درسوگ  دوست و همرزم گرانقدرم، استاد مسعود انصاری (هوشنگ معین زاده)

شنبه ۵ مهر ۱۳۹۳ برابر با ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴


کیهان آنلاین – ۵ مهر ۹۳ – استاد مسعود انصاری، یکی از بنیانگذاران فرزانه حرکت روشنگری عصر جدید ایران درگذشت و به آرامش ابدی و جاودانگی پیوست. زنده‌یاد مسعود انصاری به همراه زنده‌یادان، شجاع الدین شفا و کوروش آریامنش، مشعل روشنگری را در یکی از تاریکترین و مصیبت‌بارترین دوران سرزمین ما افروخته و در پیشاپیش کاروان روشنگری، به حرکت در آوردند و هر سه نیز تا آخرین لحظات زندگی دست از تلاش و کوشش برنداشتند.

پیوستن انبوه کثیری از ایرانیان به حرکت روشنگری، تداوم سی و پنج ساله و گسترش آن در میان قشرهای مختلف جامعه ایرانی، به روشنی نشان می دهد که ملت ایران چقدر نیازمند چنین حرکتی بودند. ملتی که می خواهد با آگاهی های لازم دست به یک خانه تکانی فرهنگی بزند که بیش از هزار سال پدرانش از  انجام آن غفلت کرده بودند.  

اینکه امروزه ما شاهد هستیم که بسیاری از هموطنانمان در سرتاسر جهان در عرصه های مختلف روشنگری شرکت و هر یک مشعل روشنی به اهتزاز در آورده اند، در حقیقت ثمرات تلاش سه فرزانه ای است که سی و پنج سال پیش در اوج هیجانات کور مردم ایران، این حرکت را بنیان گذاشته اند. حرکتی که در طی هزار و چهار صد سال گذشته همیشه آرزوی بسیاری از ایرانیان دلسوز و نگران سرنوشت سرزمینشان، فرهنگشان و هم میهنانشان بوده است.

لازم به یادآوری است، که حرکت روشنگری عصر جدید ایرانیان، دنباله تلاشهای روشنگرانه ای است که پدران فرزانه ما از گذشته های دور آغاز کرده بودند. فرزانه یگانه سرزمینمان روزبه دادویه (ابن مقفع)، نخستین فرزند دلیر و سلحشور ایرانی بود که پس از تازش اعراب به میهنمان، سنگ بنای روشنگری را گذاشت و جانش را هم در راه بیداری و آگاهی هموطنان خود فدا کرد. و به سپاس از حرکت قهرمانه این فرزند دلاور ایران زمین بود که همه  بزرگان میهنمان او را نخستین، بزرگترین و نامدارترین جانباخته مبارزاتی فرهنگ ایران در تاریخ کشورمان عنوان کرده و در حد یکی از فرزانگان بزرگ میهنمان ستوده اند.

شادمانه باید گفت که در تازش تازه میراث خواران اعراب، فرزانگان عصر جدید ایران، بر خلاف بار نخست، این بار محتاج دو قرن سکوت نبودند تا بخواهند پی به محتوای مکتبی ببرند که بر سر آنها فرو ریخته بود. این بار ایرانیان، به پرچمداری سه فرزند دلیر خود، از همان آغاز یورش دستار بسران تاریک اندیش، بپاخاستند و گفتار و کردار آنها را به نمایش گذاشتند. و با افشاگریهای روشنگرانه خود، هموطنانشان را جهت رویارویی با حاملان جهل و جنون و تاریک اندیشان قرون وسطایی فرا خواندند. و با بی پروایی تمام، طشت روسوایی باورهای پوسیده آنان را از بام ایمان دروغینشان فرو ریختند و ماهیت خبیثشان را به تماشای همگان گذاشتند.

برای درک اهمیت و ارزش تلاش فرزانگان ایران در رویارویی با تهاجم فرهنگ کهنه و پوسیده هزار و چهار صد ساله ای که به نام اسلام بر پدران ما تحمیل شده و امروزه هم میراث خواران آن فرهنگ، می خواهند سایه نکبت بار آن را از نو بر سر فرزندان این مرز و بوم بگسترانند، کافی است نگاهی بیندازیم به حرکت قهرمانانه فرزانگان غرب به منظور برچیدن حاکمیت آبای کلیسای مسیحیت از سر مردم مملکتشان. می دانیم که نتیجه تلاش آنها، ایجاد رنسانس و بر پایی تمدن نوینی است که پیشرفت خارق العاده علم و صنعت در کشورهای غرب، حاصل آن بود.

در همان راستا، فرزانگان ایرانی هم پس از فرود بهمن خوفناک پنجاه و هفت، پرچمدار حرکتی شدند که هدف آنها هم مانند اندیشمندان بزرگ غرب، برچیدن سیطره اسلام سیاسی و اسلامداران تاریک اندیش از سر مردم کشور خود بود.

مقایسه حرکت چند صد ساله ای که در غرب مسیحیت انجام گرفته و به پیروزی ملتهای آنها منجر شد، با اثرات حرکت روشنگری سی و پنج سال اخیر که از جانب فرزانگان ایران انجام می شود،‌ ارزش تلاش کوشندگانی که به این مهم برخاسته اند را روشن می سازد. 

با نگاهی به آنچه گفته شد، می توان به اهمیت قیام فرزانگان گرانقدر ایرانی، پی برد و گفت که این بزرگان چه خدمت ارزنده ای در بیداری و آگاهی مردم کشور خود کرده اند و در صورت موفقیت و به ثمر رسیدن حرکتشان چه نقش بزرگی در بیداری و آگاهی مسلمانان جهان خواهند داشت.

 به باور من نقش مسعود انصاری در ایجاد، تداوم و گسترش حرکت روشنگری عصر جدید ایران، با تنوع و کثرت پژوهش های او در زمینه های مختلف، اعم از فرهنگی، تاریخی، دینی، سیاسی و غیره، بسیار بنیادی و ارزشمند بوده است. او با شجاعت و بی پروایی کم نظیر خود، آنچه را که فرزندان ایران زمین برای بیداری و آگاهی لازم دارند، به کتابت کشیده و در اختیارشان قرار داده است. گنجینه بزرگی که از آثار نوشتاری و گفتاری او بر جا مانده و در دسترس همگان می باشد، گواه روشن این گفته ماست.

من که خود از نخستین سالهای آغاز حرکت روشنگری به آن پیوسته و پا بپای همرهان و همرزمان روشنگر قدم و قلم زده ام، با صمیمت اعتراف می کنم که بیش از هر کس تحت تأثیر افکار و اندیشه های سه استاد فرزانه، بویژه زنده یاد مسعود انصاری بوده ام. و یقین دارم که بسیاری دیگر از ایرانیان، مانند من، این چنین به حرکت روشنگری پیوسته اند، کسانی که هر یک از آنها در حال حاضر کاروانسالار بخشی از حرکت روشنگری هستند و می کوشند که این کاروان افتخار آفرین را به سرمنزل مقصود برسانند.

استاد مسعود انصاری سی و پنج سال تمام بدون کوچکترین وقفه ای چه با نوشته های خود، چه با برنامه های تلویزیونی و رادیویی و چه با سخنرانی هایش در مجالس و محافل مختلف در سرتاسر جهان، در بیداری و آگاهی هموطنانش به جان کوشید و اندیشه ها و آمال و آرزوهایش را برای سرفرازی و سربلندی ایران به گوش فرزندان سرزمین خود رساند که خوشبختانه همه آثار زنده یاد، برای ما و برای نسل های آینده به یادگار مانده است.

بی شک نام مسعود انصاری مانند فرزانه بزرگ و نامدار سرزمینمان، روزبه دادویه در تاریخ فرهنگ پویا و شکوهمند ایران جاودان خواهد ماند. و فرزندان سرزمینمان نیز مانند نسل ما، او را و یادش را گرامی و ارجمند خواهند داشت.

 و اکنون، وظیفه ما دوستان، همرزمان و هم اندیشان اوست که در این روزهای غم انگیز و اندوهبار که دیگر استاد گرانقدری همانند دکتر مسعود انصاری را در کنار خود نداریم، با روان پاکش پیمان ببندیم که راه او را تا به مقصد رسیدن کاروانی که زنده یاد یکی از بنیانگذاران و از کاروانسالاران سلحشور آن بود، ادامه خواهیم داد و تا پیروزی حرکت روشنگری از پای نخواهیم نشست.

یاد و نام استاد مسعود انصاری، گرامی و جاودان باد.

پاریس، ۲۱ شهریور ۹۳

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱ / معدل امتیاز: ۱

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=1774