آزاده کریمی؛ علی اشتیاق- جشنواره برلین با نمایش فیلمهای «شوالیه فنجانها» و «دکمه مروارید» از قاره آمریکا میزبان آثاری با ویژگیهای آمریکای شمالی و جنوبی شد.
در چهارمین روز برلیناله فیلم جدید ترنس مالیک به نام «شوالیه فنجانها» به نمایش در آمد.
فیلم کاملا از شاخصههای آثار قبلی مالیک یعنی همان قوانین بی برهان برخوردار است. «شوالیه فنجانها» داستان زندگی مردی به اسم «ریک» را روایت میکند که در سیستم هالیوود به کار مشغول است و در عین حال مأیوس و سرخورده و ناتوان، گرفتار پوچی زندگی خویش است.
تماشاگر با فیلمی کاملا سنتشکن روبروست که گویا قصد کنار آمدن با سلایق عامهپسند را ندارد چرا که فیلم چنان تماشاگر را به دیوار ناشناختهها و نوآوریها میکوبد که برخی آن را تاب نمیآورند و سالن را ترک میکنند.
«شوالیه فنجانها» را میتوان در شمار آثار اخلاقی و شاعرانه گنجاند؛ فیلمی که موفقیت را از دریچه دیگری نگاه میکند و عشق، انسانیت، خانواده و هستی را در تقابل با معنی موفقیت به چالش میکشد.
فیلم مالیک سرشار از لوکیشنهای متنوع است، از برجهای سربه فلک کشیده، استخرهای لوکس، مهمانیهای بزرگ تا دشت و صحرا. پر از بازیگر و کاتهای سریع با ریتم تند که شاید بهتر باشد آن را مجموعهای از پلانهای به هم پیوسته دانست که فقط قصد دارند حس را به تماشاگر منتقل کنند و چندان به قصه و روایت اهمیتی نمیدهند. فیلم اگرچه به اپیزودهای مرگ، تولد، عشق، آسمان، فرشته و… تقسیم شده ولی همه آنها فاقد پیوستگی به معنای منطق روایی هستند.
«ریک» نقش اصلی فیلم مدام آرزو میکند تا خداوند به او انرژی و توان ادامه زندگی بدهد؛ از خودش میپرسد چه باید بکند؟ حسرت یک رابطه ثابت و پایدار را میخورد و برای یافتناش دست به دامان رقاصهای کلوبهای شبانه، مدلها و هنرپیشگان میشود.
تماشاگر برلیناله اما که قاعدتا تماشاگر حرفهای سینما محسوب میشود، و باید با فیلمهای نامتعارف نیز آشنا باشد، سالن نمایش را ترک میکند. صندلیهای خالی در طول نمایش فیلم زیاد و زیادتر میشوند و در پایان کمتر کسی فیلم را تشویق میکند. اما با این همه قطعا یک اتفاق در ذهن تماشاگر افتاده است: کارگردانها نباید همیشه طبق سلیقه و خواسته تماشاچی رفتار کنند!
فیلم «شوالیه فنجانها» مثل «درخت زندگی» از همین کارگردان، رازآلود و سرشار از ایهام است و با مضامین فلسفی گریبان تماشاگر را میگیرد. همان طور که برد پیت در «درخت زندگی» هیچ شباهتی به برد پیت فیلمهای هالیوود ندارد، کریستین بیل، ناتالی پُرتمن و کیت بلانشت «شوالیه فنجانها» نیز شباهتی با فیلمهای دیگرشان ندارند. چنان که کریستین بیل در نشست مطبوعاتی، تجربه بازی در این فیلم را رویایی و یک تجربه ویژه مینامد و ناتالی پُرتمن حضور کوتاهش را در این فیلم یک موهبت میخواند.
مستند «دکمه مروارید» ساخته پاتریسیو گوتسمان کارگردان شیلیایی دیگر فیلم امروز جشنواره برلین بود. این مستند را میتوان اثری در ستایش آب به مثابه یکی از چهار عنصر اصلی دانست. فیلم پیشینه اقیانوس را بر زمین روایت میکند و منابع آبی در مرزهای شیلی را میشکافد.
اما نکته بسیار جالبی که فیلم به آن میپردازد صدای طبیعت است. در فیلم، یک محقق بومی صدای روح آبها را با آوا میخواند تا تماشاگران را متوجه این واقعیت کند که آبها نیز صدا دارند.