مسئله بحران آب در ایران مشکل سالهای اخیر نیست. بیش از ۲۵۰۰ سال پیش پادشاه ایران در دعای خود برای ایران میگوید: «خداوندا سرزمین مرا از حمله بیگانه و خشکسالی و دروغ در امان بدار».
با این حال در سالهای گذشته موضوع مدیریت آب در ایران با نشیبهای بسیاری روبرو بوده است. خشک شدن دریاچهها، رودها و تالابها در کنار برگزاری همایشهای علمی و تخصصی و صرف هزینههای بسیار همچنان نتوانسته است بحرانها را حل کند تازه باید موضوع ریزگردها و تغییر اکوسیستم مناطق خشک شده را نیز به بحرانهای پیشین افزود.
عیسی کلانتری که خود زمانی وزیر کشاورزی بوده است با اشاره به اینکه «ایران با بهرهبرداری از ۹۷ درصد آبهای سطحی خود عملاً تمام رودخانههای خود را خشک کردهاست و دیگر آبی در طبیعت باقی نماندهاست» اضافه میگوید: «این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ۷۰ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ۵۰ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند».
از سویی دیگر رضا راعی، مدیرکل دفتر مطالعات منابع آب ایران با اعلام اینکه «۵۰ درصد مخازن سدهای کشور خالی است» به کاهش میزان بارندگی در ایران اشاره کرده و گفته است: «متوسط بارندگی نیز در سال گذشته ۱۹۲ میلیمتر بود و بارش باران امسال مجموعا ۱۲ درصد کاهش داشته است».
خبرگزاری رویترز سال گذشته در گزارشی به بحران آب در ایران پرداخت که در سالهای آینده میتواند به یک چالش برای «امنیت انسانی» تبدیل شود. در این گزارش تاکید شده است علت اصلی بحران آب نه مصرف زیاد مردم، بلکه استفاده نادرست آب در مصارف کشاورزی است. ۹۰ درصد از ذخایر آب در ایران به مصرف بخش کشاورزی میرسد که تنها یک سوم آن به طور موثر استفاده میشود.
حق برخورداری از آب جزو حقوق بشر است
مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۰ حق تازهای را به میثاق «حقوق بشر» اضافه کرد که بر اساس آن دسترسی به آب سالم رسما حق همه انسانها به شمار می رود. بر اساس این مصوبه «مجمع عمومی، حقوق بشر را نسبت به آب و بهداشت مورد شناسایی قرار میدهد. به نحویکه آب آشامیدنی سالم و سیستمهای بهداشتی ضروری برای همه فراهم باشد».
شیوا شفاهی کارشناس محیط زیست و میکروبیولوژیست محیطی در گفتگو با کیهان لندن در مورد این مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، میگوید: «حقوق بشر حقوقی بنیادی است که هر انسانی حق داشتن آن را دارد و قابل سلب نیست. در نتیجه بر اساس بیانیه جهانی حقوق بشر (بند ۲۴) حق داشتن محیط زیست سالم جزو این حقوق است و حتی در بندهای دیگری که از حق حیات، سلامتی و تملک سخن به میان آمده است به نوعی به حقوق محیط زیستی انسان بر میگردد.
حدود ۵۰ سال پیش زمانی که جمعیت جهان نزدیک به نصف جمعیت کنونی بود، بررسیهای انجام شده نشان میداد آب برای استحمام و بهداشت فردی ساکنان زمین کم است. در یکی از نشستهای سازمان ملل متحد به منظور بررسی بحران کم آبی در سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفته شد از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ مشخصا در مورد مسئله آب تمرکز شود. در واقع تلاشی برای آنکه به ۹۰۰ میلیون ساکن کره زمین که به آب آشامیدنی سالم و نزدیک به ۲ برابر این رقم به سیستمهای بهداشتی دسترسی ندارند. این همکاریهای انجام شده در ۵ قاره جهان در سال ۲۰۱۰ نشان داد که تنها یک دهه به منظور “آب برای زندگی” کافی نیست و همچنان ۸۸۴ میلیون نفر دسترسی به آب بهداشتی نداشتند.
به همین منظور در ۲۸ جولای سال ۲۰۱۰ مجمع عمومی سازمان ملل بر با ۱۲۲ رای موافق و ۴۱ رای ممتنع و بدون رای مخالف، تصویب کرد که “آب حق بشر است” و ایران یکی از امضاکنندگان این سند است. با اینکه طرح رای مخالف نداشت اما از جمله کشورهایی که به آن رای ممتنع دادند ایالات متحده آمریکا بود چرا که بر این باور بودند که این طرح ابهام دارد و مشخص نیست که آیا امکان این وجود دارد که آب حق بشر شود».
هشدارهای بیفایده، پروژههای بیبرنامه
سالهاست که مسئولان نسبت به کم آبی در ایران هشدار میدهند. وضعیت در تهران به حالت زرد و در اصفهان و کرمان در وضعیت قرمز قرار گرفته است.
احمد سیاحی معاون امور عمرانی استانداری خوزستان با اشاره به اینکه در سال گذشته و «در فصل زراعی به دلیل کمبود آب در این استان بیش از ۷۲ هزار هکتار از اراضی کشاورزی حاشیه سد کرخه کشت نشده است» تاکید میکند: «رویای وجود ۳۳ درصد از آب های جاری کشور را در خوزستان باید به فراموشی سپرد. در چند سال گذشته به دلیل خشکسالی های پی در پی، آورد رودخانه های استان به شدت کاهش یافته و اکنون با معضل تامین آب آشامیدنی ،کشاورزی و صنعت روبرو هستیم».
شیوا شفاهی در بخشی دیگر از گفتگوی خود با کیهان لندن، بحران کم آبی را مجموعهای از عوامل دانسته و میگوید: «جدا از اینکه ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جغرافیایی قرار دارد، بایستی به مسئله عنصر تجمع انسانی نیز توجه داشت. تراکم در قسمت شمال ایران بسیار بالا است، در جلگه خوزستان و غرب کشور هم این مسئله دیده میشود در حالی که در بخشهای مرکزی و شرقی کشور این تراکم دیده نمیشود. این پراکندگی و در کنار آن رشد سریع جمعیت در ایران یک موقعیت نامناسب برای میزان مصرف آب را به همراه داشته است. باید توجه داشت که منابع آب طبیعی قابل شرب و منابع زیر زمینی آب در ایران محدود هستند، در بعدی وسیعتر در سطح کل کره زمین تنها ۲ درصد از آبهای به روی زمین آب شیرین هستند. سوء مدیریت، عدم استفاده صحیح و عدم آموزش در مورد مصرف آب را حالا باید به این موقعیت طبیعی اضافه کرد.
توسعه نامتمرکز صنعت در ایران و قرار گرفتن بزرگترین مراکز صنعتی در کنار شهرهای بزرگ، تاسیس شهرکهای صنعتی بدون مطالعه از نظر مکانی و همچنین عدم برنامهریزی و مطالعه در مورد سیستم دفع فاضلاب بخشی از سیاستهای نادرستی بوده است که به منابع آبی ایران ضرر زده است. در کشورهای دیگر قبل از اینکه کارخانهای ساخته شود در اولین مراحل ساخت، نقشه پسآب آن در نظر گرفته میشود که چگونه آنها را دفع کنند، زمانی که یک شهرک ساخته میشود بررسی میشود که فاضلاب آن چگونه کار شود. حال تنها برای نمونه میتوان به شهرک پردیسان کرج که بارها خبرهایی از آلودگی آب و فاضلاب آنجا منتشر شده است، اشاره کرد».
کشاورزی غیر صنتعی آب را میبلعد
در دولت محمود احمدی نژاد با اصرار به روی طرحهایی همچون خودکفایی برنج، بخشهای بزرگی از زمینهای کشاورزی ۱۶ استان به کشت برنج اختصاص داده شد. طرحی که بعدها در دوره روحانی محدود به استانهای شمالی شد و در ۱۴ استان ممنوع اعلام گشت. این تنها بخشی از سوء مدیریت دولتی در حوزههایی است که اجرای هر کدام از آنها میتواند خسارات جبران ناپذیری به کشور تحمیل کند.
شیوا شفاهی در ادامه گفتگوی خود با کیهان لندن با اشاره به اینکه مشکل مدیریت آب محدود به سالهای گذشته نبوده است و یادآوری «عدم برنامهریزی دقیق برای صنعتی شدن کشاورزی پس از انقلاب سفید» اضافه میکند: «بعد از انقلاب مسئله شکل بدتری به خود گرفت. ساخت بدون مطالعه سدها، چاههای بدون مجوز، ورود فاضلاب به رودها و دریاچه ها و رها کردن فاضلاب به زیر زمین و به تبع آن آلوده کردن منابع آبی زیرزمینی مشکلات را چند برابر کرد. مدیریت دولتی تنها به صدور بخشنامه نیست بلکه با ایجاد امکانات لازم برای صنعتی شدن کشاورزی و همچنین طراحی و ساخت فاضلابهای اصولی در کنار آموزش وظیفه دولت است.
ما هر روز می شنویم که سموم یا کودهایی که برای مصحولات کشاورزی استفاده میشود غیر استاندارد بود که این خود فاضلاب و پسآبها را غیرقابل بازگشت میکند».
او در واکنش به سخنان عیسی کلانتری مبنی بر مهاجرت اجباری ۵۰ میلیون ایرانی و تعطیلی کشاورزی، میگوید: «واقعیت این است که اگر کشاورزی در ایران به صورت علمی انجام شود میتوان از تمام منابع آبی کشور به خوبی استفاده کرد. همیشه آبی که برای کشاورزی استفاده میشود باعث از بین رفتن آب نیست، و با مدیریت صحیح میتوان آن را به چرخه استفاده بازگرداند. از سویی دیگر باید توجه داشت که درختها و باغ ها کمک زیادی به تغییر شرایط آب و هوایی منطقه میکنند».
سدهایی که آب میخورند
به گفته علیرضا دائمی، سرپرست معاونت آب و آبفای وزارت نیرو «منابع آبی از ۴۰۰ به ۲۰۰ میلیارد مترمکعب رسیده که تنها ۹۲ میلیارد مترمکعب به جریان سطحی تبدیل شده و ۳۸ میلیارد مترمکعب به سفرههای زیرزمینی نفوذ میکند».
برابر آمار شرکت مدیریت منابع آب ایران (تا سال ۱۳۹۲) در ایران ۵۹۰ سد به بهرهبرداری رسیده، ۱۳۵ سد دیگر در دست ساخت و ۵۴۶ سد نیز در دست مطالعه هستند که در صورت اتمام ساخت تمام سدها، تعداد کل سدهای کشور به یک هزار و ۲۷۱ سد خواهد رسید. اما بسیاری از کارشناسان سدسازیهای بیرویه در ایران را یکی از مشکلات بزرگ حوزه آب و محیط زیست میدانند.
شیوا شفاهی در این مورد به کیهان لندن میگوید: «زمانی که یک سد میخواهد ساخته شود وزرای کشاورزی، نیرو، مسکن و شهرسازی، رئیس جمهور و معاونان تصمیم میگیرند. اینکه همه تقصیر را گردن وزیر نیرو بیاندازیم کار اشتباهی است.
در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا اعلام شده که ما بیشتر از این سد درست نمیکنیم چرا که ضررهای بسیاری برای کشور دارد. ولی ما هم چنان مطالعه نمیکنیم که چرا یک کشور صنعتی و پیشرفته این روند را متوقف کرده و فکر نمیکنیم که ما هم این موضوع را در نظر داشته باشیم و به سدسازی پایان دهیم.
سد به روی آب جاری ساخته میشود و اجازه نمیدهد آب مسیر طبیعی خود را طی کند و به مقصدی که باید برسد نمیرسد. دریاچه اورمیه تنها یک نمونه است. بخش بزرگی از خشک شدن این دریاچه به دلیل سدهای متعددی است که در مسیر رودهای منتهی به آن احداث شد تا از آب آنها برای کشاورزی استفاده کنند. این سدها اجازه نداد ورودی آب به دریاچه اورمیه به اندازه همیشگی باقی بماند. مسئله ما این نیست که دریاچه اورمیه آب آشامیدنی دارد اما نبودن آن باعث توفانهای نمکی خواهد شد که بر اساس تحقیقات موجب افزایش سرطان میشود. این سدها در نقاط مختلف کشور احداث شده و در جنوب کشور باعث خشک شدن حوزههای آبریزی شده است. این خشک شدن منابع میتواند یکی از دلایل غبارهای محلی و ریزگردها باشد.
برای مثال به تالاب هورالعظیم که بزرگترین تالاب استان خوزستان است میتوان اشاره داشت که در مسیر رودخانه کرخه و اروندرود که به این تالاب ریخته میشد سدسازی انجام گرفت و همچنین جادهسازیها و تخلیه پسآب در آن موجب خشک شدن این تالاب در بخش ایرانی شد. در کنار این باید به سالهای اخیر اشاره کرد که باقی مانده این تالاب را خشک کردند تا حوزه نفتی در آن منطقه را بهره برداری کنند . خشک شدن این تالاب یکی از دلایل اصلی ریزگردها در منطقه خوزستان است. باید گفت در سایر حوزههای آبریز کشور هم متاسفانه با خارج کردن آب از مسیر طبیعی علاوه بر خشک شدن آبریزهای کشور، تغییرات اکوسیستمی وحشتناکی را رقم زدهاند».
منابع آبی تولید میشوند؟
با تمام بحرانهای آبی در جهان در سالهای گذشته تکنولوژی شیرین کردن آب در کشورهای پیشرفته جای خود را باز کرده است. نمک زدایی از آب به شیوههای گوناگونی انجام میپذیرد.
شیوا شفاهی پیرامون این فرآیند و کشورهایی که از آن برای تهیه آب استفاده میکنند به کیهان لندن میگوید: «مسئله تولید آب آشامیدنی و سالم سالیان سال است که در اسرائیل انجام میشود و آب شور را نمکزدایی میکنند و به صورت آشامیدنی در میآورند. اما این شیوه هم مشکلات خود را دارد برای مثال بحرالمیت با خشکی روبرو شده است و روزگاری بهتر از دریاچه اورمیه ندارد. اما آنجا در کنار این فرآیند، کشاورزی با آبیاری قطرهای انجام میشود و سیستمهای پیشرفته تولید آب از فاضلاب خاکستری (آبی که از ظرفشویی و حمام خارج میشود) نیز وجود دارد.
پیشتر این فاضلاب خاکستری برای آبیاری باغها و پر کردن آب سیفونها استفاده میشد اما با این فنآوری جدید فاضلاب خاکستری تصفیه میشود. دستگاههای تصفیه در خود منازل احداث میشوند و بیشتر انرژی لازم برای دستگاههای تصفیه از انرژی خورشید گرفته میشود. فاضلاب خاکستری در خانهها مجددا به چرخه آب برای استحمام و حتی شرب باز میگردد و این کمک بزرگی به تولید آب سالم بدون مصرف انرژی فسیلی میکند.
باید توجه داشت که در بسیاری از کشورها انرژی فسیلی کنار گذاشته شده و به سمت انرژیهای پاک میروند، در حالی که در کشور ما استفاده از آن هر روز در حال افزایش است.
مسئله بازیافت آب امروزه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. توجه داشته باشید که بیش از ۶ میلیارد نفر به روی کره زمین پسآب تولید میکنند و اگر این آب بتواند به چرخه بازگردد کمک بسیاری خواهد کرد.
اولین شرط این است که آب آلوده نباشد یعنی آلودگی سمی یا صنعتی نداشته باشد تا بازیافت آن امکانپذیر باشد. باز تاکید میکنم که فاضلاب خاکستری و آب بارانهای غیراسیدی از جمله بهترین پسآبهایی هستند که میتوان از آنها استفاده کرد».
انرژی هستهای
علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در مراسم افتتاح تاسیسات آب شیرین کن نیروگاه اتمی بوشهر گفته است: «اکنون ۴۰ تا ۵۰ هزار متر مکعب آب در شهرستان بوشهر مصرف میشود و با راهاندازی مرحله دوم تاسیسات آب شیرین کن و تامین ده هزار متر مکعب آب، ۲۰ درصد کل ظرفیت تولید آب مصرفی شهرستان بوشهر تامین می شود». این درحالیست که جدا از بحثهای سیاسی پیرامون گسترش فنآوری هستهای در ایران، فعالان محیط زیست پیرامون فلسفه استفاده از آن چالشهای بسیاری را مطرح کردهاند.
شیوا شفاهی در ادامه گفتگوی خود با کیهان لندن در این مورد میگوید: «در آلمان جنبشی به راه افتاد که سرانجام همه نیروگاههای هستهای در این کشور تعطیل شوند و تا سال ۲۰۲۲ هیچ نیروگاه اتمی در این کشور فعال نخواهد بود. این جنبش با ۱۰۰ دلیل نشان داد که در آلمان و دیگر کشورهای جهان نیازی به نیروگاههای اتمی وجود ندارد. در بند سوم این سند یکی از دلایل دقیقا این است که آب را آلوده میکند، استخراج اورانیوم در منبع اولیه خود نیاز شدیدی به آب دارد و اتفاقا این آب باید آب شیرین باشد. این منبع میتواند در آفریقا باشد و میتواند در کشور خودمان باشد اما به هر صورت در یک زمانی و در یک نقطه از کره زمین این آلودگی به وجود آمده است».
او در ادامه این گفتگو به مسئله آب شیرینکنهای هستهای اشاره کرده و میگوید:«مسئله شیرین کردن آب در تمام کشورهای دنیا مسئله مهمی است، اما در کشورهای پیشرفته این عمل با استفاده از انرژیهای پاک و برتر صورت میگیرد. تنها کشوری که در حال حاضر از راکتورهای اتمی برای شیرین کردن آب استفاده میکند و آنهم تنها در یک نیروگاه، کشور روسیه است. مشخص نیست این آب شیرین برای نوشیدن استفاده میشود و یا مصارف دیگری دارد».
شیوا شفاهی در ادامه با اشاره تجربه دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس میگوید: «بزرگترین مجموعه تبدیل آب شور به آب شیرین در حال حاضر در امارات است که از انرژی خورشیدی استفاده میکند. در عربستان هم دو مرکز با انرژی خورشیدی در حال راهاندازی است که البته باید اشاره کنم در عربستان مراکز تولید انرژی الکتریکی با روش سوزاندن زباله به بهرهبرداری رسیده است که این مراکز خود میتوانند انرژی پاک برای تصفیهخانهها برای تبدیل آب شور به شیرین را فراهم آورند.
حال به ایران بازگردیم که با وجود امکانات بسیار زیاد استفاده از انرژی خورشیدی بخصوص در بخشهای جنوبی و مرکزی ایران، اصرار به ساخت نیروگاه اتمی دارد. انرژی اتمی در کنار خلیج فارس با توجه به اینکه ایران به روی خط زلزله است و امکان سونامی نیز وجود دارد نه تنها برای کشور ما بلکه برای تمامی کشورهای حاشیهای خلیج فارس خطرناک است».
الگوی مصرف
شیوا شفاهی در پایان مصاحبه خود با کیهان لندن با تاکید بر اصلاح الگوی مصرف به تغییر قوانین موجود در ایران اشاره کرده و میگوید: «من سالهای سال است که قوانین آب در ایران و اروپا را با یکدیگر مقایسه میکنم. قوانین در اتحادیه اروپا و به طور جزئی در کشورهای این حوزه هر چند سال یک بار به روز میشوند و با توجه به نیازهای هر کشور، قانونی جداگانه نیز وضع میشود. آب و هوای انگلستان و آلمان را نمیتوان با ایتالیا و اسپانیا مقایسه کرد و به همین دلیل جدا از قوانین کلی یک سری برنامه مشخص منطقهای نیز در نظر گرفته میشود. اما قوانین ما در ایران پوسیده و قدیمی است و به سال ۱۳۵۰ باز میگردد.
این مهم است این قوانین سالم باشند، به این معنی که فقط بعد حقوقی نداشته بلکه با حضور جامعهشناس، اکولوژیستها و تمام کسانی که با موضوع آب سر و کار دارند تهیه شده و بعد بر اجرای آن نظارت شود. قانون بایستی جلوی پر پول شدن جیب سودجویان از منابع آبی کشور را بگیرد. از سویی دیگر باید به مسئله اصلاح الگوی مصرف نیز توجه داشت که اینجا باز هم وظیفه دولت است تا به میان مردم رفته و لایههای ذهنی سنتی آنها را تغییر دهد. اینکه در ایران همچنان فرهنگ شستن اتوموبیل در خانهها امری عادی است و شهروندان به جای رفتن به کارواش حاضرند حتی پول بیشتری را در منزل خرج کرده و به منابع طبیعی ضربه بزنند را باید در نظر داشت. اینکه در کشورهای دیگر فرهنگ استفاده از آب تغییر کرده است نشان از یک کار بلندمدت است، مردم اروپا هم یک شبه به این فکر نیافتادهاند که موقع شستن دندانهایشان شیر آب را ببندند و تنها از یک لیوان آب استفاده کنند».