آزاده کریمی- ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران به زودی در شهر برلین برگزار میشود. شعار برگزارکنندگان این گردهمایی همواره «نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم» بوده است و آنچه این بار بر روی پوستر ششمین گردهمایی آنها نقش بسته عنوان «من بودم، من هستم، من خواهم بود» است.
این گردهمایی همواره علاوه بر یادمان کشتهشدگان و زندانیان سیاسی دهه ۶۰ خورشیدی در ایران، نقاط تاریک و کمتر پرداخته شده در این حوزه را نیز مد نظر قرار داده است. سخنرانی، گفتگو، نمایش فیلم و نمایشگاههای هنری عمده برنامههای این گردهمایی است. گردهمایی درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران قرار است امسال از ۱۱ تا ۱۳ سپتامبر با موضوع «سرکوب، مقاومت و مبارزه» بر پا شود. درباره جزئیات این گردهمایی با میلا مسافر یکی از برگزار کنندگان این گردهمایی گفت و گویی داشتیم، او در این گفت و گو مخالفت با برپایی گردهمایی را پس از انجام توافق هستهای ایران و غرب، در حالی که همچنان اعدام و شکنجه وجود دارد، بی مورد میداند و معتقد است خانواده زندانیان و کشته شدگان دهه ۶۰ باید درباره «بخشش» تصمیم بگیرند، نه دیگران.
-گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی ایران دارای چه ریشهها و دلایلی است که حالا وارد ششمین سال خود میشود؟
-گردهمایی کشتار زندانیان سیاسی برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ در شهر کلن آلمان برگزار شد، یعنی در سالهایی که بسیاری جان به در بردگان و زندانیان سیاسی از ایران خارج شدند. در این گردهمایی زندانیان سیاسی تجربیات خود را به طور مستقیم با ایرانیان خارج کشور و جهان بیرون از ایران به اشتراک گذاشتند. برپایی این گردهمایی در نوامبر ۲۰۰۴ توسط گروه «گفتگوهای زندان» که روی تجربیات زندانیان سیاسی تحقیق و پژوهش میکند، انجام شد. انتشار فراخوان این گردهمایی با استقبال بسیار زندانیان سیاسی ایران با گرایشهای متفاوت و از سراسر جهان روبرو شد و با فعالیت کمیتهای متشکل از ۵۰ نفر در شهر کلن برگزار شد. پس از آن برگزارکنندگان به این نتیجه رسیدند که گردهمایی را به عنوان کمیته سراسری برگزاری گردهمایی کشتار زندانیان سیاسی و در کشورهای مختلف دنیا با توجه به بافت سیاسی متفاوت آنها برگزار کنند. در واقع تنوع محل برگزاری روی تنوع تبادل اطلاعات و بافت هر گردهمایی تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت. در سالهای بعدی این گردهمایی طی ۱۰ سال و به صورت دوسالانه درهانوفر آلمان، سوئد و هلند بر پا شده است.
-آنچه در طول این شش دوره مورد بررسی قرار گرفته، دارای تمهای مشخص بوده یا در هر دوره با توجه به ویژگیهای هر دوره تغییر کرده است؟
-هر گردهمایی ویژگیهای خاص خود را داشته، در گردهماییهانوفر با عنوان «تسلیم یا مقاومت» از دیدگاههای روانشناسی و علمیبه مسئله شکنجه در زندانهای ایران پرداخته شد و گردهماییها ترکیب صرفا ایرانی نداشت و سخنرانان فعال غیر ایرانی هم حضور داشتند. این بار جمعی از افراد سیاسی برلین داوطلب شدند که این کار را انجام دهند. به نظر من یکی از دلایل ادامهدار شدن گردهمایی کشتار دهه ۶۰ این است که افراد مختلفی با گرایشهای سیاسی در برگزاری آن نقش دارند و از ابتکار و خلاقیتهای افراد در کمیتههای محلی به خوبی استفاده میشود. به هر حال ما هم مشتاقیم این گردهمایی را طوری برگزار کنیم تا یادمان رفیقان و دوستانی باشد که در دهه ۶۰ از دست دادیم. این گردهمایی قطعا مختص به کشتار دهه شصت نیست و به ادامه آن مبارزات، جنبشهای اجتماعی و مبارزاتی که تا امروز در ایران جاری است میپردازد. یک بخش کوچک دیگر هم این گردهمایی دارد که نشانه همبستگی با زندانیان سیاسی بینالمللی و دیگر کشورهای جهان است.
-در این دوره چطور تنوع موضوعی رعایت میشود و تم انتخابی گردهمایی برلین چیست؟
-وقتی کمیته محلی برلین در پاییز ۲۰۱۴ شکل گرفت، بحثهای طولانی در این باره داشتیم که مباحث گردهمایی تکراری نباشد و ارتباط شرکت کنندگان و کسانی که در ایران از طریق پالتاک با گردهمایی همراه هستند، با پنلها و سخنرانان قویتر باشد. برای همین تم اصلی این گردهمایی را «سرکوب، مقاومت و مبارزه» قرار دادیم چرا که در بیشتر سمینارهای مربوط به یادمان کشتار دهه ۶۰ بیشتر به جنبه سرکوب توجه میشود. ما فکر کردیم به مسئله سرکوب باید بپردازیم، چرا که مقاومت و مبارزه را بازتاب میدهد ولی سرکوب را از زبان «بی صدایان» عنوان کنیم. تعریف ما از «بی صدایان» زندانیان سیاسی هستند که در بیرون مرکز (تهران) بودند و کمتر دیده شدهاند. هنوز هم زندانیان سیاسی و جنبشهای اجتماعی مرکز بازتاب پیدا میکنند و مورد توجه قرار میگیرند. هدف ما این است که تریبون به دست زندانیان شهرستانها و همه خلقهای سرکوب شده ایران داده شود. میخواهیم در این مبحث سرکوب جنسیتمحور و چند جانبه همجنسگرایان و قشرهای مختلف دیده شود و بتواند بیانگر این باشد که چطور در ایران سرکوبها به طور ساختاری شکل میگیرد و با آمدن این جناح و یا آن جناح حکومتی تغییری نمیکند. در واقع این گردهمایی قصد دارد تا صدای این بی صدایان باشد.
-مقاومت و مبارزه در این بین چه نقشی دارد؟
-مقاومت زندانیان سیاسی هم کمتر مورد توجه واقع شده است، این گردهمایی مقاومت را از طریق خود زندانیان سیاسی و محققان این مبحث، بررسی میکند. در پنل مقاومت کسانی که مقاومت و همبستگی جمعی در داخل و خارج از زندان ورزیدند و تشکیلات مقاومت را شکل دادند، کسانی که شیوههای خلاق در مقابل شکنجه در درون زندان را پدید آوردند در برنامه خواهند بود. در واقع این سو و آن سوی دیوار زندان را نشان خواهیم داد، و تلاش خانوادههای زندانیان را برای یافتن فرزندانشان و اینکه صدای آنها باشند بیان خواهیم کرد.
بیان مقاومت و مبارزهای که پس از خرداد ١٣۶٠، با آغاز سرکوب گسترده، با پیگردهای سیاسی علیه مبارزان و آزادیخواهان در زندانها صورت گرفت، اهمیت بسیاری دارد. این مقاومت در سال ۶٠ در صورتی شکل گرفت که زندانیان سیاسی روزانه بیش از ۲۰۰ تیر خلاص را در زندانها میشمردند و یا کشتار تابستان ۶٧ که کمتر مورد توجه و بازگویی قرار گرفته است. از سوی دیگر ستمیکه به خانواده کشته شدگان روا داشته شد و هم مقاومت آنان در گردهمایی مد نظر قرار گرفته شده است. این سوال خانوادهها هنوز به قوت خود باقی است که چرا فرزندان آنها را در گورهای دسته جمعی دفن کردند؟ جرم آنها چه بوده و چه کسی مسئول این کشتار است؟ رازی که تا به امروز در مورد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ١٣۶٧ از سوی هیچ کدام از جناحهای رژیم باز نشده است. اما با وجود سرکوب، فشار و پیگردی که برای خانواده کشته شدگان وجود داشت آنها مبارزه کردند و جنبش خانوادههای کشته شدگان دهه ۶۰ جایگاه ویژهای در این گردهمایی دارد که ما قصد داریم بر روی این تاریکی نوری بتابانیم.
بخش سوم این گردهمایی مبارزه و طرح سوالاتی از این دست است که فعالان سیاسی با چه هدفی مبارزه کردند و مورد شکنجه قرار گرفتند. جنایتی که بر آن نسل رفت، در سکوت اتفاق افتاد و حتی مردم داخل ایران هم از ابعاد این جنایت با خبر نبودند. عصر تکنولوژی و اینترنت هم نبود. این نسل نسلی بود که برای آرمانهایش انقلاب کرده بود و ایدههای برابری طلبانه و آزادیخواهانه داشت و پس از انقلاب مورد سرکوب شدید قرار گرفت. محور مباحث گردهمایی برلین را بررسی پیام این مقاومت و تاثیر آن بر جنبشها و حرکات آزادیطلبانه به طور مثال بر جنبش زنان و جنبش دانشجویی و چیستی میراث این دهه در زندانهای ایران تشکیل میدهد. این مباحث پنلهای مخصوص دارد و در بخش هنری هم مورد توجه قرار گرفته است. هنری که بیان مقاومت و فرهنگی که تن به سرکوبها نداده و نمیدهد و هنوز هم مبارزه میکند.
-بخش عظیمیاز اسناد اعدامهای دهه شصت به صورت فیلم مستند و مصاحبه با شاهدان این وقایع ثبت شده، آیا در گردهمایی برلین قصد نمایش چنین مستندهایی را دارید؟
-پیشنهاد نمایش فیلم هم برای نمایش در گردهمایی شده است و کمیته هنری باید از بین پیشنهادات دست به انتخاب بزنند اما هنوز به نتیجه قطعی برای اعلام عمومینرسیده است. ضمن اینکه در اولین دوره گردهمایی مستندی شامل گفتگو با زندانیان سیاسی شکنجه شده و زنان زندانی دهه ۶۰ به نمایش در آمد.
-به جز پنلهای سخنرانی و طرح ابعاد مختلف وقایع دهه شصت، بخش «یاد یاران» حاوی چه برنامههایی است؟
-بر طبق سنت سه گردهمایی اخیر، در سومین روز گردهمایی پنل «یاد یاران» را خواهیم داشت که یاد و خاطره کسانی که در زندانهای ایران به ویژه زندانهای شهرستانها اعدام شدند، گرامیداشته میشود. زندگینامه این عزیزان، اندیشهها و دلایل مبارزاتشان را بیان میکنیم. متاسفانه موضوع کشتارهای دهه شصت چندان مورد بررسی و حمایت قرار نگرفته است و نسلی که از آن باقی مانده، اندکی در داخل ایران و باقی به تبعید رانده شدهاند. کار در این مورد امکانات فراوان مالی میخواهد ولی به ویژه زنان زندانی درباره تجربیات زندان کتابهای بسیاری نوشتهاند و فضای زندانها و تغییرات دورههای مختلف زندانها را منتشر کردهاند. ما هم برای مستند کردن سمینارها فایلهای صوتی، نوشتاری و فیلم برنامهها را منتشر میکنیم و بر روی سایت اینترنتی گردهمایی قرار خواهیم داد.
-چند درصد گردهمایی به صورت بینالمللی برگزار میشود و فعالان حقوق بشر در عرصههای جهانی چقدر به این گردهمایی توجه نشان دادهاند و همراهی میکنند؟
-در گردهماییهای گذشته این اتفاق افتاده و جامعه بینالمللی دفاع از حقوق بشر در آلمان شرکت داشت، امسال هم همین است و از کسانی که از زندانیان سیاسی بی قید و شرط دفاع میکنند، دعوت خواهیم کرد. مشکل ما این است که همه بخشهای گردهمایی به زبان فارسی است و ما امکانات فنی و تجهیزات ترجمه همزمان برای این افراد نداریم و خیلی از دوستان آلمانی علاقمند به همین دلیل امکان حضور در برنامه را ندارند. در برخی از بخشها این ترجمه قبلا انجام میشود و به صورت تصویری پخش میشود ولی در سخنرانیهای طولانی این امکان وجود ندارد. ما البته گزارش گردهمایی را برای سازمانهای مهم حقوق بشر خصوصا عفو بین الملل ارسال میکنیم.
-از دهه ۶۰ تاکنون طیفهای مختلفی از فعالان سیاسی به خارج از کشور مهاجرت کرده اند. چقدر از پناهندگان جوان در این گردهمایی حضور دارند و تا چه اندازه علاقمند به حضور در سمینارهایی از این دست هستند؟ یا احتمالا بخشی از سخنرانی را به عهده بگیرند، چون آنها هم باید تجربیات خود را بازگو کنند.
-اتفاقا در کمیته شهر برلین رفقای جوانمان را داریم که قبل و بعد اتفاقات ۸۸ از ایران خارج شدهاند و جزو سخنرانان و برگزار کنندگان گردهمایی هستند. در واقع هر سال این طور بود ولی امسال حتی بیشتر سخنرانان را جوانان تشکیل میدهند. چرا که ما میخواهیم میراث کشته شدگان دهه شصت را از زبان این جوانان بشنویم و اینکه چه تاثیری این مبارزات بر روی سیاسی شدن آنها داشته است. در دوران مدرسه چه چیزی از آنها شنیدهاند و چه پیش فرضی از آنها داشتهاند. این برای مبارزان سیاسی و نسل مبارزان دهه ۶۰ هم جالب خواهد بود که تاثیرات خود را ببیند. در واقع یک رابطه دیالکتیک بین نسلهای سیاسی است.
-برگزاری این گردهمایی با توجه به توافق هستهای ایران با غرب با مخالفتهایی روبرو شده که دلایل خود را مطرح میکنند. آنچه برگزار کنندگان را مصمم به ادامه کار خود کرده چیست؟
-ما معتقدیم سرکوب در ایران یک سرکوب ساختاری است و اینکه توافق هستهای انجام شد یا نشد، این شرایط را تغییر نمیدهد. توافق هستهای تاثیری بر زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی انسانها و آزادی زندانیان سیاسی ندارد. و همین همزمان با توافق هستهای، سازمان عفو بین الملل از بالا بودن آمار اعدامها در ایران اظهار نگرانی کرده است. با آمدن حسن روحانی مسئله اعدامها حل نمیشود، چنانچه با آمدن محمد خاتمیهم نشد. نه اینکه ما راه خودمان را میرویم، بلکه تا وقتی ساختار رژیم تغییر نکند، سرکوب هم ادامه خواهد داشت. میگویند انقراض یک نسل را ببخشید! کشته شدگان دهه ۶۰ خانواده دارند، زن و شوهر و فرزند، حتی به لحاظ حقوقی هم آنها باید نسبت به بخشش و عدم بخشش تصمیم بگیرند، نه کسان دیگر. وظیفه ما این است که روشنگری کنیم و وقایع و مسائل آن دوران را بازگو کنیم تا فراموش نشود. باید بگوییم که این سرکوبها ادامهدار است. سرکوب سال ۸۸ در واقع ادامه سرکوب دهه ۶۰ بود و باز هم ادامه خواهد داشت.