لزوم مقاومت دربرابر زاد و ولد فرمایشی (شاهین فاطمی)

سه شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۳ برابر با ۰۱ ژوئیه ۲۰۱۴


کیهان آنلاین – ۱۰ تیر ۹۳ – در سال ۱۹۶۵ مائوتسه تونگ “فتوای” جمعیت چین هرچه بیشتر، بهتر، را صادر کرد و مدعی شد که محدود کردن جمعیت یک حیله امپریالیستی است برای تضعیف اردوگاه سوسیالیسم! در زمان مرگ مائو جمعیت چین هشتصد و پنجاه میلیون بود.  بعد از مرگ دیکتاتورمخوف،  جانشین دولت‌مدار او، تنگ شیائو پینگ، یادآور شد که نیمی از رشد سالانه اقتصاد چین با ازدیاد جمعیت مستهلک می‌شود و از این روی سیاست “یک فرزند” را بی سر و صدا عملی کرد.

از قرار معلوم خبر این تغییر و تحول سیاست در چین هنوز به اطلاع “حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی”  نرسیده است و بدین سبب ایشان با تکرار حرف‌های پوسیده مائو در فضای بسته کشور احساس اهمیت می‌کند. شاید هم تصورات زندگانی قبیله‌ای ۱۵۰۰ پیش در شبه جزیره عربستان موجب این توهم شده است که جمعیت به قول ایشان ۱۵۰ یا ۲۰۰ میلیون بر هیبت  “قبیله” خواهد افزود غافل از آنکه تا آن زمان جمعیت بنگلادش از هزار میلیون هم خواهد گذشت وجمعیت بیشتر نه برای بنگلادش و نه برای ایران،  جز ذلت و فقر ارمغانی به همراه نخواهد داشت.  

جیره‌بندی آب و مجازات “وازکتومی”

بر مبنای گزارش سایت شخصی”رهبر” ایشان  در دیدار با تعدادی از مسئولین جمعیت مامایی ایران، همزمان با روز جهانی ماما، نقش این قشر در تأمین سلامت جامعه و هم چنین در بقای نسل بشر را بسیار مهم و ارزشمند دانست  و با تأکید بر اهمیت «فرهنگ‌سازی»  در اقبال عمومی به استفاده از خدمات مامایی به منظور اجرایی شدن سیاست اساسی افزایش جمعیت کشورتاکید فرمود: “کشورِ بدون جمعیت جوان، یعنی کشورِ بدون ابتکار و پیشرفت و هیجان و شور و شوق. بنا بر این، برنامه حیاتی تکثیر نسل باید به طور جدی دنبال و پیگیری شود.”

هم‌زمان و بر حسب تصادف، یکی از مدیران شرکت آب ایران از جیره‌بندی آب در چند شهر بزرگ خبر داده است. صدور فرمان جیره‌بندی را شخصی به نام شاهین پاکروح با عنوان پرطمطراق “معاون هماهنگی و پشتیبانی شرکت آب و فاضلاب ایران”  به خبرنگاران مژده داده است که آب در ۱۲ کلان‌شهر ایران جیره‌بندی می‌شود.  در حال حاضر  جیره‌بندی آب در کرج و چند شهر دیگر آغاز شده  و به روایت این مسئول حکومتی ۳۷ میلیون ایرانی در معرض کم‌آبی قرار دارند.

با این همه ماشین فرمانبرداری از رهبر آغاز به کار کرده است و مجلس سرسپرده و بی اعتبار، بدون هیچ گونه بحث و تبادل نظر، قانون مجازات متخلفین از فرمان “امام” را تصویب کرده است.  بر مبنای این قانون عمل جراحی “وازکتومی”  پنج سال زندان دارد اما معلوم نیست این جراح است که رهسپار زندان می‌شود یا فردی که مورد عمل جراحی قرار گرفته است؟!

دراین میان ماشین‌های تبلیغاتی رژیم جملگی مشغول ترغیب مردم به پیروی از فرمان  “امام”  هستند. مثلا برای اغفال مردم دست به دامان حدیث و روایت و انواع  و اقسام داستان‌های ساختگی از نوع فرزنددار شدن ابراهیم و زکریا در دوران سالمندی و پیری شده‌اند. طرز تفکر عشیره‌ای این جماعت را متقاعد ساخته که هرچه قبیله بزرگ‌تر شود در تصور و محاسبات دیگران بر اهمیت و هیبت‌اش افزوده خواهد شد وخواهد توانست بیشتر احساس امنیت کند.

در این فتوا و یا امریه کم سابقه به مسائل بسیار مهم اجتماعی واقتصادی که ناگزیر افزایش “فرمایشی” جمعیت به همراه خواهد داشت کوچک‌ترین اشاره‌ای نشده است. عجیب‌تر از آن،  سکوت رضایت‌مندانه و مرگباری است که در این رابطه بر جامعه سیاسی درون‌مرز حکم‌فرما شده است. حتی یک نفر در به اصطلاح مجلس اسلامی و یا در رسانه‌های درون مرزی در خود این شهامت را نیافته است که به مشکلات و مسائل ناشی از این سیاست اشاره کند و مبانی آن‌را به چالش بکشد.

کسی نیست به آقای خامنه‌ای یادآور شود که دنیای امروز دیگر دنیای صدر اسلام نیست، دوران دیکتاتوری‌های فردی نیز پایان یافته  وکسی که خود را “رهبر” می‌خواند و می‌خواهد در قرن بیست و یکم یک کشور مدرن با جمعیتی کم  و بیش تحصیل‌کرده و امروزی را اداره کند نیازمند دانشی است که از “سواد حوزوی” بسیار متفاوت است. دورانی که با افسانه‌هائی نظیر «هرآن کس که دندان دهد نان دهد» می‌شد مردم‌فریبی کرد گذشته است. به سازمان‌های بین‌المللی می‌توان دروغ گفت ومنکر واقعیات تلخ اقتصادی و اجتماعی کشور شد، ولی مردم ایران را نمی‌توان بیش از این فریب داد.

«ایران اسلامی» در مقایسه با بنگلادش

درسال (۱۹۹۰) دو اقتصاددان شهیر، امارتیا سن، برنده جایزه نوبل در اقتصاد و محبوب‌الحق، به توصیه سازمان ملل جدولی تهیه کردند که بر مبنای آن میزان پیشرفت، توسعه وخوشبختی  فردی شهروندان کشورها تخمین زده می‌شود. سه عامل دانش، طول عمر، و سطح زندگی معیار اصلی آنها بود. اما از آنجا که کارکشته و باتجربه بودند می‌دانستند که برای  آمار رسمی کشورهای «جهان سوم» نباید چندان اعتباری قائل شد و از این روجزئیات دیگری را هم در این جدول ملحوظ داشته‌اند.  در یکی از این جدول‌ها می‌خوانیم که در بنگلادش (مسلمان‌نشین) ۱۹٫۷% نیروی کار را زن‌ها تشکیل می‌دهند در حالی که در ایران این  رقم ۳% است. در مورد تساوی زن و مرد هم باز رتبه بنگلادش بالاتر از ایران امروز است. از قرار نوشته اینترنشنال بیزینس تایمز در مورد دسترسی به خدمات و حداقل شرایط زندگانی انسانی رتبه ایران در میان ۱۱۰کشور مورد مطالعه باز هم در کنار بنگلادش، هندوراس و هائیتی در مرتبه ۸۷ قرار دارد.

این ملت تیره‌روز مرتکب چه گناهی شده است که باید این چنین سرنوشت‌اش با دیکتاتوری، جهل و استبداد قرین شده باشد؟ این دیوار سکوت مرگبار را باید شکست. رژیمی را که از یک سو به زندگانی هزارها هزار جوان بی‌گناه از طریق جنگ واعدام  پایان بخشیده و از سوی دیگر به “کارخانه‌های آدمسازی” دستور تولید لوازم یدکی برای ماشین جنگی‌اش را می‌دهد باید به چالش کشید. باید توطئه سکوت را شکست ومردم را از عواقب وحشتناک ازدیاد بی‌رویه جمعیت، بیش از پیش آگاه کرد.

پاریس، اول ژوئیه ۲۰۱۴

http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=11737

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=944