در کشاکش اتمی شدن ایران که بسیاری از کشورهای منطقه، به ویژه عربستان، مصر، قطر و.. اظهار علاقه کردهاند که آنها نیز برای دفاع از خود به این سلاح مرگبار و خطرناک مجهزشوند، جای تعجب است که تا کنون ترکیه به طورجدی نسبت به این امر اظهار تمایلی نکرده و دست به اقدامات سریع و گسترده نزده است.
البته این به آن معنا نیست که ترکها ازتلاش برای دستیابی به انرژی هستهای، غافل مانده یا خود را کنار کشیده باشند. آنها برنامه هستهای بسیار نوپائی، درمقایسه با کشورهای دیگردارند و پس از چندین دهه که علاقهای دراین زمینه از خود نشان نمیدادند، پنج سال پیش قراردادی با روسیه برای ساخت یک نیروگاه هستهای امضاء کردند که این نیروگاه را روسها در ساحل دریای مدیترانه برای آنها میسازند. یک مذاکره جانبی هم بین ترکها و ژاپنیها درجریان است تا آنها هم در دریای سیاه برای این کشور نیروگاهی احداث کنند. ترکیه نیز مانند ایران پیمان منع ساخت و گسترش سلاحهای اتمی (ان پی تی) را امضاء کرده است، اما آنها برخلاف جمهوری اسلامی، نسبت به امضای خود و تعهداتشان به این پیماننامه، کاملا وفادار باقی ماندهاند.
یک عامل دیگر هم در عدم علاقه ترکها در این زمینه میتواند در محاسباتشان باشد و آن عضویت این کشور در ناتو است که نوعی چتر امنیتی و حفاظتی و اطمینان خاطر برای ترکیه به وجود آورده و وضعیت آنان را نسبت به ایران، عربستان، مصر و پارهای دیگر ازکشورها، متمایز ساخته است. همچنین ایالات متحده چندین دهه است که رأسا، سلاح هستهای در ترکیه مستقر کرده که البته زیر نظر آمریکائیها و برای استفاده آنها در منطقه است. اخیراً هم ناتو و ایالات متحده موشکهای بالستیک تدافعی را در این کشور مستقر کردهاند. اگر ترکیه تصمیم بگیرد که سلاح هستهای خود را تولید کرده و مستقلا در اختیار داشته باشد، در آن صورت شاید این تضمینهای امنیتی را به خطر اندازد و ناتو علیه ترکیه، تغییر موضع دهد که قطعا به نفع ترکها نخواهد بود.
در حاشیه این فعالیتهای بسیار آهسته و جسته گریخته اتمی، بد نیست اشارهای هم بکنیم به خلق و خو، تربیت و عمکردهای ترکها در تاریخ، البته به صورت نمونه. حقیقت آنست که ترکها مردمانی واقعا عاقل، باهوش و بسیار شجاع و وطنپرست هستند و به واقع میتوان آنان را از پارهای جهات، به ویژه در کار و کوشش و جنگاوری و استقامت در برابر دشمنان، وارثان به حق «اسپارت»ها دانست. مادران اسپارتی، به هنگام اعزام پسران خود به جنگ به صورت خیلی جدی به آنها توصیه میکردند «پسرم، یا روی سپر یا زیر سپر». به عبارت دیگر یا مرگ یا پیروزی. از نظر سیاسی نیز، تصمیم سیاستگزاران آنها، در بزنگاههای بسیار حساس تاریخی، با تصمیات بسیار قاطع و خردمندانه، منافع ملی کشورشان را همواره حفظ و تامین کردهاند به نحوی که در بیشتر موارد، این گونه تصمیمگیریها، سبب تحسین و تقدیر جامعه جهانی شده است.
به عنوان نمونه، در جنگ جهانی اول که امپراتوری بیمار عثمانی فرو پاشید و بسیاری پیشبینی کرده و حتا یقین داشتند که این امپراتوری نیز مانند بسیاری از امپراتوریهای مهم و معروف تاریخ، همچون ایلام، آشور، بابل و… از بین رفته و اثری باقی نخواهد ماند، اما به همت مردانی همچون مصطفی کمال پاشا و عصمت اینونو، ترکها در برابر انگلیس و بقیه مهاجمین به سختی ایستاده و با شجاعت پایداری کردند و بالاخره از هیچ، برای خود مملکتی، به معنای واقعی کلمه «درست» کردند که همیشه باعث غرور آنان بوده و هست. کشوری که تا آن زمان، با این نام و با این وسعت و خصوصیات، هرگز وجود خارجی نداشت. ترکها بعد از تاسیس ترکیه، با جسارت و شجاعت و درایت کامل دست به بسیاری از تغییرات و اصلاحات فرهنگی، اجتماعی، مذهبی زدند در حالی که کشورهای دیگر، بیش از یک قرن است که در این زمینه مشغول چالش هستند، اما هرگز نتوانستهاند در این زمینهها موفق به اتخاذ تصمیات قاطع و اثرگذار انقلابی بشوند. افغانستان در این راه به موفقیتی دست نیافت، پاکستان کوششی نکرده است و ایران نیز راه رفته را ناچارشد به عقب برگردد.
نمونه دیگر، درجنگ دوم، ترکیه هم از آلمانیها و متحدین آنها و هم از انگلیس و متفقین آنها به صورت دو جانبه امتیازات فراوان گرفتند و یک وجب از خاک آنها نیز توسط هیچ یک از طرفین اشغال نشد. در صورتی که در آن جنگ ایرانیان چگونه اسیر و قربانی مطامع متفقین شده و به بهانههای واهی بلاها بر سرشان آورده شد. در همان ایام، هنگامی که متفقین کنفرانسی در قاهره تشکیل داده بودند که به اوضاع جنگی رسیدگی کرده و تصمیات مقتضی اتخاذ کنند، و این مدتی پس از اشغال ایران بود، یکی از طرفین مذاکره پیشنهاد کرد چطور است همان کاری را که در ایران انجام داده و راهی برای رساندن تسلیحات به روسها بازکردیم در ترکیه نیز پیاده کنیم؟ چرچیل نخستوزیر انگلستان که ضرب شست ترکها را درجنگ جهانی اول دیده بود، بلافاصله پاسخ داد، شما ترکها را نمیشناسید. آنها ممکن نیست به راحتی ایرانیها تسلیم شوند. من با آنها و خلق و خوی آنان آشنائی کامل دارم و ضرب شست آنها را در سال ۱۹۲۲، به خوبی چشیدهام. با این وجود قرارشد آنها شخصی را ماموررساندن پیامی از سوی متفقین به عصمت اینونو، به ترکیه اعزام کنند و با او در این زمینه، به صورت بسیار محترمانه، مشورت کنند. بدیهی است این تلاشها هرگز به نتیجه مثبت برای متفقین نرسید (نگاه کنید به خاطرات منشی ویژه کنفرانس تهران که یک روس بود و خاطرات او به فارسی هم ترجمه و انتشار یافته است).
علاوه برآن، ترکها در بسیاری موارد نیز شهامتهای عجیب و غریب از خود نشان دادهاند که گاه به نظر باورکردنی نمیرسد. از جمله افسر ترکی که در سانفرانسیسکو و در جشنی که ارتش آمریکا، پس از پایان جنگ کره برگزار کرده و از افسران کشورهای شرکت کننده در جنگ کره نیز نمایندگانی را به این مراسم دعوت کرده بود، وقتی یک افسر آمریکائی در سخنرانی خود، ضمن ستایش و تقدیر از شجاعت سربازان ترک شرکت کننده در جنگ کره به عنوان نمونهای از استقامت و شجاعت آنها اعلام کرد هنگامی که در آن جنگ، در جبههای به شدت به خطر افتادیم و جان تمام افراد درمعرض نابودی بود، من که فرمانده آن گروه بودم، دستور عقبنشینی به افرادم دادم که از جمله آنان، عدهای هم از سربازان و درجهدارهای ترک بودند. اما آنها میخواستند تا آخرین نفس جنگیده و تا آخرین نفر بمیرند و من آنان را مجبور به عقبنشینی کردم، در این هنگام یکی از افسران ترک که در آن ضیافت نظامی حضور داشت، از جای خود بلند شده و با قامتی راست، هفت تیر خود را به سوی افسر آمریکایی نشانه رفته و با شلیک چند گلوله، او را در جا کشت و اعلام کرد این از اصول جنگی ترکها به دوراست. ما نظامیها دستور داریم در هر جنگی تا نفس آخر جنگیده، یا پیروز شویم یا کشته. در مرام ما بازگشت و فرار از جنگ وجود ندارد. افسر مزبور مدت کوتاهی توسط مقامات قضائی آمریکائی زندانی بود تا هنگام بازدید جلال بایار رئیس جمهوری ترکیه از واشنگتن، این افسر را آمریکائیها آزاد کرده و با این بهانه که او در دادگاههای ترکیه محاکمه خواهد شد، وی را همراه جلال بایار به آن کشور بازگرداندند و او با استقبال پرشور ترکها مواجه شد. این موضوع را میتوان در اینترنت و یا روزنامههای همان سالها یافت.
از همین روی است که من معتقدم ترکها که دراغلب تصمیمگیریها عقل و درایت بسیار از خود نشان میدهند و در مورد دست یافتن به نیروی اتمی نیز، با وجود آنکه به شدت از نظر انرژِی سوختی (نفت و گاز) در مضیقه هستند، اما هرگز به سوی این انرژی، ولو «به منظورهای صلحآمیز» قدم برنداشته و بر نمیدارند، واکنون پس از چهل و اندی سال که از اولین اقدامات ایران برای دستیابی به انرژی هستهای میگذرد و با این همه گرفتاری و درد سر روبروشده و میلیاردها دلار هزینه شده است، ملاحظه میکنید که حقیقتا تصمیم ترکها بسیار عاقلانهتر از تصمیمات و اقدامات زمامداران ایران بوده است که سرانجام مجبور به عقبنشینی شدند.
اتفاقا یک سرباز آذری هم یک ارمنی را (در مانور مشترک ناتو) با تبر روی تختش در حالیکه خواب بود سلاخی کرد و با همین ترفند به باکو آورده و تقدیر شد. جالب اینکه این کشور نیز به همان بلای ترکها دچار شده و یک پنجم خاک کشور را عملا از کف داده است.
در این هنگام یکی از افسران ترک که در آن ضیافت نظامی حضور داشت، از جای خود بلند شده و با قامتی راست، هفت تیر خود را به سوی افسر آمریکایی نشانه رفته و با شلیک چند گلوله، او را در جا کشت … این تعریف نیست، مذمت است
… خصوصیات ترکها// مطمئنم که (باید) منظورتان شهروندان «ترکیه» باشد [نه هیچ چیز دیگر]