کیهان آنلاین – ۱۹ خرداد ۹۳ – در پارلمان بریتانیا به مناسبت رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) سمیناری به ابتکار “مرکزسیاست خارجی” زیر عنوان “حقوق بشر در ایران در پنجمین سالگرد جنبش سبز” در تاریخ ۳ ژوئن برگزار شد. در این سمینار پروفسور پیام اخوان استاد حقوق بینالملل دانشگاه “مک گیل” کانادا، شادی صدر از بنیانگذاران “عدالت برای ایران”، نازنین انصاری سردبیر دیپلماتیک کیهان لندن، دکتر هادی عنایت پژوهشگر مرکز مطالعات تمدن اسلامی در “دانشگاه آقا خان” و رویا کاشفی مسئول کمیتۀ حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران شرکت داشتند.
طاهره دانش با معرفی خود به عنوان وابستۀ ارشد پژوهشی “مرکز سیاست خارجی بریتانیا” و نیز سردبیر ارشد نشریۀ ” گزارش حقوق بشر در ایران” ضمن خیر مقدم به حاضران از “جرمی کوربین” نمایندۀ مجلس از حزب کارگر از منطقۀ ایزلینگتون لندن، به خاطر حضور و قبول ریاست جلسه تشکر کرد. قابل ذکر است که موضوع هر یک از سخنرانان پژوهشی بوده است که قبلاً در نشریه ” گزارش حقوق بشر در ایران” آمده بودند.
جرمی کوربین هدف از برگزاری این جلسه را دادن پژواک و فضایی به مسائل حقوق بشر در ایران دانست. او گفت که با توجه به حضور تعداد قابل توجهی ازایرانیان در حوزۀ اتتخابیه وی و نیز همراهیاش با جک استرا و نورمان لمانت در اولین سفر هیئت پارلمانی بریتانیایی به ایران (پس از قطع رابطۀ سیاسی دو کشور به دلیل حمله به سفارت بریتانیا در تهران)، سفری که هرچند بسیار کوتاه ولی به شدت جالب بود، علاقۀ و آگاهی بیشتری نسبت به مسائل ایران پیدا کرده است. او امیدواراست با برگزاری چنین جلساتی، ایران و بریتاتیا تعهد بیشتری برای برقراری و حفظ دیالوگ حول موضوع بسیار مهم حقوق بشر از خود نشان دهند.
با معرفی پروفسور پیام اخوان که کارنامۀ درخشانی در مبارزه برای حقوق بشر دارد و دادستان پیشین در دادگاه لاهه بوده است، سخنران با اشاره به اینکه ایران اکنون در آستانۀ یک تحول تاریخی قرار گرفته است سخنان خود را بر مفهوم تغییر سیاسی متمرکز کرد .او گفت دریافته است که در پیوند با تعیین سیاست خارجی نسبت به ایران در آمریکا و غرب دو بینش متمایز از هم وجود دارد. اول نومحافظه کارانِ جنگ طلب که به دنبال نوعی راه حل قهرآمیز هستند. درست در نقطۀ مقابل آنها جریانی است که در پی دادن امتیازهای عظیم به ایران است. این بینش اغلب در پوشش دیالوگ با ایران استتار میشود که در عمل نوعی دلجویی از ایران است. سخنران تاکید کرد که در مقابل این دو بینشِ قطبی شده، با توجه به وجود یک جامعۀ مدنیِ پویا و پیشرو در ایران، ما راه حلِ بازتاب خواستهای مردم ایران و حمایت از آنان را ارائه میدهیم تا بتوانند سرنوشت خود را به دست گیرند و امکانِ یک چرخش و تحول ارگانیک و مداوم میسر شود.
به یاد داریم که تا چندی پیش ماهایی را که امکان تغییر در ایران و خاورمیانه را پیشبینی میکردیم به سخره میگرفتند. اما اکنون خود همین به سخرهگیرندگان ما، کارشناسان جنبش سبز در بی بی سی جهانی و سی ان ان شدهاند. ما در ایران امروز شاهد ورود مردم ایران به مرحلۀ سیاست واقعی در فراسوی مرزهای ایدئولوژیک و بینشهای آرمانشهری هستیم. این امر در ترکیب با تغییرات جمعیتی، با وجود پیروزی ظاهری رژیم در سرکوب جنبش سبز، ایران را به طور برگشتناپذیری وارد دورۀ نوین سیاسی کرده است.
پروفسور اخوان افزود: “وقتی در سازمان ملل کار میکردم یکی از همکارانم گفت که فرزندش را برای ادامۀ تحصیلات به جای اروپای غربی به روسیۀ شوروی فرستاده است. پرسیدم چرا؟ گفت میخواستم مطمئن شوم کمونیست بار نخواهد آمد. این دقیقاً چیزی است که در مورد ایران صادق است. ما در ایران به دوره پس از رومانتیسیسم سیاسی رسیدهایم. مردم واقعیت رژیم تامگرا و ایدئولوژیک را دریافتهاند. در پس ظاهر مقتدر این رژیم هم یک جامعۀ مدنی بسیار پویا و پیچیده وجود دارد که در برگیرندۀ دانشجویان، فعالین حقوق زنان و حقوق کارگران و سازمانهای صنفی آنان است. شاید از بیرون مشاهدۀ اینکه چگونه در پسِ این ظاهر مقتدر، رژیم در حال فرو ریختن است کمی مشکل باشد اما در ایران امروز قدرت از پایین تعریف نوینی مییابد.”
پروفسور اخوان بر این نظر بود که اگر گفتار جنگ و تقابل نظامی با ایران آشکارا انحرافی بود گفتار صرفاً مسکّن و دلجویانه نیز به همان اندازه انحرافی است. برداشتن موضوع حقوق بشر از روی میز مذاکره و تلاش صرف برای رسیدن به راه حل مناقشۀ هستهای نادرست است. او بر این نظر بود که عدم تعادل بین موضوع مناقشۀ هستهای و حقوق بشر در ایران در فرمولبندی سیاست خارجی دولتهای غربی نسبت به ایران، نتیجۀ مطلوب به بار نیاورده است. او بر این نظر بود که مسئلۀ اصلی نه در توانایی هستهای ایران بلکه در ماهیت رژیم نهفته است. کشورهای زیادی دارای توانایی هستهای هستند ولی جامعۀ بینالملل نگرانی بابت آنها ندارد. رژیمهایی که از مشروعیت دموکراتیک برخوردار نیستند در مقابل مردم خود توانایی هستهای را به عنوان اهرم و قابلیت اعمال خشونت و سرکوب به کار میبرند. بنا بر این داشتن تعریفی نوین از قدرت اهمیت مییابد. منظور ما از قدرت سوای قدرت سپاه پاسداران و سازمان اطلاعات و امنیت و ظرفیت آنها در ایجاد رعب و وحشت و شکنجۀ زندانیان سیاسی است. به گفته پروفسور اخوان “در یک تعبیر ساده آیا شما مردی را که دست روی زنش بلند میکند یک مرد قدرتمند میدانید یا ضعیف و بیچاره؟”
امروزه ایران در عرصۀ سیاست خارجی به طور روزافزونی خود را با ملزومات دنیای خارج برای رفع تحریمهایی که برای مردم ایران معضلِ فلج کنندهای شده است مطابقت میدهد. ولی از سوی دیگر میبینیم که صدور و اعمال حکم اعدام در چند ماه گذشته به شدت زیاد و وضعیت حقوق بشر بسیار اسفناک شده است. رژیم میخواهد این پیام را به مردم بدهد که با وجود نرمش در خارج در رابطه با مناقشۀ هستهای، آنها هیچ امیدی به امکان تغییر معنادار در داخل نباید داشته باشند. پروفسور اخوان افزود: “ما هم در بیرون با پرهیز از پیچیدن نسخه برای مردم ایران باید حکومت را از مردم جدا کنیم و به مردم صرفاً در جهت ایجاد جنبش معنادار و واقعی کمک کنیم.”
سخنران بعدی شادی صدر حقوقدان و فعال حقوق بشر از هیاهویی سخن گفت که “صدا و سیما” و رسانههای محافظهکار دیگر علیه مسیح علی نژاد به دلیل آغاز و رهبری یک کارزار بسیار موفق علیۀ حجاب اجباری به راه انداختهاند. وی گفت که سایت پرس تی وی که از حضور در بریتانیا محروم است (ولی سایت آن با همکاری یک شرکت بریتانیایی همچنان فعال است) از لزوم استرداد علی نژاد به ایران و محاکمۀ او به دلیل همکاری با دستگاههای جاسوسی خارجی و اقدام علیه امنیت و منافع ملی سخن گفته است.
شادی صدر موارد بسیار زیاد نقض حقوق بشر در همین دو هفتۀ اخیر در ایران را بر شمرد. شمار اعدامها به شدت بالا رفته است؛ شهروندان بهایی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند؛ به نسرین ستوده و نرگس محمدی تنها برای دیدار با کاترین اشتون اتهامات جدیدی وارد شده است؛ یک نمایندۀ با نفوذ مجلس اسلامی همجنسگرایان را در یک برنامۀ تلویزیونی حیوان خطاب کرده است. صبا آذرپیک خبرنگار برای افشای عملکرد رسانههای محافظهکار دستگیر شده است و خبری از او نیست. دختران و پسرانی که در ویدئو موزیک “هپی” ظاهر شدهاند دستگیر و مجبور به “اعتراف” تلویزیونی شدهاند، و کارگردان این ویدئو هنوز هم زندانی است. تمام اینها افزون بر سرکوب مستمر و سیستماتیک است که بر جامعۀ مدنی ایران اعمال میشود بدون اینکه اعمالکنندگان این سیاست تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. ریشههای این سرکوب و بازتولید خشونت در جامعۀ ایران هم در قوانین تبعیضآمیز و واپسگراست و هم در این است که ناقضان حقوق بشر از مصونیت بسیار بالا برخوردار هسنتد.
اتحادیه اروپا و از جمله بریتانیا پس از انتخابات بحث انگیز ۲۰۰۹ و سرکوب جنبش سبز گامهایی برای لغو مصونیت از عواملی که در سرکوب خشن نقش داشتند برداشتند. یکی از این گامها اعمال تحریمهای حقوق بشری علیۀ ۸۷ نفر از ناقضان حقوق بشر بوده است. این اقدام حاوی این پیام قوی بود که دنیا جای امنی برای ناقضان حقوق بشرنبوده و نیست. اما چندی است که تعللهایی در ادامۀ این سیاست دیده میشود و لیست ناقضان حقوق بشر به روز نمیشود و حتی گفته میشود که اتحادیۀ اروپا و بریتانیا در فکر لغو تحریمهای حقوق بشری علیه مقامات رژیم ایران هستند.
برای مدافعان حقوق بشر در ایران این وضعیت نامساعدی است. از یک سو مرتکبین جرم و جنایت از مصونیت بالا برخوردار هستند و امثال مصطفی پورمحمدی- که در کشتار زندانیان سیاسی در۱۳۶۷ نقش مهمی داشته است- در کابینۀ حسن روحانی وزیر دادگستری میشود. از سوی دیگر جامعۀ بینالملل بیشترنگران حل مناقشۀ هستهای و در فکر گسترش روابط اقتصادی با ایران است و برای همین چهرۀ تلطیفیافتهتری از وضعیت کنونی حقوق بشر در ایران ترسیم میشود. این هم برای رژیم فضای امنتری را برای تهاجم به مدافعان حقوق بشر فراهم کرده است. سئوال این است که آیا مدافعان حقوق بشر و خبرنگاران در ایران شایستۀ برخورداری از همان امنیت و کرامت انسانی نیستند که انسانها در دنیای غرب از آن بهرهمند هستند؟ با توجه به قوانین روشن آیا جامعۀ بینالملل اجازه میدهد که مرتکبان جنایت و ناقضان حقوق بشر از مصونیت در فراسوی مرزهای ایران کماکان برخوردار باشند. ما نباید بگذاریم که سیاسیت خارجی دولت ایران عملکرد حکومت را بپوشاند.
سخنران بعدی نازنین انصاری سردبیر دیپلماتیک کیهان لندن بود که گزارش کوتاهی در مورد وضعیت رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی در پیوند با حقوق بشر ارائه داد. ۸ وبلاگنویس در مجموع به ۱۲۳ سال زندان محکوم شدهاند. یکی از آنها زنی ایرانی مقیم بریتانیاست که برای افشاگری در مورد جمهوری اسلامی در صفحۀ فیس بوک خود به ۳۰ سال زندان محکوم شده است. “مارک زاکربرگ” مبتکر فیس بوک برای ادای توضیحاتی به دادگاهی در شیراز فراخوانده شده است زیرا که از قرار یک شاکی خصوصی فیس بوک را به نقض حریم خصوصی متهم کرده و به دادگاه شکایت برده است! هکرهای جمهوری اسلامی از مرحلۀ نفود در وب سایتها گذشتهاند و توانایی دزدی محصولات و مالکیتهای فرهنگی را کسب کردهاند. شرکتهای صنایع دفاعی در آمریکا و ایرانیان آمریکا سعی دارند کوششهای سانسور کنندۀ دولت ایران را به چالش بگیرند. همۀ اینها حاکی از آن است که حکومت ایران حلقۀ محاصره را بر دنیای مجازی تنگتر و فعالیت آنرا محدودتر میکند. این فشار سیاسی بلافاصله پس از انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ شروع شد که مجلس شورای اسلامی و قوۀ قضائیه کمیسیونی را برای جرائم سایبری و اعمال فیلترینگ و نظلرت بر محتواهای اینترنتی تشکیل دادند. دو سال پیش هم خامنه ای دستوری برای ایجاد شورای عالی دنیای مجازی صادر کرد که بر اساس انطباق اینترنت با اهداف و دیدگاههای رهبر جمهوری اسلامی نظارت کند.
نازنین انصاری افزود، در دنیای مخابرات هم خواهیم دید که انحصار و در نتیجه کنترل بسیار گستردهای وجود دارد. پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ شرکت ارائهکنندۀ خدمات تلفن موبایل توسط سپاه پاسداران خریداری شد. بنا به اطلاعات کلیدیای که در روزنامۀ مهر ارائه داده شده است، ۸٫۵ میلیون مشترک اخیراً به شبکۀ مخابرات موبایل پیوستهاند که تعداد مشترکان را در مجموع به ۶۴٫۱ میلیون رسانده است. اینها همه کسانی هستند که سیمکارتهایی را که این شرکت توزیع میکند استفاده میکنند که تحت کنترل سپاه پاسداران است. ۶۹ درصد ازاین سیمکارتها فعال هستند که این به معنای نفوذپذیر و قابل شنود بودن ۷۴ درصد ارتباطات موبایلی در ایران است. شرکت “مخابرات موبایل ایران” دارای قراردادهای بسیار بزرگ با ۲۷۱ شرکت در ۱۱۰ کشور خارجی است و دارای پوشش ۱۰۰ درصدی در سراسر مناطق شهری و ۹۶٫۳ درصدی در مناطق غیر شهری است. به گفتۀ روزنامۀ مهر “شرکت مخابرات موبایلی ایران” در خاورمیانه اول و در آسیای جنوب شرقی هشتم و بیست و پنجم در میان تمامی شرکتهای مخابرات موبایلی در دنیاست. شایعهای هم وجود دارد که حکومت میخواهد فیس بوک را بسته و همه فعالیتهای شبکۀ اجتماعی را در یک “فیس بوک” وطنی متمرکز کند.
نازنین انصاری در پایان سخنان گفت یادآور شد که در کنار مسائل مربوط به کنترل سیاسی باید توجه داشته باشیم که بخشی از این حرکت ها ناشی از تضادها و منافع مالی نیز هست.
[ادامه دارد]
پروفسور پیام اخوان
شادی صدر