گفتگو با سیروس ملکوتی در میزگرد آموزش زبان مادری در آخن: کسی مخالفِ آموزش به زبان مادری نیست

چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ برابر با ۱۹ نوامبر ۲۰۱۴


هفتۀ گذشته میزگردی در شهر آخن آلمان در رابطه با آموزش زبان مادری توسط “کانون ره‌آورد” برگزار شد. از این میزگرد چند گزارش در رسانه‌های فارسی‌ برون‌مرز آمده است. سیروس ملکوتی، آهنگساز، گیتاریست  و فعال رسانه‌ای، مدیریت این میزگرد را بر عهده داشت. بر آن شدیم با او گفتگویی در این زمینه داشته باشیم تا نور بیشتری بر این مبحث مهم در گستره سیاسی و فرهنگی ایران تابانده شود.

میزگرد آموزش زبان مادری در آخن با شرکت دکتر سعید پیوندی، دکتر عبدالکریم لاهیجی، سیروس ملکوتی، گلاله شرفکندی، دکتر کاظم کردوانی
میزگرد آموزش زبان مادری در آخن با شرکت دکتر سعید پیوندی، دکتر عبدالکریم لاهیجی، سیروس ملکوتی، گلاله شرفکندی، دکتر کاظم کردوانی

-آقای ملکوتی، برای برگزاری میزگرد درباره زبان مادری در “کانون ره‌آورد” شهر آخن اتتخاب شرکت‌کنندگان بر اساس چه داده‌ها و معیارهایی بوده است؟

-“کانون ره‌آورد” طبق روال همیشگی،  جلساتی برای تدارک و تنظیم برنامۀ کاری  و برگزاری گردهمآیی‌های مختلف ترتیب می‌دهد. طی چند جلسه اخیر پیشنهاد برگزاری یک میزگرد با موضوع زبان مادری شد و لیست بلندبالایی از کسانی که در این زمینه کارشناس و صاحب نظرهستند و به حوزه‌های متفاوتی در مسئلۀ کلی زبان مادری- از زوایای دید و با نگرش‌های مختلف پرداخته‌اند- تهیه شد. لیست نام‌ها شامل افرادی بود که در حوزه‌های متفاوت مانند روانشناسی،جامعه‌شناسی، فرهنگ و هنر، آموزش، زبان‌شناسی، حقوق بشر و سیاست بر روی زبان مادری کار کرده بودند. انتخاب این سخنرانان بر اساس صلاح‌دید “کانون ره‌آورد” و با توجه به عمق دانش این کارشناسان و کارهای ارزشمندی که در زمینه‌های تخصصیِ خود ارائه داده‌اند، بوده است. در مرحلۀ بعد، از اینان تقاضای وقت برای برگزاری میزگرد شد. می‌دانید که برگزاری یک سخنرانی با توجه به نیاز تنظیم وقت تنها با یک کارشناس به مراتب آسان‌تر است. در حالی که  برگزاری  یک میزگرد با شرکت صاحب‌نظران غیر مقیم در یک شهر با توجه به تنگناهای کاری، زمانی و مسافرت و دسترسی به مکان مناسب برای برگزاری این میزگرد و مسائل دیگر، بسی مشکل تر است.  به عبارت دیگرحتماً شخصیت‌های دیگری نیز هستند که همتایان فرهنگیِ  این شرکت‌کنندگان هستند ولی متاسفانه امکان برگزاری میزگرد با شرکت آنها  فراهم نشد.

-می توانید چکیده‌ای از سخنان هر چهار شرکت‌کننده را ارائه دهید؟

سیروس ملکوتی گرداننده میزگرد آموزش به زبان مادری در آخن، آلمان
سیروس ملکوتی گرداننده میزگرد آموزش به زبان مادری

-در بحث دکتر لاهیجی شاهد یک نگاه کاملاً مشخص و شفاف از منظر حقوق بین‌الملل و حقوق شهروندی به زبان مادری بودیم. سخنران این موضوع را بسیار روشن و مستدل بدون هیچ کنایه و ایما و اشاره بیان کرد.

در صحبت آقای سعید پیوندی ما شاهد یک تلاش پیگیرانه درتوضیح نقش زبان در حفظ و انتقال میراث معنوی و فرهنگی بشری بودیم. زبان به عنوان حامل گنجینۀ فرهنگیِ بشری در تطور و تحول فرهنگ نقش بسیار مهمی دارد در نتیجه منع آموزش هر زبان راه تداوم و انکشاف گنجینۀ فرهنگیِ بشری را مسدود می‌کند.

درصحبت خانم گلاله شرفکندی، که نماینده‌ای از دنیای سیاست بود اتفاقاً با بعد روانشناسی قضیه مواجه شدیم. (عدم حضور یک روانشناس در میزگرد شاید کمبود این نشست بود).  در سخنان او دیدیم که انکار زبان مادری و نداشتن حق آموزش آن چه تاثیری در ذهنیت یک کودک و یک انسان باقی می‌گذارد. گلاله شرفکندی این تاثیر را معادل آن می‌دید که انسانی که در جامعه‌ای به بار آمده و شخصیت و توانایی‌های حرفه‌ای او شکل گرفته است اگردر مقطعی از زندگی خود  ترک میهن می‌کند مجبور است در محیطِ جدیدِ زندگی خود اندوخته‌های ذهنی و دست‌آوردهای خویش را که در سرزمین مادری به دست آورده کنار بگذارد و از صفر شروع کند.

 آقای کردوانی در سخنان خود دو موضوع را مطرح کرد. وی حق آموزشِ زبان مادری و آموزش به زبان مادری را کاملاً روشن به رسمیت می‌شناسد اما فرآیند دوم را، یعنی چگونگی انجام پذیرفتن آن را در ایران،  با موانع جدی روبرو  می‌بیند و راه حل آن را نتیجۀ یک بررسی کارشناسانه و خارج از دنیای سیاست می‌بیند. آقای کردوانی گفت که برای آنکه هر زبانی در سطح دانشگاهی و در سطح علوم رایج در دنیا مطرح باشد و به کار گرفته شود می‌بایست از یک انباشت و پشتوانه ادبی، فرهنگی و نوشتاری برخوردار باشد. نبود این انباشت در زبان‌های محلیِ ایران موجب تنزل سطح دانش در آموزش به زبان‌های مادری محلی خواهد شد. تاکید آقای کردوانی آن بود که حوزۀ سیاست از حوزه زبان مادری باید جدا شود. البته به نظر من این گفته کاملاً دقیق و روشن نیست.

-ممکن است این موضوع را بیشتر بشکافید؟

-بینید، در مورد دادخواهی و کسب حق آموزش زبان‌های مادری البته وارد بعد سیاسی می‌شویم. یعنی در اینجا نهادهای جامعۀ مدنی و احزاب سیاسی حق بردن این خواست به مجلس و حوزۀ کلان سیاسی را  دارند.

در مورد بررسی‌های کارشناسانه و تدوین کتاب‌های درسی و چگونگی پروسۀ آموزش زبان مادری، البته که احزاب سیاسی حق دخالت در این موضوع را به خود نمی‌دهند و درست است که این یک حوزۀ تخصصی غیرسیاسی باشد.

-درمیان برخی و به ویژه در میان اقوام ایرانی غیرفارسی زبان و در رویکرد رایج به مسئلۀ زبان، نقش اهرم سیاسی در دادن جایگاه ویژه و ممتاز به زبان فارسی به نوعی اهمیت پیدا می‌کند. آیا به این موضوع در میزگرد توجه شد؟

-ببینید، خانم گلاله شرفکندی که کرد است با توجه به تکیۀ ناسیونالیسم دورۀ رضا شاه بر زبان فارسی آن را باعث عدم انکشاف زبان‌های دیگر می‌دانست. یعنی زمانی که آموزش زبان‌های مادری وجود ندارد و درحیطۀ آموزش آنها سرکوب می‌شوند قهراً رشد و تکامل لازم را نمی‌یابند. امروزه  برخی و به ویژه رژیم،  دادخواهی برای کسب حق آموزش زبان مادری را با تجزیه‌طلبی یکسان می‌شمارد.

-آیا شما فکر نمی‌کنید که به هر حال در محدودۀ  جعرافیایی و سیاسی ایران یک زبان نقش واسطه و پیونددهنده اقوام محتلف ایرانی را باید ایفا کند؟ واقعیت هم این است که به دلیل مجموعۀ شرایط، این زبان غیر از زبان فارسی نمی‌تواند باشد.

-زبان فارسی همیشه زبان اداری مشترک ایرانیان بوده است. بعدها این زبان به زبان رسمی تغییر نام داده است  و این امر با خودش غیررسمی بودنِ زبان‌های دیگر را آورده است. این امر تا جایی پیش می‌رود که زبان‌های دیگر به حد گویش و لهجه تنزل داده می‌شوند و فاقد ساختار زبان شمرده می‌شوند.  در حالی که از طرف یونسکو زبان کردی ۳۶‌امین زبان مهم دنیا شمرده می‌شود. این درست است که بیشتر زبان‌های موجود در ایران با همدیگر پیوند خویشاوندی دارند ولی این امر بدین معنا نیست که زائده همدیگر هستند. برتری یک زبان نسبت به زبان‌های دیگر برتری ذاتی نیست بلکه  نتیجۀ اعمال سیاست و نتیجۀ انباشت‌های نوشتاری است که برخی زبان‌ها به یُمن حمایت سیاسی داشته‌اند و برخی زبان‌ها نداشته‌اند. مثلاٌ بر خلاف نظر آقای کردوانی طی بیست سال گذشته با پیدایش اقلیم کردستان در عراق و آزادی‌های نسبی برای کردها و زبان کردی در ترکیه ما شاهد ترجمه و تولید هزاران اثر فلسفی، اقتصادی و فرهنگی و انتشار آنها به زبان کردی بوده‌ایم. به این ترتیب ادبیات کردی توسعۀ بیشتری یافته است و به تدریج انباشت نوشتاری لازم را برای توسعۀ بیشتر پیدا می‌کند. در ایران ما هم این امکان وجود دارد که با حمایت دولتی طی فرآیندی که مسلماً فرایندی طولانی است زبان‌های دیگر موجود در ایران از پشتوانه‌های لازم برای انکشاف برخوردار شوند.

-از صحبت‌های شما و گزارش‌هایی که از این میزگرد در رسانه‌های فارسی زبان آمده است به نظر می‌رسد که کم و بیش دو نقطه نظر در مورد آموزش زبان مادری در این همایش وجود داشته است. ظاهراً آقایان لاهیجی و پیوندی و خانم گلاله شرفکندی در یک طرف و آقای کردوانی در طرف دیگر قرار داشته‌اند. فکر می‌کنید با طرح پرسش‌ها و اظهارنظرها از سوی حاضران در بخش پرسش و پاسخ کدام دیدگاه طرفداران بیشتری داشت؟ 

-ببینید، با وجود فرصت‌های کافی که برای نقد دیدگاه‌های یکدیگر در میزگرد داده شد من فکر نمی‌کنم هیچ کدام از شرکت‌کنندگان خودشان را از ابهام‌ها و سوءتفاهم‌هایی که احتمالاً خودشان به وجود آورده بودند رها کنند و در نتیجه دیدگاه‌های آنان به روشنی از یکدیگر متمایز نشد. یعنی لزوماً در این میزگرد آقای کردوانی به عنوان موافق تمرکز‌گرایی زبانی در مقابل دیگرانی قرار نداشت که موافق تمرکززدایی زبانی بودند. در نتیجه نمی‌شود گفت دسته‌بندی در میان حاضران به وجود آمد.  با اظهارنظرها یی که شد معلوم بود که کسی مخالف آموزش زبان مادری نیست. اما برخی در میان حاضران آموزش زبان مادری را بیشتر در میان نهادهای خصوصی می‌دیدند در حالی که برخی خواهان حمایت آشکار و اختصاص امکانات  دولتی به آموزش زبان مادری بودند و خواهان رسیدن به حقوق برابر در عرصه عمومی برای تمامی زبان‌های موجود در ایران بودند. اما چیزی که در این همایش به چشم می‌خورد همانا جوّ صمیمی و نظم بسیار خوب آن بود و اینکه ما شاهد برخوردهای  بسیار وزین و متین  چه در میان حاضران و چه شرکت‌کنندگان  در زمینه اختلاف نظرها بودیم.

-ممنون از اینکه وقت‌تان را در اختیار خوانندگان کیهان آنلاین  گذاشتید.

*عکس از اختر قاسمی

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=2416