شد که به مردم وعده داد به غربیان نزدیکتر شود و ابراز امیدواری کرد که در زمینۀ انرژی هستهای نیز به نوعی توافق برسد. ولی قدرت او محدود است. محافظهکاران و هستۀ مرکزی ناسازگار نظام مراقب او هستند. آیا با وجود همه اینها دست یافتن به یک توافق اتمی مقدور است؟
این مقاله اشاره به گروهی جوان دانشجو میکند که به قله توچال صعود کردهاند. موزیک گوش میکنند و به ساندویچ خود گاز میزنند. دختران کلاه مخصوص به سر و پسران نوعی بادگیر به تن دارند. ناگهان سر و کلۀ گروهی بسیجی پیدا میشود.
ایرانیان بر این باور نیستند که رژیم ولایت فقیه از درون دگرگون شود. اصلاحطلبان گاهی بر سر کار آمدند ولی هرگز نتوانستند به حریم ولایت دستاندازی کنند. یکی از دخترانی که حاضر شد با گزارشگر نوول ابزرواتور گفتگو کند با اطمینان می گوید که اگر مذاکرات اتمی به توافقی نینجامد و تحریمها برداشته نشود وی بدون تأمل و تردید کشور را ترک خواهد کرد.
حمیده یک دختر ۲۴ ساله که رشتۀ مدیریت را در دانشگاه تهران به پایان میرساند نیز میگوید: ما امیدوار بودیم با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۳ کابوس سالهای احمدینژاد که تمام کشورهای غربی را دشمن ایران کرد، به پایان برسد و دوران وحشتانگیز عملیات وحشیانۀ رژیم علیه آنان که به انتخاب دوبارۀ احمدینژاد معترض بودند فراموش شود ولی متأسفانه امروز میبینیم که مهدی کروبی و میرحسین موسوی نزدیک به ۵ سال بعد هنوز در حبس خانگی به سر میبرند.
حمیده ادامه میدهد، تا کنون مواردی پیش آمده که اصلاحطلبان بهجای محافظهکاران به قدرت برسند ولی هرگز موفق به ایجاد کوچکترین تغییری در ساختار رژیم نشدهاند. البته ما با حق غیرقابل مرور زمان ایران بر استفادۀ صلحآمیز از انرژی اتمی موافقیم ولی باید کاری کرد که بتوانیم از این سه گوشۀ دیوار که قرار گرفتهایم آزاد شویم.
سعید لیلاز اقتصاددان صاحب نفوذی که پس از حوادث سال ۲۰۰۹ چندین ماه در زندان به سر برد در سرمقالهای برای یک مجلۀ وابسته به گروه «کارگزاران» نزدیک به رفسنجانی، که عکسی از روحانی را منتشر کرده که در محاصره چندین احمدینژاد قرار دارد، یادآور میشود که در سال جاری «عواید ما از نفت به نصف تقلیل پیدا کرده و حقوق کارمندان ۲۳ درصد کم شده است. سال گذشته روحانی با استقرار مجدد سیستم بهداشت که در دوران احمدینژاد رو به خرابی رفته بود توانست اندکی از این کمبود را جبران کند ولی امسال دیگر قادر به انجام آن نیست. بنابراین توافق دربارۀ مسئلۀ هستهای و حذف تحریمها برای جلوگیری از خفقان اقتصاد کشور، اهمیت حیاتی دارد. درصورتی که توافق صورت نگیرد دولت مجبور خواهد شد تمام درها را به روی خود ببندد و کرۀ شمالی دیگری شود.
در نزدیکی محل دفتر لیلاز، دفتر کرباسچی شهردار پیشین تهران قرار دارد. وی با خوشبینی حیرتانگیزی معتقد است که محافظهکاران در اقدامات خود برای جلوگیری از حصول توافق، توفیقی نخواهند یافت و خامنهای گرچه نسبت به توافق نظراتی دارد ولی اجازه نخواهد داد که محافظهکاران مانع دست یافتن به توافق شوند.
آنچه اما در این برداشت عجیب به نظر میرسد، عقبنشینی گروههای اصلاحطلب در برابر محافظهکاران در تمام شئون مملکت است. برای نمونه، باوجود اجازۀ رسمی عزیمت ما به شهر مذهبی قم، به دفعات متعدد مجبور به ارائۀ این اجازهنامه و بازپرسی شدیم. و یا نمونه دیگر، زندانی کردن جیسون رضائیان خبرنگار آمریکایی ایرانیتبار روزنامۀ واشنگتنپست است که گفته میشود به روحانی نزدیک است ولی مدت هفت ماه است که بدون تفهیم اتهام در زندان به سر میبرد و روحانی موفق به آزادی او نشده است.
اطرافیان رهبر تمام قدرتهای کشور را در دست دارند. سپاه پاسداران، قوۀ قضائیه و قوۀ مقننه در اختیار اوست. این گروه بر این عقیدهاند که این مذاکرات با غربیان هرگز به نتیجه نخواهد رسید و هدف واقعی جامعۀ بینالمللی ادامۀ تحریمها علیه ایران است زیرا از قدرت جمهوری اسلامی و امکان نفوذ و ترویج پیام اسلام به سایر نقاط جهان که از مدتها پیش شروع شده و هم اکنون در عراق، سوریه، لبنان و یمن حاکم است در وحشت هستند.
لاله اسکندری یکی از معدود زنان نمایندۀ مجلس شورای اسلامی است. در کنفرانس «مدیران زن مؤسسات اقتصادی» وی طی نطقی ضمن اشاره به این نکته که رشتۀ تحریمها سر دراز دارد به بانوان ایرانی توصیه کرد که برای مقاومت در برابر تحریمها به صرفهجویی عادت کنند. بانوان مدیر در رشتهای اقتصادی نیز باید بدانند که راه حل مقابله با تحریم در شرق است و چین و روسیه مشکلگشای ما در مقابل تحریمها خواهند بود.
دربارۀ مذاکرات، یکی از نزدیکان رهبر اظهار عقیده میکند که به غربیان اعتماد ندارند. در عین حال هر توافقی انجام گیرد باید به تصویب مجلس برسد و اگر منافع ایران را تأمین نکند ایران بلافاصله غنیسازی را از سر خواهد گرفت.
مسئلۀ جانشینی رهبر که به سختی بیمار است مهمترین مسئلۀ روز ایران را تشکیل میدهد. به نوشته نوول ابزرواتور، در حال حاضر تنها حسن روحانی رئیس جمهوری کنونی است که صلاحیت جانشینی رهبر را دارد. برخی از مقامات بلندپایۀ رژیم و بخشی از سپاه پاسداران حاضر به پشتیبانی از جانشینی روحانی هستند مشروط بر آنکه منافع آنان حفظ شود. در این صورت ممکن است روحانی سر و صورت قابل قبولتری در اصل ولایت فقیه اعمال کند و در مناسبات بین دین و دولت تعادل بیشتری به وجود آورد.
مشکلی که اکنون برای رهبر وجود دارد این است که آیا لازم است با قبول شرایط توافق، رمقی به اقتصاد ایران بدهد و خطر احتمالی اقتدار بیشتر حسن روحانی را بپذیرد و از همه مهمتر با «شیطان بزرگ» از در دوستی درآید؟