در همان روزهای نخست پس از سوگند دونالد ترامپ رییس جمهوری جدید ایالت متحده آمریکا، وی قانون کمکهای مالی مربوط به سقط جنین را لغو کرد، پای آمریکا را از توافقنامه تجارت آزاد با کشورهای حوزهی اقیانوس آرام موسوم به «تیپیپی» بیرون کشید، بعد هم روز چهارشنبه ۲۵ ژانویه ۲۰۱۷ را «روز بزرگ» نامید که میبایست در آن تصمیمات مهمی درباره امنیت ملی گرفته شود. در این روز احکام وی درباره محدودیتهای ویزا و پناهجویی اعلام شد که شامل ایران و ایرانیان نیز میشود.
در تمام این روزها اعتراض و تظاهرات نیز از سوی مخالفانی که به ترامپ رأی ندادند، جریان داشت. دونالد ترامپ اما، چه بد و چه خوب، در یک انتخابات آزاد و با تکیه بر یک قانون اساسی دمکراتیک و با رأی جامعهی آمریکا به ریاست جمهوری رسیده است. عملکردش نیز، چه بد و چه خوب، نتیجهی عملکرد و انتخاب آزادانهی رأیدهندگانی است که او را نه بر بهترینهای آمریکا، بلکه بر هیلاری کلینتون ترجیح دادهاند. درست همان طور که در سال ۱۹۸۱ رونالد ریگان، چهلمین رییس جمهوری آمریکا را بر جیمی کارتر رییس جمهوری یکیدورهای ترجیح دادند. ریگان چهار سال بعد از جمله به دلیل بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا و پس از جان به در بردن از یک سوءقصد، برای دور دوم نیز به ریاست جمهوری انتخاب شد. کمی بازگشت به حافظه میخواهد تا بتوان بسیاری از واکنشهای امروز را که به برکت تکنولوژی ارتباطات و رسانهای ابعادی مقایسهناپذیر با آن دوران پیدا کرده، با واکنشهای آن دوران علیه ریگان که «کابوی» و «هنرپیشه دست چندم هالیوود» خوانده میشد مقایسه کرد.
اما نکتهی مهمی که در جنجال رسانهها و سیاستمداران و لابیگران گم میشود این است که دمکراسی در جوامع باز یک پشتوانه و تضمین قوی به نام قانون اساسی دارد که یک رییس جمهوری یا دولت، هر اندازه هم قدرت و اختیارات داشته باشد، نمیتواند مسیر کشور را چنان تغییر دهد که دمکراسی و حقوق و آزادی شهروندان در خطر قرار گیرد زیرا همان قانون به مدافعان دمکراسی این حق را داده تا با شکایت به بالاترین مراجع حقوقی، مانع خودسری مقامات و زیر پا گذاشتن قانون اساسی شوند. بگذریم از اینکه تمرکز محدودیت (مثلا صدور ویزا) بر روی یک دین یا نژاد یا کشور، تبعیض و خلاف قانون اساسی دمکراتیک به شمار رفته و قابل پیگیری حقوقی از جمله از سوی شهروندانی است که خارج از خاک آمریکا مشمول این تبعیض میشوند. این را نیز ناگفته نباید گذاشت که محدودیت درباره ویزا برای ایرانیان، حتی آنهایی که در خارج از ایران زندگی میکنند و دوتابعیتی هستند، در دسامبر ۲۰۱۵ توسط دولت اوباما آغاز شد.
نام ریگان با جملهی معروفاش در پای دیوار برلین خطاب به رهبر وقت اتحاد شوروی «مستر گورباچف، این دیوار را فرو بریزید!» با فروپاشی بلوک شرق گره خورد. دونالد ترامپ اما پیشبینیناپذیرتر از آن است که بتوان حدس زد نام وی در رابطه با چه رویدادهایی بر جای خواهد ماند. گرچه فروپاشی بلوک شرق را، آن هم در دوران رونالد ریگان، کسی حدس نمیزد.