کیهان آنلاین – ۵ آبان ۹۳ – اول آبان را روز تهران نامگذاری کردهاند. روزی که بدون هیچ برنامهای از سوی شهرداری تهران، آمد و رفت.
تهران پایتخت ایران سالهای سال است مورد بیمهری و بیتوجهی مدیران و مسئولان دولتی قرار گرفته است اما این روزها معضلات تهران یکی یکی به مرز هشدار میرسند و محمدباقر قالیباف، شهردار تهران را میتوان عامل اصلی این آشفتگی و نابسامانی تهران دانست.
هر چند محمدباقر قالیباف همواره سعی داشته است با بزرگنمایی دورانی که شهردار تهران بوده است و با پررنگ کردن چهره علمیاش، خود را فردی خادم ملت و همچنین روشن و فرهیخته نشان دهد اما در کارنامه سالها شهرداری تهران نمره قبولی دیده نمیشود.
ترافیک، هوای آلوده، از بین بردن فضای سبز شهری، تخریب بناهای تاریخی، بینظمی در بافت شهری و… از جمله مواردی است که تهران را به یکی از پایتختهای درهم و شلوغ دنیا تبدیل کرده است. شهرداری تهران که به یکی از مراکز ثقل اقتصادی و مافیای رانت سردار قالیباف تبدیل شده است، بیتوجه به مسئولیت خود، تیشه به ریشه تهران میزند.
به اعتقاد کارشناسان یکی از مشکلاتی که نتیجه مدیریت و برنامهریزی نادرست شهرداری تهران است تراکم زیاد در ظرفیتهای محدود مانند پهنای معابر، خدمات شهری، فضای سبز و موارد مشابه و در نتیجه کاهش سهم سرانه شهروندان از ظرفیت شهر تهران است. تراکم ناخالص عبارت است از نسبت جمعیت ساکن در هر محدوده به کل سطح آن محدوده به ازای هر واحد سطح. تراکم با سهم سرانه رابطه معکوس دارد بنا بر این هر چقدر تراکم بیشتر، سهم سرانه! دلیل تراکم زیاد در بعضی محدودههای شهری، بالا بودن تراکم ساختمانی در آن محدوده است که خود نشاندهنده استفاده بیش از حد از اراضی آن منطقه با هدف درآمدزایی برای شهرداری تهران میباشد. پیامد آن کم شدن سرانههای شهری است که شهرداری مجبور میشود در موارد دیگر با صرف هزینههای گزاف آن را جبران کند. منطقه یک شهر تهران مصداق تراکم بیش از حد است که آنجا را از یک منطقه سبز به محلی پر از ساختمانهای متراکم تبدیل کرده است.
از سوی دیگر، ساختمانسازی در مکانهای نادرست و بیانضباطی در توسعه ناشی از مشخص نبودن یا عدم رعایت موازین شهرسازی، و همچنین عدم رعایت در اولویت کاربریها، کار مدیریت و نگهداری آنها را با مشکل روبرو میکند.
عباس احمد آخوندی وزیر راه و شهرسازی دولت حجتالاسلام حسن روحانی نیز در این زمینه و با انتقاد از مدیریت شهرداری گفته است: محدوده قابل سکونت شهر تهران از سال ۱۳۴۷، ۶۳۰ کیلومتر مربع و قرار بود در این میزان ۵/۵ میلیون نفر با آسایش و رفاه زندگی کنند اما با تراکم ساختمانی موجود پیشبینی ما این است که در آینده سطوح ساختمانی تهران به ۶۴۰ میلیون متر مربع برسد. جمعیتپذیری شهر تهران به ۱۵ میلیون نفر در حال افزایش است، آیا با این جمعیت میتوان هوای سالم داشت؟ اینکه آلودگی هوا را با اگزوز خودروها وصل میکنیم یک مفهوم تقلیلگرایانه است. آیا این شهر میتواند جمعیت ۱۵ میلیون نفری را در خود جای دهد؟
تهران چنار ندارد
یکی دیگر از مشکلاتی که سردار محمدباقر قالیباف در مقامِ شهردار نه تنها برای شهر تهران بلکه برای کشور ایجاد کرده، از بین بردن میراث فرهنگی تهران و وارد کردن خساراتی جبرانناپذیر به هویت این شهر است. شهرداری تهران با دادن مجوز ساختمان در کنار بناهای تاریخی که برخی چون کاخ گلستان و میدان آزادی که ثبت جهانی هم شدهاند، هم از نظر تخریب خود بنا و هم از نظر در خطر قرار گرفتن ثبت جهانی آن، مشکلات قابل توجهی به وجود آورده است.
این موضوعی است که مدتهاست از سوی فعالان و مسئولان فرهنگی مورد نقد قرار گرفته است. به طور مثال علیرضا قهاری، عضو هیات مدیرهٔ موسسهٔ «تهران، مطالعات کلانشهر» هفته گذشته در گفتگو با ایسنا گفت: به نظر میرسد اگر آقای شهردار حفاظت از میراث فرهنگی را هم جزو وظایف خود تعریف کند و تجاوزکنندگان به آن را مجرم بشمارد، به مرور این برای مردم نهادینه میشود که میراث فرهنگی هم جزوی از شهر است و باید از آن حفاظت کرد. نباید مردم وظایف شورای شهر و شهرداری را به آنها یادآوری کنند.
قهاری ادامه داد: متاسفانه به جای اینکه هویت شهر تهران منسجم باشد و روز به روز به سمت فرهنگی شدن شهر پیش برویم، به سمتی میرویم که فقط باید در آینده برای آن تاسف بخوریم، چون مدیران شهری به جای حفظ هویت نمادهای قدیمی و محیط زیست با ارزش، در حال نابود کردن آنها هستند. از سوی دیگر شورای شهر نیز در بسیاری از مواقع پاسخگوی مردم نیست، هرچند خود را نمایندهٔ مردم میداند. در واقع برای حفظ بافتهای تاریخیمان باید تهران را به عنوان یک شهر با ارزش فرهنگی نشان دهیم، چیزی که در حال حاضر اصلا به آن توجهی نمیشود.
بنا بر گزارشهای منتشر شده بسیاری از باغهای شمیرانات منهدم شدند و به جای آن یک ردیف برجهای بیقواره و زشت، بدون هیچ فاکتور زیباشناسی، اجتماعی، فرهنگی و معماری ساخته شدهاند. به اعتقاد کارشناسان میراث فرهنگی، باغهای بسیار زیبایی در مناطق مختلف تهران داشتیم که شهرداری به سادگی این باغها را با درختان کهنسال ۵۰۰ ساله خراب کرده و به جای آن در تپهای که هیچ گونه سابقه آبادی و زراعت ندارد، نهال میکارد و امیدوار است ۵۰۰ سال دیگر این درخت، همان درختانی شوند که اجدادمان کاشته بودند!
از سوی دیگر، جنوب بازار تجریش باغی بود با درختهای ۳۰۰ ساله چنار. اما آن را تخریب کرده و به جایش دارند پاساژ چند طبقه میسازند. هر جا که میروید فاجعه تخریب میراث فرهنگی و فضای سبز و باغهای کهن را میبینید. این در حالیست که صدای غرّش ماشینهای ساختمانسازی در همه جای شهر آلودگی صوتی ایجاد میکنند.
گفتنی است فاجعه تخریب فضای سبز و قطع درختان تهران بیش از همه در خیابان ولیعصر نمود پیدا کرده است. خیابان ولیعصر تهران ثبت ملی شده است؛ یکی از مواردی که موجب ثبت خیابان ولیعصر شد، وجود درختان آن است. بلندترین خیابان خاورمیانه، یکی از اصلیترین و قدیمیترین خیابانهای شهر تهران که جنوبیترین بخشهای تهران را به شمالیترین نقاط آن وصل میکند از جمله مواردی است که در ثبت این خیابان مطرح بود. این خیابان بخشی از میراث طبیعی و تاریخی شهر تهران است که همین ویژگیهایش جزو ارکان اصلی و مستندات ثبت اثر در فهرست آثار ملی به شمار میرود. در عین حال نه تنها خود خیابان بلکه پیادهرو، جوی آب، درختان، و فاصله از میدان راه آهن تا میدان تجریش همگی شامل ثبت اثر بوده که به آن عرصه اثر ثبتی میگویند. در این شرایط کارمندان محمدباقر قالیباف کمر همت به از بین بردن درختان معروف و زیبای خیابان ولیعصر بستهاند و شمار بسیاری از چنارهای این خیابان را قطع کردهاند.
بازرگانی شهرداری تهران و سپاه
شهرداری تهران خردادماه سال جاری با امضای قراردادی به مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان، بخش قابل توجهی از پروژههای عمرانی پایتخت را به سپاه پاسداران واگذار نمود. قراردادی با این مبلغ و گستردگی، عملا شرکتها و پیمانکاران دیگر را از دور خارج خواهد کرد.
عیسی شریفی، قائم مقام شهردار و سید دادوش هاشمی، معاون مالی و اقتصاد شهری، از سوی شهرداری تهران و سرتیپ پاسدار جمالالدین آبرومند، معاون فرمانده کل سپاه و رئیس هیات مدیره بنیاد تعاون سپاه به همراه سید پرویز فتاح، مدیر عامل این بنیاد، قراردادی را در تاریخ سوم خرداد ۱۳۹۳ امضا کردهاند که ۲۰ هزار میلیارد تومان ارزش دارد. این مبلغ برای واگذاری پروژههای عمرانی پایتخت به سپاه به مدت چهار سال درنظر گرفته شده که ۱۰ هزار میلیارد تومان آن باید به صورت نقدی از سوی شهرداری تهران پرداخت شود. این قرارداد به امضای شهردار تهران و فرمانده کل سپاه هم رسیده است.
مبلغی که شهرداری ملزم به پرداخت نقدی آن شده، از بودجه نقدی شهرداری تهران در سال جاری که حدود ۷ هزار میلیارد تومان تعیین شده هم بیشتر است. مجموع مبلغ توافق شده نیز به طور میانگین سالیانه ۵ هزار میلیارد تومان است و تقریبا تمامی بودجه عمرانی شهرداری را از آن خود خواهد کرد. به عنوان مثال مصوب شده تا در سال جاری، ۵ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان از بودجه شهرداری تهران به توسعه عمران وحملونقل عمومی در پایتخت اختصاص پیدا کند.
از جمله پروژههای شناخته شده و گرانقیمت که به دست این قرارگاه سپرده شده میتوان به اینها اشاره کرد: خط ۷ متروی تهران (در دست اجرا)، احداث تقاطع بزرگراه بسیج مستضعفین با خیابان پیروزی (اجرا شده) و طراحی واجرای پروژه افزایش ظرفیت بزرگراه صدر، احداث تقاطعهای ادامه بزرگراه رسالت با جاده قدیم کرج، اجرای تقاطع غیر همسطح رسالت با آزادراه کمربندی غرب تهران، اجرای تقاطع غیر همسطح بزرگراه همت با بزرگراه آزادگان (همگی در دست اجرا).
لباس شخصیهای شهرداری
آنچه در شهرداری تهران و مدیریت سردار قالیباف در طی ماههای گذشته برجسته شده است، تجهیز نیروهای لباس شخصی در این سازمان است. نیروهایی که به نظر میرسد همان کارکرد گروههای فشار لباس شخصی وابسته به نهادهای امنیتی را دارند اما این بار در شهرداری به درگیری با مردم و ضرب و شتم آنها میپردازند.
از جمله این موارد میتوان به درگیری ۱۱ شهریور ماه امسال میان مأموران منتسب به شهرداری تهران و مالکان یک پارکینگ در منطقه ۹ تهران اشاره کرد که یکی از مالکان پارکینگ به وسیله «یک شیئی بُرنده» مجروح و در بیمارستان بستری شد. فرزند مصدوم آنچه رخ داده بود را این طور روایت کرده است: حدود ۳ یا ۴ ساعت بعد، مأموران با نیسانهای متعلق به مرکز سامانه مدیریت شهری ۱۳۷و تویوتاهای شهرداری بازگشتند و در پی ممانعت ما، با ضربه یکی از مأموران شهرداری به سینه اکبر تیموری، درگیری میان ما و آنان بالا گرفت که ناگهان یکی از مأموران با مشت مسلح (با پنجه بکس) به سر اکبر تیموری ضربه زد. بعد از دقایقی مأموران کلانتری در محل حاضر شدند، اما درگیری شدت گرفت و «دو مامور شهرداری تهران وارد ساختمان شهرداری منطقه ۹ شدند و یک قمه و چنگک را با خود بیرون آوردند و یکی از آنها با قمه به اکبر تیموری ضربه زد.
این اتفاق در حالی رخ داد که در کمتر از سه ماه پیش شخصی به نام علی چراغی در حمله مأموران منتسب به شهرداری از ناحیه سر مورد مصدوم شد و در بیمارستان جان سپرد.
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در واکنش به قتل او که بنا بر گزارشها به دست مأموران منسوب به گشت سدّ معبر شهرداری تهران کشته شده بود، گفت: متاسفانه همیشه این مشکل وجود دارد و در سدّ معبرهایی که به وجود میآید، این درگیریها میان مأموران شهرداری و افرادی که در آنجا حضور دارند اتفاق میافتد. حتی در سال چندین نفر از مأموران شهرداری هم نقص عضو میشوند.
غلامحسین محسنی اژهای در نشست خبری روز دوشنبه اول شهریور خود گفت که علی چراغی توسط مأموران شهرداری به قتل نرسیده است. او افزود: وی توسط پیمانکاران شهرداری مورد ضرب و شتم قرار گرفته که گویا بر سر جمع آوری ضایعات میان کارمندان شهرداری و افراد دیگر دعوا شده است.
محمد چراغی، برادر علی چراغی در مورد کشته شدن برادرش به دست ماموران شهرداری به رسانهها گفته است: کسبه محل گفتند حاضرند در دادسرا، دادگاه و آگاهی شهادت بدهند، دو شاهد هم حضوری به کلانتری آمدند و کتبی شهادت دادند که مأموران شهرداری باج میخواستند و برادرم نداده و یکی از مأموران با پنجه بوکس به سمت چپ سر برادرم ضربه زده است.
پس از انتشار خبر کشته شدن علی چراغی در رسانهها، برخی از مغازهداران و یا کارگرانی که به نوعی با شهرداری درگیر هستند نیز نسبت به برخوردها و رفتارهای خشن مأموران شهرداری اعتراض کردهاند. برخی از این پروندهها به سالها پیش باز میگردد.
از جمله این موارد، یک پرونده درگیری در منطقه حکیمیه مربوط به باجدهی دو سال پیش است. یکی از افراد درگیر در ماجرا تعریف میکند: مأموران اول رفتند و وقتی برگشتند ۱۲ تا ۱۳ نفر با چوب، چاقو و زنجیر شیشه مغازهها را شکستند، دست من چاقو خورد، تاندون انگشتم قطع شد و سعید هم از ناحیه شکم چاقو خورد. او با اشاره به نحوه رسیدگی به این پرونده گفت: «در مراحل دادگاهی بازپرس پرونده، رئیس قبلی سدّ معبر را خواست و او گفت شهرداری همه مأموران را استخدام کرده و ما را موظف کرده که با این مأموران کار کنیم. بعد از مدتی بازپرس عوض شد، پرونده از یک سال پیش به تجدید نظر رفته و هنوز نتیجه نهایی اعلام نشده است.
ملغمه سردار، خلبان، سپاهی و شهردار
محمد باقر قالیباف، این چهره شاخص نظامی و انتظامی نزدیک به جریان اصولگرای جمهوری اسلامی که همه آنچه به طور مختصر در این گزارش آمده، از نتایج جلوس سه دوره وی بر مسند شهرداری تهران است، نه تنها در جایگاه شهردار این گونه عمل کرده بلکه پیشتر نیز سوابق «درخشانی» از خود به جای گذاشته است.
حمله به کوی دانشگاه تهران ۱۸ تیر ۱۳۷۸در دوره فرماندهی نیروی هوایی سپاه از سوی وی رخ داد.
نیروی انتظامی در سال ۱۳۸۱ که ریاست آن برعهده محمد باقر قالیباف بود، دهها نفر از روشنفکران، روزنامه نگاران، مدیران سایتهای خبری و وبلاگنویسان نظیر آیدین آغداشلو، هوشنگ گلمکانی، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، معصومه سیحون، بهرام بیضایی، یونس شکرخواه، فرهاد بهبهانی، کاوه گلستان، ناصر زرافشان و بهروز غریبپور را به اداره اماکن نیروی انتظامی احضار و به بازجویی از ایشان پرداخت. برخی نیز همچون سیامک پورزند که پس از آزادی از زندان در اردیبهشت ۱۳۹۰ خودکشی کرد ماهها در بازداشت بودند.
همچنین بازداشتگاه ویژهای در میدان جوانان تهران در اختیار قاضی مرتضوی قرار داد تا به بازجویی از دستگیرشدگان بپردازد. احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و هم چنین کانون نویسندگان به این بازداشتها اعتراض کردند. قالیباف چند هفته بعد از این بازداشتها به رسانهها اعلام کرد که این افراد به ترویج ابتذال فرهنگی مشغول بودهاند و یک شبکه گسترده توزیع فیلمهای مبتذل را تشکیل داده بودند که از آنها بیش از سیزده هزار CD مبتذل کشف شدهاست.
نیروی انتظامی در آن سالها به عنوان یکی از بازوهای دستگاه اطلاعات موازی شناخته میشد و بازداشتگاه کهریزک در دوران فرماندهی او بر نیروی انتظامی، تاسیس گردید. قالیباف در اسفند ماه ۱۳۸۸ در حکمی عزیزالله رجبزاده فرمانده نیروی انتظامی تهران و از متهمان حوادث بازداشتگاه کهریزک و حمله به کوی دانشگاه تهران (۲۵ خرداد ۱۳۸۸) را به مقام رییس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران منصوب کرد.
سردار قالیباف سال گذشته و در زمان تبلیغات یازدهمین دوره ریاست جمهوری اظهار داشت در سال ١٣٨٢ به عنوان فرمانده پلیس مجوز ورود نظامیان به کوی دانشگاه تهران و تیراندازی را از شورای امنیت کشور اخذ کرده است. وی افزوده بود که عکسی از وی بر روی موتور هزار در حالی که چوبی برای کتک زدن معترضان در دست داشته٬ موجود است و «افتخار» میکند که جزو «چوبزنها» است. چوبزنی که به نظر میرسد بر پیکر تهران فرسوده و آلوده تهران نیز خوب میزند.