[دیدگاه] [ترجمه] [نیویورک تایمز]
کیهان آنلاین – ۹ اسفند ۹۳ – میتوان انتظار داشت که نتانیاهو در سخنرانی که قرار است در کنگرۀ آمریکا ایراد کند بخواهد که هر توافقی با ایران صورت بگیرد باید شامل منهدم ساختن امکانات این کشور برای تولید سلاح اتمی باشد نه آنکه تنها به آن اکتفا شود که ایران بمب اتمی نسازد. ولی چنین توافقی نه انجامپذیر است و نه برای تأمین امنیت آمریکا و دوستانش در خاورمیانه ضرورت دارد.
به نظر نتانیاهو از بین بردن توانایی هستهای ایران بدان معناست که غنیسازی اورانیوم متوقف شود زیرا این غنیسازی هم برای تولید سوخت اتمی لازم است وهم به کار تدارک بمب هستهای میخورد. حتی چنانچه به ایران اجازۀ مقدار کمی غنیسازی اورانیوم داده شود این کشور را در آستانۀ تولید بمب اتمی قرار خواهد داد.
البته محروم ساختن ایران از غنیسازی و پیاده کردن دستگاههای آن کمال مطلوب است ولی چنین توافقی قابل اجرا نیست.
زمامداران ایران مردم آن کشور را متقاعد ساختهاند که توقف غنیسازی، کشور را از حق مسلم خود که استفادۀ صلحآمیز از نیروی هستهای میباشد محروم میکند و این نوعی سرشکستگی است و بنا بر این مردم ایران آماده خواهند بود که تحریمها را تحمل کنند و دچار چنین سرشکستگی نشوند.
از طرف دیگر، از نظر اصولی زمانِ مجبور ساختن رژیم ایران به انهدام امکانات اتمی خود گذشته است. بعلاوه ایران به خوبی میداند چگونه سانتریفوژ تولید کرده و به کار اندازد.
خوشبختانه حتی اگر توافقی موفق به از بین بردن توانایی ایران برای غنیسازی اورانیوم به منظور تدارک سلاح اتمی نشود اما میتواند مانع اجرای آن تواناییها برای تولید سلاح اتمی گردد. این توافق میتواند از عهدشکنی زمامداران ایران در بی اعتنایی به تعهدات ناشی از توافق جلوگیری کند. برای نیل به این هدف، توجه به سه شرط ضروری است:
نخست آنکه با بازرسیهای بسیار دقیق و جدی ایران را متقاعد ساخت که هرگونه تخلفی از مفاد توافق چه در مراکز آشکار کنونی و یا مراکز محرمانۀ جدید به فوریت کشف خواهد شد. تأمین این نظر مستلزم آن است که در توافق، بازرسیهای ناگهانی و بدون تعیین وقت قبلی و فراتر از آنچه در سازمان بینالمللی انرژی اتمی پیشبینی شده، باشد و شامل دسترسی آزادانه به تأسیسات تولید سانتریفوژها، گزارش تفصیلی از تحویل وسایل مربوط به اتم و نحوۀ بازرسی نیز گردد.
دوم آنکه زمان لازم برای آنکه ایران بتواند مقدار اورانیوم مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی را فراهم کند، به نحو و اندازهای باشد که آمریکا و دیگران بتوانند به موقع از آن جلوگیری کنند. دولت آمریکا بر آن است که زمان لازم را از دو تا سه ماه کنونی به یک سال برساند تا فرصت کافی برای مذاکرات دیپلماتیک و اقدامات دیگر قبل از به کار بردن نیروهای نظامی موجود باشد.
نیل به مهلت یک ساله، بستگی به یک دسته اشکالات بههم پیوسته مانند تعداد و نوع سانتریفوژها و مقدار اورانیوم غنیشدهای دارد که ایران اجازۀ نگاهداری آن را در کشور داشته باشد.
گفته میشود که ایرانیان در نظر دارند مقدار اورانیوم غنی شدۀ خود را به روسیه حمل کنند. شش کشور طرف مذاکره میتوانند ترتیبی بدهند که مقدار اورانیوم باقیمانده در ایران با مهلت یک سالۀ مورد درخواست و نیاز، تناسب داشته باشد. ظاهراً در مذاکراتی که هفتۀ گذشته انجام گرفت طرفین در مورد مدت اعتبار توافق توفیق یافتهاند. این مد ت ۱۵ساله خواهد بود و در سالهای آخر آن، ایران اجازه خواهد یافت به تدریج بر فعالیتهای اتمی خود بیفزاید.
سوم آن که ضروری است زمامداران ایران متقاعد شوند که توافقشکنی مستلزم زمانی طولانی است و به زودی از طرف کارشناسان کشف خواهد شد و بعلاوه چنین اقدامی واکنش شدید بینالمللی را به دنبال خواهد داشت و مانع توفیق آنان در راهی خواهد شد که برگزیدهاند. برای نیل به هرگونه توافقی اوباما باید موافقت کشورهای متفق خود و همچنین کنگرۀ آمریکا را تأمین کند و یک راه حل جایگزین به آنها ارائه دهد. این راه حل باید شامل اقدامات اقتصادی و نظامی و به نحوی باشد که ایران را از هرگونه عهدشکنی برحذر دارد.
یک راه حل جایگزین هم آن است که چنان تحریمهای شدیدی به نظام ایران تحمیل شود که زمامدارانش را مجبور به قبول توافقی کند که از آن سرپیچی میکنند. ولی مشکل است بتوان کشورهایی را که تا کنون به تحریمهای موجود تن دادهاند وادار به قبول تحریمهای اضافی کرد مضافاً به اینکه ایران میتواند ادعا کند که مسئول شکست مذاکرات نیست. حتی اگر دیگر کشورها حاضر به تحمیل تحریمهای شدید اضافی شوند معلوم نیست که چنین اقدامی نرمش بیشتر سران ایران را به دنبال داشته باشد کما اینکه آنها تاکنون تحریمهای موجود را تحمل کردهاند.
راه حل دیگر، توسل به زور است. یک حملۀ نظامی ممکن است فعالیت اتمی ایران را متوقف سازد ولی احتمالا این توقف، موقتی است و بعلاوه اقدام نظامی موجب آن خواهد شد که ایران به سرعت به دنبال سلاح هستهای برود. به نظر مقامات اطلاعاتی آمریکا، تا کنون چنین اقدامی از طرف ایران به عمل نیامده است. بعلاوه توسل به زور مانع بازرسی کارشناسان سازمان انرژی اتمی از فعالیتهای هستهای ایران خواهد شد که در حال حاضر مهمترین عامل نظارت بر فعالیتهای ایران به شمار میرود. تازه توسل به زور مستلزم همکاری بینالمللی برای نظارت بر توقف فعالیتهای ایران خواهد بود که شاید تحقق آن آسان نباشد.
اشخاصی مانند نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل، که با هر توافقی جز با شرایطی که قابل اجرا نیست موافقت ندارند نباید به این دل خوش کنند که اجرای نظرات آنان نتیجۀ مورد انتظارشان را به دنبال خواهد داشت. آنان باید با چشم باز این راه حلهای جایگزین را با توافقی که حصول آن امکانپذیر است مقایسه کنند. البته اگر ایران آمادۀ قبول یک توافق عاقلانه نباشد آمریکا راه دیگری جز توسل به راهحلهای غیر دیپلماتیک نخواهد داشت ولی قبل از توسل به چنان اقدامی، آمریکا باید هرگونه تلاشی را برای نیل به یک توافق قابل قبول به عمل آورد تا در عین آنکه امکانات رژیم ایران را برای تولید سلاح هستهای از بین نبرد، موجب آن شود که خود آن کشور از توسل به چنین اقدامی احتراز کند.
*رابرت آینهورن عضو ارشد موسسئه بروکینگز از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ عضو هیئت مذاکرهکننده هستهاى آمریکا بود.