اغلب ما که درسنینی به خارج از کشور کوچیدیم که دیگر از نظر فرهنگی و هویت ملّی شکل گرفته بودیم، هنوز هم با هزاران رشتۀ عمیق با سرزمین مادری خود احساس پیوند میکنیم و دغدغه اصلی ذهن ما ایران و رویدادها و مسائل آن است. واقعا حکایتِ ما اینجا و دل جای دیگر است.
در ذهن بسیاری از ما، تبعیدیان و مهاجران و کوچنشینان، نوعی تضاد و دوگانگی بین ایرانی ماندن از یک سو و پیوستگی با کشور میزبان، از سوی دیگر، وجود دارد البته بدون آنکه به تقابل شود.
میتوان از جامعۀ ایرانیان مهاجر بیرون آمد تا در جهت نزدیکی با جامعۀ میزبان حرکت کرد بدون آنکه پیوندهایمان را با سرزمین مادریِ خود از دست بدهیم. البته در سنین بالاتر انسان دیگر آن “اسفنجی” نیست که محیط پیرامون جدیدِ خود را چنان در خود جذب نماید که کاملاً درآن ادغام شود و جامعۀ میزبان نیز هر چقدر هم گشادهرو و پذیرای مهاجران و پناهندگان باشد به هرحال در عمل خواه ناخواه مرزی ناخواسته بین بومیان و مهاجران کشیده میشود. اما دوری و بیگانگی ما از جامعۀ میزبان و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن بیشتر از خود ما سرچشمه میگیرد تا طرف مقابل. در حالی که از طریق برقراری پیوند با جامعه میزبان میتوان با آن بیشتر آشنا شد و از نظر معنوی و میزان دانش پربارتر گشت بدون آنکه از ریشههای فرهنگی خود دور و یا از آن کنده شویم.
از همین رو کیهان آنلاین – لندن، در کنار خبرها و گزارشها و مطالب مربوط به ایران، تلاش میکند با انتشار برخی اخبار و گزارشهای متنوع از جمله در زمینه فرهنگ و هنر، خوانندگان خود را در داخل و خارج کشور با کشورهای این سوی جهان بییشتر آشنا کند.
در “داکلندز” Docklands لندن درکنار منطقه «سیتی» که مرکز تجاری و مالی لندن شمرده میشود، موزۀ لندن Museum of London قرار دارد. این موزه با ارائه آثار هنری به گذشته و حال این کلانشهر میپردازد. شعار محوری این موزه “لندن، نگاهی دوباره” نام دارد که انتخابی است دقیق و پر محتوا. خواهیم گفت چرا.
انسان در جایی که به دنیا آمده و بزرگ میشود، به مرورِ زمان و به ویژه با بالا رفتن سن و افزایش مشغلههای فکری ومسئولیتها و نگرانیهای زندگی، میزان توانایی، شکیبایی و کنجکاویاش برای دقیق نگاه کردن به محیط زندگی اجتماعی، طبیعت و قدردانی از زیباییهای موجود کاسته میشود. در اینجاست که مسئلۀ کارکرد هنرمطرح میشود که همانا کمک کردن به شهروندان در فاصله گرفتن از آن چیزهایی است که انسان به دلیل حضورِ درازمدت به آنها عادت کرده و برای وی عاری از جذابیت شدهاند. هنر با “آشناییزدایی” در نشان دادن اشیا، انسانها، طبیعت و محیط اجتماعی میتوانند برانگیزانندۀ نگاهی دقیق و نو و تامل برانگیز به همان چیزهایی باشد که دیگر بدیهی شمرده میشوند. هنر است که کمک میکند ارزشها و زیباییهای زندگی دوباره کشف شود. به این معنا هنر به راستی یکی از ضروریات زندگی است زیرا با تحریک حس کنجکاویِ ما، قدرت و دقت مشاهدهمان را افزایش میدهد و ما از کشفی جدید به وجد میآییم و ازکسب آگاهی و معانی جدید احساس نشاط و سرزندگی میکنیم. خلاصه اینکه هنر پیوندهای ما را با انسانیت و جنبههای انسانی پیرامونمان تقویت میکند.
محیط شهری محل زندگی انسان هر چقدر زیبا و باشکوه باشد به مرور جذابیتاش را از دست میدهد. اما وقتی از سفری به شهر محل اقامت خود بر میگردیم احساس متفاوتی نسبت به محیط سابقاً مانوس خود پیدا میکنیم زیرا با دور ماندن از این محیط نوعی “آشناییزدایی” رخ میدهد که باعث میشود زیباییهایی شهر خودمان را بیشتر دریابیم وارزش دهیم. این همان کاری است که موزۀ لندن در پی آن است تا از این طریق لندنیها و غیر لندنیها با این شهر تاریخی بیشتر آشنا شوند و زیباییها و جذابیتهای آن را بیشتر کشف کنند.
و اما چند کلمه هم در مورد نمایشگاه “پلهای لندن” . در این نمایشگاه برگزارکنندگان با گرد آوردن آثار مختلف دیداری کلاسیک و مدرن مروری کردهاند بر تاریخ پلهای متعدد این کلانشهر.
در بروشور نمایشگاه آمده است که “رودخانۀ تایمز دلیل اصلی این است که لندن در اینجا قرار دارد و درطول تاریخ گروههای انسانی مختلف در پی یکدیگرآمده و در کنارههای آن ماندگار شدهاند. درعین حال تایمز لندن را به دو بخش تقسیم میکند. در نتیجه پلهای لندن برای حرکت و راه یافتن مردم بسیار کلیدی هستند. برای بسیاری از لندنیها گذشتن از پلهای این شهر برای رفت و آمد روزانه یک عمل بدیهی و روزمره است. “
تاریخ پل معروف به “لندن” به سال ٨٠ میلادی بر میگردد که توسط رومیان با پایههای چوبی ساخته شد. در قرن چهارم پس از آنکه رومیان انگلستان را ترک کردند این پل به مرور دچار ویرانی شد. اسنادی از ٩٨۴ میلادی نشان میدهد که در نزدیکی محل همان پل قدیمی، پلی دیگر وجود داشته که محل اعدام در ملاء عام بوده است.
باری، در اوایل هزارۀ دوم پس از میلاد پایههای چوبی جایش را به پایههای سنگی داد. برای قرون متمادی “پل لندن” با پایههای سنگی تنها پل شهر لندن بود اما از قرن ۱۸ به بعد، به ویژه با آغاز انقلاب صنعتی در انگلستان چندین پل در لندن ساخته شد که هنوز هم استوار هستند. امروز کمتر کسی است که اسم پل وست مینستر Westminster( بنا شده در ۱۷۵۰) و یا واترلو Waterloo (بنا شده درسال ۱۸۱۷) را نشنیده باشد.
در نمایشگاه «پلهای لندن» آثار نقاشی و طراحی هنرمندان کلاسیک و نیز چند اثر مدرن خلق شده در اوایل قرن بیستم و نیز مجموعهای اسلاید که تردد مردم عادی را روی یکی از پلهای لندن نشان میدهند، به نمایش گذاشته شده است. در بخشی دیگر از نمایشگاه نیز فیلمی که از روی یک کشتی گرفته شده، پلهای لندن را بیشتر در سالهای ۷۰ و اوایل ۸۰ نشان میدهد . هم زمان یک نوازنده جاز از ابتدا تا انتهای فیلم با بدیههنوازی نماها را همراهی میکند. عکسهای بسیار جالب نیز در نمایشگاه عظمت پلهای لندن در زمان ما نشان میدهد. بازدید از این نمایشگاه برای هر هر تماشاچی یک تجربه ویژه است.