جمهوری اسلامی ایران ازآغاز روی کارآمدن د رایران همه گونه اذیت و آزار را نسبت به مردم و از همه بیشترنسبت به باورمندان بهائی به کار بست. رهبرانشان را به زندان انداخت، آرامگاههایشان را ویران کرد و جوانان بهائی را از تحصیل در مدرسه و دانشگاه باز داشت.
کینه دینمداران نسبت به بهائیان سابقه دیرینه دارد. پیش از استقرار رژیم دینی، نیز فلسفی، واعظ معروف، بارها هنگام سخنرانی درمسجد مجد به بهائیان حمله کرد تا آنجا که سپهبد تیمور بختیار رئیس اداره سازمان اطلاعات و امنیت «حضیرهالقدس» بهائیان واقع در چهارراه کالج را از ناحیه فوقانی ویران کرد و به متعصبان مذهبی به پاس این اقدام نقل و سکههای یک ریالی داد!
اکنون که اذیت و آزار بهائیان باز از سرگرفته شده است به ویژه برای آنکه جوانان بهائی از تحصیل باز نمانند، بهائیان در آمریکا دست به کار شدند و دانشگاه اینترنتی برای بهاییان به راه انداختند و جمعی از استادان دانشگاه، کار تدریس جوانان بهائی را به عهده گرفتند.
این دانشگاه در جوامع علمی به نام »بی ای اچ ای» معروف است .
گزارشگر کیهان لندن با یکی از استادان این دانشگاه، خانم دکتر طاهره برجیس (میثاقی) در مورد چگونگی تاسیس دانشگاه اینترنتی بهائیان گفتگوکرده است.
خانم برجیس میگوید: قضیه بر میگردد به سال ١٩٧٩ که حکومت اسلامی ایران شکل گرفت و به قدرت رسید. و از همان ابتدا مقامات جمهوری اسلامی به دلیل تحجر و تعصب و جهل، جامعه بهائی را که بزرگترین اقلیت مذهبی در ایران است زیر فشار و تبعیض و سرکوب قرار دادند و حقوق آنها را پایمال کردند. این حکومت از همان آغاز کار مشکلات زیادی در ابعاد مختلف برای این جامعه ایجاد کرد ولی بزرگترین ضربهای که حکومت تصور میکرد برای جامعه بهائی ایران ایجاد خواهد کرد، این بود که از ورود جوانان بهائی به دانشگاهها ممانعت به عمل آورد به این امید که فرهنگ این جامعه را عقب نگه دارد و اجازه ندهد جوانان بهائی در هیچ رشته تحصیلی کسب معلومات کنند. آنها حتی همه جوانان بهائی را که در دانشگاهها مشغول به تحصیل بودند، اخراج کردند.
این بی عدالتیها فقط مخصوص جوانان بهائی نبود بلکه تمام افرادی که دگراندیش بودند و طرز فکرشان با جمهوری اسلامی همخوانی نداشت مشمول این ظلم و بیدادگری و ستمگری شدند. از این گروه میشود به وکلا، روزنامهنگاران، هنرمندان، برخی از کارگردانان سینما، دراویش گنابادی و کُردها اشاره کرد .
روشن است که هیچ کس نمیتواند انسان دیگری را از حقی که در راه کسب علم و دانش دارد محروم کند بخصوص در قرنی که زندگی میکنیم و علوم وتکنولوژی با شتاب در حال پیشرفت و حرکت است. کسب معلومات حق هر کسی است چون افکار را رشد میدهد، شخصیت را متعالی میکند و در مجامع علمی اعتبار شخص را تامین مینماید .
حکومت اسلامی در ایران با اجرای حکم ممانعت از تحصیل جوانان بهائی به عمل خشونتباری دست زد که این عمل بر خلاف منشور بینالمللی حقوق بشر و حتی قانون اساسی خود ایران است .
خانم دکتر برجیس ادامه میدهد: در این شرایط سخت، تظلمخواهی و اعتراض گسترده جامعه بهائی از مقامات حکومتی کوچکترین تغییری در رفتار آنها ایجاد نکرد و بی عدالتی همچنان پایدار است و به این همه اعتراض اعتنایی نشد.
در این مرحله بود که بنا به توصیه مرکز جهانی بهائی یا بیت العدل اعظم، جامعه بهائی در سراسر ایران برای پیشرفت و رشد جوانان خود اقدام کرد. همگی عزم خود را جزم کردیم، با هم همداستان شدیم و تصمیم گرفتیم تا حق پایمال شده را باز پس بگیریم و این معضل بزرگ را حل کنیم. بنا بر این به کمک افراد تحصیلکرده جامعه و همینطور به مدد استادان بهائی که به دلیل اعتقادشان به دیانت بهائی از دانشگاهها اخراج شده بودند یک دانشگاه بهائی تاسیس کردیم.
ما چنان سخت تلاش کردیم و کار را پیش بردیم که هیچ کس نمیتوانست ما را متوقف کند. اگرچه جمهوری اسلامی ایران این دانشگاه را قبول نداشت و ما نمیتوانستیم بعد از خاتمه تحصیلات به جوانان مدرک تحصیلی اعطا کنیم ولی اعتقاد داشتیم که جوانان باید درمسیر علم، رشد و پیشرفت کنند. آنها باید بتوانند در مجامع علمی حضورپیدا کنند.
خانم طاهره برجیس به این پرسش که چگونه این وظیفه بزرگ را پیش بردند پاسخ میدهد: ما با تاسیس «بی ای اچ ای» وارد مبارزه شدیم. ما به هیچ وجه با حکومت مقابله به مثل نکردیم چون در زمان نارساییها و تنگناها مثل جنگ، معمولا مردم مقابله میکنند که فرآیندش جز تخریب زندگی خود آنها نیست. ولی دانشگاه بهائی نشان داد که حق را میتوان گرفت ولی درعین حال خشونت هم نکرد و حتی سازندگی کرد .
بزرگترین ویژگی تشکیل «بی ای اچ ای» این است که با مبارزه سازنده کار خود را آغاز کرد.
اولین قدم این بود که گروهی انتخاب شدند و به همه جای ایران سفرکردند و با جوانان و خانوادههای آنان در مورد تاسیس موسسه علمی بهائی و چگونگی کار آن صحبت کردند.
دومین قدم این بود که گروههای مختلفی مسئول شدند که در مورد جدول درسی دانشجویان، در مورد رشتههای مختلف دانشگاهی مطالعات عمیق انجام دهند و با مقایسه رشتهها با یکدیگر بهترین آنها را برای تدریس به دانشجویان معرفی کنند .
سومین قدم این بود که تمام افراد تحصیلکرده جامعه دعوت به همکاری شدند. آنها به اقتضای تحصیلاتشان، در گروههای مختلف برای تدریس به دانشجویان قرار گرفتند. این گروه همگی دعوت را پذیرفتند، همه وارد این دایره شدند، پیر و جوان هم نداشت و سن و سال هم مطرح نبود چون همگی عقیده داشتند که به کمک یکدیگر باید این بار گران را به دوش کشید و آن را حرکت داد. همگی آنها به طور داوطلب کار تدریس را آغاز کردند.
کار عظیمی شروع شد آن هم با دست خالی، نبودن امکانات کافی و نداشتن حامی.
خانم برجیس درباره ویژگیهای این دانشگاه میگوید: سه ویژگی مهم را میتوانم نام ببرم.
اول اینکه استادان آن داوطلبانه و افتخاری کار میکنند و حقوق دریافت نمیکنند . دوم اینکه دانشجو به خاطر گرفتن مدرک تحصیلی درس نمیخواند بلکه افزایش معلومات در حیطه علاقهاش برایش مهم است و دانشجویان معتقدند که با تحمل این محرومیت، استقامت و فداکاری را تجربه میکنند و بالاخره ویژگی سوم این که تمام افراد جامعه بهائی در تشکیل این دانشگاه نقش دارند.
در مورد شرایط پذیرش داوطلب خانم دکترطاهره برجیس توضیح میدهد:
برای پذیرش دانشجو کنکور گذاشتیم و هنوز ادامه دارد تا جوانان را نسبت به رشته تحصیلیشان دستهبندی کنیم. این دانشگاه محل و جایگاه خاصی ندارد و به همین دلیل کنکور مربوطه در منزل بهاییان تشکیل میشود و علاوه بر آن تمام کلاسهای درس هم در منازل بهائیان، مثل اتاق نشیمن، هال و اتاق پذیرایی تشکیل میشود. این کلاسها طی یک زمان مشخص و با برنامهریزی انجام میگرفت که دانشجویان را از شهرستانها به تهران فرا میخواندیم و همه آنها با اشتیاق فراوان به تهران سفر میکردند .
ما برای دانشجویان آزمایشگاههای فیزیک و شیمی تشکیل داده بودیم که آنها هم در زیر زمین و آشپزخانه منزل یکی از بهاییان قرار داشت. امتحانات درسی با نهایت دقت انجام میشد و میشود.
همین طور که کار پیش میرفت، متوجه شدیم که سیستمی لازم است که دانشجو و استاد را به یکدیگر ارتباط دهد چون تکالیفی که استادان برای دانشجویان در مورد هر رشته درسی تهیه کرده بودند، باید به دست دانشجو میرسید و بعد به استاد برمیگشت که آنها را تصحیح کند. سیستم اخیر که میتوان آن را دبیرخانه نامید، کارهای دیگری نظیر تعیین زمان امتحانات دانشجویان، محل برگزاری امتحانات و اسکان دانشجویان را هم به عهده دا شت. بنا بر این گروهی هم در این قسمت مشغول به کار شدند. در این گروه جوانی کار میکرد که وظیفه او رد و بدل کردن تکلیف میان استاد و دانشجو بود. کار او تعطیلی نداشت و در سرما و گرما در خیابانهای شلوغ تهران با موتور تردد میکرد. چندین بار موتورش را دزدیدند ولی او باز هم از پا ننشست و همچنان فعال بود .
موسسه «بی ای اچ ای» در سال ١٩٨٧ کارش را آغاز کرد و همچنان به کارش ادامه میدهد . متاسفانه چندین بار ماموران حکومت محلهایی را که آزمایشگاهها در آنجا بودند و یا وسایل کامپیوتری را گذاشته بودیم ردیابی کردند و طبق نقشه از پیش تعیین شده همه آنها را تخریب کردند و تمام اسناد علمی مربوط به موسسه را پاره کرده و چند تن از استادان را هم دستگیر کردند یعنی همه تلاشهای ما دوباره صفر شد. ولی همه ما مجددا روی پای خود ایستادیم و موسسه را دوباره شکل دادیم. به دلیل همین حملهها تصمیم گرفتیم که سیستم دانشگاهی را آنلاین کنیم تا دسترسی به اسناد علمی و تخریب آنها ممکن نباشد. در اینجا دپارتمان کامپیوتر وارد عمل شد و با تلاش مستمر آنها تمام کورسهای دانشگاه آنلاین شد.
دانشگاه بهائی ابتدا با چند رشته عمومی کار خود را آغاز کرد. ولی با پیشرفت مستمری که داشت تعداد رشتههای درسی افزایش پیدا کرد و در حال حاضر در ١٧ رشته یا دپارتمان مختلف فعال است.
خانم برجیس درباره کیفیت علمی این دانشگاه میگوید: وقتی سیستم آنلاین شد فرصتی پیش آمد که بتوانیم با استادان خارج از ایران ارتباط بر قرار کنیم. در حال حاضر تعداد زیادی از آنها با این موسسه علمی همکاری دارند .
دانشجویان در هر رشته تحصیلی که فارغالتحصیل میشوند، ملزماند در مورد مطلبی که تحقیق کردهاند رساله یا تز بنویسند و آن را به موسسه ارائه دهند. جلسات دفاع از تز هر کدام از آنها بسیار پر بار است .
بعضی از استادان موسسه علمی بهائی، دوستان خود را که هر کدام در دانشگاههای مختلف تهران به تدریس اشتغال دارند، به این جلسات دعوت میکنند تا نظر آنها را در مورد جلسات دفاع از تزهای «بی ای اچ ای» بدانند. آنها معتقد هستند که کار این دانشجویان با کار دانشجویان خودشان برابری میکند حتی بعضی از آنها اظهار داشتند که برخی رسالههای مربوط به دانشجویان دانشگاه بهایی از درجه علمی بالاتری برخوردار است.
تعدادی از فارغ التحصیلان «بی ای اچ ای» به کمک و راهنمایی همین موسسه راهی ممالک خارج از کشور شدند تا در آنجا ادامه تحصیل دهند. اگرچه آنها هیچ مدرک معتبری نداشتند ولی با ارائه ریزنمراتشان، به وسیله دانشگاه مربوطه ارزشیابی شده و همگی آنها در حد لیسانس پذیرفته شدند.
ابتدا ریزنمرات آنها در دانشگاههای کانادا مورد قبول واقع شد ولی به تدریج که مراکز علمی مختلف بیشتر با کار و علم فارغالتحصیلان این موسسه آشنا شدند، تعداد دانشگاههایی که آنها را پذیرش میکنند رو به افزایش گذاشت. در حال حاضر ۶۵ دانشگاه در سراسر دنیا دانشآموختگان «بی ای اچ ای» را میپذیرند از جمله دانشگاه هاروارد که رییس این دانشگاه در ماه نوامبر سال ٢٠١٠ رسما اعلام کرد فارغالتحصیلان دانشگاه بهائی «بی ای اچ ای» میتوانند از این دانشگاه پذیرش بگیرند. ایشان در همان سال یک نامه اعتراضی به مقامات حکومت ایران نامه فرستاد و رسما رفتارجمهوری اسلامی را در ارتباط با محروم کردن جوانان بهائی از تحصیلات دانشگاهی تقبیح کرد.
یکی دیگر از دانشگاههایی که همکاری خود را با دانشگاه بهائی اعلام کرده است، دانشگاه برکلی است. در ماه مه سال ٢٠١١ باز هم از طرف حکومت ایران و در یک زمان معین به خانههای ٣٠ تن از بهائیان حمله شد و تعداد زیادی از استادان و افرادی که در قسمت دبیرخانه این دانشگاه مشغول خدمت بودند دستگیر شندند که در میان آنها ١٩ نفر را به ۴ تا ۵ سال زندان محکوم کردند. جرم آنها این بود که رشتههای دانشگاهی را به جوانان بهایی تدریس میکردند.