به گزارش انتخاب، محمد حسین نجات معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران با اشاره به نارضایتی رهبر جمهوری اسلامی از برخی فعالیتهای سازمان علمی- فرهنگی- تربیتی سازمان ملل متحد (یونسکو) در ایران خواهان توقف آنها شد. این سردار سپاه به وجود بیش از ۵ هزار مهدکودک وابسته به این سازمان و «آموزش زنان به فعالیتها و آموزشهایی از جمله خانواده و بهداشت خانواده» اشاره کرده است.
نجات با بیان این سخنان در«اختتامیه اردوی تربیتی آموزشی شهید چمران (مشهد)»، یونسکو را از «جریانهای خارجی جبهه فرهنگی معارض در خارج از کشور» معرفی کرده است.
مهدکودکهای غیراسلامی!
کمیسیون ملی یونسکو در ایران دارای یک شبکه با عنوان «شبکه مهدهای کودک الکترونیک» است که هدف آن در سایت این کمیسیون چنین بیان شده است: «ایجاد بسترهای مناسب، مهارت های مقدماتی و اولیه فناوری اطلاعات و ارتباطات در محیط مهدکودک و توسط مربیان به کودکان منتقل شود تا ضمن کسب تجربه و مهارت در کنار کودکان دیگر، از ویژگی ها و جذابیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات لذت ببرند».
همین موضوع باعث «دلواپسی» کیهانِ شریتعمداری میشود و در مطلبی با عنوان «کدام سیستم آموزشی کدام مهدکودک؟!» (و پیشتر مطلبی با همین مضمون و با عنوان وقتی همه خوابیم!) مینویسد: « طبیعتا این سازمان و مجموعه NGOهای وابسته به یونسکو و یونیسف در ایران موظف به تلاش برای نهادینه ساختن فرهنگ ایرانی- اسلامی میان کودکان ایرانی نیستند و برای برگزیدگان سیستم مطبوع خود در امر روانشناسی کودک همچون فروید، روسو، مونته سوری، پیاژه و دیگران به تبلیغ میپردازند».
اما مشکل تنها در فروید و روسو خلاصه نمیشود و نویسنده این مطلب حتی اصل سازمان ملل متحد را زیر سوال برده و نوشته است: «مدیران بالادستی سازمان ملل از روابط بسیار خوبی با شبکه بهائیان برخوردار هستند چرا که در برقراری بزرگترین هدف خود یعنی «نظم نوین جهانی» مبتنی بر صلح با هر آنچه سیستم سرمایه داری حکم میکند، از ابتدا هماهنگی نهادینه ذاتی داشته اند».
مشرق نیوز از رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران نیز یونسکو را در راستای اهداف «صهیونیسم» معرفی کرده و در مطلبی با عنوان «در پشت پرده سازمان یونسکو چه می گذرد؟» مینویسد: «یونسکو سازمانی فراملیتی جهت ایجاد علقه های واحد فرهنگی و یکسان سازی نوع نگرش جهانیان است». این سایت اینترنتی نیز با انتشار عکس ایرینا جورجیفا بوکوفا در بازدید از حیفا (محل استقرار بیتالعدل اعظم، عالیترین مقام تصمیمگیری در آئین بهائی) تلاش میکند این سازمان را تحت تاثیر بهائیان معرفی کند.
نگرانیهای ولیفقیه
اما زمینههای این «دلواپسی»ها را میبایست در سخنرانیهای رهبر جمهوری اسلامی جستجو کرد. او در سیاستهای ابلاغی «تحول بنیادین آموزش و پرورش» به دستگاههای اجرایی امر کرده است تا هدایت و نظارت از مهد کودک و پیش دبستانی تا دانشگاه را به عنوان «امر حاکمیتی» دانسته و نسبت به «تبیین اندیشه دینی- سیاسی امام خمینی، مبانی جمهوری اسلامی و ولایت فقیه» و همچنین «توسعه فرهنگ و معارف اسلامی» در تمام مقاطع تحصیلی دقت شود.
مصطفی محمد نجار از سرداران سپاه پاسداران که در دولت دهم به عنوان وزیر کشور مشغول به کار بود، با اشاره به «طرحهای ارگانهای گوناگون برای تربیت مربیان» در مورد وضعیت مهدکودکها گفته بود: «مهدکودکها متاسفانه ناهنجاریهای زیادی را در خود جای دادهاند». او در همین حال تاکید داشت که برای حل این موضوع و «ترویج فرهنگ اسلامی» برنامههای مشترکی را در همکاری با وزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی در نظر گرفتهاند.
در همین حال این داستان در دولت یازدهم نیز ادامه پیدا کرده است به صورتیکه آرزو ذکایی فر، مدیر کل امور کودکان سازمان بهزیستی از اعطای ۲ هزار مجوز تاسیس مهدکودک به بسیج خواهران خبر داده است. این مهدکودکها جدا از ۵۰۰ «مهدکودک قرآنی» وابسته به بسیج است که در اواسط سال ۱۳۹۲افتتاح شده بودند. همزمان با افتتاح این مهدکودکها محمدرضا نقدی فرمانده بسیج با انتقاد از آموزش و پرورش گفته بود: «بسیاری از مهدکودک های کشور رواج دهنده فرهنگ غربی هستند و حقیقت دین اسلام و فرهنگمان را به کودکان آموزش نمیدهند».
محمد نفریه معاون اجتماعی وقت سازمان بهزیستی نیز در مورد ورود نیروهای مذهبی به حوزه مدیریت مهدکودکهای گفته بود: «طلبههای زن و هیاتهای مذهبی در اولویت دریافت مجوز ایجاد مهدهای کودک هستند، چرا که ایجاد مهدهای کودک با رویکرد دینی در اولویت سازمان بهزیستی قرار دارد».
نگرانیهای سپاه
محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در همایش اساتید و نخبگان حوزههای علمیه مشهد و قم، چندی پیش با اشاره به «تهدیدات جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی گفته بود: «رهبر معظم انقلاب نگرانیهای خود را در این باره در قالب شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی بیان میکردند، ولی در هیچ کجا و هیچکس به این موضوع توجه نمیشد». او در بخشی دیگر از سخنان خود به روی کار آمدن نیروهای «دوم خردادی» اشاره کرد که به این جریان رسمیت بخشیدند و موجب «جلوگیری از پیشرفت انقلاب شدند». جعفری در ادامه تاکید کرده است که به گفتهی رهبر جمهوری اسلامی «نظام در مرحله سوم انقلاب در حال درجا زدن است» و «اسلامی شدن جامعه و تشکیل جامعه جهانی اسلامی» مراحل چهارم و پنجم انقلاب اسلامی عنوان کرده است.
شبیخون فرهنگی مفهومی است که رهبر جمهوری اسلامی برای نخستین بار در سال ۱۳۷۱ مطرح کرد. او بر این باور است که «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشا – سعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد». او این مهفوم را در کنار «تهاجم فرهنگی» به کار میبرد که از اولین سخنرانیهایش در مقام رهبر جدید جمهوری اسلامی (سال ۱۳۶۸) بارها به کار برده است (مجموعا او در سخنرانیهای خود ۲۴۷۴۵ مرتبه از واژه تهاجم فرهنگی استفاده کرده است).
یالثارات الحسین ارگان خبری انصار حزبالله نیز در راستای همین دیدگاه چندی پیش در مطلبی با عنوان «سکولاریزه کردن مهدکودکها با تربیت رقاصه وخواننده» نوشته بود: «در مهد کودکهای پایتخت کشوری که آن را «امالقرای اسلام» میدانند، متوجه نوعی پادویی بدون اراده و (انشاءالله) بدون قصد قبلی! برخی از افراد و مکانهایی این چنینی در به انحراف کشاندن نسل آیندهساز تنها کشور شیعی مذهب عالم و «ام القرای کشورهای اسلامی» میشویم».
مینو اصلانی رئیس سازمان بسیج جامعه زنان نیز تکههای پازل حمله به فعالیتهای یونسکو را تکمیل کرده و گفته است: «سازمانهای بینالمللی مثل یونیسف مهدکودکها را موظف دانستهاند تا مکانی شاد را برای کودکان فراهم کنند، از سوی دیگر معتقدند که شادی تنها با رقص و پایکوبی ایجاد میشود». اما گویا داستان وجهه دیگری نیز دارد و او در پایان گفتگوی خود با خبرگزاری بسیج اضافه کرده است: «توجه بیش از حد مسئولین به مفاد کنوانسیون حقوق کودکان یونیسف موجب شد تا تمامی ضوابط آنها که بیشترشان با احکام شرعی دین اسلام منافات دارد به صورت تدریجی وارد زندگی روزمره مردم ما بشود و به نظر بنده قبل از هر کاری باید این مفاد توسط مجلس و دستگاههای مربوط اصلاح شوند».
این درحالی است که به گفته محمد نفریه معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی «در مجموع ۵۰ هزار مربی مهدکودک در سراسر کشور وجود دارد که از این تعداد تقریبا یک سوم آنها آموزشهای لازم را از طریق سازمان تبلیغات اسلامی دریافت کردهاند».
توضیح: تلاشهای کیهان لندن برای تماس با دفتر کمیسیون ملی یونسکو در ایران متأسفانه بینتیجه ماند و هیچ پاسخی جز حواله به دفاتر دیگر از سوی آنان دریافت نشد.