فیلم «بهشت» (Paradise) اولین فیلم بلند سینا عطاییان کارگردان جوان ایرانی است که با ۱۸ فیلم دیگر در بخش مسابقه جشنواره لوکارنو (۵ تا ۱۵ اوت / ۱۴ تا ۲۴ مرداد) در سوییس حضور دارد.
تهیهکننده این فیلم یوسف پناهی، برادر کارگردان معروف جعفر پناهی، است. سینا عطاییان پیشتر هم با همکاری یوسف پناهی فیلمهای کوتاه دیگری ساخته بود. او در سال ۱۳۸۸ در بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کوتاه تهران، با فیلم «مخصوصا موسیقی» به شکل مشترک با فیلم کوتاه «خام، پخته، سوخته» ساخته شهرام مکری جایزه تندیس بهترین فیلم تجربی را دریافت کرد.
جشنواره لوکارنو یکی از چهار جشنواره مهم اروپاست اما بر خلاف سه جشنواره بزرگ دیگر (کان، برلین، ونیز) عمدتا به کارگردانان جوان و گمنام توجه میکند. جایزه اصلی جشنواره لوکارنو یوزپلنگ طلایی است. سینمای ایران تا کنون چند یوزپلنگ طلایی و برنز از این جشنواره دریافت کرده است. فیلم «آینه» از جعفر پناهی در سال ۱۹۹۷، فیلم « رقص خاک» از ابوالفضل جلیلی در سال ۱۹۹۸، فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» از سامان سالور در سال ۲۰۰۶ هر کدام موفق به دریافت یوزپلنگ طلایی شدند. ترانه علیدوستی در سال ۲۰۰۲ جایزه بهترین بازیگر زن را از این جشنواره دریافت کرد. سینمای ایران از سال ۲۰۰۹ در این جشنواره حضور نداشت و فیلم « بهشت» بعد از چند سال این طلسم را شکست.
فیلم «ریکی و فلَش» به کارگردانی جاناتان دمی با بازی مریل استریپ در نقش ستاره موسیقی راک، فیلم افتتاحیه جشنواره لوکارنو خواهد بود.
از میان فیلمهای بخش مسابقه می توان به فیلمهای «زیبا و فراموش شده» پیِترو مارچلو از ایتالیا، «برادر دژان» باکور باکورادزه از روسیه، «سوارکار» آتینا راشل تسانگاری از یونان، «کائنات» آندرژی زولکاوسکی محصول مشترک لهستان و پرتغال، «سرگرمی» ریک آلورسن از ایالات متحده آمریکا، «ساعت شادی» ریوسوکه هاماگوچی از ژاپن، «الان درست، بعداً غلط» هانگ سانگ سو از کره جنوبی، «بهشت» سینا عطاییان محصول ایران و آلمان و «تیره در نور سفید» ویموکتی جایاسوندارا از سریلانکا اشاره کرد.
در فیلم «بهشت»، هانیه دخترى ٢۵ساله است که با خواهر و شوهرخواهرش در تهران زندگى مى کند. او معلم دبستانى دخترانه در حومه شهر است. هانیه هر روز مسیر طولانى و خسته کنندهای را برای رسیدن به محل کار مىپیماید. وی همزمان برای گرفتن انتقالی به مدرسهای در تهران- که روندى کُند دارد- تلاش مىکند. مصاحبهاى که در آن یک بار رد شده را پیش رو دارد و کاغذبازىهاى ادارى به نظر تمام ناشدنى میآیند. مدرسهاى که درحال حاضر در آن تدریس مى کند نیز آنچنان همکارى نمىکند، گم شدن دو دانش آموز در راه برگشت به خانه دغدغه این روزهاى آنهاست. هانیه برای خروج از این شرایط تلاش مىکند، اما برخلاف میل درونیاش نقش دیگرى بر عهده میگیرد.