کیهان لندن – نوروز برای ایرانیان نه فقط لحظه آغاز سال جدید بلکه نقطه عطفی در زندگی محسوب میشود. نگاهی به آئینهای نوروزی از چهارشنبهسوری تا سیزده بدر، نشان میدهد که نوروز برای ایرانیان یک آئین فلسفی است تا یک جشن ساده سال نو.
این آئینها در طول تاریخ فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. حتی پس از حملههای بیگانگان به ایران و مخالفت آنها با برگزاری جشنهای ایرانی، با اینکه جشنهایی چون سده و مهرگان به حاشیه رانده شدند اما نوروز و آئینهای آن همواره به مانند بخشی از پیکرهی ایرانیان باقی ماند تا امروز به دست ما به امانت سپرده شود تا مانند گذشتگان، آن را به نسلهای آینده هدیه دهیم. شکفتن دوباره جشن نوروز در کشورهای آسیانه میانه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز نشانه دیگری است از تلاش شکست خورده دیدگاهی که میپنداشت میتواند به صورت دستوری با این جشن مقابله کرد و آن را به فراموشی سپرد.
تجربههای تاریخی به سردمداران جمهوری اسلامی درس تازهای داده بود و پس از انقلاب ۵۷ آنها تلاش کردند که نوروز را در دایره تفکر خود تعریف کنند و از مقابله مستقیم با آن پرهیز کنند. اما نگاه آنان به آئینهای نوروزی محدود به لحظه تحویل سال نو خورشیدی است و سایر مظاهر آن را «خرافه» و «حرام» مینامند.
چهارشنبهسوری حرام است
«علاوه بر آنکه هیچ مبناى شرعى ندارد مستلزم ضرر و فساد زیادى است که مناسب است از آنها اجتناب شود» این پاسخ آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی به پاسخ استفتائی است که از او در مورد جایگاه چهارشنبه سوری مطرح شده بود. این تنها واکنش رهبر جمهوری اسلامی به این موضوع نبود و البته او نیز در این مسیر تنها روحانی مخالف «آئین چهارشنبه سوری» نبوده و نیست.
رهبر جمهوری اسلامی حتی صحبت از چهارشنبهسوری را به دیدار خود با اعضای مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۸۳ هم کشانده است. در جایی که او پیرامون «قمه زنی» سخن به میان آورد و آنرا «یک خلاف شرع قطعی» مینامد و از روحانیون آن مجلس میخواهد که در مورد آن صحبت کنند به ناگاه به چهارشنبه سوری اشاره میکند و میگوید: «البته مسئله چهارشنبهسوری یک مسئله دیگر است و برخورد دیگری را میطلبد». رهبر جمهوری اسلامی سالها پیش از آن دلیل حساسیت به روی چهارشنبه سوری را «تبلیغات رادیوهای بیگانه» میداند و در سخنرانی اولین روز سال خود در مشهد میگوید: «شما میبینید که راجع به تحویل سال در تبلیغات رادیوهای بیگانه، صحبت زیادی نیست؛ اما راجع به چهارشنبهسوری در این چند روز قبل از سال، تقریباً تمام رادیوهای بیگانه صحبت کردند! درست نقطه مقابلِ آن نظر اسلامی!»
همان طور که اشاره شد رهبر جمهوری اسلامی در مقابله با چهارشنبه سوری تنها نیست. آیتالله مکارم شیرازی با «خرافه» خواندن این آئین میگوید: «چهارشنبه سوری یک سنت خرافی است، نباید سنت خرافی را احیا کنیم و از همه اینها گذشته اسراف در مال است و نباید اسراف در مال کرد». آیتالله سبحانی نیز با «جهل» خواندن آنچه به عنوان مراسم چهارشنبه سوری در ایران مرسوم است میگوید: «پریدن روی آتش و گفتن برخی جملات و… به هیچوجه درست نیست».
نوروز اسلامی
سید محمد سعیدی امام جمعه قم میگوید: «نوروز فرصت مناسبی است تا وعاظ و اهل قلم مردم را با معارف قرآن و اهل بیت(ع) آشنا کرده و از خرافات نوروز پرهیز دهند». این نمونهای از هزاران صحبت روحانیون پیرامون نوروز است که تلاش میکنند جایگاه سنتی نوروز را در پیوند با مفاهیم اسلامی تعریف کرده تا در عین آنکه در مقابل آن ایستادگی نمیکنند اما با آن مخالفت کنند.
تلاش برای پیدا کردن احادیث و روایت از امامان شیعه نیز به همین منظور است. ناصر مکارم شیرازی به صراحت این موضوع را بیان میکند و میگوید: «ملاک و معیار در این زمینه دستورهای قرآن کریم است و ما باید به آنها عمل کنیم و هرچه خلاف قرآن است کنار بگذاریم و آنچه مطابق آن است را بپذیریم». در واقع با توجه به همان درس تاریخی مقابله جویانه با نوروز که به آن اشاره کردیم، روحانیون جمهوری اسلامی نمیخواهند در مقابل نوروز قرار گیرند و به گفته مکارم شیرازی تلاش میکنند از دید خود «بدیها را کنار بگذاریم و خوبیهای آن را بگیریم».
مشخص است که برخورد مقابله جویانه پاسخ نداده است، اما نمیتوان نشانهای از نوروز را در قرآن یافت پس باید به سراغ روایات شیعی رفت تا یک نشانه برای اسلامی کردن نوروز پیدا کرد. در این میان مرسومترین آنها روایتی از امام ششم شیعیان است که نوروز را «روز انتظار فرج» مینامند و میگوید: «هیچ نوروزی نیست مگر این که ما در آن روز منتظر فرج هستیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست . ایرانیان آن را حفظ کردند و شما آن را از دست نهادید».
اما تلاش برای خالی کردن نوروز از محتوا و باقی نگاه داشتن یک روز به نام نوروز در جمهوری اسلامی محدود به این سخنرانیها و یا آئینهای آن نیست. این نگاه حتی به سراغ سفره هفت سین میرود و تلاش میکند تا «سفره هفت سین فاطمی» پهن کند. محمد صالحی نیا مسئول روابط عمومی اوقاف و امور خیریه خراسان شمالی در آستانه نوروز میگوید: «امسال توسط هیات امنا و خادمین امامزادگان، سفره هفت سین فاطمی برگرفته از القاب حضرت زهرا (س) شامل، سلیمه، سیده النساء، سرالله، سرالعظمه، سعیده، ساجده و سماویه پهن خواهد شد که معانی و توضیحات کامل این القاب در این قالب به مردم و زائران ارائه می شود». در سالهای گذشته نیز طرحی با عنوان «آرامش بهاری» از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه با اهداف زیر برگزار میشود. خود این اهداف فارغ از شیوهی اجرای آن به روشنی نگاه مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی به نوروز را نمایش میدهد:
۱) تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی با استفاده از ظرفیت تعطیلات عید نورزی
۲) تقویت باورهای دینی و اعتقادی زائرین و مسافرین نوروزی
۳) احیاء تبلیغ و ترویج سنتهای اصیل اسلامی دراعیاد نوروز باستانی
۴) خدمترسانی مطلوب و ایجاد رضایت و علاقهمندی در زائران محترم بقاع و اماکن متبرکه»
در سالهای پس از پیروزی انقلاب ۵۷ با اینکه رهبران سیاسی کشور هر ساله پیامهای نوروزی خود را منتشر میکردند اما بررسی این پیامها نشان میدهد که بجز یک مورد از هویت نوروزی خالی است. در واقع بررسی تصویری این پیامها نشان میدهد تنها در یک مورد (آخرین پیام نوروزی محمود احمدینژاد) در هیچ پیام دیگری نشانهای از سفرهی هفت سین وجود ندارد.
مقابله سیاسی با آئین ملی
برخورد مقابله جویانه روحانیون با نوروز عمری گران دارد، اما در تاریخ معاصر برخورد آیتالله خمینی در سال ۴۱ یکی از مهمترین آنهاست.
پس از آنکه روزنامه کیهان به تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۴۱ اعلام کرد که «طبق لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی که در هیات دولت به تصویب رسید و امروزمنتشر شد، به زنان حق رای داده شده است»، روحانیت شیعه آن زمان به رهبری آیتالله خمینی در مقابل آن ایستاد.
عقبنشینی دولت اعلم برای پس گرفتن آن مصوبه، آیتالله خمینی را راضی نکرد و او همچنان در مقابله به دولت سخنرانی میکرد تا اینکه پای شخص پادشاه به میان آمد و راسا فرمان برگزاری رفراندوم انقلاب سفید را صادر کرد. روحانیون نمایندهای را به دیدار پادشاه میفرستند تا او را از این فرمان منصرف کند اما با پاسخ قاطع او مبنی بر اینکه «اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم» روبرو میشوند. این پاسخ قاطع با خشم آیتالله خمینی روبرو میشود و او با صدور اعلامیهای ضمن «غیرقانونی» خواندن رفراندوم میگوید: «اینان اگر برای ملت کاری میخواهند انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکردند و نمیکنند تا با اجرای آن برای همه طبقات زندگی مرفه تامین شود و در دنیا و آخرت سعادتمند باشند». این بیانیه با آشوبهایی در قم همراه میشود، بازار را تعطیل میکنند و طلاب این شهر با شعار «ما طابع قرآنیم رفراندوم نمیخواهیم» دست به تظاهرات میزنند. تظاهراتی که با ضد و خورد همراه میشود و در آستانه سفر پادشاه به قم، جو شهر ملتهب میشود. یک روز بعد از آن اما محمدرضا شاه در سخنرانی خود در این شهر میگوید: «ارتجاع سیاه اصلاً نمی فهمد و از هزار سال پیش تا کنون فکرش تکان نخورده است. مفت خوری دیگر از بین رفته، در لوایح ششگانه برای همه فکر مناسبی شده، اما چه کسانی با این مسایل مخالفت می کنند؟ ارتجاع سیاه. کسان نفهمی که درک ندارند و بد نیت هستند».
سرانجام رفراندوم برگزار میشود و با رای اکثریت قابل توجه شرکت کنندگان به تصویب میرسد. واکنش روحانیون به مخالفت با آن ادامه پیدا میکند و در نهایت آیتالله خمینی با اعلام اینکه «مسلمین امسال عید ندارند» میگوید: «من این عید را برای جامعه مسلمین عزا اعلام می کنم تا مسلمین را از خطرهایی که برای قرآن و مملکت در پیش است آگاه کنم».
این اولین مقابله با نوروز از سوی روحانیتی بود که سالها بعد و از میان انقلاب ۵۷ قدرت را به دست گرفت.
آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی نیز در سالهای گذشته همواره با نامگذاری آن سال تلاش کرده است تا سیاستهای کلی نظام را در سخنرانی نوروزی خود مشخص کند. نگاهی به این نامها البته نشان میدهد که چگونه باز هم تلاش میشود تا نوروز و پیام آنرا به امور مذهبی و سیاسی پیوند زند.
دیدگاه او در مورد نوروز را البته میتوان در «اسلام عید نوروز را گرفت ، محتواى انسانى و اسلامى و معنوى به آن داد و به مردم برگرداند» نیز پیدا کرد. حال آنکه او اذعان میکند که هویت نوروز را بدلیل آنکه «روایتی اسلامی» در مورد آن وجود ندارد، اما صرف پرداخت به ظاهر آنرا «بدون اشکال» میداند، میگوید: «هرچند نصّ معتبرى مبنى بر اینکه عید نوروز از اعیاد دینى یا ایام مبارک شرعى باشد، وارد نشده است، ولى جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز، اشکال ندارد». البته این گفتارها بارها و بارها تکرار میشوند تا بتوانند نوروز را از هویت خود خالی کنند. رهبر جمهوری اسلامی در جایی دیگر باز هم با تاکید بر «خالی کردن محتوی نوروز» میگوید: «اسلام در بسیارى از مواقع، با سنّتها این کار را مىکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتواى آن را عوض کردند. نوروز در ایران، جشنى در خدمت حکومتهاى استبدادىِ قبل از اسلام بود. به همین خاطر است که نوروز باستانى، نوروز باستانى مىگویند! نوروزاش خوب است، ولى باستانىاش بد است!».
اینها ضد اسلام است
«روز ولادت خاتم الانبیاء که باید روز تعطیل باشد و مردم بیایند از تعلیمات آن بزرگوار استفاده کنند ما روز تعطیلی نداریم، روز ولادت شاه مردان علیّ بن ابی طالب برای ما تعطیل رسمی نیست، روز ولادت حسین بن علی برای ما تعطیل رسمی نیست ولی روزی که سمبل خرافه و حماقت ماست روز تعطیلی است. بدانید این مسائل مال اسلام نیست». این نگاه مرتضی مطهری پیرامون سیزده به بدر است.
بسیاری از روحانیون نیز مانند دیگر اموری که اشاراتی به آن رفت تلاش میکنند که «سیزده بدر» را نیز از محتوی خالی کرده و حتی پس از پیروزی انقلاب ۵۷ نام این روز را به «روز طبیعت» تغییر دادند. حتی بسیاری از آنان از بردن نام «سیزده بدر» خودداری کرده و تنها به «روز سیزدهم فروردین» اشاره میکنند. آیتالله مکارم شیرازی نیز به مانند بسیاری دیگر از روحانیون در مورد این آئین نوروزی میگوید: «نحسی عدد سیزده و روز سیزدهم فروردین از خرافات است، ولی گردش در طبیعت و دیدن آثار عظمت خلقت وتفریح سالم به دور از گناه مانعی ندارد». رهبر جمهوری اسلامی نیز «مبنایی عقلایی» برای سیزده بدر نمیداند و بر پایهی یک اشتباه رایج آن را تنها خرافه مینامند.
در سالهای گذشته نیز تلاش شده است که روز سیزده بدر را به یکی از جشنهای زمستانی یهودیان (جشن پرویم) متصل کرده و آن را سالروز کشتار ایرانیان به دست یهودیان نسبت دهند. حال آنکه جدا از بررسی ریشه این جشن و اعتقاد خود یهودیان، پوریم یک جشن زمستانی است که با ۱۳ نوروز فاصله دارد. از سویی دیگر «نحس» بودن سیزده بدر نیز از دوره قاجار در ایران رواج یافته است و پیش از آن بنا به نوشتههای تاریخی همچون آثارالباقیه نوشته ابوریحان بیرونی این روز از «روزهای مبارک» سال است.