دختری که مدت‌ها با همسرش اختلاف داشت به دایی او که معمولا بین وی و شوهرش میانجی‌گری می‌کرد علاقه پیدا کرد و از وی باردار شد.
نازنین وقتی فرزند خود را به دنیا آورد اطرافیان با کنایه به او می‌گفتند ارشیا شبیه حبیب، دایی شوهرت است.
همسر نازنین که به علت اعتیاد شدید اخیرا فوت کرد از نازنین خواسته بود آزمایش دی.ان.ای انجام دهد اما از آنجا که نتیجه آزمایش از پیش روشن بود وی تصمیم گرفت با کمک حبیب یعنی پدر ارشیا کودک را از بین ببرد، بنابراین اتومبیل خود را در حالی که طفل ۱۵ ماهه در آن بود کنار جاده پارک کرد و به مغازه‌ای رفت، حبیب نیز طبق قرار قبلی ارشیا را از ماشین که نازنین در آن را به عمد قفل نکرده بود برداشت به بیابان برد و خفه کرد و در چاهی انداخت.
پس از ناپدید شدن ارشیا مادر کودک به پلیس گفت اتومبیلم را در حالی که فرزند ۱۵ ماهه‌ام در آن بود دزدیده‌اند. او در عین حال به مأموران گفت احتمال می‌دهم دایی شوهرم این کار را کرده باشد.
پلیس حبیب را در رامسر دستگیر کرد، او پرده از ماجرا برداشت و حقیقت قضیه را برای کارآگاهان بازگو نمود. این هفته دادگاه نازنین و حبیب تشکیل شد، آن دو متهم به زنا و قتل شدند و اتهامات خود را قبول کردند، هر دو دلایلی نیز برای ارتکاب این جرایم مطرح نمودند. رأی دادگاه به زودی اعلام خواهد شد.
