بیژن فرهودی – در حالی که مذاکرات هستهای بین ایران و ۱+۵ در وین دومین مهلت خود را برای دستیابی به توافق نهایی از دست داده و اکنون طرفین صحبت از مهلتی تازه یعنی۱۰ ژوییه میکنند این تحول از سوی بسیاری از کشورهای منطقه به ویژه اسراییل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که نگران نزدیکی ایران و آمریکا از یک سو، و از سویی دیگر عدم اعتماد به قول و قرارهای ایران و ادامه نفوذ این کشور در منطقه هستند، به دقت دنبال میشود.در لندن جین کننمانت پژوهشگر ارشد موسسه چتم هاوس میگوید که چشمانداز توافق بینالمللی بر سر برنامه هستهای ایران تشنجات سیاسی بین ایران و برخی از همسایگان عربش در خلیج فارس را شدت بخشیده است. خانم کننمانت «بین المللی شدن» مناقشه یمن را تازهترین عارضه جنبی این رقابت میداند.

بیش از ۳ دهه قطع مناسبات بین آمریکا و ایران که دلیل اصلیاش اشغال غیرقانونی سفارت آمریکا توسط به اصطلاح دانشجویان پیرو خط امام بود این فرصت را برای رقبای ایران در منطقه فراهم ساخت که خود را به آمریکا بیش از پیش نزدیک کنند و به قیمت منافع ایران از دوستی آمریکا و مزایای آن بهرهمند شوند. در عین حال برای آمریکا نیز این فرصت پدید آمد که به خاطر وجود نظام خاطی و قانونشکنی چون جمهوری اسلامی که در حکم قلدری تازه در منطقه قد علم کرده میلیاردها دلار ساز و برگ نظامی به اعراب نگران سلطهجویی همسایه ایرانیشان بفروشند.
به اعتقاد خانم کننمانت اکنون احتمال برقراری مناسبات بهتر بین امریکا و ایران براثر امضای توافق احتمالی هستهای میتوانست یکی از عوامل دیرینه تشنج بین ایران که خود را بخشی کلیدی از مقاومت در برابر آمریکا در منطقه میداند و کشورهای پادشاهی عرب خلیج فارس که متحد آمریکا هستند برطرف سازد. اما در عوض از چشمانداز چنین بهبود مناسبات به عنوان یک بازی بی برد و باخت بین ایران و کشورهای عرب منطقه یاد میشود.
چنین ذهنیتی گاه در مناقشههای عراق از سال ۲۰۰۳ و در سوریه از سال ۲۰۱۱ نمایان بوده است. در هر دو مورد ایران و کشورهای کلیدی عضو شورای همکاری خلیج فارس معمولا به حمایت از طرفین متخاصم پرداختهاند و این حمایت معمولا در قالب بیرحمی شدید از سوی گروههای درگیر در این مناقشات بوده است.

در گزارش تحقیقی موسسه پژوهشی چتم هاوس زیر عنوان «ایران و شورای همکاری خلیج فارس: عدم امنیت غیرضروری» میخوانیم که ورای این موضوع رقابت ایران و عربستان سعودی عمیق و دیرینه بوده و ادعاهای آنها برای داشتن نقشی منطقهای با اختلافات ایدئولوژیک علنی در ۳ دهه گذشته فزونی یافته است.