دیوان شعر ۲۰۰ ساله فتحعلیشاه قاجار در کتابخانه سلطنتی بریتانیا ملکه انگلیس را شگفتزده کرد به طوری که گفت: این روزها دیگر کسی از این هدیههای گرانبها دریافت نمیکند.
دو قرن طول کشید تا انگلیسیهابه ارزش «دیوان خاقان»، هدیه گرانبهای یکی از پادشاهان ایران به پادشاه وقت انگلیس، پی ببرند. به گفته خود انگلیسیها این «گنجینه گرانبها» دیوان شعر فتحعلی شاه قاجار بود که در سال ۱۸۱۲ به پادشاه بریتانیا، جرج سوم، هدیه داده شد. این هدیه به تازگی از قفل و کلید کتابخانه سلطنتی خارج شد وبرای اولین باردر معرض نمایش قرار گرفت به طوری که ملکه انگلیس را شگفتزده ساخت. او با حیرت از دیدن این کتاب گرانبها با بیانی طنزگونه گفت: این روزها دیگر کسی از این هدیههای گرانبها دریافت نمیکند.
کلکسیونی شامل دیوان ۲۰۰ ساله اهدایی فتحعلیشاه قاجار به همراه مجموعهای از ابزار علمی که گفته میشود در زمان خود بسیار پیشرفته بوده، همچنین نامههایی که در طول جنگ استقلالطلبانه آمریکا توسط دریادار سِر ساموئل هود نوشته شده بود برای نخستین بار بعد از دو قرن در کتابخانه سلطنتی کاخ ویندزور رونمایی شد. این کلکسیون توسط جرج سوم پادشاه وقت بریتانیا جمعآوری شده بود. از هفتههای آینده الکترونیکی کردن این اسناد آغاز خواهد شد.
ملکه الیزابت با مشاهده اسناد دیگری از کلکسیون جرج سوم در واقع بعضی از مهمترین وقایع تاریخی را لمس کرد که یکی از آنها جنگ بین ناوگانهای انگلیسی و فرانسوی بود. این جنگ در نهایت حضور آخرین ارتش بریتانیا از مستعمرات سیزده گانه را محو کرد و به طور مستقیم منجر به استقلال ایالات متحده آمریکا شد.
اساتید دانشگاه کینگز کالج لندن به زودی الکترونیکی کردن بیش از ۳۵۰۰۰۰ سند تاریخی را از یک دوران پادشاهی ۶۰ ساله آغاز خواهند کرد. بریتانیا امیدوار است با این اقدام بتواند درک عمیقتری از تحولات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک دوره تاریخی از کشور به مردم ارائه دهد.
افسوس تاریخی یا افتخار تاریخی؟
اما تاریخ همواره رازهایی دارد که گاهی قرنها بعد از چشماندازهای مختلف آشکار میشوند و برای ملتی افتخار و شگفتی و یا پشیمانی میآفرینند.
اگر چه امروز کتاب شعر پادشاهی ایرانی از دخمه تاریخ خودنمایی کرده و یک بار دیگر به دنیا نشان داده است که ایرانیان همواره صاحب فرهنگی غنی بودهاند اما با نگاهی به سیر تاریخی این هدیه و هدف از تقدیم آن به پادشاه انگلستان میتوان یک افسوس تاریخی را نیز برای ایران و ایرانیان باز گفت.
نسخه اهدایی دیوان شعر فتحعلیشاه به جرج در فوریه سال ۱۸۰۲ تکمیل شد. این هدیه زمانی به انگلیسیها داده شد که سِر گور اوزلی برای برقراری صلح ایران و روسیه شخصاً با شاه و نایبالسلطنه که مخالف متارکه و صلح بود، وارد مذاکره شده بود. وی تاجر، زبانشناس و اولین سفیر بریتانیا در ایران بود.
تسلط سِر گور اوزلی به زبان فارسی به آن حد بود که میتوانست ادبیات و شعرای فارسی زبان را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. در زمان او بود که گلستان سعدی در لندن به چاپ رسید.
سفیر بریتانیا در آن زمان به دلیل در خطر بودن منافع کشورش در هندوستان دستور داشت به گونهای ایران را در برابر سلطه امپراتوری روسیه مصون نگه دارد تا ایران بتواند حائلی باشد بین مستعمره هندوستان و امپراتوری روسیه. خطر تسلط روسیه زیاد بود و گور اوزلی میبایست راهی برای پایان جنگ بیابد تا جلوی پیشرفت امپراتوری روسیه به سمت ایران گرفته شود. او که دیپلماتی کارکشته بود توانست مقدمات مصالحه بین دو کشور را فراهم کند و حاصل این مصالحه همانا عهدنامه گلستان بود که فتحعلیشاه قاجار به اصرار و میانجیگری او آن را امضا کرد. تقریبا در همان سالها بود که فتحعلیشاه هدایای خود را به پادشاه انگلیس تقدیم نمود.
عهدنامه گلستان که نوشتن آن را گور اوزلی بر عهده داشت در ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳ میلادی در قریه گلستان بین ایران و امپراتوری روسیه بسته شد که در پی آن مناطق وسیعی از خاک ایران شامل قفقاز، ارمنستان و ایالتهای شرقی گرجستان یعنی کاختی و کارتلی از ایران جدا و به خاک روسیه ضمیمه شد، و افسوس که ایران هرگز نتوانست آنها را باز پس بگیرد.
پشیمانی از این اشتباه بزرگ تاریخی و تخریب ملی که فتحعلیشاه مرتکب شد حتی در آثار او نیز نمایان است و با ظرافت به بلاهایی که از سوی همسایهها و بیگانگان بر سرش نازل شده اشاره میکند، مثلا در جایی از دیوان شعرش میسراید:
خواست بیرون کند از سینه غمت را خاقان
دل به دامان آویخت که همسایه ماست
یا در نمونه دیگری میسراید:
عالمی در شادی و ما را غم است
این غم ما از برای عالم است
به روایت تاریخ در زمان آقامحمدخان قاجار به علت جنگهای زیاد و قدرتطلبیهای این پادشاه، بازار شعر و شاعری از رونق افتاده و خمودی و کسادی بر زندگی مردم سایه افکنده بود و در نتیجه چشمههای ذهن دیگر جوششی نداشت. با مرگ آقامحمدخان قاجار و روی کار آمدن فتحعلیشاه، خورشید غروب کرده ادب و فرهنگ ایران دوباره درخشش گرفت و ادبیات بار دیگر بارور گشت.
فتحعلی شاه بر خلاف عموی بی فرهنگ و جاهل خود، مردی شاعر و شعرشناس و شاعردوست بود. هم شیوا و استادانه میسرود و هم شعرا و ادیبان را تکریم میکرد و همین الفت و علاقه او به شاعران و صاحبان ذوق، باعث تشویق شاعران و ادبا شد. بذل و بخششهای او در ترویج و احیای شعر فارسی نقش مهمی در رشد و ارتقای ادب و درخشش استعداد، افکار، عواطف و شکوفایی ذوق هنرمندان شد.
فتحعلی شاه دیوانهای زیادی از اشعار خود را به چاپ رساند که بعضی از نسخههای آن را به عنوان هدیه دیپلماتیک به دیپلماتها و سران کشورهای دیگر تقدیم میکرده است.
تحول و جنبشی که در زمان فتحعلی شاه در ادب فارسی پدید آمد، با پویایی تا زمان ناصرالدین شاه دوام پیدا کرد.
———————————————————————————————————-
بیشتر بخوانید: دیوان اشعار فتحعلیشاه هدیه شاه قاجار به جرج سوم
با عرض سلام. عهدنامه گلستان علتهای دیگری هم داشت. مثلا در آن زمان ترکمانها شورش کرده بودند و ایران نمیتوانست در دو جبهه درگیر باشد. در ضمن با بسته شدن قرارداد گلستان، فتحعلی شاه فرصت کرد به عثمانی حمله کند و شهر زور (سلیمانیه امروزی) را فتح کند.