جام‌ زهر و جان‌ زندانیان سیاسی

پنج شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۴ برابر با ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۵


از توافق هسته‌ای میان جمهوری اسلامی و گروه ۱+۵ یک هفته نگذشته است که سالروز «قبول قطعنامه ۵۹۸* از سوی ایران» و پایان جنگ ۸ ساله با عراق فرا می‌رسد.

دیدار جمعی از بسیجیان با رهبر جمهوری اسلامی
دیدار جمعی از بسیجیان با رهبر جمهوری اسلامی

آیت‌الله خمینی، رهبری که می‌گفت: «هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را درجنگ به جهان صادر نموده‌ایم» در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ با صدور پیامی، «جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشید» و پس از یک سال و هفت روز قطعنامه‌ شورای امنیت سازمان ملل متحد را پذیرفت.

اما شرایط پذیرش این قطعنامه از سوی رهبر انقلاب اسلامی هم‌چنان مورد بحث است. برخی از نیروهای تندرو در جمهوری اسلامی بر این باورند که «جام زهر را به امام خوراندند». اما سال‌ها بعد، محمدجواد لاریجانی که در آن سال‌ها معاون بین‌الملل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی بود علت این فاصله یک ساله را این‌چنین بازگو کرد: «یک گروه سیاسی می‌گفت وضعیت اقتصادی جنگ را برای بیست سال تامین می‌کند و گروه دیگری ادعای پیشروی تا بغداد را داشت؛ اما چند وقت که گذشت، عده‌ای گفتند جنگ از نظر اقتصادی ورشکسته است و دیگری ادعا کرد برای پیروزی نیازمند بمب اتمی‌ هستیم».

اشاره لاریجانی به «بمب اتم» به صحبت‌های محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران باز می‌گردد. سال‌ها بعد او در یک مصاحبه تلویزیونی از نامه‌ خود به رهبر انقلاب رونمایی کرد. در بخشی از این نامه که به نیازمندی‌های سپاه برای ادامه جنگ اشاره شده، آمده است: «تلاش جدی برای ساخت سلاح‌های لیزری و [اتمی] در این مدت از ضرورت‌ها و در نبرد بسیار موثر است». نکته بسیار مهم در اینجا حذف «سلاح اتمی» از این گفتار است که در سایت‌های داخلی که این نامه را بازتاب داده‌اند نیز دیده می‌شود. محسن رضایی خود می‌گوید «صلاح نیست در مورد برخی موارد صحبت شود».

سال‌ها بعد اکبر هاشمی رفسنجانی از پاسخ رهبر جمهوری اسلامی به این نامه سخن به میان آورد. نامه‌ای که در جلسه ۴۰ تن از سران نظام جمهوری اسلامی توسط سید احمد خمینی خوانده شده است. در این نامه آمده است: «این فرمانده مهمترین قسمت موفقیت طرح خود را تهیه به موقع بودجه و امکانات دانسته است و آورده است که بعید به نظر می‌رسد دولت و ستاد فرماندهی کل قوا بتوانند به تعهد عمل کنند. البته با ذکر این مطالب می‌گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست… مسئولان سیاسی می‌گویند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آنها کم شده است… این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی اگر آبروئی داشته باشم خرج می‌کنم».

میرحسین موسوی، عبدالکریم موسوی اردبیلی  محمد ری شهری، سید علی خامنه‌ای، علی‌اکبر ولایتی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید احمد خمینی و سید روح‌الله خمینی
میرحسین موسوی، عبدالکریم موسوی اردبیلی محمد ری شهری، سید علی خامنه‌ای، علی‌اکبر ولایتی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید احمد خمینی و سید روح‌الله خمینی

شعارهای نظامی، واقعیت‌های اقتصادی

مسعود روغنی زنجانی (ایستاده پشت سید محمد خاتمی)
مسعود روغنی زنجانی (ایستاده پشت سید محمد خاتمی)

از مسعود روغنی زنجانی به عنوان کسی نام برده می‌شود که نامه‌ او به میرحسین موسوی نخست وزیر وقت یکی از مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه بود. او نیز سال‌ها بعد در مورد شرایط جنگ به صراحت سخن گفت. در یکی از مصاحبه‌ها روغنی زنجانی روزهای پایانی جنگ را این‌چنین تشریح کرد: ««شاخص‌های اقتصادی ما، تعطیلی کارخانجات، بیکاری مردم، نارضایتی عمومی، بالاخره اینها همه‌اش گسترش پیدا کرده بود، فقر عمومی، تهدید امنیت روانی مردم، ناامیدی و یأس مردم در آن مقطع و آثارش هم در حضور بسیجی‌ها، همین بسیجی‌ها در جبهه بود. حالا اینها را که نمی‌شود بیرون گفت، همین بسیجی‌ها که قرار بود ۲۰ میلیون باشند، در آخرین مقطع به ۵۰ هزار تا نمی‌رسید».

غلامعلی رشید از فرماندهان سپاه پاسداران نیز روایتی از جلسه مشترک جمعی از فرماندهان سپاه با سید علی خامنه‌ای رئیس جمهور وقت و اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین وقت فرمانده کل قوا را سال‌ها بعد منتشر کرد.

رشید، رحیم صفوی، رضایی، خامنه‌ای، کاظمی
رشید، رحیم صفوی، رضایی، خامنه‌ای، کاظمی

این جلسه در تاریخ ۸ خرداد سال ۶۴ با حضور محسن رضایی، رحیم صفوی، شمخانی، غلامپور، بشردوست، علایی، محتاج و مبلغ از فرماندهان سپاه و در حضور خامنه‌ای و رفسنجانی برگزار شده بود. رشید می‌گوید زمانی که محسن رضایی گزارش جمع‌بندی‌های این گروه را توضیح می‌داد «رئیس‌جمهور [سید علی خامنه‌ای] چهره‌اش بشاش بود و از مباحث استفاده می‌کرد ولی از همان ابتدا آقای هاشمی ناراحت بود و بالاخره در پایان جلسه با صحبت آقای هاشمی آب پاکی روی دست ما ریخت». او ادامه می‌دهد: «آقای هاشمی گفتند ما بند پوتین نیروها را هم نمی‌توانیم تامین کنیم، حالا یک جمله‌ای دیگر نیز گفت که از بس‌تلخ و گزنده بود یارای گفتن را ندارم».

مسعود روغنی زنجانی در کتاب اقتصاد سیاسی و در گفت‌وگو با بهمن احمدی امویی به نامه‌ای که در سال ۶۵ به میرحسین موسوی نخست وزیر وقت نوشته است اشاره می‌کند و می‌گوید: «من استدلال کرده بودم ما ۲ راه حل در پیش رو داریم. یا جنگ را تمام کنیم و نظام را حفظ کنیم و یا اینکه جنگ را با اهدافی که تعریف کرده‌ایم که نتیجه آن فروپاشی نظام و قهرمانانه کنار رفتن است، پیش ببریم. ولی معلوم نیست که قهرمانانه باشد».

عزیز جعفری، احمد غلامپور، غلامعلی رشید، علی هاشمی، حسین علایی
عزیز جعفری، احمد غلامپور، غلامعلی رشید، علی هاشمی، حسین علایی

جنگ جنگ تا فتح بغداد

محسن رضایی، انیس نقاش (مجری اولین عملیات ترور دکتر شاپور بختیار، سید محمدصالح الحسینی (مسئول روابط خارجی سپاه)  محسن رفیق‌دوست
محسن رضایی، انیس نقاش (مجری اولین عملیات ترور دکتر شاپور بختیار)، سید محمدصالح الحسینی (مسئول روابط خارجی سپاه)، محسن رفیق‌دوست

محسن رفیق‌دوست وزیر سپاه در کابینه میرحسین موسوی در سال ۸۸ و پس از اعتراضات به نتیجه انتخابات در آن سال در مصاحبه‌ای که به مناسبت سالگرد پایان جنگ انجام داده بود، شرایط آنروزها را این‌چنین توضیح داده است: « بعد از بیرون راندن عراق از خرمشهر‌، دو طرز تفکر در بین نیروهای انقلابی به وجود آمد، یک عده معتقد بودند که فوری قطعنامه را پذیرفته و به جنگ خاتمه دهیم ولی گروه دیگر که ما بودیم اعتقاد داشتیم که جنگ تمام نشده و شعار جنگ جنگ تا فتح بغداد را سر می‌دادیم‌». او بدون اشاره به شکست‌های پی در پی در سال‌های پایانی جنگ، معتقد است که «در زمان پذیرش قطعنامه در قوی‌ترین حالت نظامی و دفاعی به سر می‌بردیم‌».

این سخنان از سوی میرحسین موسوی بی‌پاسخ نماند. موسوی با اشاره به اینکه «بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده‌ام و هیچ گاه هم میل نداشته‌ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود»، شرایط آن روزها را این‌چنین توضیح می‌دهد: «به قول مرحوم ظهیر نژاد در کمیته پشتیبانی جنگ “زیپ مرزها در حال باز شدن” بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست اینجانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه و هم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارش‌های خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید».

سید علی خامنه‌ای نیز سال‌ها بعد در مقام رهبر جمهوری اسلامی گفته بود: «قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روز امور اقتصادی کشور مقابل روی او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی کشد و نمی تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت».

محسن رضایی و سید علی خامنه‌ای در میان جمعی از بسیجیان
محسن رضایی و سید علی خامنه‌ای در میان جمعی از بسیجیان

زهری به قیمت جان زندانیان سیاسی

بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی رهبر جمهوری اسلامی، او در دستوری  به تاریخ ۲ مرداد ۱۳۶۷خطاب به علی رازینی او را مامور تشکیل دادگاه تخلفات جنگ کرد. در متن این حکم آمده است: «جنابعالی موظف می‌باشید: ۱- دادگاه ویژه تخلفات جنگ را در کلیه مناطق جنگی تشکیل و طبق موازین شرع بدون رعایت هیچ‌یک از مقررات دست و پا گیر به جرائم متخلفان رسیدگی نمایید. ۲- هر عملی که به تشخیص دادگاه موجب شکست جبهه اسلام و یا موجب خسارت جانی بوده و یا می‌باشد مجازات آن اعدام است. والسلام».

در همان روز صادق خلخالی طی حکمی از سوی هاشمی رفسنجانی مامور می‌شود تا با «همکاری جمعی از خبرگان و آگاهان نظامی» اقدام به تهیه گزارشی به منظور «تشویق و تنبیه افراد خدمتگزار یا متخلف برای فرماندهی و مراکز تصمیم‌گیری» بکند (خاطرات صادق خلخالی، ج۲، ص ۵۴).

سال‌ها بعد هاشمی رفسنجانی از صدور حکم اعدام برای رحیم صفوی به علت قصور در عملیات خیبر (عملیاتی که طرف ایرانی نزدیک به ۲۰ هزار کشته داشته است از جمله ابراهیم همت، حمید باکری و بهروز غلامی از فرماندهان ارشد جنگ) خبر داد که با وجود موافقت سید علی خامنه‌ای اما با وساطت او منتفی شد. البته این سخنان از سوی رازینی تکذیب شد. او در مورد کارنامه دادگاه رسیدگی به تخلفات جنگی گفت: ««حداکثر موردی که در آن زمان رخ داده و مسئولان و حضرت امام (ره) نیز در جریان آن قرار گرفتند و منجر به برکناری یک مسئول و نه حتی به زندان رفتنش شد، درگیری دو نیرو بر سر مقداری ملزومات و ساختمان بود».

آرام‌گاه خاوران، محل دفن بی‌نام  و نشان کشته‌شدگان تابستان ۶۷
آرام‌گاه خاوران، محل دفن بی‌نام و نشان کشته‌شدگان تابستان ۶۷

اما در همان روزها و پس از انجام عملیات فروغ جاویدان (در ایران به عملیات مرصاد شناخته می‌شود) توسط سازمان مجاهدین، آیت‌الله خمینی در دستوری حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی (در برخی موارد ابراهیم رئیسی معاون او) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات (که مصطفی پورمحمدی بود) را مامور بررسی پرونده‌ کسانی کرد که به تعبیر او «بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند». در متن این حکم (با اینکه نامه تاریخ ندارد – احتمالا ۴ یا ۵ مرداد ۶۷) آمده است: «از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست… کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند».

این حکم در همان ابتدا از سوی موسوی اردبیلی رئیس وقت دیوان عالی کشور مورد استناد قرار می‌گیرد. آیت‌الله خمینی در پاسخ به نامه‌ی فرزنش احمد و طرح سوال از او مبنی براینکه «آیا این حکم مربوط به مربوط به کسانی است که محکوم به اعدام هستند یا زندانیانی که محکوم به حبس شده‌اند ولی بر سر موضع هستند» پاسخ می‌دهد: «در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است».

در آن زمان تنها مقامی که به حکم اعدام «منافقین» و اجرای آن اعتراض کرد، آیت‌الله حسینعلی منتظری قائم مقام وقت رهبر جمهوری اسلامی بود. او در نامه‌ای خطاب به نیری، اشراقی، پورمحمدی و رئیسی (تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۷) در ۹ مورد اجرای این احکام را خلاف اسلام و مصلحت نظام جمهوری اسلامی دانست، اما اعتراض او سرعت کمیته مرگ را نکاست به حدی که در فاصله ۹ تا ۲۳ مرداد ۱۳۶۷ نزدیک به ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ زندانی سیاسی (وابسته به سازمان مجاهدین) اعدام می‌شوند.

خانواده‌هایی که حتی جنازه عزیزانشان را تحویل نگرفتند
خانواده‌هایی که حتی جنازه عزیزانشان را تحویل نگرفتند

آیت‌الله منتظری در این مدت دست کم ۲ نامه (در تاریخ‌های ۱۳ و ۱۴ مرداد ۱۳۶۷) خطاب به رهبر جمهوری اسلامی می‌نویسد که هیچ کدام از آنها پاسخی دریافت نمی‌کند.

در پایان ماه مرداد و همزمان با اجرای قطعنامه ۵۹۸ روند این اعدام‌ها برای نزدیک به ۱۰ تا ۱۴ روز متوقف می‌شود. در ۴ شهریور همان سال «کمیته مرگ» به سراغ زندانیان مارکسیست (چپ) می‌رود. بر اساس فتوی اولیه آیت‌الله خمینی چنین برداشت می‌شد که حکم او تنها برای زندانیان مجاهد (به تعبیر رژیم منافقین) بوده است اما آیت‌الله منتظری بعدها به وجود فتوای مخفیانه از سوی رهبر جمهوری اسلامی به این هیات خبر داد که امکان اعدام دیگر زندانیان را فراهم می‌کرد. سری جدید این دادگاه‌ها بیشتر به روی مساله اعتقادی و نه سیاسی تمرکز داشت، سوالاتی چون اعتقاد به معاد و یا تمایل به خواندن نماز از سوالات مشترک بسیاری از زندانیان مارکسیست بود.

به این ترتیب در فاصله‌ای کوتاه نزدیک به ۵۰۰۰ هزار زندانی سیاسی در «بیدادگاه‌هایی» که گاه تنها ۱ دقیقه طول می‌کشید حکم اعدام گرفته و جان خود را از دست دادند. آن هم در شرایطی که عاملان کشته شدن جوانان ایرانی در ۸ سال جنگ با عراق در سال‌های بعد تقدیر شدند و حتی به فرماندهی سپاه پاسداران و وزارت رسیدند. سخن از  کشتار تابستان ۶۷ بسیار است که در نوبت‌های دیگر به آن خواهیم پرداخت.

تصویر و متن نامه‌های آیت‌الله منتظریمنتظری نامه

بسم الله الرحمن و الرحیم
محضر مبارک آیت‌الله العظمی امام خمینی مدظله العالی
پس از سلام و تحیت بعرض می‌رساند. راجع به دستور حضرتعالی مبنی بر اعدام منافقین موجود در زندانها، اعدام بازداشت‌شدگان حادثه‌ی اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهراً اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندانها: اولاً در شرایط فعلی، حمل بر کینه‌توزی و انتقامجویی می‌شود. و ثانیاً خانواده‌های بسیاری را که نوعاً متدین و انقلابی می‌باشند ناراحت و داغدار می‌کند و آنان جدّاً زده می‌شوند. و ثالثاً بسیاری از آنان سر موضع نیستند ولی بعضی از مسئولان تند با آنان معامله سرموضع می‌کنند. و رابعاً در شرایط فعلی که با فشارها و حملات اخیر صدام و منافقین ما در دنیا چهره مظلوم به خود گرفته‌ایم و بسیاری از رسانه‌ها و شخصیتها از ما دفاع می‌کنند صلاح نظام و حضرتعالی نیست که یکدفعه تبلیغات علیه ما شروع شود. و خامساً افرادی که به وسیله‌ی دادگاهها، با موازینی، در سابق محکوم به کمتر از اعدام شده‌اند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازه‌ای، بی‌اعتنایی به همه‌ی موازین قضایی و احکام قضاه است و عکس‌العمل خوب ندارد. و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح موسوی اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جو بسیار و فراوان است با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بی‌گناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام می‌شوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است. و سابعاً ما تا حال از کشتن‌ها و خشونت‌ها، نتیجه‌یی نگرفته‌ایم جز این‌که تبلیغات را علیه خود زیاد کرده‌ایم و جاذبه‌ی منافقین و ضدانقلاب را بیشتر نموده‌ایم به‌جا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت. و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید، اقلاً دستور دهید ملاک اتفاق‌نظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد نه اکثریت، و زنان هم استثنا شوند مخصوصاً زنان بچه‌دار. و بالاخره اعدام چندهزار نفر در ظرف چند روز، هم عکس‌العمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود و بعضی از قضات متدین بسیار ناراحت بودند و بجاست این حدیث شریف مورد توجه واقع شود.
۱۶ذی‌الحجه۱۴۰۸ـ ۹/۵/۶۷ حسینعلی منتظری

 منتظری

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک آیه الله العظمی امام خمینی مدظله العالی

پس از سلام و تحیت پیرو نامه مورخه ۹/۵/۶۷ برای رفع مسئولیت شرعی از خود به عرض می‌رساند:
سه روز قبل قاضی شرع یکی از استانهای کشور که مرد مورد اعتمادی می‌باشد با ناراحتی از نحوه اجراء فرمان اخیر حضرتعالی به قم آمده بود و می‌گفت: مسئول اطلاعات یا دادستان – تردید از من است – از یکی از زندانیان برای تشخیص این‌که سرموضع است یانه پرسید: تو حاضری سازمان منافقین را محکوم کنی
گفت: آری. پرسید: حاضری مصاحبه کنی. گفت: آری. پرسید: حاضری برای جنگ با عراق به جبهه بروی. گفت: آری
پرسید: حاضری روی مین بروی.
گفت: مگر همه مردم حاضرند روی مین بروند وانگهی از من تازه مسلمان نباید تا این حد انتظار داشت
گفت: معلوم می‌شود تو هنوز سر موضعی و با او معامله سر موضع انجام داد.
و این قاضی شرع می‌گفت: من هر چه اصرار کردم پس ملاک اتفاق آرا باشد نه اکثریت پذیرفته نشد و نقش اساسی را همه جا مسئول اطلاعات دارد و دیگران عملاً تحت‌تاثیر می‌باشند.
حضرتعالی ملاحظه فرمایید چه کسانی با چه دیدی مسئول اجراء فرمان مهم حضرتعالی که به دماء هزاران نفر مربوط است می‌باشند

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

حسینعلی منتظری

منتظری نامه

خطاب به آقایان نیری و اشراقی و رئیسی و پور محمدی
من بیش از همه شما از منافقین ضربه خورده‌ام چه در زندان و چه در خارج از زندان – فرزند مرا آنان به‌شهادت رساندند- اگر بنا بر انتقامجویی باشد من بیشتر باید دنبال کنم ولی من مصلحت اسلام و انقلاب و کشور و حیثیت ولایت‌فقیه و حکومت اسلام را در نظر می‌گیرم. من قضاوت آیندگان و تاریخ را در نظر می‌گیرم.
این‌گونه قتل‌عام بدون محاکمه آن هم نسبت به زندانی و اسیر قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم می‌کند و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق می‌کند، مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط است.
روش پیغمبر را با دشمنان خود در فتح مکه و جنگ هوازن ببینید به چه نحو بوده است پیغمبر با عفو گذشت برخورد کرد و از خدا لقب رحمه للعالمین گرفت روش امیرالمؤمنین با اهل جمل را پس از شکست ملاحظه کنید.
بسیاری از افراد سرموضع را رفتار بازجوها و زندانبانها آنان را به‌سر موضع کشانده والا قابل انعطاف بروند.
مجرد این‌که اگر آنان را آزاد کنیم به منافقین ملحق می‌شوند و موجب صدق عنوان محارب و یاغی بر آنان نمی‌شود. امیرالمؤ منین نسبت به ابن ملجم قصاص قبل از جنایت انجام نداد. با این‌که خودش فرمود او قاتل من است.
مجرد اعتقاد فرد را داخل عنوان محارب و یاغی نمی‌کند و ارتداد سران فرضا موجب حکم به ارتداد سمپاتها نمی‌شود.
قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد (لا یقضی القاضی و هو غضبان) الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است ما از جنایت منافقین در غرب ناراحتیم به جان اسرا و زندانیان سابق افتاده‌ایم وانگهی اعدام آنان بدون فعالیت جدید زیر سؤال بردن هم قضات و همه قضاوتهای سابق است کسی را که به کمتر از اعدام محکوم کرده‌اید به چه ملاک اعدام می‌کنید؟
من بیش از همه به فکر حیثیت حضرت امام و چهره ولایت‌فقیه می‌باشم و نمی‌دانم موضوع را به چه نحوی بایشان رسانده‌اند؟ این همه ما، در فقه بحث احتیاط در دماء و اموال کردیم همه غلط بود؟
من چندین نفر از قضات عاقل و متدین را دیدم که ناراحت بودند و از نحوه اجراء شکایت داشتند و می‌گفتند تندروی می‌شود و نمونه‌های زیادی را ذکر می‌کردند که بی‌جهت اعدام اجراء شده است.
در خاتمه مجاهدین خلق اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است یک نحو منطق است و منطق غلط را باید با منطق صحیح جواب داد با کشتن حل نمی‌شود بلکه ترویج می‌شود. انشاءالله موفق باشید ح – م

* متن کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل (انگلیسی)

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=18364