در کتب تاریخی وقتی در مورد جنایات بربرها، مغولها و چنگیرخان، هونها و آتیلا (معروف به بلای آسمانی)، جنایات اعراب مسلمان در ایران و یا هیتلر و کورههای آدم سوزیاش در زمان معاصر، میخوانیم باور چنین جنایاتی برایمان مشکل است زیرا با روحیه و ساختار مدرن زمانه ما همخوانی نداشته و باورپذیر نیستند.
سالها و قرنها طول میکشد تا این جنایات از یادها و حافظه تاریخ به حاشیه رانده شده و در همان کتب تاریخی محفوظ بماند.
اما هیچوقت باور نمیکردم در زمانی زندگی کنیم که وقایعی به مراتب فجیعتراز قبل را شاهد باشیم. جنایاتی که اسلامگرایان رادیکال در قالب گروههای تندرو یا با پشتیبانی دولتهایِ اسلامی در طول یکی دو دهه اخیر انجام میدهند ویژگیهایی دارد گه قبلا شاهد آن نبودیم.
اولین ویژگی این جنایات آن است که نه در میدان جنگ و یا کشورگشاییها، بلکه شوربختانه، در زمان صلح انجام گرفته و طرفین وارد جنگ کلاسیک نشدهاند؛ همچنین کشتهشدگان و قربانیان، نه اسیر جنگی هستند و نه اساسا نقشی در این درگیریها دارند. اینان انسانهای بیگناهی هستند که صرفا به دلیل داشتن عقاید دیگر یا منتقدانه نسبت به عملکرد دینمداران که بلافاصله برچسب «الحادی» میخورد، سلاخی میشوند.
تنوع و گستردگی جغرافیایی جنایات اسلام گرایان
ترور و حتی آنش زدن روشنکفران منتقد اسلام، که از نمونههای اخیر آن میتوان به قتل فجیع فرخنده دختر ۲۷ ساله در افغانستان یا ترور کاریکاتوریستهای مجله شارلی ابدو در فرانسه اشاره کرد، سنگسار به اتهام به اصطلاح «زنا»، تجاوز به زندانیان سیاسیِ مرد و زن در بازداشتگاهها ، اسیدپاشی، و اعدامهای گروهی زندانیان سیاسی- عقیدتی از جمله در جمهوری اسلامی، گردن زدن مجرمین در عربستان سعودی، بریدن سر انسانها توسط داعش و بوکوحرام در عراق و نیجریه، منهدم کردن ساختمانها و عملیات انتحاری و تروریستی توسط القاعده و طالبان و کشتن صدها انسان در عرض
فقط چند دقیقه در آمریکا و آرژانتین و گوشه و کنار دنیا نشان از تنوع و پراکندگی و وسعت جغرافیایی این جنایات دارد.*
در تاریخ خودمان داستان حسن صباح را که با اشاره دست، مرید وی خود را از قلعه الموت به پایین پرت میکرد با ناباوری مینگریم اما در همین زمان حاضر زنان و مردان و حتی کودکان با حمل مواد منفجره، خود و شمار زیادی از انسانها را به کام مرگ میکشانند و آب از آب تکان نمیخورَد.
حتما بسیاری دیدهاند که چطور کودک ده ساله یکی از کشتهشدگان داعش با اسلحهای که به دستش میدهند در برابر دوربین به آسانی آدم میکُشد.
تبلیغ جنایت در راستای منافع ایدئولوژیک
مسئله دیگری که حائز اهمیت است این است که جنایاتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم نه در عصر بیسوادی و ناآگاهی، و نه در عصر بربریت قرون وسطایی بلکه در عصر انفورماتیک و تکنولوژی و عصری که بشر به پیشرفتهترین اختراعات و ابداعات پزشکی دوران خود جهت افزایش طول عمر و سلامت انسانها دست یافته، انجام میگیرد.
اما از همین مدرنیته و تکنولوژی عصر حاضر، اسلامیستها نیز نهایت استفاده را میبرند. بریدن سر انسانها در برابر دوربین و نمایش آن به دنیا جهت ایجاد رعب و وحشت و استفاده از ابزارهای ردیابی و جاسوسی و همچنین استفاده از هواپیما و تسلیحات مدرن نظامی و بمبهای پیشرفته و عضوگیری در شبکههای اجتماعی نشان از بهره بردن افراطیون اسلامی از تکنولوژی مدرن به سود اهداف جنایتکارانه و ایدئولوژیک آنها دارد. بن لادن و ابوبکر البغدادی از تحصیلکردگان دانشگاههای غرب بودند.
سیر قهقرایی تاریخیِ اسلام
دینی که برای رهایی انسان از بردگی و اسارت به وجود آمد یا لااقل ادعایش را داشت، دینی که بزرگترین افتخارش ادعای نجات دختران از زنده به گور شدن بود، حالا به یکی از زنستیزترین ادیان تبدیل شده که نه تنها مردم در کشورهای اسلامی بلکه در تمام کشورهای دنیا از استرالیا گرفته (گروگانگیری اخیر یک آخوند ایرانی) تا آمریکا (انهدام برجهای دوقلو) از شرّ آن در امان نیستند.
اینکه برخی از مسلمانان نمیخواهند بپذیرند که این جنایات، جزیی از تاریخ اسلام و به نام اسلام انجام میگیرد به خاطر فرار از واقعیت است. مسلمانان چه بخواهند و چه نخواهند جنایتبارترین اعمال به نام آنها نوشته شده و همچنان میشود. اینکه گفته شود این جنایات ربطی به خودِ اسلام ندارد و بدعت بوده و این افراد خودسرانه عمل میکنند، چیزی را عوض نمیکند چرا که کم نیستند روحانیونی که مبلّغ و مروّج همین اسلام هستند و آیتالله خمینی نیز یکی از آنها بود. به این ترتیب، این توهین نیست که جنایاتی را که به نام مسلمانان میشود به مسلمانان ارتباط دهیم! در هر صورت در این جنایات، عامل و آمر مسلمان بوده و به گفته خودشان بر اساس اعتقاداتشان عمل میکنند. تازه، این توضیح درباره گروههای تندروی اسلامی است در حالیکه برخی جنایات، دولتی بوده و مستقیما در کشورهای اسلامی صورت میگیرد مانند جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی. مضاف بر اینکه، عاملان و آمران این جنایات،همین عقیده و ایراد را نسبت به مخالفان خود دارند و آنها را «مسلمان واقعی» ندانسته و خودشان را پیروان اسلام راستین میدانند.
این تئوری توطئه هم که ممکن است کشورهای بزرگ غربی یا کارتلهای تسلیحاتی پشتیبان این گروههای تروریستی باشند توجیهپذیر نیست زیرا همین که از بین این همه ادیان، طرفداران دین اسلام را میتوان چنین فریفت و مورد سوء استفاده قرار داد، خود نقیصهای بزرگ است. اگر چه به هر حال از موقعیتی که پیش میآید، همه، از جمله دولتهای بزرگ و کارتلهای اسلحهسازی نیز تلاش میکنند به سود خود بهرهبرداری کنند.
شوربختانه نسل ما شاهد جنایتبارترین اعمال انسانی در طول تاریخ است که تا آخر عمر نمیتواند آنچه را دیده و تجربه کرده از ذهن خود پاک کند.
———————————————
* در دهه نود میلادی نسلکشی مسلمانان در کوزوو و سارایوو که با کشتار سربرنیتسا به اوج خود رسید در محدوده جغرافیایی یوگسلاوی سابق صورت گرفت و آن هم برای جلوگیری از تجزیهطلبی و اعلام استقلال مسلمانان بوسنی- هرزگوین که این نسلکشی نیز به شدت محکوم است.