کیهان آنلاین – ۲۵ فروردین ۹۳ – دریکی از نشریات خواندم که آمریکا هنوز در مورد صدور ویزا به “حمید ابوطالبی” کسی که ازسوی جمهوری اسلامی، به عنوان نماینده دائم، در سازمان ملل انتخاب و معرفی شده است، اقدامی به عمل نیاورده و ویزای او را هنوز صادر نکرده است. خبرها به تدریج کامل و بالاخره معلوم شد که هم کنگره و سنای آمریکا به طور جدی خواهان آن هستند که این عنصر نامطلوب که در گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران نقش داشته است، هرگز وارد آمریکا نشود چرا که ورود چنین شخصی با چنان سابقهای، برای امنیت آمریکا خطرناک است، و هم افکار عمومی آمریکا مخالف ورود این عنصر نامطلوب به خاک خود هستند.
دوستان، باز هم انصاف را در نظر بگیریم. به نظر شما کسی که سی سال و اندی سال پیش یقهدرانی میکرد که “مرگ بر آمریکا” و پرچم آمریکا را در مقابل سفارت اشغال شده آن کشور در تهران که نام آن را به “لانه جاسوسی” تغییرداده بودند آتش میزد، یا لگدمال میکرد و پنجاه و اندی از دیپلماتهای آمریکایی را که برابرکنوانسیون وین، داری مصونیت سیاسی بودند و حکومت ایران مسئول حفظ و حراست جان و امنیت آنان بود، به عنوان جاسوس و به مدت ۴۴۴ روز به عنوان گروگان و اسیر در سرتاسر مملکت میگرداندند وحتا عدهای از آنان را عملا به عنوان “اسیر” و در ظاهر به بهانه “حفظ جان” در طبقه سوم وزارت خارجه مدتها زندانی کرده بودند و من شاهد بودم که عدهای از کارمندان وزارت خارجه را “گوش” ایستانده و میخواستند دقیقا بدانند که آنها چه گفتگوهایی میکنند، باور میکنید این فرد شخص مناسبی به عنوان یک دیپلمات در آمریکا و زندگی وفعالیت در نیویورک باشد؟ آن داستان جاسوسی از شش نفر دیپلمات زندانی در وزارت خارجه هم، ازشاهکارها وخوشخدمتیهای قطب زاده بود که در آن زمان سمت وزیر خارجه را داشت و هرگز گمان نمیکرد بدتراز این بلاها را به زودی بر سر خود او بیاورند! و ایشان یعنی همین حمید ابوطالبی، هیچ کوششی نه تنها برای آزادی آن عده از دیپلماتها صورت نداد، بلکه همواره نیز برای اشد مجازات آنان شعارداده و مرتب “مرگ برآمریکا” را تکرار میکرد. آیا اکنون شایسته است که او را به عنوان سفیر جمهوری گروگانگیر اسلامی به خاک آمریکا بفرستند؟ گیرم که مقر سازمان ملل، بخشی از خاک آمریکا نیست. بسیارخوب، اما آیا این بیسیاستی وزارت خارجه رژیم نیست؟ آیا این یک نوع دهانکجی به آمریکاییهائی نیست که هنوز از زخم گروگانگیری التیام نیافتهاند؟
آقای محمدجواد ظریف، من شما را حقیقتا پختهتر و باتجربهتر از اینها تصور میکردم، این را به حساب اشتباه من بگذارید. چرا در برابر کسانی که میخواستند این فرد نامناسب و بدنام و بدسابقه را به شما به زور تحمیل کرده و وادارتان کنند که او را به عنوان سفیر و نماینده دائمی جمهوری اسلامی در سازمان ملل، به آمریکا بفرستید، نایستادید، مقاومت نکردید، مخالفت نکردید که آقا من به مقررات بینالمللی وارد هستم. سالها در سازمان ملل کار کردهام. کشور پذیرنده، ولو برای کسی که مامور خدمت در سازمان ملل شده است، حتا بدون هیچ دلیل موجهی، میتواند از پذیرش وی، تنها به این علت که آن شخص برای امنیت کشور ما مناسب نیست، خوداری کرده و درخواست کند شخص موجه و صلاحیتدار دیگری را معرفی نمایند. چه رسد به کسی که دست او در گروگانگیری آلوده است و بارها “شعار مرگ آمریکا” و “جاسوس آمریکایی اعدام باید گردد” را سرداده است!
شما که سالها در آمریکا و مقر سازمان ملل کار کرده و سابقه و تجربه دارید و درخاطرات خود، “آقای سفیر” به بسیاری از ناآگاهیهای اعضای تازه به دوران رسیده رژیم اسلامی در دنیای سیاست، با طنز و تمسخر اشاره کرده و به حق از آنان انتقاد کردهاید، واقعا از شما انتظار نمیرفت که این “گاف” بزرگ را بکنید! نکند دستهایی عمدا در کار است که به هرشکلی و به هر بهایی شده، نگذارند روابط جمهوری اسلامی و آمریکا از این حالت خارج شود؟
بعلاوه، این شخص با چه روئی حاضر میشود پای به کشوری بگذارد که تا دیروز علیه آن شعار میداد و آن سخنان سخیف را در برابر سفارت آمریکا بر زبان میراند؟ به ایشان باید گفت و تاکید و تکرار کرد: جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟!
آیا در بین این همه دیپلماتهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی، حتا یک دیپلمات خوشسابقه وجود ندارد؟ اصلا چرا یکی از دیپلماتهای دوران سابق را که با رژیم فعلی هم سالها کارکرده و با سیاستهای هر دو رژیم آشناست و آمریکا نیز نظر مساعدی نسبت به آنان دارد، انتخاب و معرفی نکردید؟ هنوز از آنان وحشت دارید؟ هنوز فکر میکنید میزان وفاداری آنها نسبت به رژیم سابق به مراتب از اعتقاد به شما و رژیم فعلی بیشتراست؟ البته اگر باشند، من نسبت به آنان هیچ انتقادی نخواهم داشت وهیچ ایرادی نخواهم گرفت.
اینها همه نتیجه سیاستهای اشتباه جمهوری اسلامی، در روابط داخلی با مردم ایران و روابط خارجی با دولتهای جهان است. دراین سی و اندی سال، چه کرده و چه راهی پیش گرفتهاید که نه آن جوانان و دیپلماتهای سابق را توانستهاید به خود جلب کنید و نه دیپلماتهای معتقد نسبت به این رژیم تربیت کنید که واقعا دیپلمات باشند، و نه عدهای گروگانگیر و مامور شکنجه و ماموران امنیتی!
این گفته تالیران، وزیر خارجه سرشناس فرانسه در حقیقت زبان حال امروز جمهوری اسلامی است که گفت: “این بوربنها درعرض این مدت، نه چیزی را فراموش کردند، نه چیزی یاد گرفتند”!!
آقای محمدجواد ظریف، دلم میخواهد که اگر بتوانید به مردم ایران توضیح دهید این مامورانی که انواع و اقسام هزینهها و حق سفره و حق پذیرایی و هزینه مستخدم و آشپز و پیشخدمت ویژه و هزینه درمان خانواده و هزینه تحصیلی فرزندانشان را از بودجه همین مردم ایران تامین میکنند و در حقیقت کارفرمای اصلی آنها مردم ایران هستند، برای مردم آشکارا و بسیار شفاف اعلام کنید چه کس یا کسانی یا سازمانی خود را پشت این افراد نامناسب پنهان کردهاند و شما را مجبور کردهاند که برخلاف میل خود، او را برای تصدی این سمت معرفی کنید؟ مگر اینکه بفرمایید این شخص فرد مورد نظر من بوده و من او را بدون هیچ فشاری انتخاب کردهام و او شایستهترین انتخاب برای این سمت بوده است. درست مثل آن عذری که رئیس شما “روحانی” یا به تعبیر من “حسن کلید” برای انتخاب چند نفر نامناسب و بدنام برای عضویت در دولت خود آورد که درحقیقت “عذر بدتر از گناه” بود. ازجمله وزیر دادگستری بسیار بدنام و سیاه پیشینه در قضیه کشتار خاوران!!
آقای محمدجواد ظریف، اگر واقعا این شخص فرد انتخابی شماست، درآن صورت باید گفت نه برحال این مملکت و رژیم، بلکه برحال شما باید رقت آورد و گریست.
باید به حال خودت گریه کنی که این جرسومه ریاکاری و درغگوئی را اقا خطاب میکنی . این بچه پرو دیروز ، عاق مم جواد ماله کش است ، در اصل عمله وبنا رژیم ، مقام افتابه ادر و ابدارچی رهبر هم که عاق سید محمد خاتمی برای همیشه از ان خود کرد . عجب خر تو خری ، تئوریسن حجاریان معلول ، رهبر سید علی گدا معلول . دیوانه زنجیری هم حسین بازجو معلول ذهنی . ارتش معلول ، سپاه معلول ، دولت معلول ، اقتصاد مال خره . عجب میوه تلخی داره حکومت التقاطی مارکسیست اسلامی اخوندی ضد بشر ، ضد شادی ، ضد رفاه ، ضد امنیت ملت . ضد یکی شدن با جهان متمدن و سکولار دموکرات .