کیهان آنلاین – ۳۰ آذر ۹۳ – آخر هفتۀ گذشته، لندن شاهد تراکم کنسرتهای موسیقی ایرانی بود. تنها در شنبۀ گذشته سه برنامۀ در رابطه با موسیقی ایرانی برگزار شد که گزارش یکی از آنها، یعنی جشنواره ندا به ابتکار «حرکت میراث موسیقی ایران» در کیهان آنلاین- لندن منتشر گشت. اما جالبتر آنکه با وجود این تراکم، کنسرت گروه نغمه که در شب ۱۳ دسامبر در تالار برونای (SAOS) دانشگااه لندن با استقبال بسیار خوبی روبرو شد. دو شب پس ازآن گروه نغمه همین کنسرت را در شهر منچستر برگزار کرد که از آن نیز استقبال گشت.
حدود دو دهه است که گروه نغمه که جمشید رضایی موسس و خوانندۀ آن است، با فواصل زمانی مناسب، در لندن و شهرهای دیگر بریتانیا برنامه اجرا میکند و همگی آنها با استقبال تماشاگران روبرو می شود. این بار پس از گذشت ماهها از آخرین کنسرت نغمه، این گروه شنبه شب گذشته روی صحنه رفت و شبی فراموش نشدنی برای تماشاگران خود آفرید. در رابطه با این کنسرت مصاحبه کوتاهی با آقایان جمشید رضایی و حسین تاوان، موسیقیدان و نوازنده چیره دست که مهمان این کنسرت بود انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
-آقای رضایی معمولاً بین کنسرتهای گروه نغمه فاصلۀ نسبتاً طولانی میافتد، علتاش چیست؟
-درست است که آخرین کنسرت ما درجامعۀ ایرانی در فوریه ۲۰۱۴ بود ولی پس از آن نیز ما در جولای ۲۰۱۴ در یک جشنوارۀ موسیقی بینالمللی در لندن شرکت داشتیم که در کیهان لندن نیز بازتاب یافت. این جشنواره که در دهکدۀ موسیقی لندن برگزار شد از ۵۰ کشور شرکتکننده داشت و برنامۀ ما هم مورد استقبال قرار گرفت. ولی در پاسخ مشخص به پرسش شما باید بگویم که ما کنسرت نمیگذاریم که به هر قیمتی کنسرتی گذاشته باشیم. ما زمانی کنسرت برگزار میکنیم که کاری جدید برای ارائه و حرفی برای گفتن داشته باشیم. دیگر آنکه به احترام تماشاگران، ما وقت زیادی برای تمرین و آماده کردن خودمان صرف میکنیم و تنها وقتی که کاملاً احساس آمادگی کنیم، تاریخ و محل کنسرت را اعلام میکنیم. به این دلیل این کار را میکنیم که تا جایی که ممکن است کنسرت ما با برنامههای دیگران و بخصوص برنامههای مشابه تلاقی نکند. فرصت کوتاه برای تبلیغات امکان تلاقی برنامهها را زیاد میکند.
-حال بگویید مناسبت و دلایل برگزاری این کنسرتِ خاصِ هفتۀ گذشته چه بود؟
-در راستای فلسفۀ کاری ما، چندین دلیل علت برگزاری این کنسرت بود . اول اینکه آشنایی و همکاری چندین و چند سالۀ من با آقای حسین تاوان، که به حق باید استاد خطاب شود، و لزوم ارائه هنر والای ایشان به ایرانیان بریتانیا گروه نغمه را بر آن داشت که کنسرتی با شرکت ایشان برگزار کند. حسین تاوان موسیقیدانی است که به تمام آلات موسیقی ایران تسلط و اشراف دارد. ایشان ذوق عالی برای تنظیم و آهنگسازی نیز دارند. یکی از کارهای قدیمی ما یعنی ترانۀ معروف “بزن سازی، بخوان آوازی” را ایشان دوباره تنظیم جدید کردند که خواستیم تماشاگران اجرای زندۀ آن را بشنوند. در ضمن ایشان بر روی یکی از اشعار خانم لعبت والا، شعر “ای نگاه روشنات”، آهنگی جدید ساختهاند که آن را نیز میخواستیم به طور زنده در لندن اجرا کنیم. من ارادت خاصی نسبت به خانم لعبت والای گرامی دارم و چندین بار این ترانه را در حضور خود ایشان خواندهام.
دلیل آخر، بازگشت ما به تالار برونای در SAOS (سواس) بود یعنی جایی که ما کارمان را از آنجا شروع کردیم. درست است که ما در سالنهای موسیقی معتبر لندن مانند کوئین الیزابت هال، کادوگان هال، لوگان هال و کنزینگتون هال برنامه اجرا کردیم ولی تالار برونای از نظر آکادمیک نیز شهرتی حتی بینالمللی دارد. دیگر آنکه ما همکاری زیادی با مرکز مطالعت ایرانی درSAOS داریم که دکتر حکیمیان گرامی ریاست آن را بر عهده دارد. ما میتوانیم سالی یک بار در آنجا کنسرت برگزار کنیم.
مجموعۀ تمام اینها ما را بر آن داشت این کنسرت را برگزار کنیم که دیدید با وجود تراکم و تلاقی عجیب برنامههای موسیقی در آن روز، کلیۀ صندلیهای تالار برونای پر شده بود.
– آقای حسین تاوان، نظر شما در مورد واکنش تماشاگران و ایرانیان لندن و منچستر نسبت به کنسرتتان چگونه بود؟
-میدانید که موسیقی ایرانی چندان عامهپسند نیست ولی آن جمعیتی که در دو شب کنسرت آمده بودند عاشقانه به موسیقی ما گوش دادند. همین مسئله لذت مرا دو چندان کرد. از این نظر، استقبال مردم عالی بود و من انتظار این را نداشتم.
-همکاری شما با گروه نعمه و آقای جمشید رضایی چگونه شروع شد؟ در این کنسرت اخیر روند تمرینهای شما چگونه پیش رفت؟
-سالیان سال است که دورادور با استاد جمشید رضایی آشنایی دارم. کارهایی را با هم انجام دادیم. سعادتی نصیب من شد که با تلاشهای بی وفقۀ ایشان بالاخره توانستم به انگلستان بیایم که البته این کار آسانی نیز نبود. اما درمورد تمرینات باید بگویم که گروه نغمه تمرینات منظم خود را دارد ولی حضور من سر تمرینات بسیار طولانی نبود. البته من نتها را قبلاً فرستاده بودم که دوستان خود را آماده کرده بودند. با توجه با بنیۀ قوی تکنیکی فقط با چهار جلسه تمرین با حضور من آمادگی لازم را برای روی صحنه رفتن پیدا کردیم. من این همکاری صمیمانه را به صورت یک خاطرۀ دلپذیر در خود حفظ خواهم کرد. البته ناگقته نماند که من از قسمت اول کنسرت که بیشتر بدیههنوازی بود نیز بسیارلذت بردم.
-چگونه شد که شما به نواختن این همه ساز تسلط پیدا کردید؟
-والدینم میگویند از همان کودکی وقتی صدای سازی را برای اولین بار میشنیدم مجذوب آن میشدم و فرو می رفتم در بحر شنیدن صدای آن. قبل از آنکه به دبستان بروم با یک سری ساز، البته در حد و حدود یک بچۀ ۶-۷ ساله مانند فلوت ریکردر، آشنا بودم. بعد با سنتور آشنا شدم که بعدها شد ساز اصلی من. از همان اول صدای هر سازی را که میشنیدم با دقت گوش میدادم و تا نواختناش را یاد نمیگرفتم آرامش و قرار پیدا نمیکردم. همیشه در تلاطم این بودم که این ساز را پیدا کنم. از نظر علمی هم دربارهاش تحقیق میکردم.
-از میان سازها کدام و یا کدامها را از اساتید دیگر آموختید؟
-من فقط سنتور را پیش اساتید یاد گرفتم. من پیرو مکتب زندهیاد استاد پرویز مشکاتیان هستم و البته به سبک زندهیاد استاد فرامرز پایور نیز علاقۀ خاصی دارم چون آموزش من بیشتر در این مکتب بوذه است. قبل از فراگیری نزد پایور، پیش مسیح افقه، از شاگردان استاد پایور، میرفتم. دورهای نیز از مجید کیانی آموختم.
-چه سازهایی مینوازید؟
-سنتور، تار، سه تار، تنبور، عود، ویولون و کمانچه و تنبک و نی. چون خودم جنوبی هستم ساز “نی انبان” را نه فقط مینوازم بلکه نوآوریهایی نیز رویش انجام دادهام که در ایران هم ثبت شده است.
-بسیار ممنون از آقایان که وقتتان را در اختیار کیهان لندن گذاشتید.