حضور علیاکبرهاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دانشگاه امیرکبیر تهران (پلی تکنیک) در روز دوشنبه ۱۴ اردیبهشت با حواشی زیادی روبه رو شد. از ساعات اولیه بامداد خودروهای نیروی انتظامی، آمبولانس و آتشنشانی در مقابل در اصلی دانشگاه در خیابان حافظ و کوچههای اطراف مستقر شدند.
سخنرانی رفسنجانی در این دانشگاه به چند دلیل اهمیت زیادی داشت. نخست آنکه اولین حضور و سخنرانی او در یک فضای عمومی خارج از ساختمان مجمع پس از ماجرای ۲۳ فروردین در همایش گرامیداشت خدیجه ثقفی همسر روحالله خمینی بود. وی در آن جلسه سخنانی مطرح کرد که به شدت از سوی محافظهکاران و مقامات امنیتی و نظامی مورد انتقاد قرار گرفت. از جمله «خشک مقدس» خواند افراطیون و همین طور انتقاد از سرکوبها و زندانی کردن منتقدان و مخالفان. در پی این اظهارات بود که پاسدار محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و بسیاری از نمایندگان مجلس با حملات شدید در فضای رسانهای به تهدید او پرداختند.
دوم اینکه دانشگاه پلیتکنیک پایگاه دانشجویی منتقدان حکومت به شمار میرود و بسیاری از فعالین سیاسی از طیف انجمن اسلامی، ازا گرایشهای اصلاحطلبانه گرفته تا دانشجویان و نخبگان لیبرال و لائیک یا دانشجویان این دانشگاه هستند و یا فارغالتحصیل آن و حضور هاشمی رفسنجانی در بین آنها به نوعی دهان کجی به طیف بسیجی و حامیان اندک حکومت در این دانشگاه بود.
حدود ۵۰ تا ۶۰ نفر از بسیجیان ساعاتی قبل از حضور رفسنجانی در دانشگاه زنجیره انسانی درست کردند و با پلاکاردهایی که در دست داشتند علیه او و پسرش مهدی شعار میدادند از جمله «تاجر ورشکسته، برگرد به باغ پسته» و «مرگ بر فتنهگر» اصلیترین شعارهایی بود که بسیجیان علیه هاشمی سر دادند. آنها پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها همراه با کاریکاتورهای مهدی هاشمی، او و خانوادهاش را متهم به فساد اقتصادی و فتنه میکرد.
آنها هم به اپیلاسیون کار دارند هم به مذاکرات هستهای
گرچه تعداد بسیجیان در مقابل دانشجویان دیگر زیاد نبود، اما همین تعداد هم جای شک و تردید که واقعا دانشجوی پلی تکنیک باشند. یکی از دانشجویان حاضر در دانشگاه به کیهان لندن گفت: «تعدادی از آنها که علیه هاشمی شعار میدهند اصلاً دانشجوی این دانشگاه نیستند و در روزهای گذشته در مراسم اعتکاف تصمیم گرفتند که حاشیهسازی کنند و امروز هم با تدارکات زیاد آمدهاند تا بگویند ما هستیم.»
این دانشجو در پاسخ به این پرسش که اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی در مورد سرکوبها و خشک مقدس خواندن بعضی افراد چه تاثیری در انتقادهای امروز علیه او دارد گفت: «به طور حتم بیتاثیر نبوده اما اگر هاشمی آن سخنان را هم نمیگفت همین عده امروز باز هم اینجا جمع میشدند و اعتراض میکردند چون قرارشان این است که هر جا که یک چهره منتقد از درون خود نظام هم باشد آنها هم حاضر شوند، همان طور که علی مطهری را در شیراز و مشهد تهدید کردند و یا به سید حسن خمینی نامه دادند که به استان گلستان نیا، اینها همانهایی هستند که به اپیلاسیون زنان کار دارند، به مذاکرات اتمی کار دارند، در انتخابات دخالت میکنند و معلوم هست که از کجا خط میگیرند.»
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
اما آنها که از حضور رفسنجانی در پلیتکنیک استقبال کردند تعدادشان به مراتب بیشتر از بسیجیان بود. گرچه در بین آنها نیز بودند دانشجویانی که از دانشگاههای دیگر برای حضور در سخنرانی خود را به آنجا رسانده بودند. حدود دو هزار نفر که بخش زیادی از آنها از حامیان جنبش سبز بودند دو شعار عمده را هم پیش از سخنرانی و هم حین سخنرانی رفسنجانی سر دادند: «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «یا حسین میرحسین».
وورد رفسنجانی با بنز مشکی
حدود ساعت ۱۲٫۳۰ رفسنجانی با اسکورت کامل و یک بنز مشکی البته با دو ساعت تاخیر به تالار اجتماعات مرکزی رسید. ورود او تنش بین دو طرف را زیاد کرد وشعارها تندتر شد. بسیجیان فریاد «مرگ بر هاشمی» و «زندانی سیاسی اعدام باید گردد» سر دادند و طرف مقابل شعار میداد: «مزدور برو گمشو»، «بسیجی واقعی همت بود و باکری»، «پول نفت چی شده، خرج بسیجی شده»، «دلواپس، اسراییل پیوندتان مبارک». برخی هم پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: «پلی تکنیک زنده است». آن طرف، بر پلاکاردهایی که در دست بسیجیان بود نوشته شده بود: «نماد اشرافیت، منکر رای ملت»، «دانشگاه را جولانگاه فتنه نکنید». آنها طبق معمول پای آمریکا و انگلستان هم وسط کشیدند و «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر انگلیس» هم سر دادند.
خروج از دالان دعوا به سبک گانگسترها
تنشهای بیرون سالن در تمام مدت سخنرانی با کمی افت ادامه داشت، اما اوج آن هنگام بیرون رفتن هاشمی رفسنجانی و همراهانش از سالن بود که حدود ۵۰ بسیجی دیگر به جماعت حاضر اضافه شدند. شعارهای تند بسجیان که چاشنی آن با پرتاب چند بطری آب و تعدادی سنگ بود با حلقه انسانی دانشجویان و خواندن سرود «یار دبستانی» پاسخ داده شد. رفسنجانی هم آنقدر محافظ داشت که نمیتوانست آسیبی به او برسد. اما بسجیان سعی کردند اعتراضاتشان را از نزدیکترین فاصله به گوش رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برسانند که همین باعث تنشهای پراکندهای شد.
در خارج سالن، پس از پایان سخنرانی، عدهای برای بدرقه و عدهای برای اعتراض خود را آماده کرده بودند و منتظر خروج رفسنجانی از سالن سخنرانی بودند، و به گمان اینکه وی در یکی از اتومبیلهای جلوی سالن است، حسابی به هم تاختند. در حالی که آیتالله از در دیگر دانشگاه خارج شده بود.
رفسنجانی چه گفت؟
رفسنجانی در سخنرانی خود از جمله گفت:
-عربستان در خدمت استکبار است. مصر هم که روزگاری دژ در برابر اسرائیل بود در شرایط فعلی قرار گرفته است، پاکستان نیز در گیر مسائل داخلی خود است.
– در هر جامعهای تفکرات، خواستهها و مذاهب و قومیتهای مختلف و همچنین نارضایتیهایی وجود دارد اما ما باید هوشیار باشیم و وحدت و همدلی را به عنوان یک نیاز واقعی حفظ کنیم.
-همه در کشور باید متحد باشند و البته باید همدیگر را نیز نقد کنیم. اگر اختلافات به شکل مناسب بیان شود مشکلات حل میشود. در انتخابات نمیتوانیم بگوییم همه به یک جا رای دهند . باید با آزادی ، ادب، منطق و با پذیرش نظر اکثریت وحدت خود را حفظ کنیم . در این فضا اگر تحریمها هم رفع نشد ما مسیر خود را ادامه میدهیم ولی اگر تحریمها رفع شد خواهیم دید چه فضایی برای توسعه کشور فراهم میشود.
– در کشور ما مشکل تورم و بیکاری وجود دارد که از دل این مشکلات فساد بیرون میآید.
– من برای سخنرانی به این دانشگاه میآمدم که همه آن سخنرانیها مسئلهساز میشد، زیرا یک سو دانشجویان انقلابی اسلامی و ملی بودند و در سوی دیگر دانشجویان مارکسیست و سوسیالیست و البته دانشجویان طرفدار شاه نیز حضور داشتند. من در ورود و خروج خود به دانشگاه و در حین سخنرانی این چهرهها را میدیدم. آن وقایع برای من شیرین بود زیرا سر ما برای آن سخنرانیها و مسائل حاشیه آن درد میکرد.
– امیرکبیر درد استعمار و استبداد را متوجه شد و برای مبارزه با آن تلاش کرد و در این راه جان خود را از دست داد. امیرکبیر، ناصرالدین شاه را از تبریز به تهران آورد و وی را به قدرت رساند اما استبداد نمکنشناسی کرد و با توطئههای اطرافیان ناصرالدین شاه امیرکبیر به شهادت رسید اما نام وی ماندگارتر از نام شاهان شد. نام امیرکبیر برای این دانشگاه بسیار شایسته بود و اساتید این دانشگاه سهم خود را در توسعه این کشور ایفا کردند.
– کسی هم از روز قیامت و ظهور امام زمان خبر ندارد و هر کس برای ظهور امام زمان وقت تعیین کند دروغگوست. انسان با ملائکه در علمجویی و تکلیفمحوری تفاوت دارد و خداوند در زمان خلقت آدم به فرشتهها فهماند که علم آنها محدود است ولی انسان این گونه نیست.