به مناسبت سالروز تولد «اندی وارهول» چهار عکس سلفی از او که متعلق به ۴۶ سال پیش است، توسط بنیاد اندی وارهول منتشر شد. او هنرمند شاخص پاپ آرت یا هنر مردمی بود که در سال ۱۹۷۶ به ایران آمد و پرتره خانواده پهلوی را نقاشی کرد.
به گزارش کیهان لندن، وارهول این چهار عکس سلفی(خودگرفت) را در سال ۱۹۶۹ یعنی دقیقا پس از حوادث تیراندازی نافرجام به وی از خود گرفته است. این عکسها با همکاری بنیاد اندی وارهول در یک کتاب انتشار یافته است.
وارهول با گرفتن این عکس در روز تولدش، وحشت و آگاهیاش از مرگ را به ثبت رساند که نشان از هراس فردی است که بیماری خود را پنهان میکرده است.
«جان رایان» یک پزشک جراح اهل سیاتل آمریکا در تحقیقات خود درباره وارهول به این نتیجه رسیده است که آثار تیغ جراحی نامعلوم پیش از حادثه تیراندازی روی بدن وی وجود داشته است. با توجه به وسعت تیغ جراحی میتوان گفت زنده ماندن هنرمند از خوش شانسی او بوده است.
پزشکان میگویند وارهول در بهترین وضعیت و در بهترین حالت ممکن بوده ولی بیش از هراس از تیراندازی از بیماری رنج میبرده است.
وارهول در سال ۱۹۷۶ به دعوت فریدون هویدا سفیر وقت ایران در سازمان ملل متحد به ایران آمد و پرترههایی از محمدرضا شاه پهلوی، شهبانو فرح پهلوی و اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه نقاشی کرد. او ایران را در این سفر بسیار مدرن توصیف نمود و در کاخ ایران با خانواده سلطنتی شام صرف کرد.
اکنون بخشی از نقاشی او در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند که ارزش این تابلوها تا ۲۸ بیلیون دلار هم تخمین زده شده است.
«اندی وارهول»، این مرد عجیب را که موهایش را بلوند میکرد، یا میتراشید و کلاه گیس نقرهای میگذاشت، میتوان تصویرگری پرکار و محبوب در زمانه خود خواند، مردی آوانگارد که تجارت را در هنر بازیافته بود.
ششم آگوست ۱۹۲۸ در پنسیلوانیا، هنرمند برجسته جنبش پاپ آرت یا هنر مردمی متولد شد. او بعدها طیف گستردهای از اشکال هنری از جمله فیلمسازی، اینستالیشن (هنر چیدمان) و نویسندگی را هم تجربه کرد.
پدر و مادرش از مهاجران اسلواکی به آمریکا بودند، پدرش کارگر ساختمانی بود و هنر نمیدانست ولی مادرش هنرمند ناشناختهای بود که در زمان بیماری وارهول در ۸ سالگی به او طراحی یاد داد.
نقاشی به سرعت جزو تفریح و سرگرمی وارهول شد، ضمن اینکه به دنیای فیلم هم علاقه داشت و عکاسی هم میکرد. وارهول در چهارده سالگی پدرش را از دست داد و با پساندازی که پدرش برای تحصیل او کنار گذاشته بود، وارد عرصه آموختن هنر شد.
وقتی مدرک لیسانس خود را در سال ۱۹۴۹ گرفت به نیویورک نقل مکان کرد و به عنوان یک هنرمند تجاری شروع به کار نمود. نام فامیل خود را از وارهولا به وارهول تغییر داد و در فاصله کوتاهی تبدیل به یکی از هنرمندان تجاری شد و جوایزی هم به دست آورد.
اواخر دهه پنجاه میلادی هنر پاپ را با توجه به محصولات تجاری که تولید انبوه میشدند، با نقاشی قوطی سوپ مارک کمپبل ثبت کرد. او روی بوم نقاشی تصاویری از محصولات مصرفی روزمره میکشید که کانون توجه مردم میشد.
«ریچارد همیلتون» هنرمند انگلیسی، آثار وارهول را محبوب، گذرا، مصرفی، کم هزینه، جوانپسند، شوخ، سکسی، غلطانداز، پر زرق و برق و یک کسب و کار بزرگ میداند که نگاهی به اجناس میبخشد که هرگز پیش از او کسی این نگاه را نداشته است.
دیگر نقاشیهای معروف وارهول تصاویری از بطری کوکا کولا، جاروبرقی و همبرگر هستند. او از ۱۹۶۲ به بعد همچنین پرتره شخصیتهای مشهوری چون مرلین مونرو، الیزابت تیلور، میک جگر، فرح پهلوی و مائو تسه تونگ را با رنگهای روشن و تند تصویر کرد.
آثار وارهول اکنون جزو پرفروشترین آثار هنری هستند، آنچنان که تابلوی سیلک اسکرین «هشت الویس» این هنرمند در سال ۲۰۰۸ توسط یک خریدار ناشناس به قیمت ۱۰۰ میلیون دلار خریداری شد.
او کارگاه هنری بزرگی در نیویورک به راه انداخت که نام آن را «کارخانه» گذاشت.این هنرمند آمریکایی در سوم ژوئن سال ۱۹۶۸ توسط والری سولانس نویسنده فمینیست رادیکال هدف گلوله قرار گرفت و به طور جدی زخمی شد. سولانس در یکی از فیلمهای وارهول ظاهر شده بود و به دلیل بی اعتنایی وارهول نسبت به یکی از نوشتههایش و عدم استفاده او از آنها، دست به این سوء قصد زد.
وارهول دنیای هنری خود را در کتابی با عنوان «فلسفه اندی وارهول» به نگارش در آورد و در آن درباره همه ویژگیها و عقاید هنریاش سخن گفت.
او بیش از ۶۰ ویدئو آرت در طول عمر خود ساخت که معروفترین آنها «خواب» و «خوردن»است. خواب فیلمی تجربی از خوابیدن یک شاعر با نام «جان گیورنو» در مدت زمان طولانی شش ساعت است و «خوردن» هم فیلمی ۴۵ دقیقهای از قارچ خوردن یک مرد است.
وارهول در حالی در ۵۸ سالگی درگذشت که زندگی شخصیاش به عنوان یک همجنسگرا موضوع بحث و مناقشه بود. منتقدان هنر او را در تصویر کشیدن، هومواروتیک میدانستند ولی با این حال، او ادعا میکرد که برای تمام عمر خود باکره باقی مانده است.