بردیا جلالی در سال ١٣۵٧ در شهر لاهیجان به دنیا آمد. بازیگری را در سن ١٠سالگی و در کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان آموخت و در دوران نوجوانی در تئاترهای مختلف دانشآموزی در استان گیلان به عنوان بازیگر حضور داشته است.

جلالی در سال ١٣٧٧ در رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد و حاصل کار او در دوران دانشجویی ۴٢ نمایش به عنوان بازیگر و کارگردان بوده است. فعالیت در رادیو و تلویزیون ایران، و کارشناس تئاتر سازمان فرهنگی وهنری شهرداری تهران از سوابق هنری او در ایران بوده است. جلالی از سال ٢٠١١ در لندن سکونت دارد و طی سالهای گذشته دو نمایشِ “مرگ” و “از یاد رفته” را در لندن به روی صحنه برده است که مورد استقبال تماشاگران و کارشناسان هنری قرار گرفت. در جشنواره تئاتر لندن در سال گذشته نمایش “از یاد رفته” در مجموع ۶جایزه، نصیب این کار و از جمله بهترین کارگردانی و متن را نصیب بردیا جلالی کرد. با این هنرمند در مورد انتظارات خودش از کیهان لندن گفتگو کردیم زیرا از یک سو متعلق به نسل پس از انقلاب است و از سوی دیگر زمان چندان طولانی نیست که به خارج از کشور کوچیده است.
-آقای جلالی، شما اگر از خوانندگان کیهان لندن چاپی بودید آیا بعد از توقف انتشار آن جای آن را خالی میبینید؟ واگر نبودید جای چه نوع روزنامۀ هفتگی در خارج از کشور به نظر شما خالیست؟
-اصولا چاپ و انتشارِ هر نشریهای باعث جذب مخاطبان خودش میشود و اگر آن نشریه به طور منظم در دسترس مخاطبان وعلاقمندان قرار گیرد، به طور حتم به عنوان بخشی از نیازهای روزمره و هفتگی شهروندان قرار میگیرد که در صورت عدم انتشار جای خالی آن در مطبوعات کشور احساس میشود. این موضوع حتی در حوزه مطبوعات در جوامع مهاجران نیز دیده میشود. بر همین اساس نشریه کیهان نیز در سالیان دور در جامعه مهاجران ایرانی ساکن بریتانیا سر برافراشت و با بهرهمندی از نویسندگان و روزنامهنگاران حرفهای یکی از باسابقهترین نشریههای پارسی زبان در خارج از ایران شد. در زمان انتشار کیهان لندن بنده به خاطرعدم دسترسی آسان به این نشریه از مخاطبان همیشگی این نشریه نبودم اما به عنوان یک مخاطب جای خالی آن را در جامعه ایرانیان ساکن بریتانیا احساس میکنم و اعتقاد دارم که بازنشر آن باید با اصلاحاتی همراه باشد.

-چه اصلاحاتی؟ چه مسائلی را و چگونه باید پوشش دهد و فکر میکنید چه گروه سنی میبایست مخاطبان اصلی آن را تشکیل دهند؟
-به طور کلی به اعتقاد بنده نشریه موفق درعرصه مطبوعات نشریهای است که جامع و فراگیر باشد و تریبون گروه، طبقه و طیف خاصی از جامعه نباشد. اگر این گونه باشد به طور قطع جامعیت خود را از دست خواهد داد. با نگاهی اجمالی به سابقه مطبوعات در ایران میتوان گفت که اغلب، تاسیس روزنامه در ایران پایگاهی برای بیان عقاید ارگانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و تابع تفکر و نظری خاص بوده است. از طرفی دیگر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از نویسندگان و روزنامهنگاران دچار عدم انطباق عقاید خود با نسل جوان جامعه ایرانی هستند. نسلی که اکثریت جامعه امروز ایران را تشکیل میدهند. این عدم انطباق و درک واقعی از نیازهای نسل جوان باعث جزیرهای عمل کردن تعدادی از روزنامهنگاران ایرانی داخل و خارج از ایران شده است که به مراتب این مشکل در آثار روزنامهنگاران ساکن خارج از ایران بیشتر مشهود است. بنده در جایگاهی نیستم که مخاطبان اصلی این نشریه را تعیین کنم اما به عنوان یک مخاطب عقیده دارم که وجود یک روزنامه باید پاسخگوی نیاز همه اقشار جامعه باشد.
-به نظر شما چه نسبتی بین مطالب مختلفِ داخل کشور و خارج از کشور در این روزنامۀ هفتگی باید وجود داشته باشد؟
-به اعتقاد بنده نسبتی بین اخبار و مطالب داخل و خارج از ایران مطرح نیست بلکه برای مخاطب، تازه بودن خبر و ارزیابی آن بدون جهتگیری مطرح است. نکته دیگر که در برخی از نشریات ایرانی خارج از کشور دیده میشود عدم تفکیک خبر با گزارش و مقاله است که اخبار و رویدادها را با مقاله و گزارش خبری اشتباه میگیرند.
-آیا از پوشش فعالیتها و برنامههای فرهنگی، هنری و ادبی کیهان لندن در سایت خود، کیهانآنلاین، راضی هستید؟ فکر میکنید چه حجمی از این رسانه باید اختصاص به این گونه مطالب داشته باشد؟

-به عنوان کارشناس هنری از نشریه کیهان لندن با سابقه فعالیت حدود سی سال انتظار بیشتری خواهم داشت. فرهنگ، هنر و ادبیات از بخشهای پرمخاطب هر نشریه است و پر واضح است که اهمیت دادن به این مضامین از موفقیتهای هر نشریهای محسوب میشود. بنده فکر میکنم که نشریه کیهان برای بازنشر باید از لحاظ فرم و محتوا تغییرات اساسی داشته باشد. به لحاظ شکل و فرم، این نشریه باید نسبت به طراحی گرافیک تارنمای خود بازنگری کند و همچنین نسبت به گرافیک و صفحهبندی نسخه چاپی خود از طرحها و ایدههای جدید بهرهمند شود. از لحاظ محتوایی نیز باید جامع و بیطرف باشد و نیاز مخاطبان ایرانی ساکن بریتانیا را برطرف سازد. این را هم باید عرض کنم که بنده کارشناس فرهنگی و یا مطبوعاتی نیستم و تمام این نکات از منظر یک کارشناس هنری گفته شد و امیدواریم که چاپ نشریه کیهان اتفاقی مبارک برای سربلندی ایران عزیزمان باشد. قطع این روزنامه هفتگی نیز باید قطع کوچک باشد تا حمل و خواندن آن آسان باشد.
-ولی آیا شما به طور مشخص جای نسخۀ چاپی کیهان لندن را خالی میبینید؟
-ببینید، دیگر امروزه بیشتر نشریات از طریق نسخۀ آنلاین و شبکههای اجتماعی مجازی در دسترس علاقمندان قرار دارند، ولی نمیدانم، نسخه های چاپی یک حالت نوستالژیک دارند و یا شاید لمس کردن آنها احساس رضایتی در خوانندگان ایجاد میکند که هنوز نسخههای مجازی نتوانسته جای آنها را بگیرد. به همین دلیل نشریات بزرگ در همین بریتانیا هنوز در نسخۀ چاپی نیز منتشر میشوند و احتمالاً برای سالیان سال در آینده نیز این چنین خواهد بود.

–آیا نکته و توصیه دیگری دارید که با کیهان لندن و خوانندگانش در میان بگذارید؟
-بله، میخواستم توجه دست اندرکاران را به این موضوع جلب کنم که اگر در آینده نسخۀ چاپی کیهان در آید تقاضا دارم که از نظر توزیع در لندن و شهرهای دیگر در بریتایا و یا شهرهای دیگر اروپایی گستردهتر عمل کند تا آسانتردر دسترس خوانندگان باشد. من خود، چنان که گفتم، زمانی که نسخۀ چاپی کیهان در میآمد از این نظر در لندن دچار مشکل بودم.
-شاید به همین دلیل، بهترین و آسانترین شکل دریافت روزنامه، اشتراک آن است. با سپاس از شما به خاطر این گفتگو و وقتی که در اختیار کیهان لندن گذاشتید.