«در آن روز ۳۰ خرداد ۸۸ در یک خیابان فرعی تهران، نه یک مرد جوان، نه یک زن مسن، نه فردی از این یا آن گروه، و یا حتی فردی که در «انتخابات» شرکت کرده و در پی پس گرفتن «رأی» خود باشد، بلکه یک زن جوان و به دور از هر گونه گروه سیاسی درگیر در «انتخابات» کشته می شود. زن جوانی که شکل و شمایل زندگی اش در چهارچوب تنگ جمهوری اسلامی نمی گنجد. نه به هر نامی، بلکه با نامی مختصر و مفید! تو گویی تاریخ به یک انتخاب آگاهانه دست زده است تا از یک سو راه را بر سوء استفاده گروه های سیاسی سد کند و از سوی دیگر با نام و مرگی زیبا برای یک ملت، نه قهرمان، بلکه یک نماد و نشانه انکارناپذیر بیافریند».
*****
پنج سال از «انتخابات» فرمایشی ریاست جمهوری اسلامی خرداد ۱۳۸۸ گذشت. در روزهای پیش از ۳۰ خرداد و در خود آن روز و در روزها و هفته ها و ماه های پس از آن جامعه مدنی ایران به اعتراضاتی دست زد که پس از سی سال سلطه حکومت دینی جمهوری اسلامی بر ایران بی سابقه بود. اعتراضاتی که از یک سو بیانگر نارضایتی عمیق جامعه شهری ایران و از سوی دیگر با نوع برخورد معترضان، نشانه رشد آگاهی و درس آموزی از تجربیات سه دهه گذشته بود. در آن اعتراضات مطابق آماری که تا کنون تدقیق نشده است، بیش از صد تن به ویژه از میان جوانان به اشکال مختلف، در حین تظاهرات و یا پس از دستگیری بر اثر شکنجه یا تیرباران و چوبه دار توسط مأموران امنیتی رژیم اسلامی ایران به قتل رسیدند.
در این میان، ندا آقا سلطان، زن جوانی که صحنه قتل او به ضرب گلوله جهانیان را تکان داد، به نماد این جنبش اعتراضی تبدیل شد. زنی که از یک سو با معیارهای تحمیل شده از سوی رژیم دینی ایران همخوانی نداشت و از سوی دیگر مطلقا هیچ اتهام کلیشه ای از سوی جمهوری اسلامی به وی نمی چسبید. در همان روزها کیهان لندن در مقالهای از الاهه بقراط بر این نکته تأکید کرد و نوشت:
«در آن روز ۳۰ خرداد ۸۸ در یک خیابان فرعی تهران، نه یک مرد جوان، نه یک زن مسن، نه فردی از این یا آن گروه، و یا حتی فردی که در «انتخابات» شرکت کرده و در پی پس گرفتن «رأی» خود باشد، بلکه یک زن جوان و به دور از هر گونه گروه سیاسی درگیر در «انتخابات» کشته می شود. زن جوانی که شکل و شمایل زندگی اش در چهارچوب تنگ جمهوری اسلامی نمی گنجد. نه به هر نامی، بلکه با نامی مختصر و مفید! تو گویی تاریخ به یک انتخاب آگاهانه دست زده است تا از یک سو راه را بر سوء استفاده گروه های سیاسی سد کند و از سوی دیگر با نام و مرگی زیبا برای یک ملت، نه قهرمان، بلکه یک نماد و نشانه انکارناپذیر بیافریند».
اسامی ۱۱۲ کشته شده پس از انتخابات به همراه جزئیاتی از چگونگی مرگ آنان
«در آن روز ۳۰ خرداد ۸۸ در یک خیابان فرعی تهران، نه یک مرد جوان، نه یک زن مسن، نه فردی از این یا آن گروه، و یا حتی فردی که در «انتخابات» شرکت کرده و در پی پس گرفتن «رأی» خود باشد، بلکه یک زن جوان و به دور از هر گونه گروه سیاسی درگیر در «انتخابات» کشته می شود. زن جوانی که شکل و شمایل زندگی اش در چهارچوب تنگ جمهوری اسلامی نمی گنجد. نه به هر نامی، بلکه با نامی مختصر و مفید! تو گویی تاریخ به یک انتخاب آگاهانه دست زده است تا از یک سو راه را بر سوء استفاده گروه های سیاسی سد کند و از سوی دیگر با نام و مرگی زیبا برای یک ملت، نه قهرمان، بلکه یک نماد و نشانه انکارناپذیر بیافریند».