اختر قاسمی – (گزارش نخست) روز جمعه گذشته اول ماه مه در حالی که مردم شهر وین در خیابانها مشغول برگزاری جشن و سرور به مناسبت روز جهانی کارگر بودند، سازمانهای جبهه های ملی در خارج از کشور گرد هم آمدند تا چهارمین کنگره خود را در این شهر برگزار کنند.
در روز قبل از کنگره در نشستی که برای عموم آزاد بود، دکتر بهمن مبشری از طرف هیئت اجرایی جبهه ملی خارج از کشور ضمن خوشآمد به شرکت کنندگان گفت: ما بر اساس روال همیشگی کنگرهها ابتدا در روز قبل از کنگره در یک کنفرانس پیش کنگره به مسائل حاد روز ایران و راهکارهای پیشبرد اهداف نهضت ملی و حل بعضی مشکلات از دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران میپردازیم.
کنگره های قبلی سازمانهای جبهه ملی در خارج از کشور به ترتیب در سال های ۲۰۰۸، ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ برگزار شدند.
کنفرانس پیش کنگره از ساعت چهار بعد از ظهر تا ساعت هشت شب به طول انجامید و در پایان داریوش شیروانی هنرمند ساکن مونیخ در میان استقبال حاضران با اجرای سرودها و ترانههای خاطره انگیز فضای دیگری را برای جمع به ارمغان آورد.
در ادامه بخشهایی از سخنرانیهایی که در این کنفرانس ایراد شد آورده میشود.
دکتر اقتداری: اقتصاد رفاه ملی
سخنران نخست کنفرانس آقای دکتر محمد اقتداری اقتصاددان و استاد دانشگاه در امریکا بود که سخنرانی خود را با موضوع کدام نوع اقتصاد می تواند مورد توجه جبهه ملی قرار بگیرد، اقتصاد رفاه عمومی را برای ایران پیشنهاد داد. او با بررسی مستند همه شیوههای اقتصادی تجربه شده و موجود در جهان سرمایهداری و سوسیالیستی، و با ارائه نمونههای مشخص، از کشورهای سرمایهداری غربی و کشورهای سوسیالیستی شوروی و کوبا و کره، اقتصاد شمال اروپا را که به اقتصاد نوردیک معروف است با بالاترین درصد رفاه اجتماعی برای مردم بهترین شیوه اقتصاد دانست و خواهان چنین شیوهای برای اقتصاد ایران با عنوان «اقتصاد رفاه ملی» شد. دکتر اقتداری سخنان خود را این گونه جمعبندی کرد:
در نظام آینده ایران در پرتو نظام مردمسالاری و اقتصاد رفاه ملی باید به سه نکته توجه داشت:
ـ سیاستمداران آن نظام باید در خدمت رفاه و گسترش و ارتقاء سطح زندگی اقشار میانه جامعه ایران باشند و تمام سیاستهای اقتصادی جامعه در خدمت این موضوع قرار گیرد.
ـ سیاستهای دولت باید در خدمت آن باشد که اقشار پائینی جامعه را با سیاستهای ویژه اقتصادی و اجتماعی به سوی رسیدن به اقشارمیانه جامعه تشویق و هدایت نماید.
ـ باید اقشار ثروتمند جامعه را از طریق تعلیمات اجتماعی و وضع قوانین ویژه به طرف تعادل در فعالیتهایشان سوق داد. دفاع و پشتیبانی از اقشار میانه جامعه نباید بر اساس قلع و قمع اقشار ثروتمند قرار گیرد. هدایت درست و منطقی و آبرومندانه این اقشار در خدمت به جامعه ایرانی که مورد افتخار آنها نیز هست، اساس این سیاستها را تشکیل میدهد.
دکتر بیات: توافق هستهای به هیچ وجه با منافع ملی ایران ناسازگار نیست
دومین سخنران دکتر بهروز بیات محقق هستهای بود. دکتر بیات در سخنان خود در مورد عدم عدالت در جهان به ویژه در ارتباط با مسئله هستهای به این نکته اشاره کرد که موضوعی که در مناقشه هستهای ایران نیست اینکه از تکنولوژی هستهای استفادههای دیگری در عرصههای مختلف از جمله پزشکی و صنعت و کشاورزی میتوان کرد. او گفت کسانی که این دو موضوع را با هم یکی میکنند عمد دارند تا بگویند دنیا میخواهد ما را از تکنولوژی منع کند در حالی که این بخش مورد مناقشه نیست.
دکتر بیات ضمن اشاره به فشار اقتصادی و تحریمها در جامعه که دولت روحانی را مجبور به مذاکرات هستهای کرد گفت، جدا بودن ایران از علم و جهان پیشرفته عواقبی دارد که حداقل یکی دو نسل طول خواهد کشید تا جبران شود و این چیزیست که بلاواسطه قابل اندازهگیری نیست و عواقب درازمدت دارد.
دکتر بیات ضمن مثبت شمردن توافق اولیه ژنو که برنامه هستهای جمهوری اسلامی را محدود به حد خاصی میکند گفت: بخش قابل توجهی از حاکمیت خواهان برداشتن تحریمها هستند بدون اینکه در عرصههای دیگر تغییرات ایجاد کنند.
او در باره بیانیه لوزان گفت: میتوان سه نکته را در این بیانیه دید: غربیها با بخشی از غنیسازی موافقت کردند و دیگر اینکه انباشت زیاد اورانیم غنی شده در ایران صورت نگیرد. دیگری در مورد راکتور آب سنگین اراک بود که تنها بخشی از مسئله هستهای ایران است که در خدمت به جامعه است چون راکتور تهران قدیمی و کهنه است.
دکتر بیات به بخشی از خواستهای دولتهای غربی از جمهوری اسلامی در توافق لوزان به عنوان یک خواست شیطانی اشاره میکند و میگوید که حال که ایران به پروتکل الحاقی پیوسته آنها میتوانند بازرسیها و اقداماتی را که تا کنون انجام دادند شدت دهند و بازرسیهای بیشتری حتی به شکل سرزده در عرض دو ساعت انجام دهند و آژانس میتواند از تاسیسات خارج از حوزهای که بلاواسطه به برنامه هستهای وصل هستند بازدید به عمل آورد. او در ادامه گفت به طور مثال اگر آژانس بخواهد از پارچین بازرسی کند با توجه به اینکه پارچین یک محل نظامی است، طبیعی است که هیچ کشوری خواهان این نباشد که از تاسیسات نظامی آنها بازدید کنند.
دکتر بیات معتقد است که جامعه جهانی قصد ایجاد فشار دارد چرا که برداشتن تحریمها را منوط به توافق نهایی با نظر آژانس میداند. او معتقد است که اگر تحولی در سیاست غرب نسبت به ایران رخ نمیداد توافقی صورت نمی گرفت و تغییر سیاست غرب و بخصوص امریکا و اوباما نسبت به ایران را در یک پروسه بعد از تندرویهای جرج بوش و گزارش ۱۶ سازمان امنیتی امریکا در باره عدم تمایل رژیم ایران به ساخت بمب اتمی میداند. ضمن اینکه دکتر بیات بر نرمش حکومت ایران برای پذیریش روحانی به عنوان ریئس جمهور هم اشاره کرد و گفت: به نظر من غربیها متوجه شدند که اگر با ایران تعامل کنند بهتر خواهد بود. در ایران نبردی بین کسانی که فقط خواهان برنامه هستهای هستند و بین کسانی که خواهان توافق به عنوان گشایش به سوی جهان است، وجود دارد. دکتر بیات به کسانی که در خارج علیه این توافق تلاش کردند اشاره به سخنان نتانیاهو در کنگره امریکا کرد و سخنان او را علیه مردم ایران ارزیابی نمود.
دکتر بیات در پایان سخنان خود گفت: با توجه به صحبتهای اوباما در باره ایران که اگر ایران دست ضدیت با اسراییل و ضدیت با یهودیها و ضد سنیها بردارد شرایط بسیار خوبی دارد که با امریکا وارد تعامل شود و این کشور قابلیت این را دارد که به موفقترین کشور منطقه تبدیل گردد. و این یعنی باز شدن ایران به سوی دنیا که با منافع ملی ما مطابقت دارد و ما به عنوان کسانی که منافع ملی را در نظر داریم چیزی را از دست نمیدهیم و نباید نگران مذاکرات باشیم. توافق هستهای به هیچ وجه با منافع ملی ایران ناسازگار نیست.
دکتر قائم مقام: حکومت جمهوری اسلامی، حکومت دروغ و ریا
سومین سخنران دکتر کامبیز قائم مقام عضو هیات اجرایی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور بود که در رابطه با ماجراجوییهای نظامی حکومت در مغایرت با منافع ملی صحبت کرد.
دکتر قائم مقام ضمن بررسی شرایط دنیا در گذشته و حال و رشد سرمایهداری و امپریالیسم و بروز استعمار در آسیا و افریقا که با رشد جهان سوم بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم با نشاندن دیکتاتورها در امریکای جنوبی، آفریقا و آسیا بود به مسئله تاثیر فرهنگ غرب در جوامع عقب مانده تحت استعمار اشاره کرد و به بررسی جنبشها و انقلابهای این جوامع همچون مصر و الجزایر و هندوستان و تونس پرداخت و سپس به ماجراجوییهایی افرادی همچون عبدالناصر که خود انقلابی بود اشاره نمود که باعث شد دولت وقت ایران هم در این ماجراجواییها شرکت کند و بین جنگ مصر و اسراییل دولت شاه به مصر کمک کرد. او بعد از این مقدمه در ادامه سخنانش به خمینی و دیدگاه خلافت اسلامی اشاره کرد که پس از انقلاب با ماجراجوییها و دخالت در کشورهای اسلامی همچون عراق که منجر به جنگ هشت ساله شد و همچنین بسیج شیعیان در لبنان و فلسطین و کمک به شکلگیری حزبالله و حماس و همچنین صدور اسلحه به سوریه و دخالت در سومالی و فلییپن و اعمال مخرب در منطقه همه را دلیلی بر پیدایش گروههایی چون داعش را ادامه سیاستهای حکومت اسلامی دانست.
دکتر قائم مقام حکومت ایران را حکومت دروغ و ریا خواند و گفت این حاکمیت دروغ هر کاری که انجام میدهد برای زنده ماندن خود است. از طرفی با داعش میجنگند و از طرفی هم حمایت میکند. او در پایان سخنانش به این نکته اشاره کرد که این رژیم با عملکرد مخرب خود برای از بین بردن پایههای جامعه کاری کرده است که همه میترسند که اگر این حکومت از بین برود آیا ایران باقی خواهد ماند یا نه؟
سخنران آخر قرار بود که محمد کسائی زاده، روزنامهنگار و پژوهشگر درباره “تاثیر نبود آزادی رسانهها بر گسترش فساد سیاسی و اقتصادی در ایران“ باشد به دلیل بیماری نتوانست حضور یابد و به جای او آقای حمید صدر درباره جایگاه جبهه ملی در مبارزات ضد اسبتدادی و ملی صحبت کرد.
حمید صدر: بختیار نماد وجدان بیدار جامعه
حمید صدر به تفاوتهای بین برداشت و مقایسه از جبهه ملی با سازمانها و گروههای دیگر مخالف جمهوری اسلامی، بخصوص در بین نسل جوان اشاره کرد. او در سخنانش به برخوردهای گروههای مختلف از جمله از برخورد مارکسیستها با جبهه صحبت کرد.. وی از فعالیت ۶۶ ساله جبهه ملی در زیر فشار استبداد (به جز دو سه سال) گفت بدون آنکه به خطاها و عملکرد جبهه ملی اشاره کند.
حمید صدر ضمن برشمردن برخی اعمال جبهه ملی به نیروهای چپ و مارکسیست انتقاد کرد که آنها را نمایندگان بورژوازی میدانستند.
حمید صدر جبهه ملی را در آن زمان قربانی فشار و هجوم مارکسیستها میداند که برخی جبهه ملیها به کمونیستهای دو آتشه تبدیل شدند. او گفت اکثریت کادر کنفدراسیون را جبهه ملی تشکیل میدادند و دو آتشههای کمونیست این موقعیت جبهه ملی را از بین بردند.
حمید صدر درباره پیدایش جبهه ملی گفت: ما از ایدئولوژی به وجود نیامدیم. از نظر تاریخی پا گذاشتن ما به صحنه سیاسی مشخصا در مورد دو مسئله مهم بود یکی مسئله خلع ید انگلیس و دوم مسئله انتخابات آزاد.
ما از یک ائتلاف به وجود آمدیم که خصلتی را در ما درونی کرد. وی گفت: مبارزه ملی ما بر سر یک خواست ملی بود که بر سر آن بتوانیم با احزابی که مطمئنیم خواست آنها دمکراسی و حقوق بشر و منافع ملی است به نزدیکی برسیم و مسئله ایدئولوژیک را کنار بگذاریم و مسئله دوم ما به عنوان یک جریان سیاسی که در این ائتلاف میتوانستیم هموطنان را پیدا کنیم و حق نداشتیم با افکار و نظرات مخالف برخورد دشمنانه داشته باشیم چون هم از سوسیال دمکراتی مانند خلیل ملکی داشتیم هم ناسیونال دو آتشهای مانند فروهر. همه نوع نگاهی در جبهه ملی بود. نقش جبهه ملی نقش متحد کننده بود.
حمید صدر در ادامه گفت: فرهنگی را ما در جامعه ایران رسوخ دادیم که با جنگهای فرقهای و ایدئولوژیک زمین تا آسمان فرق میکرد و افراد ما باید عادت میکردند که نظر مخالف را بشنوند و سر اصول و پرنسیبهای خود بایستند و در نفی و حذف کسی حرکت نکنند. روشنفکرانی که ظاهر را میبینند فراموش میکنند که افرادی مثل دکتر صدیقی و دکتر بختیار در این جوامع غربی جنگیدند و مبارزه کردند. جبهه ملیها هیچ وقت خالیبند نبودند.
حمید صدر به اقدامات دو دولت جبهه ملی نیز اشاره کرد و گفت: برخی از اقدامات دو دولت جبهه ملی در زمان مصدق و دکتر بختیار با توجه به شرایط و فرهنگ ایران بسیار انقلابی و رادیکال بودند. از برنامه دو دولت مصدق و بختیار متوجه میشویم که برنامهها ریشهای و عمیق است که میشود جامعه را به جلو برد در عین حالی که خیلی نرم و محتاط است.
او در ادامه سخنان خود گفت: به نظر من در برخورد به جبهه ملی این توقع و انتظار را داریم که ما را با ابزار و خطکشهای خود جبهه ملی بسنجد و توقعات یک حزب کمونیست را از ما نداشته باشند و ما را جدا از تاریخی که پشت سر گذاشتیم بررسی نکنند. ما جزیی از تاریخ این مملکت هستیم و حداقل در ۶۵ سال اخیر تاثیر مستقیم و غیر مستقیم داشتیم.
برخلاف همه سازمانهای سیاسی که به وجود آمدند ما دو بار شانس و فرصت دو دولت را داشتیم و تجربه مردم از این دو دولت دزدی و فساد و اختتاق و آدمکشی و غیره نیست. الان هم من منتظر نیستم که رفتار در این مورد عوض شود ولی در حال حاضر مثل دو ماراتون چوب ماراتون به دست ما افتاده و تمام مشکل ما این است که این چوب ماراتون را به دست کی بدهیم؟
حمید صدر سخنان خود را با این جمله به پایان رساند:
مصدق نماد دمکراسی و آزادیست و بختیار را باید به نماد وجدان بیدار تبدیل کنیم.
حمید صدر در پاسخ به پرسش من که چرا نظر جبهه ملی در رابطه با سکولاریسم به شکل واضح بیان نشد، گفت: این مسئله برای ما حل شده است!
این در حالیست که برای بسیاری از ایرانیان این مسئله هنوز حل نشده است: چرا سنجابی و بازرگان با حکومت اسلامی همراهی کردند و با دکتر شاپور بختیار که عمقِ فاجعه نظام ایدئولوژیک مذهبی را میدید آن گونه برخورد نمودند.