کیهان آنلاین – ۱۱ اسفند ۹۲ – دولت جمهوری اسلامیایران برای توجیه برنامه گسترده هستهای خود پیوسته از نیاز کشور به انرژی هستهای سخن میگوید. آیا تاکید بر بهرهبرداری از انرژی هستهای به صلاح ایران است؟ در این نوشته کوتاه سعی خواهیم کرد که با توجه به سابقه این امر در کشور و نکات اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی به این پرسش پاسخ دهیم.
سابقه ایجاد نیروگاههای هستهای در ایران
تا پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۹۷۹) سازمان انرژی اتمیایران با عقد قراردادهائی با شرکتهای خارجی، ساخت نیروگاههای هستهای را آغاز کرد. در آن زمان یعنی درسال ۱۳۵۲ ۱۹۷۳)) عوامل زیر در اتخاذ این تصمیم موثر بود:
– پیش بینی میشد که ذخائر نفت و گاز ایران پس از یک دوران رشد ۳۰-۴۰ ساله، سیر نزولی طی کند و بنا براین پایهگذاری بهرهگیری از یک منبع جدید انرژی که در جهان نیز در حال گسترش بود ضروری به نظر میرسید.
– با رشد صنعت نوپای پتروشیمی، استفاده از گاز به عنوان ماده اولیه این صنعت از نظر اقتصادی بر سوخت آن در نیروگاهها برتری داشت.
بر پایه این ملاحظات، ایجاد نیروگاه هستهای بوشهر با دو واحد هر یک ۱۲۴۰ مگاوات در بوشهر و دو واحد ۹۰۰ مگاواتی در دارخوین در جنوب اهواز آغاز شد. در نیروگاه بوشهر همچنین دو واحد آب شیرین کن با ظرفیت هر یک یکصد هزار متر مکعب در روز پیشبینی شده بود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ در حالی که قرار بود واحد اول نیروگاه بوشهر دو سال بعد، در سال ۱۳۵۹ راهاندازی شود، دولت موقت موضع مخالفی نسبت به انرژی هستهای اتخاذ کرد. عدم پشتیبانی دولت، ناآرامیهای پس از انقلاب و بالاخره جنگ ایران و عراق موجب شد که فعالیت شرکتهای خارجی برای تکمیل این نیروگاهها متوقف شود. به این ترتیب، قریب ۷ میلیارد دلار وجوهی که برای ساخت این نیروگاهها توسط دولت ایران پرداخت شده بود از بین رفت.
در اوائل دهه ۱۳۶۰ نظر دولت جمهوری اسلامینسبت به انرژی هستهای تغییر کرد و با شرکتهای خارجی برای ادامه ساخت این نیروگاهها وارد مذاکره شد. اما در شرایط بحرانی پس از انقلاب، دیگر این شرکتها حاضر به فعالیت نبودند. در نتیجه جمهوری اسلامیبا روسیه وارد مذاکره شد و در ۱۳۷۴ (۱۹۹۵) قراردادی برای تکمیل واحد اول نیروگاه بوشهر که ساخت آن تا ۸۴% پیش رفته بود امضا کرد. مبلغ این قرارداد ابتدا یک میلیارد دلار بود که بعدا” در چند نوبت افزایش یافت. شرکت روسی با مشکلات زیادی برای تکمیل این نیروگاه روبرو شد و نهایتا” در سال ۱۳۹۱ (۲۰۱۳) یعنی پس از ۱۸ سال، ساخت این نیروگاه نیمه تمام را به اتمام رسانید. اکنون یک سال است که این نیروگاه به شبکه برق سراسری متصل شده است.
دولتهای متوالی جمهوری اسلامیبارها قصد خود را از ساخت و بهرهبرداری از ۱۰واحد ۱۰۰۰ مگاواتی نیروگاه هستهای اعلام کردهاند و برنامه هستهای خود را بر پایه این نیاز توجیه میکنند. فعلا” برنامه ساخت یک واحد نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی روسی در جوار نیروگاه فعلی در بوشهر به مرحله نهائی رسیده و برای آغاز کار باید دولت اعتبارات لازم را تامین کند. اما در حال حاضر دولت با مشکل کمبود درآمدهای ارزی روبرو است و اجرای این پروژه متوقف مانده است.
یک نگاه کوتاه به جنبههای اقتصادی نیروگاههای هستهای
نیروگاههای هستهای به علت ماهیت فنی و ساختارهای ایمنی غیر قابل اجتناب خود از نظر هزینه ساخت، به مراتب گرانتر از نیروگاههای با سوخت فسیل هستند. طبق بررسیهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ((OECD هزینه ساخت یک نیروگاه هستهای نسبت به هزینه یک نیروگاه با سوخت فسیل با قدرت برابر، بیش از سه برابر است. در نتیجه اگر یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی با سوخت فسیل یک میلیارد دلار هزینه داشته باشد ساخت همین واحد نیروگاه هستهای بیش از سه میلیارد دلار است. در عوض، هزینه سوخت این نیروگاهها از سوخت فسیل کمتر است. اما اگر هزینههای جانبی نگهداری سوختهای مصرف شده، پشتیبانی فنی، بازرسیهای ایمنی ، نگهداری و غیره را به آن اضافه کنیم، هزینه انرژی برق تولید شده برای کشوری مانند ایران بسیار بیشتر از سوخت فسیل است.
کشورهائی مانند فرانسه، انگلستان، ژاپن، چین، کره جنوبی و… که در مقیاس وسیع از انرژی هستهای بهرهبرداری میکنند، از منابع سوخت فسیل بیبهرهاند. این کشورها با توسعه زیرساختهای صنعتی لازم برای نیروگاههای هستهای در طول بیش از ۳۰ سال، اکنون به مرحله رقابت انرژی هستهای با انرژی حاصل از سوخت فسیل دست یافتهاند. ایجاد چنین زیرساختهای صنعتی دراز مدت در کشوری مانند ایران که باید در این زمینه بر کشورهای صنعتی پیشرفته تکیه کند، به هیچ وجه توجیه اقتصادی ندارد.
این در حالی است که ایران در حال حاضر نه تنها با کمبود انرژی برق روبرو نیست بلکه انرژی برق خود را به کشورهای مجاور صادر میکند. ساخت نیروگاههای گازی با توربین گاز و یا با سیکل ترکیبی، در کشور بومیشده و سهم بزرگی از تاسیسات این نیروگاهها از داخل کشور تامین میشود.
بررسی از نظر محیط زیست
مهمترین مسئله در جهت بهرهبرداری از انرژی هستهای در ایران مسئله محیط زیست است. ایران یک کشور زلزلهخیز است و تقریبا” تمام کشور بجز دشت خوزستان و بخشی از استان اصفهان با خطر زلزله روبرو هستند. از سوی دیگر نیروگاههای هستهای بیش از نیروگاههای با قدرت برابر، به آب نیاز دارند. دستیابی به مناطقی در کشور که از نظر زلزله مصون بوده و در عین حال به منبع آب مطمئن دست داشته باشد مشکل است. پیش از انقلاب بررسیهای فراوانی در این زمینه انجام گرفت و نهایتا” بندر بوشهر و کناره رود کارون برای ایجاد نیروگاههای هستهای مناسب تشخیص داده شد.
اگر اوضاع کنونی کشور را از این دو نقطه نظر بررسی کنیم وضع بسیار پیچیدهتر است. در سال گذشته زلزلهای به قدرت ۶ ریشتر نواحی بوشهر را لرزاند . طبق معمول مقامات ایران اعلام کردند که نیروگاه هستهای بوشهر آسیبی ندیده است. اما کشورهای مجاور عربی درخواست کردند که این ادعا مورد بررسی آژانس بینالمللی انرژی اتمیقرار گیرد. این درخواست از سوی دولت ایران رد شد. علاوه بر این چون ایران معاهده بازرسی فنی با این آژانس را امضا نکرده است، تضمینی برای ادعای ایران در این زمینه موجود نیست. البته میتوان مانند کشور ژاپن نیروگاههای مقاوم در برابر زلزله ساخت . اما هزینه ساخت با درجه مقاومت این نیروگاهها در برابر زلزله افزایش مییابد. از سوی دیگر، چنانچه وقوع زلزله در نیروگاه فوکوشیما در ژاپن نشان داد، نمیتوان نسبت به پایداری نیروگاه در برابر زلزله اطمینان کامل داشت.
دسترسی به آب در ایران برای ایجاد نیروگاههای هستهای مسئله دیگری است. در کنار دریای خزر به علت تراکم جمعیت ایجاد نیروگاه امکانپذیر نیست. رودهای ایران به اندازه کافی پرآب نیستند. در دارخوین در کنار رود کارون، محل ایجاد دو واحد نیروگاه هستهای دیگردر پیش از انقلاب، سطح آب رود کارون به شدت پائین رفته است . دلیل کاهش سطح آب کارون ساخت سدهای کوهرنگ برای تغییر مسیر آب در کوههای زاگرس به سوی اصفهان و یزد است. دیگر امکان ساخت نیروگاههای دیگر در کنار رود کارون وجود ندارد.
مخاطره دیگر نیروگاههای هستهای امکان بروز سوانح فنی است که ممکن است به پخش مواد رادیوآکتیو منجر شده و سلامت مردم را تهدید کند. از سه حادثه هستهای بزرگ نیروگاههای هستهای جهان در پنسیلوانیا (۱۹۷۹)، چرنوبیل (۱۹۸۶) و فوکوشیما۲۰۱۱) )، دو حادثه اخیر بخصوص عواقب انسانی گستردهای داشتند. از سالهای دهه ۹۰، شرکتهای سازنده نیروگاههای هستهای طرحهای جدیدی برای کاهش احتمال حواد ث ناگوار ارائه دادهاند و در کشورهای صنعتی پیشرفته از این طرحهای نوین که هزینه بالاتری دارند برای ساخت نیروگاههای جدید استفاده میشود.
با وجود آنکه احتمال آن بسیار کم است، اگر نیروگاه بوشهر دچار حادثه شود، پخش مواد رادیوآکتیو در سواحل پر جمعیت خلیج فارس، یک فاجعه بزرگ انسانی با عواقب بینالمللی گسترده به همراه خواهد داشت.
ملاحظات سیاسی
روابط پر تنش جمهوری اسلامیبا کشورهای غربی، اجازه نمیدهد که ایران از شرکتهای این کشورها برای ساخت نیروگاههای هستهای استفاده کند. حتی ژاپن و کره جنوبی تمایل ندارند تا با ایران در این زمینه وارد معامله شوند. در نتیجه ایران خود را متکی به روسیه میداند. این وابستگی در جهت مخالف شعار ادعایی “استقلال” است که جمهوری اسلامیدر ظاهر خود را متکی به آن میداند. عقد قرارداد با روسیه آن هم در زمینه نیروگاههای هستهای با عقد قرارداد در این زمینه با شرکتهای غربی بسیار تفاوت دارد. در روسیه شرکتهای مستقل از دولت برای ساخت نیروگاههای هستهای وجود ندارد و ایران در برابر دولت روسیه تعهد میکند. این امر به ضرر استقلال کشور است. علاوه بر این، سطح فناوری روسیه در زمینه نیروگاههای هستهای پائینتر از سطح کشورهای غربی، ژاپن و کره جنوبی است. به این جهت روسیه نتوانسته است برای ساخت نیروگاههای هستهای در کشورهای دیگر به غیر از ایران، هندوستان و چین، قراردادهائی منعقد کند. البته این وابستگی در چارچوب وابستگی استراتژیک جمهوری اسلامیبا روسیه معنا پیدا میکند و شعار استقلال فدای بقای جمهوری اسلامیمیشود. البته چنانچه فاجعه سوریه نشان میدهد، روسیه قادر است در مواقع ضروری و بحرانی از هم پیمانان خود دفاع کند بدون آنکه بتواند بقای آنها را تضمین نماید!
برنامه ساخت نیروگاههای هستهای در ایران از سوی دیگر موجب یک رقابت منطقهای شده است. دولت امارات متحده عربی هم که در منطقه نفتخیز خلیج فارس قرار دارد در حال ساخت یک نیروگاه هستهای است. این نیروگاه که توسط یک شرکت از کره جنوبی ساخت میشود دارای ۴ واحد هر یک به قدرت ۱۴۰۰ مگاوات خواهد بود که اولین واحد آن درسال ۲۰۱۷ مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت. کاملا” روشن است که این برنامه نه بر اساس نیازهای واقعی دولت امارات بلکه بر پایه رقابت سیاسی منطقهای و پیشبینی انحراف برنامه به سوی اهداف نظامیدر صورت نظامیشدن برنامه هستهای جمهوری اسلامیانجام میگیرد.
نتیجه گیری
بنابر نکاتی که شرح داده شد، در شرایط کنونی، برنامه توسعه نیروگاههای هستهای درایران از هیچ نقطه نظر به صلاح کشور نیست. منابع نفت و گاز فراوان، توام با نیروگاههای آبی، کشور را از نظر انرژی برق بینیاز میسازد. ادامه برنامه ساخت نیروگاههای هستهای، کشور ما را بیش از پیش به روسیه وابسته میکند و از نظر محیط زیست نیز مشکلآفرین خواهد بود. اگر هدف کسب تجربه باشد بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر کافی است به شرط آنکه پیآمدهای زیست محیطی آن که طبیعتا” مورد توجه کشورهای همسایه در خلیج فارس نیز قرار دارد، به صورت شفاف مورد بازبینی و توجه قرار گیرد.
از سوی دیگر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر مخصوصا” انرژی خورشیدی به اندازه کافی در ایران مورد توجه قرار نگرفته و روی آن سرمایهگذاری نشده است. در حالی که در کشورهای اروپای غربی که از تابش خورشیدی بسیار کمتری برخوردارند برنامههای گستردهای برای استفاده از این انرژی وجود دارد، در ایران این برنامهها به صورت بسیار محدود به اجرا گذاشته شده است. انرژی خورشیدی، مخصوصا” به صورت فوتوولتائیک، یعنی تبدیل مستقیم انرژی خورشیدی به برق، در آستانه برنده شدن در رقابت اقتصادی قرار دارد . ایران با وسعت خاک خود که در همه جا مورد تابش شدید انرژی خورشید قرار دارد باید از این منبع سرشار از انرژِی، بیشتر بهره بگیرد. بجاست که مقامات جمهوری اسلامیکه پیوسته از استقلال کشور سخن میگویند، بجای تشدید وابستگی ایران به دولت روسیه از طریق ادامه برنامه نیروگاههای هستهای خود، به منابع غنی و پاک انرژی مانند باد و خورشید که با هیچگونه وابستگی توام نیست بیشتر توجه کنند.