مجلۀ اکونومیست در آخرین شمارۀ خود (۲۱ تا ۲۷ مارس) یک سرمقاله در دو صفحه زیر عنوان «عقب رانده شده» و مقالۀ دیگری زیر همان عنوان و یک مقالۀ سوم نیز زیر عنوان «حملۀ جنایتآمیز به تونس» در اندکی کمتر از یک صفحه نقل کرده که نشان از نگرانی جامعه جهانی از خطری است که تمام کشورهای مسلمان وغیرمسلمان را تهدید میکند.
اکونومیست به توفیق برقآسای داعش در عراق- فتح موصل و فرار ارتش عراق با به جای گذاشتن تمامی تسلیحات و مهمات خود و سپس موفقیتهای «دولت اسلامی» در حمله به سوریه و اشغال چندین شهر و بالاخره پیشروی به سوی عراق تا نزدیک بغداد و اعلام خلافت بغدادی اشاره کرده و توجه جهان را به این نکته جلب میکند که باید با وحشیترین و خونخوارترین گروه تروریستی مقابله کند. به نوشته اکونومیست، حملۀ داعش موجب شد که دولتها و گروههایی که امکان همکاری بین آنان غیرقابل تصور بود برای مقابله با آن، با یکدیگر همکاری کنند. آمریکا پوشش هوایی مبارزان علیه داعش را تأمین کرد و ایران مسئولیت عملیات رزمی زمینی را به عهده گرفت. باید در نظر داشت که موفقیتهای سریع داعش، برتری این گروه تروریستی را بر گروههای دیگر از جمله القاعده را به دنبال داشت.
در این زمینه آنچه این گروه را از دیگر تروریستهای اسلامی مشخص میکند اعلام برقراری خلافت اسلامی است که کمال آتاتورک به آن خاتمه داده بود. ولی اینک تشکیل یک خلافت اسلامی و پیام از بغداد به مسلمانان جهان که «ای مسلمانان، به دولت خود بپیوندید» موجب شده است که هزاران دختر و پسر خانه و زندگی و پدر و مادر خود را رها کرده و به این گروه تروریستی ملحق شوند.
وضعیت دولت اسلامی یا داعش
به تدریج پیشرفتها و فتوحات نظامی داعش کُندتر شد. در کیان، کُردها آنان را از خاک و خانۀ خود بیرون راندند و بسیاری از روستاهای اطراف شهر را از سلطه آنان خارج کردند. در حال حاضر پیشرفت سریع داعش به عقبنشینی جدیدی تبدیل شده تا جایی که تا کنون ۲۵ درصد سرزمینهایی که داعش گرفته بود از آنان پس گرفته شده است.
ازطرف دیگر، وضع مالی این گروه به تدریج بحرانی شده است. نیروی هوایی آمریکا و متفقین آن کشور، چاههای نفت مورد استفادۀ داعش را مورد حمله قرار دادهاند و درنتیجۀ ضربه به این منبع مهم درآمد، وضع مالی داعش به شدت دچار آشفتگی شده است. در تکریت نیز دولت اسلامی گرفتار شده است. ارتش عراق و شبهنظامیان شیعی و پاسداران ایران تقریباً آنان را از تکریت بیرون راندهاند. اکنون که داعش در حال عقبنشینی است از به دست آوردن اموال مناطقی که غارت و تصرف میکرد نیز محروم است و این خود بر مشکلات مالی آنان میافزاید. میزان کمبود این منابع تا ۷۵ درصد برآورد میشود و این کمبود موجب میشود که حملات خود را با تحمل همین کمبود ادامه دهد و خدمات مورد نیاز جمعیتی نزدیک به ۸ میلیون نفر را که زیر نفوذ خود دارد، تأمین کند. وضع مالی کنونی موجب بروز اختلافاتی در داخل داعش شده است. داعشیان چندین نفر از وابستگان خود را سر بریدهاند و یکی از آنان را به خاطر آنکه بیجهت تعدادی از اسرا را سر بریده بود، اعدام کردند.
به این ترتیب و بر اساس یک برآورد کلی، داعش، آن نهضت جهنده و پیشرو که ادعای فراگیرشدن در کشورهای اسلامی و احیای قدرت اسلام در زمان خلفا را داشت و با آن فخرفروشی میکرد، در حال رنگ باختن است. بیرون راندن داعش از موصل که قرار است عملیات نظامیاش در ماه آوریل آغاز شود برای داعش ضربت بزرگی است زیرا موصل به اصطلاح پایتخت خلافت اسلامی است. احتمال دارد که پس از این شکست که البته هنوز تحقق نیافته، داعش متلاشی شود و مانند گروههای تروریستی دیگری که در حال فعالیت هستند به گروههای کوچک تجزیه شود که اتفاقا در این صورت مقابله با آن دشوارتر خواهد شد.
اکونومیست سپس در مقاله دیگر مینویسد، حفظ خلافت بسیار دشوارتر از اعلام آن است. ولی با وجود عقبنشینیها، حکومت اسلامی یا داعش هنوز نمرده است. با تمام این احوال، علائم عدم رضایت بین مردم تحت اشغال داعش و حتی بین جنگجویان آن دیده میشود. تاکنون ۶۰ کشور به گروه متفقین آمریکا پیوستهاند و روزی ۱۲ بار مواضع نیروهای داعش را مورد حمله قرار میدهند.
در سراسر عراق شبهنظامیان شیعی طرفدار رژیم ایران در حال نبرد با حکومت اسلامی هستند. هنگامی که داعش با اقدامات وحشیانۀ خود روز به روز در عراق در حال پیشروی بود آیتالله سیستانی بزرگترین مرجع شیعیان عراق فتوای جهاد داد. یکصدهزارعراقی دفاتر مربوط را امضا کردند و ارتش عراق بیش از پیش تحت نفوذ ایران و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، قرار گرفت. شهر بغداد که با نزدیک شدن روزافزون «حکومت اسلامی» فاقد امنیت بود، اینک آرام شده است. پروازهواپیماها از سر گرفته شده و حکومت نظامی پس از ۱۲ سال لغو شده است.
کُردها تمام نقاطی را که از آن خود میدانند با کمک بمبارانهای هوایی آمریکا پس گرفتهاند. با این احوال، حکومت اسلامی تا کنون با دادن تلفات، قسمت مهمی از مناطق تحت اشغال خود را که بالغ بر ۱۳هزار کیلومتر مربع یعنی ۲۵ درصد سرزمینهای اشغالیاش بود از دست داده است. داعش فقط در جنگ بکان علیه کُردها هزار نفر تلفات داد. به نظر هشامالهاشمی صاحبنظر عراقی، ۱۷ تن از ۴۳ فرمانده نیروی داعش کشته شدند.
شیطانی که میشناسید
سرزمینهایی که از داعش پس گرفته میشوند غالباً سُنّینشین هستند که به خاطر هممذهب بودن با داعشیان، در آغاز چندان از اشغال سرزمینشان توسط داعش، ناراضی نبودند و حتی در همکاری با آنان علیه ارتش ملی عراق میجنگیدند. ساکنان موصل پس از اشغال شهر به وسیله حکومت اسلامی در وضع زندگی خود حتی اندکی بهبودی احساس کردند. سرویسهای خدمات شهری از سر گرفته شد و فقط پس از حملات هوایی آمریکا و متفقیناش بود که مواد لازم برای تصفیۀ آب شهر پیدا نمیشد و بنا بر این آب تصفیه نشده ماند. اما اقدامات وحشیانۀ داعش و سر بریدن افراد بیگناه، به تدریج مردم را از آنان بیزار ساخت. علاوه بر آن نیروهای شیعی نیز به مدارا با سنّیان برخاستند و حتی تابوت شهدای جنگ را به جای پارچۀ سیاه با پرچم سه رنگ عراق پوشانیدند.
با تمام این احوال چنانچه شبهنظامیان شیعه در تکریت سنّینشین، همان رفتار دشمنانه گذشته را داشته باشند، در واقع خود را از همکاری مردم محل محروم ساختهاند و چنین موقعیتی در نبرد موصل حائز کمال اهمیت است.
در سوریه که داعش با مخالفت گروههای کمتری روبروست بهتر توانسته است مواضعی را که اشغال کرده باز پس بدهد. آنها اگرچه به وسیلۀ کُردهای سوریه به سوی شمال شرقی رانده شدهاند، اما کمکم به حَماد و حُمس نزدیک میشوند که از نقاط نفتخیز سوریه است و در اختیار بشار اسد قرار دارد. ولی تصرف این منابع هم معلوم نیست که برای داعش راهی به سوی نفتی بگشاید زیرا حملات هوایی آمریکا و متفقیناش در بمباران منابع نفت داعش بسیار نتیجهبخش بوده و هست. در حال حاضر، منابع دیگری در اختیار داعش هست؛ هنگام اشغال موصل پول موجود در بانکها را غارت کردند، وسایل و اشیای موجود در موزۀ شهر را که قیمتی برابر آنچه دارد که تخریب شد، منبع دیگری برای به دست آوردن پول است، و بالاخره مالیاتی که به زور از مردم میگیرند خود مبلغ قابل ملاحظهای است که موجب میشود داعش از نظر مالی دچار مضیقه نباشد. ولی عدم دسترسی به منابع عظیم مالی حاصل از فروش نفت وغارت اموال مردم موجب شده است که دستشان از تدارک برخی خدمات شهری کوتاه باشد.
از طرف دیگر مقبولیت داعش در سرزمینهای اشغالی سوریه رو به کاهش است. نظر به اینکه غالب سران نیروی نظامی داعش افسران رژیم صدام حسین بودهاند تسلط این گروه بر شهرهای سوریه از نظر مردم نوعی اشغال به نظر میآید که تحمل آن با توجه به رقابت ابدی سوریه و عراق برای مناطق اشغالی سوریه بسیار دشوار است.
مهمتر از همه، تبلیغات وحشتانگیز داعش و سر از تن جدا کردنهایی است که از آن فیلمبرداری هم کردهاند و از همه بدتر، سوزاندن یک خلبان اسیر اردنی در یک قفس و انتشار فیلم آن بود که تأثیر بسیار بدی حتی بر آنهایی داشت که آرزومند جنگ در زیر پرچم داعش را در سر میپروراندند. این گونه اقدامات را مقامات صاحبنظر نشانه ضعف میدانند.
چنانچه خلافت اسلامی موفق به پیشروی نشود سرنگون میشود و به افسانهای که در کوتاهمدت به وجود آورده بود پایان میدهد. در چنان صورتی سرکردگان خلافت در جهان پراکنده خواهند شد و چون این گروه جوان هستند میتوان گفت که متلاشی شدن حکومت اسلامی تروریستها و اعمال تروریستی آنان تا آیندۀ نزدیک در جهان باقی خواهد ماند. علاوه بر آن،عوامل ایجاد داعش نیز به صورت حکومت اسلامی به جا خواهد ماند.
وحشت در موزۀ برادو تونس
در حالی که بهار عرب جز اغتشاش و هرج و مرج در بسیاری از کشورهای عربی و یا استقرار حکومت فردی در برخی از نقاط دیگر جهان عرب نتیجهای نداشت رژیم تونس تنها نشانۀ توفیق این تحول در بین کشورهای عرب است.
با این احوال، روز ۱۸ مارس مردان مسلح به موزۀ برادو شهر تونس حمله کردند و با مسلسل بیش از ۲۰ جهانگرد را به قتل رساندند. این حمله نه تنها از نظر تعداد تلفات مصیبتبار بود بلکه ضربۀ بزرگی به اقتصاد این کشور که جهانگردی بزرگترین منبع درآمد آن است وارد ساخت. توریسم در تونس به تدریج رونقی گرفته بود و ثبات و امنیت این کشور جهانگردان را به دیدار از آن تشویق میکرد.
به هر روی، بلافاصله پس از این حادثه، نیروهای امنیتی سررسیدند. دو نفر از حملهکنندگان کشته و دو نفر دیگر دستگیر شدند. این حمله نخستین حملۀ موفقیتآمیز تروریستی از زمان حمله به یک کنیسه یهودیان در سال ۲۰۰۲ بود. گرچه در این فاصله نیز چندین اقدام مشابه به وسیلۀ نیروی انتظامی تونس خنثی گردید. باید توجه داشت که اغتشاش و جنگ داخلی در لیبی که هممرز تونس میباشد و بخصوص بعد از کشتار روزنامهنگاران شارلی ابدو در فرانسه، اثر خود را بر کاهش شمار جهانگردان گذاشته بود.
از سال ۲۰۱۲ به این سو حملات تروریستها به تونس موجب قتل ۶۰ نفر از نیروهای امنیتی تونس شده است. حمله به برادو نشان داد که هنوز دموکراسی در تونس کاملا در امان نیست.