وزیر امنیت داخلی ایالات متحده با اشاره به «فصل جدید تروریسم» به لزوم برخوردی متناسب با آن تاکید دارد. جه جانسون به استفاده داعش از رسانههای اجتماعی اشاره کرده که میتواند امنیت داخلی کشور را به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خطر اندازد و گفته است: «امکان دارد که پیش از آنکه یک بازیگر مستقل برای حمله تلاش کند، ما هیچ هشداری دریافت نکنیم. به این سبب نیروهای پلیس در سطح محلی باید هوشیارتر از همیشه باشند».
جانسون در مصاحبه تلویزیونی خود با شبکه ای.بی.سی. ضمن اشاره به اقدامات دولت آمریکا برای مقابله با این تهدیدات گفت: «این اقدامات باید بخشی از تلاشهای ما در این فضای جدید باشد و لازم است که اقدامات بیشتری را انجام دهیم. این اقدامات میبایست از درون خود جامعه برخیزد و رهبران جامعه مسلمانان در واقع کسانی هستند که میتوانند با صراحت بیشتری از دولت آمریکا با جامعه خود در این مورد صحبت کنند».
همزمان جیمز کامی مدیر پلیس فدرال آمریکا، اف.بی.آی. ضمن ابراز نگرانی از گسترش نفوذ داعش در شبکه سایبری تاکید کرد: «صدها و حتی هزاران شهروند آمریکایی پیامهایی برای استخدام در گروههای افراطی دریافت کردهاند». او در ادامه به پیامی که در شبکه تویتر از سوی داعش و هوادارانش مبنی بر «اگر نمیتوانی از کشور خارج و به ما ملحق شوی پس در همان جایی که هستی بکُش!» اشاره داشته و نسبت به آن هشدار داده است.
پیش از این نیز رسانهها خبر از ارسال پیامهای مشابهی در بریتانیا داده بودند. در این پیامها که برای زنان هوادار دولت اسلامی ارسال شده، آمده است «اگر نمیتوانید خانواده خود را ترک کنید و یا مشکلی برای ملحق شدن ما در سوریه دارید پس چرا همان جا که هستید کاری نمیکنید؟»
مرکز بینالمللی مطالعات افراطیگری در یک بررسی که به روی حسابهای کاربری برخی از زنان هوادار داعش در فضای مجازی انجام داده است، متوجه نقش پررنگ آنان در دعوت جوانان به انجام عملیاتهای مورد نظر داعش در کشورهای دیگر و ملحق شدن آنان به داعش در سوریه شده است. بررسیهای این مرکز نشان میدهد که برخی از این افراد به صورت آشکار از حملات صورت گرفته به مجله «شارلیابدو» حمایت کرده و خواستار «بریدن سر غربیها» شدهاند.
گزارش این مرکز اضافه میکند: «تا کنون تصویری منفعل از زنان غربی که به داعش ملحق میشوند نشان داده شده است. تصویری که آنان را تنها برای ازدواج [جهاد نکاح] و بچهدار شدن در مناطق تحت کنترل داعش نشان میدهد». در ادامه این گزارش تاکید شده است که این زنان یکی از عوامل «افزایش تهدیدها» در کشورهای اروپایی هستند، تهدیدهایی که کشورهایی همچون بریتانیا را به حالت آماده باش برای مقابله با حملات احتمالی آنها درآورده است.
اما استفاده زنان داعشی برای دعوت جوانان به جهاد تنها تهدید سایبری امروز نیست. گزارش رسمی «ارزیابی تهدیدات جهانی» که توسط جیمز کلاپر مقام ارشد اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا منتشر شده است نشان میدهد که حملات سایبری مهمترین تهدید امنیت ملی این کشور محسوب میشود.
در این گزارش آمده است: «تهدیدهای سایبری برای امنیت ملی و اقتصادی آمریکا به لحاظ دامنه، پیچیدگی و شدت تاثیر و همچنین طیف عوامل تهدیدها، روشهای حمله، سیستمهای هدفگیری شده و قربانیان نیز در حال گسترش است». با اینکه در گزارش کلاپر ایران از صدر تهدیدات امنیتی علیه ایالات متحده آمریکا خارج شده است اما در بخش تهدیدات سایبری از ایران در کنار کره شمالی، روسیه و چین به عنوان بزرگترین تهدیدهای سایبری علیه این کشور نام برده شده است.
در ادامه این گزارش آمده است: «امروزه، حملات سایبری با انگیزه سیاسی یک واقعیت رو به گسترش است و عوامل خارجی در شناسایی و فراهم ساختن دسترسی به شبکههای ساختاری مهم آمریکا نقش دارند که امکان بهره برداری سریع از آن برای اقدامات خرابکارانه وجود دارد».
کلاپر در ادامه گزارش خود منابع تهدیدات سایبری را به ۴ دسته متفاوت تقسیم کرده است:
«۱) دولتهای ملی با برنامههای سایبری بسیار پیشرفته از قبیل روسیه و چین
۲) دولتهایی با تواناییهای فنی کمتر اما احتمالا با مقاصد خرابکارانهتر از قبیل ایران و کره شمالی
۳) مجرمانی با انگیزه سودجویی
۴) هکرها یا افراطیونی با انگیزههای ایدئولوژیک»
در این گزارش پیرامون تهدیدات و اقدامات دولتی ایران آمده است: «برنامه سایبری به عنوان یکی از ابزارهای متعدد برای انجام اقدام تلافی جویانه بر علیه دشمنان سیاسی و نیز یک ابزار پیشرفته جمعآوری اطلاعات برای ایران ارزشمند است».
تروریستهای جهادی
در بخشی دیگر از گزارش «ارزیابی تهدیدات جهانی» به موضوع قدرت گرفتن «افراط گرایان خشن سنی» اشاره شده که «اعضای آنها و پایگاههای امنشان از هر زمان دیگری بیشتر است» و اضافه میکند: «این گروهها برای دولت های محلی و منطقهای چالش ایجاد میکنند و منافع متحدان آمریکا را تهدید میکنند».
در ادامه این گزارش آمده است: «اگر دولت اسلامی اولویت خود را از جنگ برای توسعه ارضی به حمله به غرب تغییر دهد، آنگاه دسترسی این گروه به غربیهای بنیادگرا شدهای که در سوریه و عراق جنگیدهاند، دریایی از فعالان را در اختیار این گروه قرار میدهد که به شکل بالقوه به آمریکا و دیگر کشورهای غربی دسترسی دارند».
چندی پیش نیز روزنامه ایندیپندنت در گزارشی میزان پراکندگی تویتهایی را که در حمایت از دولت اسلامی منتشر میشود بررسی کرده بود. نکته نگران کننده این گزارش نه عربستان سعودی به عنوان بزرگترین منبع انتشار این خبرها بلکه ایالات متحده آمریکا و بریتانیا است که در میان تمام کشورهای اسلامی موجود در این لیست حضور دارند. به معنی دیگر بخشی از «نیروهای بالقوه» که نسبت به آنها هشدار داده میشود به صورتی علنی در حال تبلیغ نه از موصل و رفه بلکه از خود لندن و واشنگتن است.
این نگرانیها زمانی افزایش پیدا کرد که هکرهای دولت اسلامی (و یا هواداران آنها) حساب تویتری فرماندهی مرکزی ایالات متحده را به دست گرفتند. با اینکه گفته میشود آنها امکان دسترسی به اسناد و مدارک طبقهبندی شده و یا محرمانه نداشتند اما با انتشار پیامهایی همچون «خلافت اسلامی اینجاست. ما در کامپیوترهای شخصی شما هستیم، در هر پایگاه نظامی» و یا «سربازان آمریکایی؛ ما داریم میآییم. مراقب پشت سر خود باشید» جنگی تبلیغاتی را به راه انداختند.
بر اساس تعریفی که مرکز تحقیقات کالیفرنیا CACI ارائه داده است، تهدید سایبری به مجموعه «وقـایعی کـه بـه صورت طبیعی و یا توسط انسان (به عمد یا غیرعمدی) بر فضای مجازی تأثیرگـذار باشد یا حوادثی که از طریق فضای مجازی عمل کند یا به نحوی به آن مـرتبط باشـد» اطلاق میشود.
بر همین اساس تهدیدات سایبری به سه بخش عمده دستهبندی میشوند:
۱) جنگ سایبری
امروز جنگ الزاما به صورت سختافزاری و از طریق نیروی نظامی انجام نمیشود. جنگ سایبری در واقع تلاش هدفمند برای وارد کردن آسیبهای جدی به دولت و یا نهادهای وابسته به منظور تضعیف و یا از میان بردن زیرساختهای یک کشور است. امروزه برخی فضای سایبری را در کنار اجزای چهارگانه جنگ (زمین، هوا، دریا و فضا) قرار میدهند.
نمونه این جنگ در گسترش ویروس استاکس نت دیده میشود. بدافزاری که به منظور تخریب و یا توقف فعالیت سامانههای صنتعی طراحی شده بود و به باور کارشناسان با هدف قرار دادن تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز توانست برای دورهای مشخص میزان فعالیتهای این سایت اتمی ایران را با اختلال مواجه کند.
۲) حمله سایبری
در واقع حملههای سایبری ماهیتی متفاوت با جنگ سایبری دارند. حوزه متمرکز این حملات بیشتر اختلال در اطلاعات را شامل میشود. با اینکه امروزه بسیاری از زیرساختهای ملی به صورت زنجیرهای به یکدیگر متصل هستند و اختلال در یکی از آنها میتواند مجموعهای بزرگ از نقص و اختلال را همراه داشته باشد اما در حملات سایبری امکان تخریب دائمی کمتر از مجموعه عملیاتی است که در جنگ سایبری تعریف میشود.
۳) تروریسم سایبری
به مجموعه عملیاتی که بیشتر شبکههای شخصی را مورد هدف قرار میدهد تا با به دست آوردن اطلاعات ذخیره شده شخصی به ایجاد یک ترس عمومی بیانجامد. تروریسم سایبری به عنوان مکمل سیاستهای تروریستی گروههای گوناگونی انجام میشود که تلاش میکنند از طریق فشار بر شهروندان، سیاستهای خود را به دولتها دیکته کنند.
نمونه این تروریسم را میتوان در حمله به شبکه شرکت سونی پیکچرز دید که با به دست آوردن اطلاعات ذخیره شده این شرکت برای توقف نمایش فیلم «مصاحبه» که فیلمی کمدی در مورد رئیس جمهور کره شمالی بود، استفاده کرد.
از سویی دیگر بایستی آشفتگی سایبری (Cyber Espionage) را نیز به این موضوعات اضافه کرد. با اینکه در این سیستم مهاجمان اقدامات خرابکارانه کمتری را در نظر داشته و بیشتر به عنوان اعتراض و یا جلب توجه به موضوعی خاص این اقدام را انجام میدهند اما از آنجایی که مجموعه این اقدامات هزینه هنگفتی را به دولتها و حتی موسسات خصوصی وارد میکند از اهمیت بسیاری برخوردار است. مشهورترین گروهی که دست به این اقدامات میزند گروه «ناشناختهها» (Anonymous) هستند که به بهانههای مختلف دست به هک کردن سایتهای دولتی و نیمه دولتی زدهاند.
فردریک کاگن در گزارشی که چندی پیش منتشر کرد به «قدرت گرفتن جمهوری اسلامی در جنگ سایبری علیه ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش» اشاره کرده و مینویسد: «برداشتن تحریمهای اقتصادی علیه ایران به صورتی که امروز مطرح است میتواند در آینده فرصت مناسبی را برای افزایش توان حملات سایبری ایران فراهم سازد».
در این گزارش به پروژه «محصول پسته» (Pistachio Harvest) اشاره شده است که هدف آن اندازهگیری قدرت و مسیریابی حملات سایبری جمهوری اسلامی بوده است. کاگان همچنین به تغییر سیاست جمهوری اسلامی از «حالت تدافعی به حالت تهاجمی» پس از اعتراضات ایرانیان به نتایج انتخابات سال ۸۸ سخن به میان آورده و اضافه کرده است: «فارغ از هر نتیجهای که از مذاکرات هستهای بدست خواهد آمد، ما باید در انتظار افزایش تهدیدات سایبری ایران باشیم و ما شاید تنها فرصت آن را داشته باشیم که در مقابل آن بایستیم».
جفری کار کارشناس امنیت سایبری نیز با اشاره به در اختیار داشتن «منابع و توانمندیهای لازم» از تبدیل شدن ایران به «یک بازیگر اصلی عرصه نبرد سایبری» میگوید. در همین حال جیمز کلاپر نیز با تایید افزایش قدرت تهاجم سایبری ایران گفته است: «مقامات ایران نشان دادهاند که از قدرت فراوانی در کنترل ارتباطات آنلاین مخالفان خود برخوردارند. آنها با تاسیس “ارتش سایبری” و به کار گرفتن هکرهای حامی خود جدا از فیلتر کردن وبسایتها در داخل ایران به دنبال انجام حملات سایبری هستند».
به هر حال، قرن بیست و یکم شاهد جنگی از نوعی دیگر در عرصهای است که تا چند دهه پیش برای کسی تصورپذیر نبود و اهمیت بُرد و باخت در آن همپای هر جنگ دیگریست.