[دیدگاه]
کیهان آنلاین – ۱۳ بهمن ۹۳ – این روزها چالش زیادی بین کنگره و اوباما درگرفته که آتش آن مرتب تیزتر و تیزتر میشود. درست مثل دو کشتیگیر که روی تشک مشغول دست و پنجه نرم کردن هستند و تا کنون هیچ یک ازدیگری امتیازی نگرفته و حریف را به خاک ننشانده است.
در میانه گفتگوهای جمهوری اسلامی و ۱+۵ یا در حقیقت جمهوری اسلامی و آمریکا، کنگره تصمیم گرفته است که با وارد آوردن فشار بیشتری به جمهوری اسلامی، رسیدن به توافق را که تا کنون بیش از اندازه به طول کشیده است، فیصله داده و خیال دنیا و در راس آنها، آمریکا را ازاین بابت آسوده سازد.
حقیقت امر آنست که حوصله کنگره از ادامه این مذاکرات به تنگ آمده و تصمیم گرفته که کار را با تنگتر کردن حلقه تحریمها، یکسره سازد. اما اوباما متعقد است تا ریشه برآب است، امید ثمری هست! نباید تند رفت و طرف مقابل را به کلی ناامید ساخت. او معتقد است هنوز رسیدن به توافقی مسالمتآمیز، امکانپذیراست و به جای مذاکرات امیدوارکننده و نرم دیپلماتیک، نبایستی دست به “آخرالدواء الکی” زد که همانا گزینه جنگ است. جنگی که خانمانسوز خواهد بود و ولو با شکست جمهوری اسلامی و سرنگونی این رژیم، اما به هر حال لطمه خود را به اقتصاد لرزان بینالمللی وارد خواهد ساخت.
اوباما بارها به طور رسمی و غیررسمی اعلام کرده است که درشرایط فعلی، با آنکه هنوز مذاکرات به نقطه قابل توجه ورضایت بخشی نرسیده، اما ممکن نیست با تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران موافقت کند واگر سنا هم چنین پیشنهادی را بکند، او قطعا با استفاده از اختیارات خود، آن را وتو خواهدکرد. البته اگر کنگره با دوسوم آراء این تحریمها را تصویب کند، در آن صورت اوباما حق استفاده از وتو را از دست خواهد داد، اما به نظر نمیرسد تحریمهای جدید این مقدار از آرای مثبت را در کنگره به دست آورد. استدلال اوباما آنست که تصویب این تحریمها درچنین موقعیت حساسی، به احتمال زیاد به قطع مذاکرات یا دست کم به عدم موفقیت این مذاکرات منجر خواهد شد و چه بسا جمهوری اسلامی نیز مانند کره شمالی راه یاغیگری را پیش گرفته و اصولا از عضویت در سازمان بینالمللی انرژی اتمی خارج شود که البته در آن صورت این یک نوع اعلام صریح و آشکار جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح اتمی باید تلقی شود.
به نظر نمیرسد که سنا، با وجود تمام این تهدیدها، واقعا دست به لجبازی با رئیس جمهوری زده و بر خواسته خود بیش از اندازه اصرار ورزد، کما اینکه کنگره، بعدا نیز در خواسته خود تجدید نظر کرده و اعلام کرد اعتقاد دارد باید مدتی به این مذاکرات فرصت داد تا شاید کار به جای مطلوبی برسد و نیازی به تحریمهای شدیدتر نباشد، البته با تاکید به این نکته که کنگره تسلیم خواستههای اوباما نخواهد شد.
از سوی دیگر، در جمهوری اسلامی اکثریت علاقمندند که این مذاکرات به نحو مطلوبی به نتیجه رسیده و با برداشته شدن تحریمهای اقتصادی و ارزی، آثار مشقتبار آن که آشکارا روی زندگی مردم عادی اثرگذاشته است، از بین برود. اما البته در کنار این اکثریت، عدهای هم برای گرم کردن بازار و بیشتر به سبب چاپلوسی و تملق و جلب افکار توده ناآگاه، با تشکیل جلسات گوناگون و سخنرانیهای آتشین در این سو و آن سو، به ویژه در مجلس شورای اسلامی، تلاش دارند که خود را مخالف جدی این مذاکرات نشان دهند تا اگر وزنه به احتمال خیلی ضعیف به آن سو چرخید، در آن صورت خود را از حکومت طلبکار بدانند. این تمایل حتا در رهبری جمهوری اسلامی هم مشاهده میشود، کما اینکه سایت ایشان نیز درعین ترغیب محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی برای دست یافتن به توافقی آبرومندانه، اما اخیرا انتقاداتی را بر وی وارد ساخته است تا اگر مذاکرات به نتیجه مطلوب منتهی نشد، در آن صورت رهبری با استناد به این گونه اظهار نظرها در سایت خود، مدعی شود با آنکه وی از ابتدا با انجام و ادامه مذاکرات مخالفتی نداشته، اما همواره تاکید میکرده است که این مذاکرات چون با حسن نیت انجام نمیشود، قطعا به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
البته در نهان حتا گروه به ظاهر مخالف نیز میداند که کار مملکت با این وضع قسطی و قطرهچکانی ارز دریافتی به سامان نخواهد رسید. یکی ازکسانی که بیش از همه در تنور مخالفت با مذاکرات میدمد، حسین شریعتمداری مدیر کیهانِ تهران است که معلوم نیست اگر وضع درآمدهای مملکت به این صورت ادامه پیدا کند، از کجا باید بودجه سنگین موسسه غصبشده کیهان را که کاملا وابسته به خزانه حکومت است، تامین کند. امروزه حتا برای کودکان دبستانی نیز آشکار است که موسسه کیهان تهران با دهها هزار کارگر و کارمند و سازمانها و اشخاص وابسته و پیوسته حقوقبگیر، هرگز نمیتواند با اتکاء به فروش تک شماره و درآمد آگهی حتا برای یک ماه نیز روزنامه را بگرداند. ازهمین روی بود که من در یکی از مقالاتم خطاب به شریعتمداری نوشتم اگر شما در گفتههای خود صادق هستید، بفرمائید سیاست بستن کمربندهای سفت اقتصادی را از همین موسسه کیهان خودتان آغاز کنید تا بببینم باز هم دست به این گونه نوشتههای پوپولیستی و مردمفریب خواهید زد؟
در آن سو نیز مجلس اسلامی تبدیل شده است به محل اظهارات چاپلوسانه عدهای که دیروز برای تصرف سفارت انگلیس یقهدرانی میکردند و امروز خود را مخالف سرسخت بسته شدن قرارداد انرژی اتمی قلمداد میکنند و ای کاش این افراد واقعا به آنچه میگویند و مینویسند معتقد میبودند که اگرمعتقد گمراه باشی، به مراتب ارزندهتراست از بی اعتقاد سالوس و مردم فریب.
از سوی دیگر بدیهی است غرب و در راس آن آمریکا، به خوبی تشخیص دادهاند که اگر سایه تحریمهای اقتصادی بر روی مذاکرات بیفتد، قطعا این مذاکرات با شکست روبرو خواهد شد. از قرار جمهوری اسلامی هنوز به این نظریه محتوم نرسیده است که غرب ممکن نیست تن به اتمی شدن آن کشور بدهد و امیدواراست ضمن مذاکره با غرب در فاز “نرمش قهرمانانه” بتواند آنها را قانع کند که فعلا تحریمها رابرداشته و فرصتی به ایران بدهند که آنها نیز در این فرصت دست از پارهای خواستهای خود بردارند. اما غرب این را نیز به خوبی میداند به محض آنکه جمهوری اسلامی جان بگیرد، باز به فکرادامه اجرای افکار بلندپروازانه خود خواهد افتاد، به ویژه که اکنون علاوه بر خاک اصلی ایران، جمهوری اسلامی میتواند روی عراق، سوریه، جنوب لبنان، حتا غزه و سایر نقاط جهان هم حساب کرده بخشی از فعالیتهای زیرزمینی و مخفیانه خود را به آن سرزمینها انتقال دهد.
جمع بندی نهائی آنست که اکنون غرب چارهای ندارد جز همکاری و همراهی با جمهوری اسلامی و ادامه مذاکرات. به نظر میرسد غرب خود را آماده میکند که تن به یک توافق مسالمتآمیز بدهد که لطمه چندانی به غرور ملی جمهوری اسلامی نخورد. آیا این مستلزم آنست که غرب با اتمی شدن جمهوری اسلامی موافقت کند؟ این امر بعید به نظر میرسد. آنها میخواهند جمهوری اسلامی دست از برنامههای بلندپروازانه اتمی خود برداشته بسیاری از آنها را لغو سازد. جمهوری اسلامی نیز به این نتیجه رسیده است که ادامه شیوه فعلی به ضرر آن کشور و به نفع آمریکاست. به همین علت به نظر میرسد در آستانه سال نو ایرانی، طرفین به یک توافق نهائی برسند بدون آنکه غرب امتیاز قابل توجهی به جمهوری اسلامی بدهد زیرا جمهوری اسلامی هم به این نتیجه رسیده که هر اندازه مذاکرات ادامه یابد، برد با غرب و باخت با جمهوری اسلامی خواهد بود.