۲۲ آوریل ، ۲ اردیبهشت، روز جهانی «مادر زمین» یا روز زمین پاک در بسیاری از کشورهای جهان در مرکز توجه قرار میگیرد و افکار عمومی در کشورهای مختلف فرا خوانده میشوند تا به حفظ و نگهداری از زمین و محیط زیست انسان و جانداران توجه بیشتری نشان دهند.
این روز در یک اتحاد جهانی یادآوری کند که اوضاع «زمین» خوب نیست. بان کی مون دبیرکل سازمان ملل در پیامی که به همین مناسبت منتشر کرده، گفته است: «واژه “مادر” قدرتی شگرف در بردارد. خاطره زنانی را یادآور میشود که به ما حیات بخشیدند، ما را به عنوان کودک پرورش داده و کمک کردند به آنچه امروز هستیم تبدیل شویم. زمین مادری نهایی است- سیارهای بیمانند که از زمانهای بسیار دور، از حیات به هزاران گونه حمایت کرده است. به عنوان انسان، باید به نیاز فوری برای مراقبتهای مادرانه بیشتر بپردازیم. تا هنگامیکه زنده هستیم به هوا، آب، خاک حاصلخیز و هدایای بیشماری که این سیاره به خوبی در خود جای داده نیاز داریم».
در سال گذشته یک رشته تظاهرات خیابانی با درخواست حفاظت از محیط زیست در ۱۵۸ کشور جهان برگزار شد، در نیویورک تنها در یک تجمع بیش از ۳۱۰ هزار نفر به خیابانها آمده بودند. هدف از برگزاری این تجمعات درخواست از دولتها برای تدوین یک قانون جامع محیط زیستی است که در پایان سال ۲۰۱۵ در اجلاس محیط زیست سازمان ملل بررسی خواهد شد. معاهدهای که در صورت تصویب از سال ۲۰۲۰ برای تمام کشورهای عضو سازمان ملل الزام آور خواهد شد.
چالشهای محیط زیستی در سرزمین خشک ما، ایران
گری لوییس، نماینده مقیم برنامه توسعه ملل متحد در ایران بر این باور است که «ایران مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه که دارای منابع طبیعی سرشاری هستند، از روشی برای توسعه استفاده کرده که بر منابع تجدید پذیرش فشار آورده است». روشهایی که ایران را با «آیندهای داغتر و خشکتر» روبرو میکند و «امنیت محیط زیست» در آن را به چالش کشیده شده است.
او چالشهای عمده محیط زیست ایران را به ۵ بخش تقسیمبندی کرده است:
۱) آب
«میانگین بارش در ایران یک سوم میانگین جهانی است و پیشبینیهای آب و هوایی آیندهای خشکتر را نیز نشان میدهد. عرضه و تقاضای آب در ایران با هم تناسب نداشته است به نحوی که تا سال ۲۰۲۵ میزان تقاضای آب ۳۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش پیدا خواهد کرد و از سویی دیگر کاهش سطح آب زیرزمینی، کاهش حقابه رودخانهها و تالابها آن آینده خشک مورد اشاره را نشان میدهد».
از دست رفتن آب تنها یک چالش زیست محیطی محسوب نمیشود. با از دست رفتن آب اقتصاد یک محدوده جغرافیایی تغییر خواهد کرد و به مهاجرتهای اجباری و یا تغییر ساختار محیطی آن منطقه خواهد انجامید. نمونه آن را را در کنار دریاچه هامون میتوان مشاهده کرد که کوچ اجباری ساکنان آن منطقه به درگیریهای گاه خشونتآمیز نیز منجر شده است.
در کل میتوان بحران آب در سالهای آینده را مهمترین چالش زیست محیطی ایران برشمرد. بحرانی که پیامدهای آن بر روی اقتصاد، اجتماع و دیگر عرصهها تاثیر مستقیم خواهد داشت.
از سویی دیگر باید به الگوی مصرف در ایران نیز اشاره داشت. به گفته حسین عطاییفر رئیس مرکز تحقیقات و ارتباط با صنعت شرکت آب و فاضلاب: «متوسط سرانه مصرف آب در بخش خانگی در ایران به طور متوسط ۱۹۰ لیتر به ازای هر نفر و در دنیا ۱۳۵ تا ۱۴۰ لیتر است. در برخی از کلانشهرها این میزان در فصل گرم سال به حدود ۲۵۰ لیتر میرسد که با این اوصاف ایرانیان دو برابر متوسط جهانی در سال آب مصرف میکنند».
۲) آسیبدیدگی و فرسایش خاک
گری لوییس در سخنرانی خود با اشاره به اینکه «این حقیقتی طبیعی است که بخش بزرگی از سرزمین ایران را بیابان تشکیل داده است. اما زمین زراعی در ایران با ۲۰ برابر سرعت تولید خود از بین میرود و این به معنی سرعت بالای بیابانزایی و جنگلزدایی است».
از جمله مواردی که این فرسایش و آسیبدیدگی خاک را به همراه دارد، بهرهبرداری نادرست از زمینهای کشاورزی، استفاده بیش از اندازه کودهای شیمیایی، شخم غیراستاندارد زمین، بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیر زمینی، چرای دام بیش از ظرفیت مراتع، بهرهبرداری بیرویه از جنگل و همچنین تغییر غیرکارشناسی کاربری زمین، میباشد.
۳) انرژی
گری لوییس در بخشی دیگر از چالشهای ۵ گانه محیط زیست ایران به مصرف انرژی در ایران اشاره داشته و گفته است: «در حال حاضر مصرف انرژی و میزان سرانه تولید دیاکسید کربن ایران از جمله بالاترینها در جهان است».
به گفته معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست، ایران «بدترین الگوی مصرف آب شرب و کشاورزی و انرژی دنیا» را دارد. بر اساس برآوردها تنها با ۱۰ درصد صرفهجویی در برق مصرفی خانوارها، بودجه لازم برای احداث شش نیروگاه ۸۰۰ مگاواتی در سال از محل صرفهجویی حاصل میشود، این در حالیست که ایران نوزدهمین مصرف کننده برق جهان است. مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران نیز با اشاره به اینکه متوسط مصرف گاز در ایران ۴ برابر متوسط جهانی و ۱۰ برابر کشورهای اروپایی است، اضافه میکند: «بر اساس آخرین آمار مصرف گاز در کشور به طور متوسط ۴۸۰ میلیون مترمکعب رسیده است که از این میزان ۳۵۰ میلیون مترمکعب آن توسط بخش خانگی مصرف شده است».
۴) آلودگی هوا
به باور گری لوییس «در میان همه مسائل مربوط به محیط زیست ایران، تاثیر آلودگی هوا بر کیفیت زندگی، احتمالا آنیترین و ملموس و مشهودترین تهدید است. آمارها به ما میگوید شهرهای ایران از جمله آلودهترین شهرهای جهان هستند. طبق ارزیابی سازمان جهانی بهداشت، اهواز، کرمانشاه و سنندج شرایطی بدتر از تهران دارند. دولت ایران شهرهای اراک و اصفهان را به این فهرست افزوده است. توفان ریزگردها که طی ۷ سال گذشته آغاز شده و از آن سوی مرزهای غربی ایران وارد میشوند به معضل آلودگی هوا افزوده است».
رحمتالله حافظی رییس کمیسیون سلامت شورای اسلامی شهر تهران اعلام کرده است: «براساس آمارهای وزارت بهداشت سالانه بالغ بر ۲ هزار و٧٠٠ مرگ در تهران بر اثر آلودگی هوا رخ میدهد». حافظی در گفتگویی دیگر پیرامون مساله ریزگردها گفته است: «بر اساس گزارشهای سازمان جهانی بهداشت اگر ریزگردها در ایران کنترل نشود، ۱۰ تا ۳۲ درصد بر میزان مرگ و میر و بیماریها اثرگذار خواهد بود».
ریزگردها علاوه بر تاثیر مستقیم بر سلامت شهروندان مانند دیگر پدیدههای طبیعی بر تغییر بافت شهری نیز اثری مستفیم دارد. از بین بردن محصولات کشاورزی، تعطیلیهای پیاپی مراکز دولتی، تخریب تدریجی ماشین آلات کشاوزری و صنعتی و بسیاری موارد دیگر که هرکدام میتواند دلیلی بر کوچ اجباری بخشی از شهروندان مناطقی که در طول سالهای گذشته بارها با هجوم ریزگردها روبرو بودهاند، باشد.
در حال حاضر استانهای خوزستان، ایلام، لرستان، کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و شرقی، اردبیل و زنجان به صورت جدی با مساله ریزگردها و پیامدهای آن روبرو هستند.
بر اساس آخرین برآوردها مسئله ریزگردها در فصلهای تابستان و زمستان به بحرانیترین درجه خود میرسند.
۵) خسارت تنوع زیستی:
از دید گری لوییس پنجمین چالش زیستمحیطی ایران از دست رفتن تنوع زیستی است. او در بخشی دیگر از سخنرانی خود گفته است: «ایران بیش از ۱۱۳۰ گونه جانور مهره دار و ۷۶۰۰ گونه گیاهی دارد و زیستگاه پستانداران بزرگ مانند یوزپلنگ آسیایی، گوزن زرد ایرانی و گور خر آسیایی است؛ اما انقراض انواع و گونههای گیاهی و جانوری در ایران شدت یافته و هماکنون ۱۰ درصد جمعیت جانوری و ۲ درصد گونه گیاهی در لیست قرمز سازمان ملل قرار دارند».
بر اساس آمار «تنوع زیستی در ایران در تمام زیست بوم ها و در کلیه سطوح در حال کاهش است». بر اساس فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN)، در سال ۲۰۱۴ میلادی «تعداد ۱۷ گونه پستاندار، ۲۵ گونه پرنده، ۱۶ گونه خزنده، ۴ گونه دوزیست و ۱۰ گونه از ماهیان کشور در زمره گونه های در معرض تهدید قرار گرفته اند». به گفته کارشناسان «رشد جمعیت، بهرهبرداری ناپایدار از منابع پایه و فعالیتهای انسانی مخرب به ویژه در نواحی روستایی، پاک تراشی جنگلها به منظور توسعه کشاورزی» از عوامل تخریب کننده تنوع زیستی در ایران است.
راهکارهای مقابله
بحرانهای زیست محیطی در ایران منحصر به این ۵ مورد نبوده اما میتوان گفت که این ۵ بحران آینده ایران را در برابر خطراتی بسیار جدی قرار میدهد. راهکارهای مقابله با آنها نیز منحصر به دولت نبوده و اصلاح جدی الگوی مصرف و اسراف میان شهروندان یک ضرورت انکارناپذیر است. گری لوییس که خود این بحرانها را مطرح کرده برای مقابله با آنها نیز راهکارهایی را ارائه کرده است.
برای مقابله با بحران آب در ایران ۴ راهکار اساسی وجود دارد:
۱) مشارکت در برنامهریزی و سیاستگذاری تمام گروههایی که با مسئله مصرف آب درگیر هستند.
۲) تغییر سیاست در قیمتگذاری آب نوشیدنی و آب کشاورزی؛ باید به این موضوع توجه داشت که بیشترین هدر دهی آب در ایران در حوزه کشاورزی است.
۳) حفاظت از آبهای زیرزمینی و سطحی و مقابله با اتلاف و برداشت غیرقانونی آب
۴) بهینهسازی استفاده از آب و استفاده از فناوری پیشرفته بخصوص در امور کشاورزی و استفاده از سیستمهای بازیافت آب
از سویی دیگراحیای جنگلها، ادغام مدیریت منابع طبیعی و برنامهریزی برای پایداری بومی و اجرای قوانین حفاظت از منابع آب و زمین میتواند اولین گامها در راستای مبارزه با فرسایش زمین باشد.
در بُعد مصرف انرژی نیز بهینهسازی انرژی در شبکههای مصرف مسکونی، صنعتی، حمل و نقل شهری، افزایش سهم انرژی خورشیدی، بادی، آبی، ژئوترمال (انرژی زمینگرمایی) و سرمایهگذاری در فناوریهای جدید انرژی میتواند کمک شایانی به حل بحران مصرف انرژی در ایران کند.
اما در بُعد مقابله با بحران ریزگردها ایران به تنهایی قادر به حل آن نخواهد بود و میبایست در یک اقدام مشترک با کشورهای همسایه به سیاستهای مشترکی اقدام کرده تا در مجموع این بحران را مدیریت کرد.
هشدارها جدی هستند
فرسایش خاک در ایران ۵ برابر متوسط جهانی است و سالانه یک درصد به مساحت بیابانهای ایران افزوده میشود. احمد خاتون آبادی استاد دانشگاه صنعتی اصفهان با اشاره بر اینکه « بحران خشکسالی منجر به بیکاری، پیامدهای بهداشتی و زیست محیطی میشود» تاکید میکند «با تداوم خشکسالی تا ۱۰ سال آینده ایران به طور کامل به بیابان تبدیل میشود».
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی در دولت هاشمی رفسنجانی با هشدار جدی پیرامون خطرات زیست محیطی در ایران اضافه کرده است: «مشکل اصلی که ما را تهدید می کند و از اسرائیل و امریکا و دعواهای سیاسی خطرناک تر است مسئله زندگی ملت است. اگر وضعیت اصلاح نشود، ایران ۳۰ سال دیگر کشور ارواح میشود چون همه کشور تبدیل به کویر میشود».
محمدرضا تابش رئیس فراکسیون محیط زیست و توسعه پایدار مجلس شورای نیز با اشاره به اینکه ایران چهارمین کشوری است که در معرض خشکسالی حاد قرار دارد، تبعات آنرا جدی خوانده و گفته است: «این موضوع میتواند تمدن ایران را ظرف ٢٠ تا ٣٠ سال آینده با چالش جدی روبهرو سازد و یک مسئله فنی و تخصصی را که هنوز راهکارهایی برای حل آن وجود دارد، به مسئلهای سیاسی و در نهایت بحران حاد امنیتی تبدیل کند».
سهم ما در پاکی زمین
برنامهریزیهای غلط جمهوری اسلامی در سدسازیها، عدم برنامه ریزی درست برای احیای دریاچهها و رودهای در حال خشک شدن، تولید بنزین غیراستاندارد و بسیاری موارد دیگر به سیاستهای دولت در زمینه محیط زیست بازمیگردد، اما شهروندان نیز در تخریب محیط زیست سهمی بزرگ دارند.
در واقع استفاده ناصحیح از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست تنها به جمهوری اسلامی و یا هر حکومت دیگری مربوط نمیشود و مسئولیت شهروندی نیز در آن نقش تعیین کننده بازی میکند.
شستن اتومبیل با آب نوشیدنی، باز نگاه داشتن مداوم شیر آب هنگام مسواک زدن یا شستن ظرفها و موارد متعددی از این دست و هدر دادن منابع آبی کشور را نمیتوان با پرداخت هزینههای آن احیا کرد. فرهنگ استفاده از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست میبایست از دوران کودکی و مهدکودک به شهروندان آموزش داده شود.
روشن نگاه داشتن بی مورد چراغها و یا استفاده نکردن از لامپهای کم مصرف نیازمند تولید بیشتر برق و به طبع آن ضربه بیشتر به محیط زیستی است که متعلق به همه است و اثرات مخرب این تولید را نیز نمیتوان با پول جبران کرد.
به این موضوع میبایست توجه داشت که ایران در بین بزرگترین تولیدکنندگان گازهای آلاینده در کنار ۹ کشور بزرگ صنعتی جهان شامل چین، ایالات متحده، روسیه، کانادا، آلمان، ژاپن، انگلستان و کره جنوبی قرار دارد بدون آنکه به اندازه آنها صنعتی باشد! سرانه هر ایرانی در تولید گازهای آلاینده تقریبا یک و نیم برابر چین است و این در حالیست که همان گونه که گفته شد، چین و هشت کشور دیگر صنعتی کارگاه تولیدی و صنعتی جهان و مولد ثروت و جزو کشورهای ثروتمند جهانند. البته بیشتر سهم ایران در تولید این گازها ناشی از نیروگاههای حرارتی تولید برق تابعه وزارت نیرو است با این همه نمیتوان نادیده گرفت که جامعه ایران، مصرفی و اسرافگر است.
تولید نزدیک به ۱۰ هزار تن آشغال در روز فقط در شهر تهران و عدم تفکیک آن تنها هزینههای بازیافت را بالا نمیبرد بلکه خبر از الگوهای به شدت نادرست مصرف و بریز و بپاشهای نامتعادل در جامعه میدهد.
روز مادر زمین، روز زمین پاک، بهانه خوبی است برای آنکه با خود بیاندیشیم که چگونه هر یک از ما در خانه و محل کار و زندگی پیرامون خود میتوانیم با اصلاح الگوی مصرف و تبدیل آن به یک روش آگاهانه و دوستدار زمین و محیط زیست، گامهایی در نگهداری و بقای یک محیط زیست سالم برداریم.