شکوه میرزادگی- در سال ۱۳۵۱، با مداخله کشورهای آمریکا، کانادا و شیلی، و با رأی «کمیسیون بررسی دلتا» قراردادی بین دو کشور ایران و افغانستان به امضا رسید و قرار شد که در هر ثانیه بیست و شش متر مکعب آب رودخانه هیرمند سهم سیستان و دریاچه امون باشد.
این قرارداد تا انقلاب اسلامی، و چند سال پس از آن نیز، عملکردی درست داشت اما، به دلیل بی لیاقتی و ناکارآمدی کارگزاران حکومت اسلامی، و زد و بندهای سیاسی و اقتصادی سودجویان وابسته به این حکومت، و مسایل دیگری که ـ بیشتر از خشک سالی طبیعی در آن منطقه ـ جنبهای سیاسی دارد، از اوایل ده ۱۳۷۰ میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه امون مرتب کم و کمتر شد تا به جایی رسید که دریاچه هامون به کلی خشک شد.
در این مدت مسئولین دولتی، نه تنها هیچ اقدامیدر جهت احیای این دریاچه نکردند بلکه به عناوین مختلف صدای کارشناسان و دلسوزان محیط زیست را که راه حلهایی ارائه میدادند خفه کرده و معترضین محلی را با برچسبهایی که همیشه در جیب دارند، مورد آزار و اذیت قرار دادند.
اکنون، مردم سیستان و بلوچستان، علاوه بر فقر، تبعیضهای مذهبی و فرهنگی، ناامنی و بدبختیهای زیاد، گرفتار بی آبی و هوای آلوده نیز شدهاند. فقط در طی شانزده ـ هفده سال گذشته چهل ـ پنجاه هزار نفر کارشان را از دست دادهاند، صد هزار نفر از منطقه گریختهاند، صنایع دستی سیستان عملاً نابود شده و هوای این منطقه، به دلیل وجود ریزگردها و توفانهای شن به حد غیرقابل تحملی رسیده است.
به این دلایل، مردم سیستان جمعه گذشته، در اعتراض به بی توجهی به احیایهامون، با ماسک تنفسی در نماز جمعه شهرستان زابل حاضر شدند. علاوه بر این، آزادگان شمال استان نیز دو روز بعد، در مراسمیویژه، با ماسک تنفسی حضور یافتند. این اعتراض مدنی مردمان در هفته گذشته مرتباً وسیعتر شده و در کوچه و خیابان و حتی برخی از موسسات زن و مرد با ماسک رفت و آمد میکنند.
به منظور خنثی کردن اعتراض مردم، چهار روز پیش سازمان محیط زیست سیستان و بلوچستان، یک گزارش غیر واقعی را، مبنی بر این که «سیلابهای بی سابقه دو بخش از تالابهامون را آبگیری کرده است» از بلندگوهای دولتی پخش کرد اما این دروغگویی با یک آتش سوزی برملا شد.
بی آبیهامون از یک سو و گرمای شدید از سوی دیگر، سبب شد که دیروز، سوم شهریورماه، آتشسوزی بزرگی درست در منطقهای که اداره محیط زیست ادعا میکرد «به دلیل سیلابهای ناگهانی پر آب شده است» اتفاق افتاد.
مردم محلی بلافاصله پس از شروع آتش سوزی به مقامات مسئول اطلاع دادند اما کسی به داد آنها و جنگلها و مراتع اطراف تالاب نرسید و، به دلیل نبود کمکهای دولتی و منطقهای، این آتشسوزی ساعتها به طول انجامید و بزرگ و گسترده شد. این آتش سوزی، بر اساس گزارشهای رسمی، حدود ده تا بیست هکتار از جنگلزارها و پوشش گیاهی تالاب هامون را نابود کرده و در نهایت هم با کمک مردمان محلی، و با وسایل ابتدایی و کلی مشکلات خاموش شده است.
در این میان زندگی فلاکت بار مردم این منطقه از سرزمین مان همچنان ادامه دارد و به نظر نمیرسد که همچنان کسی به داد این مردم برسد. و آن ذهنیت متعالی فرهنگ ما که از زبان سعدی کلیه انسانها را اعضای یک پیکر میدانست و از زبان خرقانی هشدار میداد که: «اگر از این سر دنیا تا آن سر دنیا خاری به انگشت کسی رود آن انگشت، انگشت من است» زیر فشار و تسلط فرهنگی سرکوبگر و مستبد در حال رنگ باختن است.
*گزارش تالابهامون در آتش سوخت
*عکسها و گزارشهای بیشتر از استفاده و ارسال ماسک تنفسی در خبرگزاری ایرنا