محمدرضا حمیدی- محمد خاتمیوقتی رئیس جمهوری بود میگفت مخالفان آزادی و مزاحمان اصلاحات در این مدت هر روز یک بحران آفریدهاند.
قصد آنها این است که با گذاشتن چوب لای چرخ دولت جلوی پیشرفت کارها را بگیرند، اصلاحطلبان را قلع و قمع کنند و دوباره به جان مردم بیافتند، اتفاقی که متأسفانه افتاد.
اصولا تمامیتخواهان طرفدار حکومت ولایت مطلقه فقیه که دیکتاتوری سلطهطلبانه را تنها راه ادامه حیات رژیم میدانند قانون اساسی را به میل خود و براساس منافع شخصی تفسیر میکنند. مثلا میگویند وظیفه مجلس خبرگان رهبری نمره دادن و ارزیابی تواناییهای رهبر نیست بلکه حمایت از رهبر و گرم نگه داشتن پشت او برای حفظ عزت و احترام اسلام و مسلمین است!
در واقع هدف از تفسیرهای من درآوردی آنها از قانون اساسی باز گذاشتن دست ولی فقیه برای سوء استفاده از اختیارات وسیع و مداخله در امور جاری دولت و نهایتا تعیین تکلیف برای رئیس جمهوری است و از آنجا که قبای رهبری رژیم برای آیتالله خمینی طراحی و به تن او «پرو» شده بود ریشسفیدان قوم که از بی ظرفیتی همکاران خود خبر داشتند نباید این قبا را به تن علی خامنهای که به گفته رفسنجانی با ترفند او و احمد آقا پسر خمینی این مقام رسیده میکردند. اما با کمال تأسف این اتفاق افتاد، و دود این ندانم کاری خیلی زود به چشم نویسندگان این سناریو و خانوادههای آنها رفت و دیدیم که در دوران حکومت «رهبر فرزانه» و مخترع کلمه بصیرت از نوع جمهوری اسلامی تمامی حواس و توان حکومت به جای تلاش برای پیریزی زیر ساختهای اقتصادی، صنعتی، علمی صرف بگیر و ببند و سرکوب آزادیخواهان و ضرب و شتم زنان به خاطر حجاب و درگیری و مواجهه با بقیه کشورها، فحاشی و توهین به رهبران ملتهای پیشرفته و صنعتی و تلاش برای تولید سلاح هستهای و موشک و ارسال اسلحه به لبنان، یمن، عراق و لیبی شد.
در حالی که در همین مدت بسیاری از ممالک آسیایی و آمریکای جنوبی دوران انتقال به صنعتی شدن را پشت سر گذاشته و وارد مرحله خودکفایی و صدور تولیدات خود شدند جمهوری اسلامی هنوز ۷۵ درصد پیچ و مهره مورد نیاز خود را از چین وارد میکند و به جای آنکه مانند هند، مالزی، تایلند و چین و حتی اندونزی و ترکیه به دنبال بازاریابی در کشورهای استقلال یافته آسیای مرکزی باشد به آن جمهوریها کتابهای تبلیغاتی شیعه و روضهخوان صادر میکرد و نتیجه آن شد که ایران هیچ گونه بازاری در این جمهوریهای بعضا فارسی زبان ندارد ضمن آنکه مسئولان این کشورها نیز نگران از دخالت جمهوری اسلامی در امور داخلی خود مطلقا علاقهای به رفت و آمد با ایران نداشتهاند و در این گیر و دار مردم بخت برگشته ایران از زبان رئیس جمهوری و رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی میشنوند که رهبر کنونی رژیم و نایب امام زمان محصول یک زد و بند جناحی میان او و احمد آقا پسر آیتالله خمینی است که دود آن نیز بیشتر از هر کس به چشم خود آنها و خانواده رفسنجانی و خمینی رفته است. و حالا «سردار سازندگی» برای جبران این خرابکاری با استفاده از شرایط فراهم شده پس از موفقیت مذاکرات هستهای و باز شدن میدان وسیعتری برای مانور میانهروها در اندیشه آن است که با براندازی شورای نگهبان و زمینگیر کردن رئیس و اعضای متحجر آن طرحی نو در اندازد تا بلکه انتخابات مجالس خبرگان و شورای اسلامی که نمایندگان هر دوی آنها با نظر ولی فقیه منصوب میشوند آزادانه برگزار گردد، و در واقع این دو مجلس را پاکسازی کند.
رفسنجانی تنها عضو مجلس خبرگان است که تا کنون چند بار گفته رفتار و کردار رهبر را باید بررسی کرد و در صورت ناکارآمدی به فکر شخص دیگری برای این پست بود به این دلیل خامنهای از اظهارات او در رابطه با خودش بسیار عصبانی است و در دورههای اخیر انتخابات مجلس خبرگان راه رسیدن رفسنجانی را به ریاست این مجلس مسدود نمود.
خامنهای در سال ۱۳۸۹ که رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان شرکت نکرد به او گفت میدانستم شما در انتخابات شرکت نمیکنید! در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نیز رفسنجانی به خبرنگاران گفت: وقتی خواستم برای حضور در انتخابات با رهبر صحبت کنم در حالی که تنها دو روز به پایان ثبت نام نامزدها باقی مانده بود رهبر به تلفن من جواب نداد و اعضای دفتر رهبری گفتند ایشان بسیار گرفتار است. پس از رویدادهای سال ۸۸ نامه معروف رفسنجانی به خامنهای کاسه صبر ولی فقیه را لبریز کرد و در واکنش به نامه عبارت «خواص بی بصیرت» را در مورد او به کار برد.
در آن روزها اختلاف این دو نفر آن قدر بالا گرفت تا جائی که رفسنجانی از خواندن نماز منع گردید. رفسنجانی که به گفته دوستانش بوکسباز ماهری است گاهی در رینگ بوکس به زمین میافتد و به قول بوکسبازها «ناک دان» میشود اما هرگز با ضربه فنی مغلوب نمیشود. بخصوص اگر حریف رهبر رژیم باشد او این بار نیز پس از آنکه خامنهای از در بیرونش کرد، بعد از مدتی با دست پر از پنجره داخل شد و دفترچه خاطراتش را از ۳۶ سال گذشته، ورق زد و فرازهایی از آن را در رابطه با دوستی و همکاریاش با آیتالله خمینی بیرون کشید که برای مردم کنجکاو تازگی داشت. و این بار بیشتر از همیشه باعث عصبانیت خامنهای شد و وقتی به وی گفتند «سردار سازندگی» تغییر کرده، پاسخ داد من عوض نشدهام شماها تغییر کردهاید.
هنگامیکه خامنهای و برخی امام جمعهها روایتهای او را از همکاری با خمینی در سالهای اول انقلاب و دوران جنگ با عراق ساختگی خواندند خانواده خمینی به دفاع از او برخاستند و گفتند یادداشتهای آقای رفسنجانی از آن دوران کلمه به کلمه مورد تأیید ماست و به دنبال آن نیز حسن خمینی پسر احمد خمینی و نوه «امام» آغاز فعالیتهای انتخاباتی خود را شانه به شانه هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اعلام کرد و قرار است این سه نفر به عنوان سه تفنگدار انتخابات وارد کارزار شوند. رفسنجانی این بار بر خلاف سال ۹۲ که تا آخرین لحظه مهلت ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری منتظر اذن رهبر ماند هفته پیش نامزدی خود را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان اعلام نمود. البته مخالفت رهبر و اطرافیان او با رفسنجانی شامل حال خانواده وی نیز میشود.
پس از رویدادهای سال ۸۸ همزمان با بازگشت مجدد رفسنجانی به صحنه سیاست جمهوری اسلامی مخالفان وی از رهبر رژیم خواستند رئیس جمهور و رئیس سابق مجلس را هم به بغل دست میرحسین موسوی و مهدی کروبی همکاران آیتالله خمینی به حصر بفرستد اما آیتالله سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران به آنها یادآور شد که رفسنجانی هواداران زیادی دارد و نمیتوان با او همان رفتاری را کرد که با موسوی و کروبی شده است. به همین دلیل مخالفان سراغ فائزه دختر او رفتند، که دستش به جایی بند نبود و در واقع فائزه چوب چالشهای پدرش را با رهبر رژیم خورد و به بهانه توهین به رهبر و شرکت در تظاهرات ضد حکومت به ۶ ماه زندان محکوم شد و البته پیش از صدور حکم زندان که مدت آن مانند مهدی برادرش از پیش تعیین شده بود مأموران امنیتی سپاه در لباس حزبالله روی دیوارها مینوشتند فائزه، فاحشه.
فائزه پس از ۶ ماه آزاد شد و با پیشرفت مذاکرات هستهای و قدرت گرفتن دولت روحانی با حجم عظیم تبلیغات مربوط به دستاوردهای تیم هستهای، پایان تحریمها، آزاد شدن فروش نفت، بازگشت پولهای بلوکه شده به بانکهای ایران وافزایش وجهه روحانی در میان مردم میدان برای عرض اندام میانهروها از جملههاشمی رفسنجانی بازتر شد.
اگر چه اکنون قدرت رئیس جمهوری هنوز از رهبر کمتر است اما بدون شک محبوبیت او به مراتب بیشتر از خامنهای است و شاید هم تا پایان عمر ۴ یا ۸ ساله ریاست جمهوریاش بتواند، به آرزوهای خود و قولهایی که در ایام انتخابات ریاست جمهوری به مردم داده جامه عمل بپوشاند.
روحانی بعد از به سرانجام رساندن مذاکرات هستهای که به گفته خودش دشمنان دولت اعتدال امید زیادی به شکست آن داشتند، حالا باید به سراغ باز کردن فضای دانشگاهها و موسسات آموزش عالی برود و به دانشجویان فرصت بدهد که از حکومت انتقاد کنند، همچنین برای حضور خانمها در ورزشگاهها و برگزاری کنسرتها نیز فکری بکند.
بنا بر این اگر وضع از حالا به بعد به این شکل پیش برودهاشمیرفسنجانی هم که در ماههای اخیر به قول دوچرخه سواران با خوابیدن در باد نفرات جلو یعنی قهرمانان هستهای به سوی رسیدن به هدفاش رکاب میزند میتواند با حمله به تندروها و کارشکنان به تشریح برنامههای آیندهاش پس از تسخیر مجلس خبرگان رهبری بپردازد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت این روزها در سخنرانیها و مصاحبهها از آخوندهای دست اندرکار حکومت و اعضای شورای نگهبان، قوه قضائیه و رئیس آن و تندروهای مجلس بدون پروا انتقاد میکند و به همین دلیل مخالفان وی عقلهای خود را برای کاستن از وزن سیاسی و اجتماعی «سردار» روی هم گذاشتند و تصمیم گرفتند این بار به سراغ مهدی عضو دیگر خانوادههاشمی بروند و پرونده همکاری او را با یزدانپناه معروف به یزدی از بستگان خانم عفت مرعشی مادر مهدی در رابطه با دریافت حق دلالی از شرکت استات اویل نروژ و بستن قرارداد با شرکت نفت جمهوری اسلامی که در آرشیو قوه قضائیه خاک میخورد بیرون کشیده شد و با افزودن اتهام شرکت مهدی در تظاهرات ضد ولایت فقیه در رویدادهای سال ۸۸ پشت درهای بسته او را به ۱۲ سال زندان محکوم کردند. مادر مهدی که از رأی دادگاه شوکه شده بود بیمار شد و به همین دلیل ورود مهدی به زندان اوین چند روز به تأخیر افتاد.
مهدی در آخرین دقایق آزادی خود و لحظاتی پیش از ورود به زندان اوین در حالی که وکلای او طباطبایی و وحید ابوالمعالی دستهای وی را در بغل داشتند خطاب به خبرنگاران گفت دادگاه من خلاف شرع بود و از پیش درباره محکومیتم تصمیم گرفته بودند و ما اصرار داریم فیلم جلسات دادگاه برای عموم پخش شود، در زندان ارتباطم را با شما حفظ خواهم کرد و یک رنجنامه مفصل هم درباره روند دادگاه نوشتهام که به زودی منتشر خواهد شد. انتشار مطلب مهدی حالت حلالیتطلبی از مردم را داشت از سوی صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه نمایشی برای تضعیف آن قوه خوانده شد.
همزمان با ورود مهدی به زندان اوین، جواد کریمیقدوسی از نمایندههای تندرو مجلس از قول مردم به رفسنجانی توصیه کرد که خانهنشین شود و فعالیتهای سیاسی را کنار بگذارد و بیش از این انقلاب را زحمت ندهد. البته او توضیح نداده است مردمیکه این نماینده از آنها حرف میزند کدامند، اما صادق زیباکلام از یاران با وفای رفسنجانی در واکنش به سخنان قدوسی به او یادآور شده این گونه اظهار نظرها همیشه باعث محبوبیت بیشتر هاشمی رفسنجانی شده است به همین دلیل رد صلاحیت رفسنجانی در سال ۹۲ به تعداد طرفداران او اضافه کرد.
زیباکلام گفته است جناح افراطی به شدت نگران و دستپاچه حضور هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان است و افزوده اگر رفسنجانی را تأیید صلاحیت کنند رأی سنگینی به دست خواهد آورد و آن وقت است که خواب از چشم تندروهای اصولگرا ربوده خواهد شد و اگر هم او را تأیید نکنند به اعتبار و محبوبیتاش افزوده خواهد شد و خلاصه آنها واقعا نمیدانند در مقابل آقای رفسنجانی چه بکنند. زیباکلام تأیید کرده این افراد توهینهایی که به رفسنجانی میکنند از فرط نا امیدی و قرار گرفتن در بنبست سیاسی است.
علی اکبرهاشمیرفسنجانی در آخرین انتخابات مجلس خبرگان به دلیل یارگیری بهتر مخالفانش و حمایت خامنهای از آنها بازنده شد و دوره قبل از آن هم به علت محکوم نکردن کروبی و میرحسین موسوی و همسر او زهرا رهنورد و به نوعی تأیید و حمایت از جنبش سبز در انتخابات خبرگان حضور نیافت و حالا باید دید که آیا این رویدادها در کنار مخالفت شورای نگهبان با نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ باعث مردود شدن وی در انتخابات آینده مجلس خبرگان رهبری میشود یا آنکه به دلیل تغییر شرایط مملکت پس از پیروزی هستهای و قویتر شدن موقعیت دولت، بهبود نسبی رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا و به دنبال آن تحول در اوضاع اقتصادی و راحت شدن خیال رهبر امکان رسیدن رفسنجانی به هدفهایش بیشتر خواهد شد.
تغییر شرایط فعلی نیاز به تغییر قانون دارد
قاسم شعله سعدی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی که در خارج از ایران بسر میبرد در مورد احتمال دگرگونی وضعیت سیاسی کنونی ایران به رادیو فردا گفته است: وظایف خبرگان نظارت بر رهبری است، و تغییر ساختاری نیاز به تغییر قانون اساسی دارد. تغییر قانونی اساسی نیز در صورتی ممکن است که هم یک متد مشخصی توسط مجلس تصویب شود و بعد رهبر آن را اجازه دهد. خب رهبر فعلی حتما اجازه نمیدهد که کار به آنجا برسد که رهبری تغییر کند. اما اگر رهبری در اثر یک حادثه طبیعی مثل مرگ و میر یا به هر دلیل دیگر تغییر کند و رهبر جدیدی سر کار بیاید که بخواهد اوضاع را تغییر دهد بله این کار شدنی است و الا خبرگان صلاحیتی برای تغییر رهبر ندارند و اگر آقای رفسنجانی تازه رئیس خبرگان شود به خودی خود هیچ تغییری را نباید انتظار داشته باشیم.
اما چون شخص آقای رفسنجانی متحول شده نسبت به گذشته و الان معتقد است به انتخابات آزاد و معتقد به این است که کشوری که به زعم آنها در حال بحران بوده برای خروج از بحران نیاز به انتخابات آزاد دارد، این میتواند یک روزنهای برای آینده باشد که اگر چنین اتفاقهایی بیافتد و ایشان هم مثلا جانشین رهبر شود، آن وقت میتواند فضا را تغییر دهد.
عیسی سحرخیز از مغضوبین رژیم که او نیز در ایران زندگی نمیکند در مورد اینکه آیا رفسنجانی میتواند شرایط فعلی را در ایران دگرگون کند میگوید: هاشمی کنونی با آقای هاشمی پیشین بسیار متفاوت است. ایشان در صحبتهای اخیر خودشان حتی دیگر صحبت اصلاحات نمیکنند، صحبت تحول میکنند. یعنی به یک معنا شاید بشود گفت ایشان از اصلاحطلبی به تحولخواهان پیوسته و خواستار یک سری تغییرهای بنیادی در کشور است. قدرت میتواند در شرایط خاص داخلی و بینالمللی به گونه دیگری تغییر پیدا کند.
طبیعی است که یک ترکیب جدید در مجلس خبرگان میتواند بحث نظارت بر رهبری را با رویکرد و قرائت دیگری در تضاد با شرایط کنونی اعمال کند و بیاید آن چیزی را که نویسندگان قانون اساسی مد نظرشان بوده یعنی اگر شرایط رهبری ساقط شد میتوان او را کنار گذاشت البته بعید میدانم که به بهانهای مانند انتخابات ریاست جمهوری و به عنوان سن بالا بخواهند هاشمی را رد صلاحیت کنند. چون این مسأله باعث میشود که افکار عمومیتصور کند که رهبر با آقای هاشمی مسأله شخصی دارد. اگر بخواهند بحث سن را برای ریاست مجلس خبرگان مطرح کنند آن موقع است که بسیاری از اعضای این مجلس باید حذف شوند.