبی را در ورطه‌ی فروپاشی از درون قرار دهد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=64416