کتابخانه انگلیس طی یک سمپوزیوم یک روزه که روز جمعه ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴ در این کتابخانه برگزار شد، گزارشی از فعالیتهای اخیر خود درباره جمعآوری، ذخیره الکترونیک و تحقیق بر روی دستنوشتههای ایرانی را ارائه داد.
مجموعه دستنوشتههای ایرانی در کتابخانه بریتانیا یکی از مهمترین و غنیترین مجموعههای جهان است.
طرح الکترونیک کردن کاتالوگ این مجموعه و نیز مجموعه این دستنوشتهها با همکاری بنیاد میراث فرهنگی ایران (IHF) صورت گرفته و هدف از آن قابلیت دسترسی هر چه بیشتر این منابع نایاب برای علاقمندان و پژوهشگران است.
در این سمپوزیوم، نُه پژوهشگر با سخنرانی و نمایش اسلاید، دستاوردهای خود از بررسی این مجموعه را ارائه به حاضران ارائه نمودند.
یکی از نکتههای جالب این سمپوزیوم این بود که نزدیکی دو فرهنگ ایرانی و هندی– و به ویژه تأثیر فرهنگ پربار فارسی بر فرهنگ و زبان هند را نشان میداد. در اینجا شاید لازم باشد اشاره کنیم که دو ملت ایران و هند از یک نژادهستند و زبان آنها ریشه مشترک دارد. هم چنین از دیرباز تفاهم و داد و ستد فرهنگی بین این دو ملت حاکم بوده و این رابطه با فتح هندوستان توسط سلطان محمود غزنوی در سال ۱۰۲۶ میلادی محکمتر شد. بعد از آن، شاعران ایرانی زیادی به هند رفتند و زبان فارسی، به زبان عرفان و تصوف تبدیل شد. اقامت شاعران، نویسندگان، عرفا و دانشمندان ایرانی در هندوستان موجب شد تا بسیاری از هندیها (هم هندو و هم مسلمان) به خوبی با ادبیات فارسی آشنا شوند. حتی برخی از آنها شعرهای خود را به زبان فارسی سرودند و در سبک نوشتاری فارسی مهارت خاصی پیدا کردند. اوج شکوفایی ادبیات فارسی در هندوستان با حکومت مغولها مقارن شد. طی حکمی در سال ۱۵۸۲ میلادی، فارسی زبان رسمی هند گشت. بسیاری از پادشاهان مغول از جمله اکبر، بابر و همایون که طبع شعر داشتند مهارت خاصی در زبان فارسی پیدا کردند و حتی به فارسی شعرسرودند.
علاوه بر شعر، نثر پارسی نیز به شبه قاره هند نفوذ کرد که بیشتر در قالب تاریخنویسی، الفاظ قصار و اندرزنامه بود. تا مدتها فارسی زبان ادبی هند بود تا اینکه سرانجام با نفوذ انگلیس در هندوستان، مسلمانان شمال هند زبان اردو را برای بیان افکار و عقاید خود انتخاب کردند. بنا بر این بسیاری از آنچه در این سمپوزیوم مورد بحث قرار گرفت به تاریخ و فرهنگ هندوستان مربوط میشد. برای مثال “ثاقب بابوری” گردآورنده دستنوشتههای فارسی« بنیاد میراث فرهنگی ایران» در کتابخانه بریتانیا توضیح داد که چگونه گردآوری برخی از این آثار توسط “ویلیام ایروین” تاریخشناس اسکاتلندی منجر به کشف دستنوشتههای “سلطانالحکایت” و “ایجازالسحر” شد که اطلاعات جدیدی درباره زندگی “واجد علی شاه” آخرین پادشاه مستقل سلسله “آواد” در هند را در دسترس خوانندگان قرار میدهد.
دکتر “برونو دو نیکلا” از دانشگاه “سنت اندروز” اسکاتلند به اهمیت کتاب “جامعالتواریخ” اشاره کرد و گفت که این اثر بی شک یکی از با ارزشترین کتابهای “تاریخ جهان” در قرون وسطا است که به صورت نظم نوشته شده است. او این اثر را از نظر اهمیت با آثاری نظیر تاریخ طبری همتراز دانست.
رشیدالدین فضلالله، نویسنده کتاب “جامع التواریخ” از وزیران دربار ایلخانیان (۱۲۶۰ تا ۱۳۳۵ میلادی) بود و همین موقعیت مهم به وی این امکان را میداد تا درباره تاریخ، اسطورهها، باورها و فرهنگ قبایل مختلف و به ویژه قبایل ترک و مغول اطلاعات با ارزشی به دست آورد. این اثر در میان بسیاری از خانوادههای سلطنتی– از هندوستان گرفته تا آناتولی– از محبوبیت خاصی برخوردار بود و این محبوبیت در ایران نیز تا دورههای تیموریان، صفویان، و حتی تا پس از قرن پانزده میلادی ادامه یافت.
دکتر “برونو دو نیکلا” معتقد است که گرچه نسخههای بسیاری از کتاب “جامعالتواریخ” مطالعه و بررسی شده است، اما نسخههای موجود آن در کتابخانه بریتانیا که به طور مبسوط مطالعه نشدهاند،هم چنان میتوانند دانش ما از آن دورهی تاریخی را گسترش دهند.
“والتر هاکالا” از دانشگاه بوفالوی امریکا بحث خود را بر روی واژهنامههای تاریخی قرار داد. او نشان داد که با گسترش زبان فارسی در شبه قاره هند، لغتنامههای فارسی– سانسکریت در قرن چهارده میلادی به وجود آمد و با حمایت دربارهای مغول و تیموری تا سدههای شانزده و هفده میلادی نیز ادامه یافت. او به لغتنامهی تاریخی “نصاب الصبیان” نگارش “ابونصر فراهی” اشاره کرد که در سال ۱۲۲۰ میلادی در جنوب افغانستان امروزی معانی واژههای عربی به فارسی را در دویست بیت به صورت نظم در آورده است. پس از “ابونصر فراهی” دیگرانی نیز دست به نگارش چنین واژهنامههای “نظمگونه” زدند که نسخههای بسیاری از آنها در کتابخانه بریتانیا موجود است.
«والتر هاکالا» هم چنین نشان داد که چگونه از بعضی از این واژهنامهها برای تدریس زبان به کودکان استفاده میشده است.
پژوهشگران دیگر در این سمپوزیوم نیز به آثاری چون “تذکرۃ الامرا”، “اخبارنامه”، “پادشاه نامه”، “صوت المبارک” و “خمسه نظامی” اشاره کردند.
اما جالبترین بحث سمپوزیوم درباره کشف یک نسخه مصور شاهنامه متعلق به قرن هفده میلادی است که توسط “النور سیمز” ارائه شد. خانم “سیمز” اسلایدهائی از این شاهنامه را به حاضران نشان داد و گفت چنانچه از سبک نقاشیهای این اثر بر میآید، این شاهنامه به احتمال قوی در مشهد نگاشته شده است.
مسئولان سمپوزیوم اعلام کردند گرچه تا کنون شمار معدودی از این دستنوشتهها دیجیتالیزه شده است، اما امید است با حمایت سازمانهای فرهنگی، نسخههای هر چه بیشتری به صورت الکترونیک در اختیار پژوهشگران قرار گیرد.
این سمپوزیوم با حمایت «بنیاد میراث فرهنگی ایران» (IHF) و «بنیاد میراث فرهنگی روشن» برگزار شد.