آزاده کریمی؛ علی اشتیاق- در محل یک استخر قدیمی در دل منطقه ودینگ برلین که یکی از گالریهای آوانگارد شهر به شمار میرود، چهار هنرمند جوان ایرانی آثارشان را با عنوان «آرزو، رویا، امید» به نمایش همگانی گذاشتند.
«آدل یونسی»، «رومیسا سکاکی»، «زهرا شفیعی» و «علی اسماعیل لو» با حمایت پایگاه اینترنتی هنرمندان جوان ایران (YPA) آثار خود را برای اولین بار در نمایشگاه «Stadtbad» در برابر دید عموم قرار داده اند. گروه YPAبا الهام از گروه هنرمندان جوان بریتانیا (YBA) تشکیل شده و از طریق اینترنت در تلاش است تا هنرمندان جوان ایرانی را به دنیا معرفی کند.
«مهسا» مدیریت این پایگاه اینترنتی را به عهده دارد؛ او درباره نسل جدید هنرمندان ایران میگوید: این نسل بینش و نگاهی جهانی دارد و نه تنها فراتر از ایران بلکه فراتر از سبکهای رایج جهان پیش میرود. آنها دلشان میخواهد جزوی از جامعه جهانی باشند و سعی میکنند از طریق اینترنت به آن دست پیدا کنند.
مهسا میافزاید: اگر کار هنرمندان جوان ایران را بررسی کنید به این نتیجه میرسید که آنها لزوما بومی نمینگرند و درونگرایی ندارند. این هنرمندان به روش کلاسیک آموزش دیدهاند و سواد هنری دارند ولی در آثارشان به موضوعات روز جهان میپردازند.
مهسا معتقد است: این جوانها رگ و ریشهشان را فراموش نکردهاند، بلکه فعالیتشان را وسیع و بینالمللی کردهاند. این باعث میشود تا با آدمهای بیشتری ارتباط برقرار کنند، چون در زندگی امروزی باید جهانی فکر کرد.
مهسا که شغل اصلی اش وکالت است، حضور هنر ایران در عرصه جهانی را محدود به حراجهای هنری و عرضه اقتصادی میداند: هنر ما در دنیا شناخته شده است ولی منحصر به بخشهای اقتصادی است. هنر معاصر ما کمتر به موزهها، نمایشگاهها و رسانههای جهان راه پیدا کرده و آن طور که باید و شاید شناخته شده نیست. جهان وقتی از هنر معاصر ایران حرف میزند، به اساتید این جوانان معطوف میشود. کسانی که سن بیشتری دارند، درونگرا هستند و موضوعات مهم ایران مثل انقلاب و جنگ را دیدهاند ولی این جوانان نه جنگ را دیدهاند و نه در انقلاب شرکت کردهاند و از چیزهای دیگر الهام میگیرند.
او خود نیز که یک مدیرهنری جوان است، درباره برگزاری این نمایشگاه در برلین میگوید: برلین آدمهای فرهنگی و فرهنگدوست زیاد دارد. ما صرفا برای فروش آثار به اینجا نیامدهایم، بلکه به دنبال این هستیم تا توسط جامعه هنردوست فهمیده شویم. ذوق کشف تازهها، به وضوح در شهر برلین دیده میشود.
این نمایشگاه اگر چه بدون حضور آفرینندگان تابلوهایش برگزار شد ولی با استقبال گرم هنردوستان برلین مواجه شد و تعداد زیادی از این تابلوها به فروش رسید.
تابلوهای نقاشان جوان ایرانی فضاهایی پر از وهم، خیال، ترس، سقوط و شادی را با بیننده به اشتراک میگذارند، آن هم در یک گالری «آنارشیست» که پیش فرض شما را از گالریهای شیک و فاخر در هم میشکند.
این هنرمندان دهه شصتی ایران، زیر عنوان «آرزو، رویا، امید» با مهارت بسیار در سبکهای نقاشی مدرن و روز دنیا، شناسنامهای منحصر به فرد ارائه دادهاند.
نقاشیهای «رومیسا سکاکی» تصویر انسان در میان جمع است که سعی دارد با استفاده از برخی نمادها چون پرچم ایران و برج میلاد به آن رنگ بومی ببخشد. این آثار «تهران شهر مرموز» نام دارند و با رنگ روغن روی بوم کار شدهاند.
تابلوهای «تهران شهر مرموز» اگر چه از رنگهای فلورسنتی فانتزی بهره بردهاند ولی نه تنها دنیایی کودکانه و پرشور را به نمایش نمیکشند، بلکه تند، مرموز و پرخطر هستند.
تماشاگر با وجود تعدد و تحرک کاراکترهای موجود در تابلوها، تنهایی آدمها، بی ثباتی و خشونتی پنهان را در آنها لمس میکند. آدمهای این تابلوها حتی در چهاردیواری خانه هم بیمناک و هراسان، منتظر اتفاق یا تنشی نامعلوم به نظر میرسند.
این آثار تصویرگر هجوم آدمها به محلی به نام خانه است که اگر چه امن به نظر میرسد ولی فاقد سقف و حصار برای یک زندگی شخصی است؛ پناهگاهی که همچنان زیر سیطره خیابان است.
بخش دیگری از این نمایشگاه به آثار فیگوراتیو «زهرا شفیعی» اختصاص دارد. این آثار با آلکریک و روی کاغذ و رنگ روغن روی بوم کشیده شدهاند. آنچه تابلوهای زهرا را از دیگر نقاشیهای «آرزو، رویا، امید» متمایز میکند، انتزاع و عظمت باشکوه فضاهای خالی است.
در سه تابلوی «کنجکاوی حوا»، «آرزوی آدم» و «باغ کوچک زرد»، آدمها درون کارتن مقوایی قرار دارند و قاب آنها فاقد پسزمینه، جزئیات و نشانگر تسلط دنیای کارتن بر آنهاست.
اطلاق نام آدم و حوا به این مرد و زن نگرشی تازه به داستان آدم و حوا میبخشد، نگرشی که از نگاهی مدرن میآید. آدم داخل یک کارتن نه عریان بلکه با یک شورت مردانه امروزی و دمپایی به نمایش گذاشته شده و حوا یک زن امروزی و حتی یک مادر تصویر شده که مغموم و بلاتکلیف به نظر میرسد. عناصر دیگری چون سیب و تخم مرغ عاری از طراوت، نشاط و تازگی هستند.
تابلوهای زهرا، سرد، بی احساس و خالی از زندگی به نظر میرسند و حتی کودک معصوم تابلوی «باغ کوچک زرد» با گلهایی کاشته شده در دل زمینی مصنوعی احاطه شده است.
اما مجموعه دوازده تابلویی «به جشن زندگی خوش آمدید» همین هنرمند، قصه برخورد انسانها با جعبههای کادویی تزئین شده است. در این تابلوها که ابعادی کوچکتر از باقی نقاشیهای این نمایشگاه دارند، شادی، امید، مهر و شوق به زندگی دیده میشود.
«عادل یونسی» با دو تابلوی سبک رئالیسم جادویی در این نمایشگاه شرکت کرده است. تابلوهای او پر کاراکتر، با جزئیات بسیار، سرشار از رنگ، حرکت و فرم هستند و مفاهیمی فراواقعی را القا میکنند.
یکی از تابلوهای عادل یونسی، مراسم شام آخر مسیح را در دل یک سیرک آورده، در این تابلو حواریون، بهتزده مسیح را نگاه میکنند ولی انگار مسیح خیره به بازی دلقکهای سیرک است.
نمایش رنگهای تند و هیجانبرانگیز یک سیرک، در کنار تقدس همیشگی تصاویر مربوط به مسیح، طنزآمیز هستند. هر چند حیوانات این تابلو تداعیکننده روایت کشتی نوح هم میتوانند باشند. تابلوی دیگر این نقاش جوان یک جشن عروسی را پیش از هجوم یک سیلاب نشان میدهد؛ تابلویی حاوی یک هشدار: در آستانه خطر.
و اما تابلوهای «علی اسماعیل لو» با نامهای ۹ ماه عظمت»، «برای همیشه زندگی»، «پنج دقیقه به سلطنت» و «هفت روز سادگی» کاملا سورئال هستند و موتیفهای تکرار شونده تاج، نخ، پریز برق، عدسیهای تک چشمی و چرخ دنده در آنها مکرر میشوند. این نقاشیها آدمهایی دربند، وامانده و مسخ شده را القا میکنند که چون ماشینهای کوکی زیر سلطه دیگران هستند.