کیهان آنلاین – ۱ فروردین ۹۳ – هر بار که رژیم اسلامی با ناامیدی به پایان خط تداومش نزدیک می شود برای نجات خود حیله نوینی میآفریند و به سهولت غربیها را فریب میدهد. این بار نیز احتمالاً با استفاده از ضعف واشنگتن رژیم موفق خواهد شد باز هم کلکی جور کند و بر تداوم سلطه خونبار خود چندگاهی بیافزاید. در وضعیت کنونی که پس از اعمال تحریمهای سنگین بر ملت ایران در طول چند سال اخیر سرانجام رژیم هم از دسترسی به درآمدهای نفتی هنگفت محروم شده و به زانو در آمده بود، ناگهان بلندگوهای رژیم علیه تحریم به صدا درآمدند. فشار چندین دهه انواع تحریم علیه مردم بیپناه اشکالی نداشت اما حالا چون فروش و در آمد نفت تقلیل یافته بود، جیرهخواران رژیم وعوامل شرکتهای چندملیتی نفتی خیرخواه و هوادار مردم ایران شدند و از سوی دیگر رژیم هم به فکر چاره افتاده و در حال تغییر چهره خود و تنظیم مجدد بازیگران صحنه حکومتی در جهت جلوگیری از فروپاشی و طولانی کردن سلطه مرگبارش شد.
پیش از این نیز یک بار در دوران پس از فضاحت بینالمللی کشتارهای وحشیانه رستوران میکونوس که طی آن تعدادی از رهبران سیاسی یکی از سازمان های کُرد در برلین به دست عوامل رژیم ترور شدند، کشورهای اروپایی سفرای خود را از ایران فرا خواندند و تهران مجبور شد با استفاده از انتخاب محمد خاتمى و گفتگوی تمدنهایش اندکی آبروی از دست رفته خود را بازخرید کند. اما خاتمی در دو دوره ریاست جمهوری خود نتوانست هیچ تغییری در دیکتاتوری بیرحمانه رژیم ایجاد کند و پس از هشت سال هنگامی که بازی تظاهرآمیزش به پایان رسید و خود وی نیز به تدارکچی بودنش اذعان کرد، وی را مرخص کردند و احمدی نژاد توسط خامنهای به عنوان رئیس جمهوری بعدی به ملت ایران تحمیل شد. صحنهسازیهای به اصطلاح اصلاحات نیز جملگی به فراموشی سپرده شدند و پس از هشت سال فساد، قتل و جنایت و اتلاف بزرگترین درآمد نفت در تاریخ ایران، تیم روحانی و ظریف را به میدان آوردهاند تا در پناه شعارهای مردمفریب دولت روحانی، سپاه پاسداران تحت فرماندهی شخص خامنهای همچنان به اعدامها، نقض حقوق اساسی ملت ایران و چپاول اموال مردم ادامه دهند.
اوباما هم سانسور شده است!
روند رویدادهای جهانی نشانگر آن است که نظم و نزاکت متداول بینالمللی که پس از جنگ دوم جهانی و به ویژه پس از سرنگونی نظام کمونیستی در جهان مستقر شده بود به علت ضعف آشکار رهبری در غرب در معرض خطر جدی قراردارد. تداوم کشتار بیش از یکصدهزار مردم بیگناه و بی خانمان شدن میلیونها تن از مردم سوریه، تجاوز آشکار رژیم ولادیمیر پوتین به یک کشور همسایه و توسعه تروریسم اسلامی در خاور میانه و آفریقا جملگی به گونهای مستقیم و یا غیرمستقیم با ضعف مشهود رهبری درآمریکا و اروپا مرتبط هستند. یکی از نتایج ناخواسته و تبعات این تزلزل و عدم تعهد به مبانی دمکراسی و حقوق بشر در برابر زیادهرویهای بیشرمانه رژیمهای دیکتاتوری به نحوی روزافزون قابل مشاهده است. ازدیاد تصاعدی تعداد اعدامها در ایران، تداوم رژیم جنایتکار اسد در سوریه و یاغیگریهای پوتین در روسیه نشانههای خطرناکی هستند از ادامه روال حوادث مشابه در آینده.
مطالعه دقیق پیام امسال اوباما به ملت ایران به مناسبت نوروز، نمونه دیگری از این تزلزل و ضعف اراده ایستادگی در برابر متجاوزان به حقوق ملتها را به دست میدهد . در این پیام هفصد و سی شش کلمهای امسال حتی یک بار هم مفهوم “حقوق بشر” به چشم نمیخورد. تنها در یک مورد فقط کلمه “حقوق” مورد استفاده قرار گرفته است، آن هم به صورتی گُنگ و نامفهوم. در این رابطه میخوانیم: “یک توافق جامع برسر مسأله هستهای – و ایرانی که حقوق جهانی را در داخل و خارج حمایت میکند.” (ترجمه رسمی وبسایت کاخ سفید).
منظور از “حقوق جهانی” چیست؟ آیا منظور حقوق مُندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشراست؟ اگر چنین است، چرا اوباما “بشر” را فراموش کرده است؟ کدام یک در نظر رئیس جمهوری آمریکا مهمتر است؟ جلب رضایت غاصبان حقوق ملت و قصابان رژیم یا میلیونها زن و مرد، جوان و پیر ایرانی؟ این عقبنشینی آشکار پرزیدنت اوباما در برابر متجاوزین به حقوق بشر در ایران زمانی بهتر آشکار میشود که به پیامهای نوروزی سالهای پیش ایشان مراجعه شود. به عنوان نمونه در پیام سال پیش در مورد حقوق بشر در ایران چنین میخوانیم: “ایرانیان شایسته برخورداری از حقوق و آزادیهائی هستند که مردم همه جای دنیا از آن برخوردارند.” آیا امسال ایرانیها به آن آزادیها رسیدهاند که آقای اوباما خود را از تکرار آن اصل بینیاز میبیند؟ آیا هزارها زندانی بی گناه در سیاهچالها و شکنجه گاههای رژیم نخواهند پرسید که چرا ناگهان امسال سرنوشت شوم آنها به فراموشی سپرده شده است؟ نمایش این گونه ضعفها است که خیرهسران و قُلدرمآبهائی از نوع پوتین، بشار اسد و خامنهای این چنین نسبت به اصول و موازین بینالمللی بیاعتنا میشوند.
تا زمانی که بنیادیترین حقوق انسانی از تمام زنان و مردان ایرانی دریغ میشود، تا روزی که هزاران فعال سیاسی، رهبران جنبش زنان، روزنامهنگاران، دانشجویان و همچنین رهبران سیاسی مخالف در ایران زندانی هستند، این رژیم منفور باید در سطح جهانی تقبیح شود و باید دست رد بر سینهاش زد. پرزیدنت اوباما آیا نمیداند که هر گونه سازش با این رژیم در شرایط فعلی، موجب انزجار و ناامیدی میلیونها ایرانی خواهد شد؟ در پاسخگویی به پرسشها در زمینه پرونده هستهای، مسائل منطقهای و دیگر سئوالات نیز فرستادگان رژیم از جمله رئیس جمهوری نظام به طور کامل ناتوان هستند چون بر اساس قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری بیش از عروسک خیمهشببازی نیست. قدرت واقعی تمام و کمال در دست خامنهای است که شخصاً دشمن قسمخورده ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و تمام کشورهای آزاد و متمدن است. امروز خامنهای و هوادارانش تنها کسانی هستند که در منطقه سنگ پوتین را به سینه میزنند و “روزنامه”های سرسپرده شان از تجاوز به اوکراین حمایت میکنند. هر نوع کنار آمدن با این رژیم از سوی قدرتهای غربی تحت شرایط حاضر، بی حرمتی به میلیونها ایرانی آزادیخواه و دیگر مردمان خاورمیانه است که از تحریکات و دخالتهای “سر مار” در تهران در رنج و عذاب به سر میبرند. تاریخ نشان داده است که نمایش ضعف در برابر متجاوزان به حقوق ملتها برای سرنوشت و صلح جهان فاجعهآفرین است.
پاریس، ا فروردین ۱۳۹۳