کیهان آنلاین – ۲۹ مهر ۹۳ – در هفته گذشته مذاکرات نفسگیر اتمی رژیم ایران با کشورهای غربی در شهر وین ادامه داشت. در روز چهارشنبه محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی با جان کری همتای آمریکائی خود و همچنین کاترین آشتون در وین دیدار کرد. طبق معمول دو طرف از نتیجه این مذاکرات که ۴ ساعت به طول انجامید راضی بودند و با این همه ظریف و کری مانند همیشه اعلام کردند که مذاکرات مفید بوده ولی هنوز اختلافات زیادی وجود دارد که باید در مذاکرات پیش رو حل و فصل شود.
در روز پنجشنبه گذشته نیز نمایندگان کشورهای ۵ بعلاوه ۱ با هیئت نمایندگی رژیم ایران دیدار داشتند. نتیجه این مذاکرات هم طبق فورمول معمول رضایتبخش اعلام شد. این طور که از اخبار رسانهها بر میآید، مشکل اساسی در این مذاکرات کماکان ظرفیت غنیسازی اورانیوم است: ایران میخواهد تعداد سانتریفوژها و ظرفیت غنیسازی را گسترش دهد در حالی که کشورهای گروه ۵ بعلاوه ۱ و به ویژه آمریکا اصرار بر محدود کردن این برنامه برای حدود ۱۰ تا ۱۵ سال دارند تا در طول آن با یک برنامه بازرسی دقیق، صلحآمیز بودن این برنامه تضمین شود. طبق قرارهای قبلی طرفین مهلت دارند تا تاریخ ۲۴ نوامبر جاری ( ۳ آذر ) به یک توافق جامع دست یابند. البته همان طور که وزیر خارجه روسیه در هفته گذشته یادآور شد ، این تاریخ آیه آسمانی نیست و میتواند با توافق طرفین مورد بازبینی قرار گیرد و تمدید شود.
در عین حال، عباس عراقچی در تهران اعلام کرده است که روزهای چهارشنبه و پنج شنبه همین هفته مذاکرات جمهوری اسلامی با کشورهای ۵ بعلاوه ۱ در سطح کارشناسی برگزار خواهد شد. او گفته است که “هیچ یک از طرفین مذاکره علاقمند به تمدید مذاکرات نیستند.همه مصمم هستند تا قبل از موعد مقرر به توافق دست پیدا کنیم .از این رو تمدید در دستور کار هیچ یک از طرفین نیست”. او هم چنین اشاره کرده است که با وجود مشکلات در موضوعات اساسی، نسبت به دسترسی به یک توافق جامع خوشبین است.
در هفته گذشته، رسانهها خط قرمزهای سیدعلی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی را نیز اعلام کردند. در این خط قرمزها گفته شده که نباید دستآوردهای ایران در زمینه هستهای مشمول چانهزنی قرار گیرد، ظرفیت غنیسازی باید در حد ۱۹۰ هزار سو(Separative Work Units) حفظ شود و سایت فردو که زیر کوه و آسیبناپذیر است باید بتواند کماکان مورد استفاده قرار گیرد. مذاکرهکنندگان رژیم ایران همیشه اعلام کردهاند که متعهد به در نظر گرفتن خط قرمزهایهای خامنهای هستند. معلوم نیست که این محدودیتها که با مواضع کشورهای ۵ بعلاوه ۱ کاملا مغایرت دارد چگونه رعایت خواهد شد.
از سوی دیگر گری سیمور از دانشگاه هاروارد و از مشاوران سابق هستهای دولت آمریکا گفته است که تفاوتهای اساسی در دیدگاههای دو طرف در زمینه ظرفیت غنیسازی وجود دارد و احتمال آنکه دو طرف تا تاریخ ۲۴ نوامبر جاری به توافق برسند زیاد نیست.
در همین حال طبق گزارشی در روزنامه نیویورک تایمز، دولت اوباما در صدد پیدا کردن راهکارهائی است تا در صورت دسترسی به توافق هستهای با ایران، بتواند با استفاده حداکثری از اختیارات رئیس جمهوری، از ارجاع آن به کنگره که اکثریت اعضای آن جمهوریخواه هستند، پرهیز کند.
دولت اسرائیل، از مخالفان سرسخت به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای به سود رژیم ایران است و کماکان به فشار خود بر دولت آمریکا برای اجتناب از یک “توافق بد” به جا ی “عدم توافق” ادامه میدهد. دیدگاههای دولت اسرائیل در مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز تشریح شده است. از نظر اسرائیل، هیچ تفاوتی بین عملکرد دولت احمدی نژاد و روحانی در زمینه توسعه فناوری هستهای دیده نمیشود. از نظر اسرائیل، دولت جمهوری اسلامی همان قدر برای حفظ صلح در خاورمیانه خطرناک است که دولت اسلامی داعش.
چرا رژیم ایران بر توسعه برنامه غنیسازی اورانیوم اصرار میورزد؟
استدلال نمایندگان جمهوری اسلامی در مذاکرات جاری این است که هدف ایران از گسترش برنامه غنیسازی ، تامین سوخت نیروگاه هستهای بوشهر و سایر نیروگاههای هستهای است که بعدا” ساخته خواهند شد. سوخت نیروگاه بوشهر که از دو سال قبل وارد مرحله بهرهبرداری شده طبق قرارداد جاری تا سال ۲۰۲۱ از سوی روسیه، سازنده همین نیروگاه، تامین میشود.هنوز قراردادی با کشور روسیه برای تحویل سوخت پس از اتمام مدت قرارداد جاری امضا نشده است. اما روسیه بارها تمایل خودرا به تمدید قرارداد جاری برای تحویل سوخت تا پایان مدت بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر اعلام کرده است. با روابط سیاسی بسیار خوبی که بین جمهوری اسلامی و دولت روسیه وجود دارد، دلیلی ندارد که روسیه از تحویل سوخت برای این نیروگاه و حتی نیروگاههای بعدی که آنها نیز قرار است توسط روسیه ساخته شوند، سرباز زند. رژیم ایران اصرار می ورزد که میخواهد با توانائی داخلی این سوخت را تامین کند. اما فناوری ساخت سوخت هستهای برای رآکتورهای نیروگاههای هستهای فعلا” در اختیار ایران نیست. در حال حاضر دولت ایران تلاش میکند تا به فناوری ساخت سوخت هستهای برای رآکتورهای تحقیقاتی دست یابد. اما ساخت سوخت هستهای نیز برای رآکتورهای نیرو به مراتب مشکلتر از سوخت رآکتورهای تحقیقاتی است. اگر کشوری بخواهد مانند کشورهای سازنده فعلی، این سوخت را تولید کند باید یک رآکتور آزمایشی به قدرت ۴۰ مگاوات برای تست سوخت در اختیار داشته باشد که فعلا” در ایران موجود نیست (رآکتور در حال ساختمان اراک میتواند پس از آغاز بهرهبرداری در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد) و سپس زمانی برابر با ۲۰ سال برای طراحی و تست سوخت لازم است.
مشکل دیگر آن است که بر فرض دستیابی ایران به سوخت مورد نظر، آیا روسیه حاضر خواهد شد که ایمنی نیروگاه را با سوخت تولید شده در ایران تضمین کند؟ پاسخ به این پرسش به احتمال زیاد منفی است. روسیه هیچگاه حاضر نخواهد شد ایمنی نیروگاه اتمی را که ساخته است در گرو سوخت هستهای کشوری بگذارد که برای اولین بار این سوخت را تولید کرده است. راهی که برای دور زدن این مشکل وجود دارد، استفاده از حق امتیاز ساخت است که بسیاری از کشورها از آن استفاده کردهاند. در این حالت یک کشور سازنده سوخت، مثلا” روسیه، این فناوری را در چارچوب یک قرارداد در اختیار ایران میگذارد. اما ایران هنوز مذاکراتی با روسیه جهت قرارداد حق امتیاز آغاز نکرده و معلوم نیست که روسیه تمایلی به آن نشان دهد. بعلاوه ایجاد یک واحد تولید سوخت هستهای برای نیروگاهها زمانی از نظر اقتصادی توجیه دارد که سوخت چند نیروگاه هستهای را تامین کند. در حال حاضر تنها نیروگاه بوشهر در دست بهرهبرداری است. دولت ایران اعلام کرده که دو نیروگاه دیگر نیز توسط روسیه در جوار نیروگاه فعلی ایجاد خواهد شد اما ساخت این دو نیروگاه بیش از ۱۰ تا ۱۵سال به طول خواهد انجامید.
اجزای تشکیل دهنده یک بسته سوخت برای رآکتورهای نیروگاههای هستهای
پرسش دیگری که مطرح میشود این است که برای کشوری که یکی از بزرگترین منابع نفت و گاز جهان را در اختیار دارد، این سرمایهگذاری عظیم در زمینه نیروگاههای هستهای و فناوریهای مربوطه چه توجیهی میتواند داشته باشد. چون هیچ گونه اطلاعاتی در زمینه این سرمایهگذاری و هزینهای که ایران برای برنامه اتمی خود تا به حال متحمل شده در دسترس نیست نمیتوان به تحلیل عمیقی در این زمینه دست یافت. اما مسلم است که تنها نیاز به انرژی هستهای نمیتواند این سرمایهگذاری گسترده را توجیه کند.
استفاده از انرژی اتمی برای کسب اقتدارسیاسی
از فناوری هستهای میتوان برای آمادگی جهت تولید سلاح هستهای نیز استفاده کرد. حتی اگر کشوری که دارای فناوری هستهای است سلاح هستهای تولید نکند، میتواند برای دشمنانش احساس خطر به وجود آورد زیرا در صورت بروز یک بحران جدی این امکان را خواهد داشت که به تولید سلاح اتمی بپردازد. در نتیجه، این فناوری سبب اقتدار سیاسی میشود به این معنا که کشور صاحب فناوری اتمی از قدرت بالاتری برای رویاروئی با رقیبان و دشمنان خود هنگام بروز بحران برخوردار میشود. جمهوری اسلامی علاوه بر دشمنی با اسرائیل که سلاح هستهای در اختیار دارد، میخواهد به عنوان بزرگترین کشور شیعه خاورمیانه در مقابل کشورهای سنّی مانند عربستان سعودی از ابزار قدرت اتمی برای روز مبادا برخوردار باشد.
اگر چه جمهوری اسلامی در حال حاضر مدعی است که قصد ساخت سلاح اتمی ندارد (اینکه در دهههای قبل این قصد را داشته موضوع بررسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است) اما نمیخواهد از این فناوری که به آن دسترسی پیدا کرده، تحت فشارهای بینالمللی دست بردارد. سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بارها گفته است که نباید دستآوردهای دانشمندان ایرانی در فناوریهای هستهای که موجب “عزت” و “مقام” ایران در جامعه بینالمللی شده است، در مذاکرات جاری مورد چانهزنی قرار گیرد. این در حالیست که در کلیه اظهار نظرهای مقامات رسمی رژیم در مجلس شورای اسلامی، دولت و غیره از نیاز ایران به انرژی هستهای برای تولید برق خبری نیست بلکه همگی صحبت از اقتدار و آبرو و حیثیت ایران میکنند. اخبار رسانهها در ایران به ویژه در محافل اصولگرا و تندرو کاملا” آشکار میکند که هدف جمهوری اسلامی از برنامه اتمی نه نیاز به انرژی هستهای بلکه دسترسی به اقتداری است که در پس آن نهفته است. ادعای نیاز به انرژی هستهای برای مصارف صلحآمیز بهانهای بیش نیست. ایران در حال حاضر و تا آینده نسبتا” دور میتواند نیازهای خود به انرژی برق را با منابع نفت و گاز تامین کند . در عین حال، در حال حاضر با وجود مشکلات در بسیاری از زمینهها، کمبود برق در ایران مشاهده نمیشود و این سرمایهگذاری عظیم در زمینه فناوری اتمی اصلا توجیهی از نظر تولید انرژی برق ندارد.