کیهان آنلاین – ۱۳ شهریور ۹۳ – پوتین یکی از بلندپروازترین وجاهطلبترین سیاستمداران کم جنبهایست که عصرما، تاکنون به خود دیده وبه اعتقاد من جامعه جهانی باید فکری اساسی و جدی برای وی و افکار مخرب او بیندیشد.
پوتین روزگذشته تهدید کرد درصورت حمله احتمالی روسیه به اوکراین، امکان آن هست که با استفاده از سلاح هستهای به این کشور پاسخی درخور دهد! این حرف ولو بلوف و تهدید صرف هم باشد، اظهار آن ازسوی کشوری که مسئولیتهای سنگین در مسائل بینالمللی دارد، میبایستی کاملا جدی و بسیار خطرناک تلقی شود.
سالها پیش، هنگامی که خطر تجزیه آذربایجان در بین بود، ترومن رئیس جمهوری آمریکا که جانشین روزولت شده بود، در مصاحبه با خبرنگاری در پاسخ به پرسش خبرنگار که از واکنش آمریکا در قبال عدم خروج به موقع قوای شوروی از ایران در تاریخ تعیین شده مطرح کرده بود، اعلام کرد اگر روسیه شوروی، برابر تعهدی که سپرده است، در تاریخ مقرر خاک ایران را ترک نکند، ما ناچار برای بیرون راندن قوای آن کشور از خاک ایران، به استفاده از سلاح هستهای دست خواهیم زد و همین تهدید ترومن، یکی از علل اصلی عقبنشینی استالین در برابر آمریکا شد و روسیه شوروی ناچار به عقبنشینی از ایران گردید. از سوی دیگر همین امر، یعنی تخلیه ایران از قوای روسها، سبب سقوط فرقه دموکرات و ورود ارتش ایران به آذربایجان شد و فرقه درهم ریخته و ازهم پاشیده و بدون پشتیبانی شوروی، اصولا مقاومتی در برابر ارتش از خود نشان نداد. این در حالی بود که اغلب اعضای فرقه دموکرات، به ویژه سران آنها، از مرزهای ایران به شوروی فرار کرده و یا به دست عدهای از مردم محلی کشته شده بودند.
البته نباید فراموش کرد این امر، در زمانی روی داد که دنیا هنوز از وحشت بمباران اتمی دو شهر “هیروشیما” و “ناکازاکی” ژاپن بیرون نیامده بود و آمریکا نیز بمب اتمی را به تنهائی و به صورت انحصاری در اختیار داشت و حرف نخست را میزد. استالین به خوبی آگاه بود که بدون داشتن بمب اتمی قادر به مقابله با آمریکا نیست. از همین روی با عقل و درایت، ایران را از قوای خود تخلیه کرد و برای آنکه این گونه شایع نشود که او از تهدید ترومن ترسیده است، به بستن یک قرارداد نیمبند، بین قوام نخست وزیر ایران و سادچیکف سفیر آن کشور در تهران رضایت داد. قراردادی که تقریبا همه، حتا خود استالین میدانستند توافقی است بی اساس و ممکن نیست ایران در آن زمان، به ویژه با پشتگرمی بسیار زیادی که به آمریکا پیدا کرده بود، حاضر به اجرای آن باشد، یا اصولا مجلس شورای ملی ایران آن را به تصویب برساند، کما اینکه همان طور هم شد و با افتتاح مجلس پانزدهم که اتفاقا تمام آن را قوام و دار و دستهاش راه انداخته و اغلب نمایندگان نیز دستچین او بودند، این قرارداد از تصویب مجلس پانزدهم نگذشت و دولت قوام نیز ساقط شد.
اما در حال حاضر، زمانه با سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به کلی متفاوت است. اکنون علاوه بر آمریکا و شوروی، بسیاری از کشورهای ریز و درشت دنیا هم مجهز به سلاح اتمی هستند و حتا کشورهای خردهپا هم به فکر دستیابی به سلاح اتمی افتادهاند و اگر این “تابوی” عدم استفاده از سلاح اتمی در جنگها شکسته شود که تا حال حرمت آن نزدیک به هفتاد سال حفظ شده، معلوم نیست به کار بردن آن تنها به همین یک بار از سوی روسیه علیه اوکراین ختم شود.
خاورمیانه انبار باروت و آتش است. اختلاف بین پاکستان و هند با آنکه آتشفشانی است خاموش، اما هنوز خطر فعال شدن آن به شدت وجود دارد. پاکستان وضعی آشفته دارد و افغانستان از ثبات و اعتماد به نفس کافی برخوردار نیست. عراق سرنوشت آشفتهای دارد.
در آن سوی آسیا، کره جنوبی و ژاپن سالهاست که باهم در حال گروکشی هستند و کره به صورت یکجانبه مرتب در حال شاخ و شانه کشیدن و تهدید علیه ژاپن است و احتمال جنگی خانمانسوز هنوز مرتفع نشده است. در آن منطقه احتمال برخورد چین با ژاپن غیرمسلح هم بر سر چند جزیره استیجاری مورد اختلاف، هنوز کاملا برطرف نشده است.
در این سوی قاره، اختلاف تاریخی و بنیادی اعراب و اسرائیل، یا دست کم بخشی ازاعراب با اسرائیل هنوز جریان دارد و معلوم نیست اگر جنگ دیگری بین آنها بار دیگر شعله کشد، این بار تمام کشورهای عربی علیه اسرائیل متحد و یکپارچه نشوند. هر چند دیگر ناصری در بین نیست که عامل اتحاد کشورهای گوناگون عربی شود. جمهوری اسلامی هم از این جنگ بسیار استقبال خواهد کرد که ز هر طرف کشته شود، ظاهرا به سود جمهوری اسلامی تمام خواهد شد. جمهوری اسلامی یک عربستان مرفه و تا خرخره مسلح به پیشرفتهترین سلاحها را نمیتواند تحمل کند. با آنکه اکنون با ترفندهای گوناگون حتا اعطای پارهای از امتیازات در منطقه خاورمیانه عربی، مشتاق گرم کردن رابطه خود با عربستان سعودی است، اما یک عربستان بمباران شده و خسارت دیده جنگی، از یک عربستان با تجهیزات کامل و خزانه مملواز طلا و ارز، برای جمهوری اسلامی به مراتب مناسبتر و بیخطرتر خواهد بود.
محو اسرائیل از بدو تولد آن کشور، همواره و با جدیت کامل مورد توجه و هدف و برنامه پارهای از مسلمانان تندرو در ایران، از جمله فدائیان اسلام و اصولگرایان دو آتشه بوده است. هم آیتالله خمینی، چه پیش و چه پس از به قدرت رسیدن، دشمن سرسخت اسرائیل و خواهان محو آن بود و هم جانشین وی خامنهای به طور جدی به راندن اسرائیلیها از سرزمین فعلی، یا به گفته آنان سرزمینهای اشغال شده، میاندیشید و در برنامههای بلندمدت خویش، آن بخش از خاورمیانه عربی را کشور تاریخی فلسطینیان وبه عبارت دقیق تر “اعراب مسلمان” میدانند.
در آن سوی جهان، آمریکا به سبب انجام پارهای اشتباهات بزرگ در افغانستان،عراق، لیبی و… دچار نوعی محافظهکاری سیاسی- نظامی از یک سو و روبرو شدن با نارضایتی وسیع مردم آمریکا نسبت به این جنگها از سوی دیگر و بحران اقتصادی از جهتی دیگر شده است که تازه پس از سالها دست و پنجه کردن با مشکلات اقتصادی، تاحدی اقتصاد آمریکا جانی گرفته است، اما هنوز اقتصادی بسیار شکننده است و با کوچکترین تلنگری باز شاخصها به شدت سقوط خواهند کرد. متوقف شدن روند کاهش بیکاری و کاهش ارزش دلار همچنان مانند شمشیر داموکلس بر بالای سر آمریکا و به طور کلی بالای سر جهان غرب، مرتبا مشغول جولان است و تهدید به رکودی بس بزرگتر از بحرانهای اقتصادی پیشین.
در چنین شرایطی شنیدن این خبر، یعنی تهدید آشکار پوتین به استفاده از اسلحه اتمی، ولو صرفا یک تهدید هم از سوی ولادیمیر پوتین باشد، دنیا را بسیار نگران ساخته است. به ویژه که باراک اوباما هم تا کنون پاسخی قاطع و درخور به این تهدید پوتین نداده است.
تاثیر منفی و مخرب این تهدید، درصورتی که از حرف به عمل درآید، دامن بسیاری ازکشورها را فراخواهد گرفت. حتا در صورتی که این تهدید از حالت صرفا بلوف نیزخارج نشود، باز بسیاری از کشورهای جهان، به ویژه کشورهای نفتخیز و پارهای از کشورهای قدرتمند اقتصادی به این فکر خواهند افتاد که جدا از پشتگرمی به غرب وآمریکا، خود نیز مجهز به سلاح اتمی شوند تا در روز مبادا، غافلگیر نشوند. این بلوف پوتین در مذاکرات ۱+۵ با جمهوری اسلامی که به زودی از سر گرفته خواهد شد نیز بی تاثیر نخواهد بود. اکنون به راحتی نمیتوان جمهوری اسلامی را قانع کرد تا از برنامههای خود برای دستیابی به سلاح اتمی، دست بردارد، مگر با توسل به تحریمهای طاقتفرسا و کشنده اقتصادی و به ویژه تحریم ارزی. دیگر هیچ گونه تضمینی در مورد اسرائیل یا پاکستان نمیتوان کرد که دست به استفاده از سلاح هستهای نزنند ، یا دست کم به تهدید استفاده از آن متوسل نشوند. متاسفانه با این تهدید آشکار پوتین، تابوی استفاده از سلاح هستهای شکسته شد.
واقعیت را در نظر بگیریم، اگر در برابر تهدیدات اوکراین از سوی پوتین، آمریکا و غرب و ناتو از این کشور به سختی و به صورت جدی حمایت نکنند، که خود آنان چند سالی پس از فروپاشی شوروی و استقلال اوکراین، باعث خلع سلاح اتمی آن کشور شدهاند، در چنین حالتی مگر میتوان کشورهای مشتاق را از دسترسی به سلاح اتمی بازداشت؟ کشورهایی هم که درحال حاضر تلاش دارند به سلاح اتمی دست یابند، قطعا عزم خود را جزم خواهند کرد و دیگر کشورهایی که هرگز به فکر دستیابی به سلاح هستهای نبودهاند، با پیش آمدن وضعیت تازه، قطعا به فکر مسلح شدن اتمی خواهند افتاد که در راس آنان به نظرم باید از عربستان و ترکیه و مصر و بعدها عراق و سوریه در خاورمیانه نام برد و برخی کشورهای آمریکای لاتین در آن سوی آبها.
جمهوری اسلامی هم اگر تا کنون چنین برنامهای نداشت یا برای تولید آن، با توجه به فشارهای غرب و وضع تحریمها به تردید افتاده بود و قصد داشت بساط آن را به نحوی آبرومندانه برچیده و به همکاری با دنیای متمدن بپردازد، اکنون با این دلیل محکمهپسند، یعنی تهدید پوتین، بهترین و موجهترین بهانه را به دست آورده و به راحتی دست از فعالیتهای هستهای خود برنخواهد داشت تا از یک سو خود را تا خرخره مسلح سازد و از سوی دیگر، به صورت خیلی جدی دستیابی به سلاح هستهای را دنبال کند ولو به خوبی آگاه باشد که در برابر چین، و روسیه و کشورهای غربی قادر به مقابله اتمی با آنها نیست، اما دست کم قادر به مقابله با حمله اتمی پاکستان و اسرائیل خواهد بود. اگرقصد جدی استفاده از سلاح اتمی هم در بین نباشد، همین تجهیز به سلاح اتمی، خود بهانهایست برای پارهای از کشورها که آن را عامل بازدارندهای برای کشورهای همسایه مجهز به سلاح اتمی بدانند و به این بهانه خود را مجهز به سلاح اتمی بازدارنده کنند. به عبارت دیگر کشورهای دارنده سلاح هستهای، از بیم “تلافی” از سوی ایران مجهز به سلاح هستهای ، به فکر استفاده از آن سلاح نخواهند افتاد و بالعکس. یا به شکل روشنتر، در اثر ایجاد موازنه وحشت یا “بالانس اف ترور” هیچ یک از این کشورها به فکر استفاده از “آخرالدواء الکی” یعنی به کار گرفتن سلاح هستهای نخواهد افتاد.
اما از سوی دیگر با افزوده شدن عدهای از کشورها به عضویت باشگاه کشورهای دارنده سلاح هستهای، خطر آغاز جنگ اتمی بسیار بالاخواهد رفت زیرا تجربه نشان داده است که اگرچه به کشورهای قدرتمند مجهز به نیروی اتمی میتوان اطمینان داشت و در عرض همین مدت نزدیک به هفتاد سال هم، آنها آزمایش خود را به خوبی داده و از سلاح اتمی استفاده نکردهاند، اما این تضمین را در مورد کشورهای تازه دست یافته به سلاحهای هستهای نمیتوان داشت، زیرا هیچ بعید نیست در صورت وقوع جنگی دیگر بین اعراب و اسرائیل، اعراب مجهز به سلاح اتمی از آن علیه اسرائیل استفاده نکنند. اعرابی که به مردم خود رحم نکرده و دوهزار و یکصد نفر از آنان را به صورت طعمه به اسرائیل سپرده و عمدا آنان را به کشتن دادند تا به این ترتیب توجه جهان را به خواستههای خود جلب کنند، آیا برای رسیدن به هدف نهایی، تضمینی دارد که در صورت مجهز بودن به سلاح اتمی ازآن استفاده نکنند؟
امیدوارم این پیشبینیهای من همه باطل و اشتباه از کار درآید زیرا درآن صورت دیگر این دنیا، جای مطلوبی برای زندگی انسانها نخواهد بود و چه بسا که تمدن بشری نیز آخرین کورسوهای خود را بزند و زندگی بشر به صورت اولیه بازگردد.
چاره به اعتقاد من ایستادگی سخت و برابر در مقابل روسیه توسط آمریکا و کشورهای غربی است که این ایستادگی میبایستی هماهنگ و همراه با حمایت سایر کشورها، حتا چین و جمهوری اسلامی و سایر کشورهای جهان نیز باشد. باید به این کشور، یا در حقیقت به پوتین جاهطلب و ماجراجو فهماند که دنیای کنونی جای اینگونه بلندپروازیها و جاهطلبیها نیست و اکنون نمیتوان این کشور را مانند زمان استالین یا حتا برژنف اداره کرد و هر روز با جاهطلبیهای خود، دنیا را به آستانه جنگی وحشتناک کشاند. کسی که با به کاربردن ترفندهای گوناگون، خود را دوباره و احتمالا برای دو دوره دیگر به ریاست جمهوری روسیه رسانده، کسی که به تمامیت ارضی و استقلال کشورهمسایهاش اوکراین احترامی قائل نشده و با حفظ ظاهر قانونی، بخشی از آن کشور یعنی کریمه را با توسل به حقهبازی رفراندوم به روسیه ضمیمه کرده است، کسی که جنگ داخلی در اوکراین به راه انداخته و اکنون نیز تهدید به محو آن کشور با دست یازیدن به سلاح هستهای میکند، شاید آخرین راه علاج و رفع خطر از جهان متمدن، از بین بردن صدای این چنین کسی باشد که آشکارا دنیا را به سوی جنگ جهانی سوم میکشد که متاسفانه نتیجه آن تقریبا نابودی دنیای فعلی و شاید هم کره زمین باشد. آیا هفت میلیارد بشر روی کره زمین، قادر به مقابله با یک دیوانه زنجیری نیستند؟