نمایش یک؛ پرده اول ، رانندگی در جاده هراز برای گذراندن تعطیلات آخر هفته
بازیگر این نقش مهران میم. راننده جوانی است که به همراه خانوادهاش به تعطیلات آخر هفته میرود. آنها به سمت چمستان در حرکتاند؛ مهران با سرعت غیر مجاز در حرکت است، کمربند ایمنی نبسته و در حال نوشیدن مشروب است و گاهی هم با گوشی موبایلش حرف میزند.
من که بیننده این نمایش ترسناک هستم با قاطعیت سعی میکنم او را از رانندگی منع کنم و به او میگویم تو حق نداری رانندگی کنی! با تعجب میپرسد چرا؟ من گواهینامه دارم؛ میگویم ولی تو نوشیدنی الکلی خوردی؛ انگار جوک شنیده که صدای قهقههاش بلند میشود ،همان طور که میخندد میگوید اینجا ایرانه! چی فکر کردی؟ من با خوردن این نوشیدنی تازه میزان دقتم بالا میره . میگویم چرا کمربند نبستی؟ مِن مِن کنان جواب میدهد وقتی کمربند میبندم احساس خفگی میکنم، و در همان لحظه در یکی از تونلها سبقت غیر مجاز با سرعت بالا میگیرد.
انگار او تصمیم گرفته خودکشی کند و جان سرنشینان اتومبیل خودش و دیگران را هم به خطر بیندازد.
پرده دوم؛ هر لحظه تصادف مهیبی در کمین است
هنوز بگومگوی ما به پایان نرسیده که از کناریک صحنه تصادف رد میشویم. در یک طرف جاده باریک، کامیونی که بارش مرغ است چپه کرده و در طرف دیگر جاده، اتومبیلی که جلوی آن کاملا از بین رفته ایستاده است؛ خوشبختانه هر دو راننده هیچ آسیبی ندیدهاند. راننده کامیون با خونسردی در حال بررسی بار مرغها است و راننده دیگر در حالی که بی صبرانه منتظر رسیدن پلیس راهنمایی و رانندگی است با بهت و تعجب به ماشیناش نگاه میکند. راننده جوانِ ما با بی تفاوتی از کنار این صحنه عبور میکند.
دو روز بعد اول خرداد به هنگام بازگشت در همان جاده راننده جوان شاهد دو تصادف دیگر است که یکی از آنها تلفات جانی به همراه داشته است، این تصادف در استان مازندران و در محور هراز اتفاق افتاد که در آن ۶ نفر نیز به شدت زخمی شدند.
اما بازیگر جوانِ این نمایش همچنان بی تفاوت شانههایش را بالا میاندازد و به رانندگی پرخطر خود در جاده ادامه میدهد غافل از این که هر لحظه یکی از این تصادفات مرگبار میتواند در کمین او باشد.
پرده آخر؛ مرور تعداد تصادفات مرگبار فقط در یک هفته
به گزارش اقتصاد آنلاین، یکشنبه ۳ خرداد در جاده هراز؛ برخورد دو اتومبیل زانتیا و یک کامیون متعلق به یکی از پیمانکاران تعریض محور هراز ۲ کشته و یک زخمی در پی داشت.
بنا به گفته علی نوری پور رییس رئیس اداره راه و شهرسازی لاریجان مازندران، سرعت زیاد و عدم کنترل اتومبیل سواری در پیچ جاده منجر به این تصادف شده است، در این تصادف یک مرد و یک زن از سرنشینان اتومبیل سواری در دم جان باختند و دیگر سرنشین اتومبیل زانتیا با جراحت سنگین به بیمارستان ۱۷ شهریور آمل انتقال یافت.
به گزارش خبر آنلاین ، دوشنبه ۴ خرداد؛ پرایدحامل دو سرنشین در آزاد راه قزوین رشت واژگون شده و در این حادثه سرنشین پراید کشته شده و راننده نیز مصدوم میشود.
دوباره ۴ خرداد؛ در شهرستان تاکستان موتورسیکلت حامل ۴ تَرکنشین در جاده روستای یحیی آباد با تندر ۹۰ تصادف کرده که یک نفر جان خود را در این تصادف از دست میدهد.
در همان شب کامیونی با وانت نیسان در محور خدابنده به بیجار تصادف کرده و راننده وانت نیسان کشته میشود.
سهشنبه ۵ خرداد؛ تصادف یک پژو با ام وی ام در محور زنجان- قزوین سبب مرگ راننده پراید و زخمی شدن دو نفر میشود.
باز هم تصادف دیگری در روز سه شنبه ۵ خرداد؛ در محور یاسوج- سپیدار سبب مرگ دو نفر و زخمی شدن سه نفر دیگرمیشود.
در همان روز بر اثر سقوط یک پژوی ۲۰۶ در جاده کرج- چالوس پنج نفر کشته میشوند.
صبح چهارشنبه ۶ خرداد در جاده رشت به قزوین در محدوده رودبار یک دو چرخهسوار ۱۰ ساله در اثر تصادف با یک کامیون کشته میشود.
چهارشنبه ۶ خرداد؛ واژگونی پژو پارس در محور اردکان به سمنان جان سرنشین این اتومبیل را میگیرد.
پنجشنبه ۷ خرداد؛ یک مینیبوس با موتورسیکلتی در استان چهار محال بختیاری به سمت خوزستان تصادف میکند که موتورسوار در دم جان میبازد.
صبح پنجشنبه ۷ خرداد؛ یک عابر پیاده در اثر تصادف با یک پراید در جاده رشت به فومن کشته میشود.
و سرانجام جمعه روز آخری که باید گزارش این نمایش به پایان برسد خبر جدید از تصادف اکبر فخاریان و اویس موسیپور دو نفر از اعضای شورای شهر بوشهر که به همراه همسرانشان برای ماموریتی به مشهد سفر می کردند در راس خبرها قرار میگیرد. خوابآلودگی راننده، که خود عضو شورای شهر بهشهر است، موجب واژگونی اتومبیل در حوالی بجنورد میشود که در این حادثه همسر اکبرفخاریان در دم فوت میکند و همسر اویس موسیپور به شدت آسیب میبیند.
در حالی که هنوز پلیس راهنمایی و رانندگی علت و جزییات این حادثه را تشریح نکرده است گفته میشود که گویا نبستن کمربند ایمنی توسط سرنشینان عقب موجب شده آنها در حین واژگونی بیشتر آسیب ببینند.
همچنین اتومبیلیی که این دو عضو شورای شهر با آن در حال سفر به مشهد بودند یک دستگاه «اوپیروس» بوده که با وجود داشتن کیسههای هوا نتوانسته از آسیبدیدگی سرنشینان عقب اتومبیل بکاهد.
این اتومبیل متعلق به اویس موسیپور بوده و براساس اطلاعات اولیه این اتومبیل حدود ساعت ۵ تا ۶ صبح جمعه ۸ خرداد ۹۴ دچار سانحه شده است.
به گفته یکی از بستگان این عضو شورای شهر، گویا قرار براین بوده که اویس موسیپور و اکبرفخاریان با اتومبیل شورای شهر به این ماموریت بروند ولی ازآنجایی که قصد داشتند خانوادههای خود را نیز همراه ببرند از وسیله نقلیه شخصی استفاده کردهاند .
هنوز از وضعیت دیگر سرنشینان احتمالی و میزان خسارت و همچنین صدمه وارده به همسر اویس موسیپور اطلاعی در دست نیست ولی حال عمومی وی نامناسب گزارش شده است.
چهارشنبه گذشته سازمان پزشکی قانونی کشور مرگ و میر ناشی از تصادفات در جادهها را ۳۶۲ هزار نفر اعلام کرد. بر اساس اطلاعات موجود در این سازمان از سال ۱۳۷۷ تا پایان سال ۱۳۹۳ در مجموع ۳۶۲ هزار و ۷۸۴ نفر در تصادفات جان خود را از دست دادهاند که از این تعداد ۲۸۹ هزار و ۵۴۳ نفر مرد و ۷۳ هزار و ۲۴۱ نفر زن بودهاند.
متوسط مرگهای ناشی از تصادفات رانندگی در ۱۷ سال گذشته، ۲۱ هزار و ۳۴۰ بوده است. از سال ۱۳۹۱ آمار مرگهای ناشی از تصادفات به زیر ۲۰ هزار نفر رسیده است.
در طی این ۱۷ سال (۱۳۷۷ تا ۱۳۹۳) بیشترین آمار تلفات تصادفات با ۲۷ هزار و ۷۵۵ نفر در سال ۱۳۸۴ و کمترین آن با ۱۴ هزار و ۹۸۴ نفر در سال ۱۳۷۷ ثبت شده است. در سال گذشته نیز آمار تلفات حوادث در مقایسه با سال قبل از آن با کاهش درصدی مواجه بود و از ۱۷ هزار و ۹۹۴ نفر در سال ۱۳۹۲ به ۱۶ هزار و ۸۷۲ نفر در سال گذشته رسید.
در این گزارش با مروری گذرا به تعداد تصادفات یک هفته اخیر و با توجه به آمار کمیسیون ایمنی راههای کشور به نظر میرسد عامل بیش از ۸۰ درصد تصادفات جادهای بی احتیاطی و عدم رعایت صحیح قوانین راهنمایی و رانندگی است .
دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس چندی پیش در گفت وگو با کیهان لندن عامل اصلی تصادفات را علاوه بر خطای انسانی، استاندارد نبودن تعدادی از اتومبیلهای تولید شده در داخل کشور و مجهز نبودن جادهها به امکانات و تجهیزات ایمنی و نبود نظارت کافی پلیسهای راهنمایی و رانندگی در جادهها دانست. وی گفت پلیس ایران در مواردی سعی کرده تا کارخانجات داخلی سازنده اتومبیل را وادار به رعایت استانداردهای لازم کند اما هنوز برخی از اتومبیلهای پرتولید از استانداردهای لازم برخوردار نیستند. سعید پیوندی همچنین برای کاهش تصادفات جادهای، در کنار نظارت بیشتر پلیس بر جادهها و افزایش تجهیزات و امکانات، به بازسازی فرهنگ اشاره میکند و میگوید دولت میتواند این کار را از طریق نظامهای آموزشی، رسانههای همگانی و تریبونهای متعددی انجام دهد که در اختیار دارد.
دکتر سعید پیوندی مساله فساد در نظام اداری کشور را نیز یادآوری کرده و میگوید: پلیس فاسد نمیتواند نقش نظارتی خود را به خوبی ایفا کند. به گفته او رانندگان متخلف میدانند که در بسیاری از موارد میتوانند با پرداخت رشوه پلیس را بخرند و این خود احترام به مقررات را بسیار کاهش میدهد.
رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران نیازمند ترمیم فرهنگ و تعیین قوانین سختگیرانهای است که با آموزش باید به یک انضباط شخصی تبدیل شود.
نمایش دوم؛ پرده اول بدرقه عروس و داماد در یک مفهوم سمبلیک
پس از یک مجلس عروسی ایرانی رسم بر این است که اقوام نزدیک عروس و داماد با اتومبیلهای خود آنها را تا خانهشان بدرقه میکننند، رسم زیبایی است که میتواند نماد دلگرمی برای عروس و داماد باشد تا در ابتدای مسیرپر پیچ و خم زندگی احساس نکنند تنها هستند. در گذشته رسم بر این بوده که عروس سوار بر اسبی میشد و داماد نیز افسار اسب را گرفته و همراه مهمانان به سمت خانه مشترکشان راهی می شدند.
پرده دوم؛ بدرقه عروس و داماد در قالب یک ناهنجاری مرگبار
بازیگران این صحنه رانندگانی هستند که با اتومبیلهای گرانقیمت خود در اتوبانهای شهرعروس و داماد را بدرقه میکنند و میخواهند گوی سبقت را از بقیه بربایند واولین اتومبیلهایی باشند که در کنار عروس و داماد حرکت میکنند. آنها با هیجان وسرعت بالادر خیابانها و بزرگراهها ویراژ میدهند وبدون توجه به علائم راهنمایی و رانندگی و هشداردهنده به راه خود ادامه میدهند.
حال این صحنه را کمی به عقب بر میگردانیم و میبینیم که اغلب این رانندهها در طول مراسم جشن و پایکوبی عروسی مشروبات الکلی نوشیدهاند و سرخوشتر از بقیه قرار است رانندگی کنند. آنها بهتر از بقیه سبقتهای غیر مجازمیگیرند و یا به قول خودشان «لایی» میکشند و حتی گاهی سرنشینان آنها به اصطلاح خودشان به آنان «جو» میدهند و روی صندوق عقب اتومبیل مینشینند و یا از از شیشههای اتومبیلها آویزان میشوند آن هم در حالی که سرعت ماشین بسیار زیاد است.
این نمایشهای واقعی ازنگاه بسیاری از ما ایرانیهایی که در ایران زندگی میکنیم در بسیاری از مواقع عادی و سرگرمکننده و پر هیجان است که در حالت خوش شانسی و خوشبینانه اگر همه اتومبیلها به سلامت به خانه عروس و داماد برسند به خاطرهای به یاد ماندنی تبدیل میشود که در عکسها و فیلمها باقی میماند. اما آیا رعایت نکردن هیچ یک از قوانین راهنمایی و رانندگی میتواند همیشه توام با خوش شانسی باشد؟
پرده آخر؛ هر کدام ازما شهروندان ایرانی مقصر اصلی در تصادفات هستیم
در نمایی از بدشانسی و بد اقبالی و در لحظهای که هیچ کس تصورش را هم نمیکند تصادف مرگباری اتفاق میافتد و تمام خوشیها و هیجانات در یک لحظه به خاطرهای تلخ و غمانگیز تبدیل میشود.
حالا تصور کنیم بیننده این نمایش کسی است که تحت قوانین سختگیرانه راهنمایی و رانندگی کشور های توسعه یافته رانندگی میکند؛ به راستی صحنههای این نمایشها برایش رعبآور و باورنکردنی خواهد بود. او حتی اگر هیچ پلیس و دوربین مداربستهای هم نباشد خودش را مسوول خواهد دانست تا به پلیس خبر دهد.
به راستی کدام مقام مسوول، کدام پلیس، کدام برگه جریمه یا دوربین مداربسته و کدام قوانین سختگیرانه یا کدام شهروند ایرانی، کدام کلاس آموزشی و کدام رسانه سرانجام به این گونه نمایشهای مرگبار پایان خواهد داد.
ای کاش میشد روزی نه چندان دور هر کدام از ما در این صحنههایی که از نظر گذراندیم، نقش رانندهای منضبظ و پایبند به اصول و قوانین راهنمایی و رانندگی را بازی کنیم تا ضریب تصادفات را به حداقل کاهش دهیم و کمتر شاهد تصادفات وحشتناک و مرگ عزیزانمان باشیم.