نزدیک شدن انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دورخیز علی اکبر هاشمی رفسنجانی برای تصرف دوباره صندلی ریاست این مجلس، بعد از درگذشت آیتالله مهدوی کنی آخوندهای وابسته به اردوگاه علی خامنهای را نگران کرده است. اگر چه رهبر رژیم شخصاً رفسنجانی را از شرکت در این انتخابات برحذر نداشته است، اما تمایل قلبی او این است که آیت الله شاهرودی رئیس پیشین قوه قضائیه صاحب این مقام شود.
در انتخابات گذشته مجلس خبرگان وقتی رفسنجانی نامزد ریاست این مجلس نشد خامنهای به او گفت میدانستم شما این بار داوطلب ریاست خبرگان نیستید! خامنهای با این اظهار نظر خشنودی خود را از تصمیم رفسنجانی نشان داد. رفسنجانی تنها کسی است که برخلاف دیگر رؤسا و اعضای مجلس خبرگان رهبری همیشه به نوعی نشان داده است که نظارت بر عملکرد رهبر از وظایف مجلس خبرگان است. او چند سال پیش به خبرنگاران گفت، ما اخیراً در بررسیهای خود غفلت و اشتباهی از رهبر ندیدیم، اما حالا چند سال از آن مصاحبه گذشته خامنهای قویتر از گذشته و موقعیت رفسنجانی ضعیفتر از آن روزهاست. ضمن آنکه اخیراً چند تن از اعضای مجلس خبرگان از جمله علمالهدی امام جمعه مشهد این تصور را که وظیفه مجلس خبرگان نظارت بر رفتار و کردار رهبر است نادرست خواندهاند. آنها همانطور که از قانون اساسی تعبیرهای مندرآوردی خود را ارائه میدهند مانند زیر سوال بردن نظارت رئیس جمهوری بر قانون اساسی مدعی هستند که وظیفه مجلس خبرگان رهبری تنها پشتیبانی و حمایت از شخص رهبر و فراهم ساختن زمینه مناسب برای او به عنوان سرپرست جمهوری اسلامی است.
نارضایتی دیگر آیتاللههای بانفوذ از جمله جنتی دبیر شورای نگهبان، مصباح یزدی رهبر گروه پایداری، یزدی رئیس حوزه علمیه قم و رسائی نماینده مجلس گفتههای هاشمی رفسنجانی در مورد لزوم تغییر و تحول در سیستم انتخابات مجلس شورای اسلامی و تغییر روش غربال نامزدهاست.
به هر روی بعد از سال ۸۸ قوه قضائیه با اشاره خامنهای و اطرافیان او به سراغ فائزه و مهدی رفسنجانی رفت و هر دوی آنها را تحت تعقیب قرار داد. فائزه محاکمه و به ۶ ماه زندان محکوم شد اما مهدی را پدرش که هنوز رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد بود قبل از بازداشت به بهانه رسیدگی به امور شعبههای دانشگاه آزاد در خارج به اروپا فرستاد در حالی که دانشگاه آزاد در هیچ جای دنیا شعبه فعالی ندارد. مهدی در شهر آکسفورد ماند و ظاهراً دانشجوی فوق لیسانس شد ولی بعد از سه سال که آبها از آسیاب افتاد و پس از آنکه پدرش به دنبال گفتگو با لاریجانی رئیس قوه قضائیه و شخص خامنهای قول محاکمه منصفانه او را گرفت، به ایران بازگشت و بعد از چند روز استراحت خود را به زندان معرفی کرد. وی غیاباً به زندان محکوم شده بود. بسیاری از اصلاحطلبان اطمینان دارند که بازداشت و محاکمه اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی از جمله محاکمه طولانی و غیرعلنی مهدی هاشمی با اعمال نفوذ مخالفان پدرش بیارتباط نیست. رفسنجانی به دلیل نزدیکی با آیتالله خمینی در مورد آخوندهای حکومتی و مقامات و مسئولان نظامی و غیرنظامی رژیم اطلاعات دست اول فراوانی دارد که در هنگام ضرورت در واکنش به حملاتی که به او میشود با مراجعه به یادداشتها و حافظه خود و بازگو نمودن آنها دشمنانش را سر جایشان مینشاند. رفسنجانی ملایی دگم نیست و هیچ یک از فرزندان او برخلاف فرزندان بیشتر آخوندها درس حوزوی نخوانده و روحانی نشدهاند. او آدمی است به نسبت همکارانش باهوش و سیاستمدار و به همین دلیل بعد از مرگ خمینی توانست از تلههایی که مخالفان سرسختاش در اینجا و آنجا سر راهش گذاشتهاند جان سالم به در بَرَد. اکنون مدتی است که دادگاه مهدی هاشمی همچنان ادامه دارد. اتهام این خواهر و برادر این است که در رویدادهای سال ۸۸ با جنبش مردمی و مخالفان رژیم که تندروها آن را فتنه میخوانند همصدایی کردهاند. البته دلخوری دیگر مخالفان رفسنجانی از او این است که برای آن دسته از آخوندهایی که در سالهای پیش از انقلاب در کنار خمینی نبوده و فعالیت چشمگیر نداشتهاند، سهمی در حکومت قایل نیست و معمولاً از آنها انتقاد میکند و به آنها متلک میگوید که مصباح یزدی و جنتی شورای نگهبان از همان گروهاند. او چندی پیش به سپاه پاسداران هم که انتقادهایی نسبت به او دارد تلنگری زد و گفت: اشتباهات مکرر سردار صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران در جریان جنگ با عراق باعث شد تا صحبت از اعدام او از سوی آیتالله خمینی به میان آید. این جور خبرها را تنها رفسنجانی دارد و آنها را هم برای نخستین بار مطرح میکند. آشنایان به مسایل درونی رژیم جمهوری اسلامی اطمینان میدهند که گرفتاریهایی که معمولاً با همکاری رئیس قوه قضائیه و دادستان کل رژیم و دادستان تهران برای فرزندان رفسنجانی پیش میآید در واقع چنگ و دندان نشان دادن به خود اوست. در ماههای اخیر آخوندهای مخالف رفسنجانی برای سنگینتر شدن پرونده مهدی به خامنهای و قوه قضائیه فشار میآوردند تا ماجرای فعالیت های نفتی او و دریافت حق دلالی از شرکت نفتی استات اویل نروژ و همکاری با عباس یزدان پناه که گفته میشود از بستگان خانم رفسنجانی است، نیز در دادگاه مطرح شود و سرانجام به آرزوی خود رسیدند. اکنون مدتی است محاکمه مهدی پشت درهای بسته آغاز شده و وکلای وی سرگرم دفاع از او هستند. مهدی چند روز پیش در دادگاه دچار ناراحتی شد و محاکمه متوقف گردید. پزشک سه روز برای او مرخصی درخواست کرد و سپس محاکمه از سر گرفته شد.
تماس سردبیر خبر تلویزیون نروژ با کیهان لندن
لازم به یادآوری است که انتشار خبر مربوط به نقش مهدی هاشمی و عباس یزدان پناه که واسطه گری آنها برای امضای قرارداد شرکت نفتی دولتی استات اویل با شرکت نفت ایران که مهدی مدتی از مقامات آن بود، پیش از آنکه در دیگر رسانههای فارسی زبان جهان منتشر شود، از سوی سردبیر خبر و گوینده معروف تلویزیون نروژ در یک تماس تلفنی با کیهان لندن در میان گذاشته شد. این گوینده بعد از آگاهی از نقش عباس یزدان پناه واسطه سرشناس معاملات نفتی که شرکت او در یکی از جزایر آزاد از پرداخت مالیات به ثبت رسیده بود، و همکاریش با مهدی هاشمی به کیهان لندن گفت فردای روز این مکالمه تلفنی همراه خبرنگار دیگری از همکارانش به لندن میآید و از ما خواست در ساعت مقرر مقابل خانه یزدان پناه که آدرسش را در اختیار داشت در یک محله اعیان نشین در مرکز شهر لندن دیدار کنیم. این ملاقات انجام شد. البته خبرنگاران دیگری هم در آنجا حضور داشتند. اما آقای یزدان پناه (یزدی) که از حضور خبرنگاران در اطراف منزلش باخبر شده بود، آن روز از منزل بیرون نیامد. ولی در روزهای بعد خبرنگاران توانستند با او صحبت کنند و پاسخ وی به این سئوال که شما و مهدی هاشمی از مقامات سابق نفتی ایران و فرزند رئیس جمهوری پیشین، رئیس مجلس اسبق جمهوری اسلامی، میلیونها پوند حق دلالی از استات اویل نروژ گرفتهاید. درست است؟ یزدی پاسخ داد این شغل من است و چیزی برای پنهان کردن ندارم. رسانههای خارجی آن روزها به طور مفصل به این ماجرا پرداختند و در باره همکاری یزدانپناه و مهدی هاشمی و دریافت حق دلالی از استات اویل نوشتند. اما برای مدتها مطلقاً چیزی در این باره در رسانههای ایران ذکر نشد که طبیعتاً علت آن میتوانست نفوذ و قدرت هاشمی رفسنجانی در آن روزها و همکاری دیگر سران حکومت با او باشد. بعد از دو سال در مراسمی خبرنگاری از مهدی هاشمی پرسید شما شخصی به نام آقای یزدی را میشناسید که گفته میشود از بستگان شماست و در معاملات نفتی با یکدیگر کار میکنید؟ مهدی پاسخ داد فکر میکنم منظور شما آقای عباس یزدان پناه است. او را میشناسم اما در فعالیتهای نفتی وی مشارکت ندارم. درست موقعی که سر و صداهای مربوط به این ماجرا خوابیده بود، از گوشه و کنار شنیده شد عباس یزدانپناه ناپدید شده است. این خبر در ابتدا توجه چندانی جلب نکرد. اما بعد از یک سال که جستجوهای خانواده او به جایی نرسید و دولت امارات ادعا کرد که همچنان به دنبال کشف این ماجراست، همسر عباس یزدان پناه در دوبی در مصاحبهای گفت وکلای من سرگرم گفتگو با سازمان امنیت و پلیس و دادگستری امارات هستند تا از سرنوشت شوهرم اطلاعی بدست بیاورند. پس از آن بود که اعلام شد یزدانپناه در دوبی کشته شده است. پیش از این نیز سرهنگ بای احمدی از فعالان اپوزیسیون خارج از کشور ترور شده بود و همچنین جنازه پسر جوان محسن رضایی فرمانده پیشین سپاه پاسداران و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت که در سن ۲۲ سالگی به آمریکا پناهنده شده بود در اتاق هتل محل اقامتش در دوبی بدست آمد. حالا هم معلوم شد ناپدید شدن و قتل عباس یزدان پناه در همین شهر رخ داده است. یزدان پناه که با نام فامیل یزدی در لندن شناخته میشد به رستورانهای گران قیمت و کازینوهای معروف رفت و آمد داشت و گهگاه در جلسات و سخنرانیهای انجمن مدیران ایرانی مقیم بریتانیا حضور پیدا میکرد. مردی خوش لباس، خوش صحبت و اهل معاشرت بود. غلامرضا رجایی در باره سوابق و حوادث مربوط به عباس یزدان پناه مطلبی نوشته که نام برخی از مقامات سرشناس رژیم جمهوری اسلامی در آن به میان آورده است. عنوان این مطلب است: «هدف کدام هاشمی است»، «توکلی میداند چه کسی عباس یزدان پناه را کشته است»
رجایی مینویسد نکته قابل تأمل دیگر در بیان احمد توکلی این است که چنین موضوعی صد درصد امنیتی است: «عباس یزدانپناه یزدی در دوبی بهطرز مرموزی به قتل میرسد. مهدی هاشمی در دادگاه ـ (دقت کنید معلوم است توکلی میداند در دادگاه چه گذشته است!!) پس از پخش فیلم اعترافات یزدانپناه که در بازداشت قبلی ضبط شده بود با عصبانیت و اضطراب میگوید قتل یزدانپناه کار مافیایی است و اعترافات او را رد میکند…». احمد توکلی سعی میکند در بیانی ابهامآمیز علاوه بر گفتن نیمی از ماجرا؛ یعنی اقرار یزدانپناه علیه مهدی هاشمی در دوران بازجویی و نفی این اقرارات پس از آزادی از زندان، در پرده به شنونده و خواننده القا کند که یزدانپناه چون دربازجوییهای خود علیه مهدی هاشمی مطالبی را اقرار کرده لذا مستوجب مرگ بوده است. بنابراین مرگ وی غیرمستقیم متوجه مهدی هاشمی است. من در اینجا بهدلایل امنیتی قصد ورود به مسأله قتل یزدانپناه یزدی را ندارم اما تردیدی هم ندارم که احمد توکلی میداند وی چگونه و توسط چه کسانی به قتل رسیده است!
فیلم اظهارات عباس یزدانپناه که احمد توکلی به آن اشاره و استناد میکند برخلاف ضوابط حقوقی به عنوان دلیل در دادگاه منتشر شد و معلوم نیست احمد توکلی چگونه از محتوای این فیلم که مربوط به سال١٣٧١ است اطلاع دارد. عباس یزدانپناه پس از آزادی در نامهای به رهبری اعلام میکند در اثر فشار علیه مهدی هاشمی اظهاراتی داشته که به کلی بیاساس است. در نهایت وی از کشور خارج میشود و نکته مهم اینکه اقرارات او علیه مهدی هاشمی ١٠ سال قبل از پرونده استاتاویل است و ربطی به این پرونده که احمد توکلی گفته، ندارد.
جالب این است که عباس یزدانپناه از بستگان نزدیک یکی از معاونان وزارت نفت بود و در رابطه با فعالیتهای نفتی خود از او اطلاعات لازم را میگرفته است که این مطلب در گزارش وزارت اطلاعات هم آمده و احمد توکلی به آن هم اعتنایی نکرده و بهگونهای سخن گفته که شرکت وی مجری اطلاعات مهدی هاشمی بوده است!
احمد توکلی در بیانی دیگر از اعمال فشار بر دادگاه مهدی هاشمی و… سخن گفت. قطعا این حرف وی متوجه آیتالله هاشمی است. بهعنوان یکی از مرتبطان نزدیک آیتالله خبر دارم که ایشان هم به رهبری و هم به آقای لاریجانی، رئیس قوه قضاییه و هم به آقایان محسنی و رییسی و خلفی گفته اگر مهدی جرمی کرده بهتر است در این دنیا مجازات شود ولی اگر جرمی ندارد چرا باید خانوادهای که در انقلاب نقش داشته است بیخودی متهم شود و اطلاع دارم که وی در دیداری با رهبری تنها نکتهای که درباره محاکمه فرزندشان مهدی گفتهاند، این بوده که قوه قضاییه در دادگاهی صالح و به نحوی منصفانه به پرونده رسیدگی کند که البته بهتر آن بود قوهقضاییه به این پرونده در دادگاه کارکنان دولت یا کیفری استان و با حضور پنج قاضی رسیدگی میکرد چون دادگاه انقلاب آنگونه که بعضی وکلای خبره استدلال حقوقی کردهاند برای رسیدگی به این پرونده صالح نیست.
در شرایطی که قوه قضاییه تصمیم گرفته صرفا آنچه را قاضی دادگاه در خلال ٢۵ جلسه و پس از دفاعیات مهدی هاشمی و وکلای او به آن میرسد بدون رعایت هر ملاحظه و انتسابی مبنای رأی قرار دهد، این نطق کاملا سیاسی و بدون توجه به جزییات و واقعیات پرونده در پوشش عدالتخواهی و یکطرفه و آکنده از اشتباهات عامدانه معنای دیگری پیدا میکند و آن اینکه احمد توکلی و طیف همفکران وی میخواهند با یکتیر مثلا چند نشانه بزنند؛ یکی اینکه در آستانه انتخابات مجلس خبرگان نگران حضور آیتالله هاشمی در این انتخابات ـ و رأی غالب مردم شریف تهران به وی ـ هستند و از بازگشت او به مسند ریاست این مجلس هراس دارند! دیگر اینکه با رشوهگیر خواندن فرزند این شخصیت، موقعیت ایشان را نزد جامعه مخدوش کنند و نیز اینکه برای نجات از تبعات فضاحت خبری محکومیت رحیمی معاون سابق احمدینژاد که به اردوگاه آنان منتسب است، قرینهای پیداکنند و چه قرینهای بهتر از اینکه اعلام کنند مهدی هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از استاتاویل ۵/۲ میلیون دلار گرفته است؟