[+عکس]
کیهان آنلاین – ۲۸ آذر ۹۳ – تریبون آزاد کانونی است فعال در لندن که در مارس ۲۰۱۰ توسط خانم گیتی کاوه بنیان گذاشته شد و فعالیت خود را آغاز کرد. تریبون آزاد، چنان که از عنوانش پیداست، محل بحث و گفتگوی آزاد در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی واجتماعی ایران و کشورهای دیگر است. در سال گذشته تریبون آزاد بیشتر نشستهای خود را به حقوق بشر اختصاص داد و امسال نیز در ماه دسامبر روز جهانی حقوق بشر را در یک سمینار آموزشی دو روزه گرامی داشت.
در رابطه با برگزاری این سمینارِ دو روزه و تمرکز فعالیت تریبون آزاد بر روی حقوق بشر گفتگویی داشتیم با آقای محمود حیدری، یکی از مسئولان برنامۀ آموزشی حقوق بشر در تریبون آزاد، که در ادامه میخوانید.
-در گذشته مضمون جلسات تریبون آزاد متنوع بود و مسائل مختلفی دررابطه با ایران و کشورهای دیگر مورد بحث و بررسی قرار میگرفت. در سال گذشته اما فعالیت شما بیشتر به سوی موضوع حقوق بشر سمت و سو پیدا کرد. چرا؟
-همچنان که از اسم تریبون آزاد بر میآید، کانونی است که علاقمندان و صاحبنظران در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به ایران و دنیا در آن جمع میشوند و در آزادی کامل بحثهایی را ارائه و گفتگو و تبادل نظر میکنند.
این وضعیت حدود سه سال ادامه داشت. ما طی این مدت در مورد وجود تشتت آرا در نگرش به مسائل روز ایران و کشورهای دیگر و کمبود دستآوردهای ملموس درفعالیتِ خود و فعالیتهای مشابه در میان ایرانیان به یک تحلیل رسیدیم. تحلیل ما آن بود که این وضعیت از دو علت سرچشمه میگیرد: اول از نحوۀ طرح و ارائۀ مباحث و نحوۀ برخورد به افکار و آرای دیگران و مشکل در نوع تبادل نظر. دوم از کمبود صراحت و روشنی و دقت در اهداف و علت وجودی تریبون جمع.
در یکی ازجلسات تریبون آزاد که اختصاص به ملی کردن صنعت نفت داشت، ما از شخصی به نام لرد مکنر، برای سخنرانی دعوت کرده بودیم. این شخص نوۀ قاضیِ معروفی است که در دادگاه بینالمللی لاهه در رسیدگی به دعوای ایران و شرکت نفت ایران وانگلیس به نفع ایران رأی داد و بیانیهای صادر کرد که در تبیین حقوق ملت ایران در ملی کردن صنعت نفت سهم مثبتی داشته است. نوۀ ایشان برای ارائه بحث در مورد موضوعِ مزبور در جلسه ما شرکت کرده بود. در پایان سخنرانی، ما از او مجدداً برای ارائۀ بحث در مورد مفاهیمی مانند آزادی و دموکراسی و پارلمانتاریسم دعوت کردیم. او در جواب گفت که میتوان دربارۀ این موضوعها خیلی صحبت کرد ولی تا زمانی که از مفاهیم اصلی و بنیادین درجوامع مدرن بشری درکی درست پیدا نکنیم صحبتها به اهداف مشخص و ملموس نخواهد رسید. با توجه به تمایل روزافزون تریبون آزاد به مسائل حقوق بشر، با او توافق کردیم که با کمک ایشان کلاسهایی در مورد مفاهیم پایهای حقوق بشر برگزار کنیم. ایشان امکاناتی را نیز برای این کلاسها در اختیار ما گذاشت. به طور مشخص، از آنجا که ایشان با سازمانی به نام ” جوانان برای حقوق بشر” همکاری دارد، قرار شد از مواد آموزشی که این سازمان در سمینارهای خود در کشورهای مختلف استفاده میکند، تریبون آزاد هم استفاده کند. به این ترتیب، در نتیجۀ این همکاری و پشتیبانی لرد مکنر (نوه) برگزاری کلاسهای حقوق بشر تریبون آزاد به زبانهای فارسی، کردی و عربی امکانپذیر شد. در ضمن مکان مناسبی نیز در یکی از مناطق مرکزی لندن برای تشکیل کارگاههای آموزشی حقوق بشر در اختیار تریبون آزاد قرار گرفت.
اولین دورۀ کلاسها که برای تربیت مدرس حقوق بشر بود من به زبان فارسی برگزار کردم. ما در این کلاسها، هم به تاریخ پیدایش و تکامل حقوق بشر پرداختیم و هم کلِ بیانیه جهانی حقوق بشر و مفاد آن را مورد بررسی قرار دادیم.
-استنباط من این است که لرد مکنر و شما مطرح میکنید که ریشه و بنیان آزادی و دموکراسی، حقوق بشر و نهادینه شدن آن در جامعه است. آیا این اندیشه و سوق دادن فعالیتهای تریبون آزاد بیشتر به سوی حقوق بشر در رابطه با تحلیلی که شما از مشکلات و موانع موجود در کار گروهی در میان ایرانیان دارید نقش مثبتی هم داشته است؟
-ببینید، اولاً با تمرکز روی حقوق بشر ما در تریبون آزاد یک موضوع محوری پیدا کردیم. به این ترتیب، آدمهایی از نحلههای فکری مختلف دور همدیگر جمع میشویم. با بررسی تاریخ پیدایش و اصول بنیادین حقوق بشر به پایهای مشترک در نگرش به مسائل جوامع انسانی دست پیدا میکنیم. دقیقتر آنکه در بررسی تاریخی حقوق بشر ما آگاه میشویم که سیر تکامل شناخت انسان از حقوق خود از کجا شروع شده و به کجا رسیده است و اعلامیه جهانی حقوق بشر از کجا آمده است.
ما در این کلاسها از کتیبه کوروش کبیر شروع کرده و با گذر از انقلاب کبیر فرانسه و تدوین قانون اساسی آمریکا میرسیم به ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ یعنی روز صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر. در بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر بیشتر وقت را به بررسی چهار اصل پایهای و بنیادین آن اختصاص دادیم که بعداً به آن خواهم پرداخت.
-به چه شیوهای کلاسها را برگزار میکنید؟
اولاً باید بگویم که درست است که جلسات ما سه ساعته بود ولی شخص من برای آمادگی برای آن یک روز کامل وقت اختصاص میدادم. سر کلاس نیز مثلاً در مورد مفهوم آزادی طرح سئوال میکردیم و هر کدام از شرکتکنندگان نظرات خودشان را در مورد مفهوم و یا گفتمان مورد بحث ارائه میدادند و تبادل نظر و آرا یا به قول انگلیسیها “توفان اندیشه” صورت میگرفت. البته برخلاف “توفان” یاد گرفتیم و یاد دادیم که چگونه با همدیگر دور از جنگ و دعوا ارتباط برقرار کنیم، نظرات خود را آزادانه بیان کنیم و با مدارا و حوصله حرفهای همدیگر را گوش کنیم. پیام اصلی اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آن است که انسانها بتوانند با همدیگر در تفاهم و صلح و صفا زندگی کنند و جنگی پیش نیاید. اگر یاد بگیریم این را سر کلاس پیاده کنیم در عرصۀ جامعه نیز حتماً خواهیم توانست.
-شما در همین پاسخ به دو موضوع اساسی اشاره داشتید که میخواهم آنها را کمی باز کنید. شما گفتید که”یاد گرفتیم و یاد دادیم”. منظور شما از کنار هم آوردن این دو چه بود؟ شما در ضمن به لزوم گوش دادن به حرفهای یکدیگر همراه با مدارا اشاره داشتید.
-وقتی ما یاد بگیریم به سخنان دیگران با مدارا و تحمل گوش فرا دهیم و اجازه دهیم آنها حرفهایشان را بزنند یعنی به راستی برای دیگران احترام قائل هستیم. این نمونۀ بارز رعایت حقوق بشر در زندگی روزانه است. اگر یاد بگیریم فرایند بحث و گفتگو را بدون قدرتنمایی و بدون بلند کردن صدا (که اینها نه از قدرت واقعی بلکه از احساس عمیق ضعف درونی سرچشمه میگیرد) پیش ببریم یعنی برای دیگران احترام و ارزش واقعی وعملی قائل هستیم. اگر اینسان فکر کنیم وظیفۀ خود خواهیم دانست که به بیان اندیشههای دیگران فرصت دهیم و با دقت به آنها گوش دهیم و از آنها به راستی یاد بگیریم و خوشهچینی کنیم. حال ممکن است با آن اندیشه موافق نباشیم که در آن صورت با صلح و صفا اعلام مخالفت میکنیم و اگر موافق باشیم آن اندیشهها را- در فرایندی فعال- به اندیشۀ خودمان تبدیل میکنیم. اساساً در تئوری ارتباطات انسانی، گوش دادن یک هنر و مهارت شمرده میشود که با تمرین انسان آن را فرا میگیرد بخصوص اگر با پشتوانه باور عمیق به حقوق بشر نیز همراه باشد.
من خودم دورۀ تئوریهای نوین آموزشی را در انگلستان گذراندهام که در آن تئوریهای قدیمی آموزش به چالش گرفته میشود. یعنی تئوریهایی که معلم مخزن دانش و دانشآموزان فاقد دانش و به اصطلاح “کاسههای خالی” پنداشته میشوند. وظیفۀ معلم را هم انتقال دانش خود به دانشآموزان فاقد دانش میبیند. در تئوریهای جدید آموزش اما دانش در کلاس با تبادل نظر و آرا و عقاید بین همۀ شرکتکنندگان در کلاس و یا سمینار تولید میشود. در این فرایند معلم هم یاد میدهد و هم چیزهای نو یاد میگیرد. برای همین هم من از دو فعل “یاد گرفتیم و یاد دادیم” در کنار هم استفاده کردم.
خلاصه آنکه وفتی فرایند ارتباط انسانی به جای گوش دادن و تبادل نظر و فراگیری تبدیل به عرصۀ اثبات برتری خود باشد، بدون شنیدن سخنان طرف مقابل به راحتی میتوان طرف مقابل را تخطئه کرد و این یعنی کاملاً حرکت ضد حقوق بشر. اینها متاسفانه پدیدههایی است که در میان ما ایرانیان بسیار دیده میشود.
-آقای حیدری، لطفا بگویید اهمیت بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر در چیست؟
-من اولاً بسیار خوشحال هستم که ما امسال با برگزاری سمینارِ دو روزه این روز مهم در تاریخ را با کسب دانش بیشتر گرامی داشتیم. من خودم ابتدا کمی نگران بودم که دو روز زیاد باشد ولی همان طور که دیدید برنامه خوبی داشتیم.
به نظر من اهمیت بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر در آن است که از این تاریخ به بعد حقوق بشر به راستی جهانی شد. یعنی در گوشه و کنار جهان انسانها، فارغ از نژاد، کشور و ملیت، جنسیت، و باورهای دینی با هم برابر و دارای حقوقی تفکیکاناپذیر از همان بدو تولد شمرده شدند. این دوران جدیدی در تمدن بشری است. البته هنوز هم، بخصوص در خاورمیانه خودمان، این حقوق به نحو وحشتناک و خشنی پایمال میشود ولی این امر نه فقط از اهمیت آن نمیکاهد بلکه اهمیت نهادینه ساختن آن را بسی بیشتر میکند.
اعلامیه جهانی حقوق بشر از یک مقدمه و ۳۱ ماده تشکیل شده است. یکی از مفاهیم بنیادین اعلامیه جهانی حقوق بشر احترام به کرامت ذاتی انسان است. من در سخنرانی خود در سمینار دو روزه یک ساعت به این موضوع پرداختم. کرامت ذاتی نیز اگر خلاصه بگویم آن است که اگر کودک و انسانی را در مقابل خود داشته باشیم فقط پتانسیلهای او را فارغ از ملیت، نژاد، دین، جنسیت و طبقۀ او میبینیم. من به این موضوع در سمینار دو روزه از زاویۀ تطبیقی و مقایسه پرداختم یعنی مقایسهای کردم بین تعاریف فلاسفۀ شرقی از حقوق بشر با اشاره به افکار سعدی، حافظ و مولانا وحقوق بشر از دید فلاسفۀ غربی مانند کانت و غیره.
دومین مفهوم پایهای حقوق بشر، تفکیکناپذیری حقوق ذاتی انسان است مانند حق آزادی، حق حیات، حق آزادی بیان و اندیشه که تمام اینها با انسان زائیده میشود و کسی به او نمیدهد. البته متاسفانه در اغلب موارد این حقوق از انسان گرفته میشود. تمام داستان غمانگیز تاریخ بشریت تلاش و مبارزۀ او برای اعادۀ و نگهداری این حقوق در مقابل مستبدان و غاصبان آنها بوده است.
سومین اصل بنیادین حقوق بشر اصل قانونمندی است. یعنی باید مرجعی باشد که وقتی حقوق انسان پایمال شد بتواند به آنجا مراجعه کند و به حرفهای او گوش داده شود تا حقوقش را برایش پس بگیرند. به عبارت بازتر، کسی حق ندارد به حریم خصوصی انسان تجاوز کند، و یا او را خودسرانه دستگیر و زندانی کند. همۀ اینها تابع قانون باید باشد.
اصل بنیادین چهارم این است که دربرابر بهرهمند بودن از تمامی این حقوق، وظیفهای نیز بر دوش انسانها گذاشته شده و آن رعایت حریم آزادیهای دیگران است. این یعنی الگوهای رفتاری در جهان متمدن و کشورهای لیبرال دموکراتیک.
-لطفا کمی هم دربارۀ سمینار دو روزه اطلاعاتی در اختیار خوانندگان ما قرار دهید.
-آنچه گفتم درباره سخنرانی نخست خودم بود. در سخنرانی دوم مباحثی را در زمینه “چالشهای پیش رو حقوق بشر” مطرح کردم و اینکه وجود بردگی در قرن ۲۱ که شمار آنها به میلیونها میرسد، بیسوادی و وجود حکومتهای خودکامه که به نحو خشونتباری حقوق بشر را پایمال میکنند چالشهای بزرگ پیش روی کنشگران حقوق بشر است.
با توجه به اهمیت بحث زبان مادری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران، لرد مکنر با اشاره به تجارب و دستآوردهای بریتانیا در این زمینه سخنانی ایراد کرد. میدانید که بریتانیای کبیر و پادشاهی متحده از کشورها و اقوام انگلیسی، اسکاتلندی، ولز و ایرلندی تشکیل شده و در این کشور برای تدریس زبان مادری در کنار زبان زبان انگلیسی سامانهای اندیشیده و به کار بسته شده است که ما ایرانیان نیز از این تجارب میتوانیم و باید استفاده کنیم.
آقای قاضی از هموطنان عرب زبان خوزستانی ما نیز در روز اول بحثی را ارائه کرد. یکی از همزبانان افغانستانی ما از ولایت هیلمند نیز در مورد وضعیت حقوق بشر در آن کشور سخنرانی داشت. در روز دوم مهندس ذوالنور از فعالین قدیمی ملّیون و نیز دکتر حسین باقرزاده فعال حقوق بشر، هر دو در مورد حقوق بشر و آزادی سخنانی ایراد کردند.
-آقای حیدری، ممنون از وقتی که در اختیار کیهان لندن گذاشتید.