سیاوش آذری – از حسنین هیکل روزنامهنگارمعروف مصری پرسیدند شما چرا زبان عرب- آفریقائی خودتان را مانند زبان فارسی متحول نکردید؟ سردبیر سابق الاهرام پرتیراژترین نشریه مصر پاسخ داد برای اینکه ما فردوسی نداشتیم.
![حسین وصال](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/06/Hossein-Vessal-245x300.jpg)
شاهنامه فردوسی بالاترین سندی است که با وجود گذشت قرنها از تاریخ تدوین آن همچنان نزد ملل مختلف به ویژه فارسیزبانان از اعتبار و اهمیت خاص برخوردار است.
یکی از ویژگیهای مهم شاهنامه، آنجاست که پیر توس برخلاف همه شاعران و سرایندگان همعصر و پس از خود اجازه نداده است حتی یک کلمه عربی در شاهنامه وارد شود. بدین لحاظ بسیاری آن را شناسنامه و سند هویت ایرانیان میدانند.
کند و کاودر شاهنامه فردوسی و دستیابی به پیامهای خاص شاهنامه باعث شده است تا شاعران و سخنسرایان مختلف، همواره به سراغ شاهکار حماسی پیر توس بروند و ویژگیهای آن را بیرون بکشند. در نتیجه شاهنامه مولد آثار بدیع و تازه دیگری است و دانشوران دههها و سدههای بعد هر یک بر حسب کشف و تحقیق خود، درباره ویژگیهای منحصر به فرد شاهنامه تحقیقات جامعی صورت داده و آثار تازهای از آن مستفاد کردهاند.
آقای حسین وصال شاعر معاصر اهل نیشابور یکی از سخنسرایان مطرح ایرانی در امریکا به ویژه شبهای شعر گروه ندا در اورنج کانتی واقع در حومه لس آنجلس است که هر بار اشعار تازهای را به دوستداران شعر عرضه میکند. شعرخوانی وی همواره پرلطف و با طنز و مطایبه در مسائل مختلف همراه است.
![شگفتی های فردوسی](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2015/06/hossein-vessal_1-238x300.jpg)
آقای وصال که تا کنون کتابهای پرارزشی به نامهای “معجزات شعر و سخن فارسی”، مجموعه شعر”شمعی بر آفتاب” منتشر نموده و در یک دوره سه جلدی “تاریخ معاصر ایران”، “آفتاب آمد، دلیل آفتاب” کارنامه سیاسی درخشان دکتر محمد مصدق را به علاقمندان آثارش پیشکش کرده است، در آخرین اثر خود به یک تحقیق با ارزش و پر بار دیگر دست زده و با صرف وقت و دقت نتیجه مطالعات خود را زیر عنوان “هنرهای شگفتانگیز فردوسی در شاهنامه” در کتابی با جلد تصویری رنگی از پیر توس منتشر ساخته است. پشت جلد کتاب را نیز عکسی از آرامگاه فردوسی زینت داده است.
آقای وصال در بخشی زیر عنوان «توصیف زیبائی»، خواننده را با توجهی که فردوسی به زیبائی داشته آشنا میکند. آنجا که در بخش ششم کتاب مینویسد:
از آنجا که شاهنامه عمدتا یک اثر حماسی است، توصیفی را که فردوسی از زیبائی عرضه میدارد به حکم همان طبیعت حماسی شاهنامه، در عین ظرافت و لطافت رنگ و بوئی طبیعی از فضای حماسه را همراه دارد به نحوی که در توصیف زیبائی زن، شخصیت محکم و استوار او را نیز در معرض نمایش قرار میدهد. به عبارت دیگر زیبائی زن شاهنامه، آمیزهای از دلبری و دلاوری و عظمت و بزرگواری و شایستگی ذاتی اوست و این احساس دریافتی و نه بیان کردنی است. فردوسی علاوه بر توصیفهائی که از شجاعت زنان همچون گردآفرید و گردیه و دیگران میآورد، چنین احساسی از بزرگواری زن به هنگام شرح زیبائیهای او از تشبیهات موی و مژگان و قد و قامت آنان با اسباب و ابزار رزم را در خواننده به وجود میآورد برای نمونه مصراعها و بیتهائی مانند:
سرزلف و جعدش چو مشکین زره
فکندهست گوئی گره بر گره
به بالا بلند و به گیسو کمند
زبانش چو خنجر لبانش چو قند
بسان زره بر گل ارغوان
پراکنده بُد ماهرخ، گیسوان
کلاهی دگربود مشکین زره
چو زنجیر گشته گره بر گره
و در وصف زیبائی و رعنائی قامت رودابه همسر آینده زال زر میگوید:
پس پرده او یکی دختر است
که رویش ز خورشید روشنتر است
و پس از ذکر یکی یکی صفات و زیبائی رودابه در آخر میگوید:
بهشتست سر تا سر آراسته
پر آرایش و رامش و خواسته
زناشوئی رستم با تهمینه و وصف زیبائی طبیعی، بخشهای دیگری از مجموعه “هنرهای شگفتانگیز فردوسی در شاهنامه ” را تشکیل میدهد. آقای وصال با حوصله و ذوق خاص شاعری به جنبههای ظریف شاهنامه پرداخته و به اهالی شعر و شور عرضه کرده است.
کتاب کم برگ و ۱۲۷ صفحه است. اما همین مختصر و مفید به کار شور و شوق بسیاری از صاحبدلان میآید.