موزه عروسکهای ملل ازهنرمندان عروسکساز دعوت کرد تا به مناسبت روز جهانی صلح و سالروز تاسیس این موزه، در نمایشگاه عروسک با موضوع «صلح، تفاوت، تفاهم» شرکت کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، این عروسکها پس از گزینش، در نمایشگاهی در تهران ارائه خواهند شد و پس از آن، به شکل نمایشگاهی سیار به مناطق مختلف ایران سفر میکنند و پیام صلح هنرمندان عروسکساز را به مردمان ایران میرسانند.
از هنرمندان عروسکساز دعوت میشود عروسکی با موضوعهای متفاوت درعرصههای گوناگون فرهنگی، زبانی، قومی، نژادی، جنسیتی، فیزیکی، سنی، روانی، اجتماعی، مذهبی و… به موزه عروسکها ارسال کنند. همچنین عروسکسازان میتوانند چهره افراد آسیبپذیر جامعه شامل معلولان، مهاجران، پناهندگان، بی خانمانها، اقلیتهای قومی یا مذهبی، سالمندان، کودکان کار و خیابان، زنان در بحران و… را در آثارشان ترسیم کنند.
مهر مینویسد، عروسکها، سفیران فرهنگی هستند که با شناخت آنها میتوان با پیشینه تاریخی، فرهنگ و موقعیت اجتماعی ایران و جهان آشنا شد. بدون شک، این شناخت و آگاهی میتواند پایههای صلح، دوستی و احترام بین انسانها را استوار سازد. اما گذشته از جنبههای بازیچهای و نمایشی بودن عروسکها، این میراث غیر ملموس برای هر ملتی حایز اهمیت است؛ آنچنان که بسیاری از آنها میتوانند در صورت حمایت مالی و فرهنگی، به عنوان یکی از تولیدات منحصر به فرد ایرانی در جشنوارههای بینالمللی ظاهر شوند و تحفهای باشند برای پیشکش به آنان که ایران را گردشگاه خود کردهاند. عروسکها با همان ساختار سنتی و دیرین خود میتوانند به عنوان نماد اقوام ایرانی در فرودگاههای بینالمللی که مهمترین درگاه ورودی و خروجی کشور به جهان محسوب میشود، جلوه کنند و فرهنگ نهفته درون خود را با زبانی کودکانه با دیگران در میان بگذارند.
همچنین به گزارش ایسنا، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بر مبنای همین حساسیتها در نخستین جشنواره اسباببازی خود، اتاق ویژهای را به عروسکهای اقوام مختلف ایرانی اختصاص داد؛ اتاقی با عروسکهایی نشانگر مردم ایران زمین.
سارا گلین یکی از این عروسکهاست. سارا در آذربایجان نماد مبارزه با زور است. سارا در منطقهای از ارسباران به دنیا آمد؛ در خانوادهای ایلاتی و عشایری و دنیا آمدنش مساوی بود با از دست دادن مادرش. پس سارا شد تمام دنیای پدر… و بعد از مدتی که زیبایی ظاهر و باطناش صدچندان شد، به دلخوشی طایفه و تبار خود تبدیل شد.
گلینبالا یکی از عروسکهای محلی استان اردبیل است. گلین به معنای عروس و بالا به معنای کوچک است که دستهای مادربزرگها تار و پود آنها را میبافت. آنها برای دختران و نوههای خود با استفاده از وسایلی ساده و ابتدایی چون دکمه، چوب و پارچههای رنگی، گلینبالا درست میکردند که نوعی سرگرمی برای خودشان و دخترانشان بود تا تجربیات زندگی را با این روش به آنها آموزش دهند.
عروسک بوئی گلین کر یکی از عروسکهای دستساز کرمانشاه است که بازیچه کودکان بود. یکی از هنرهای دستی کرمانشاه، گلیمبافی است و زنان بیشتر وقت خود را گلیمبافی میکنند. مادران برای تشویق دخترانشان عروسکی به شکل گلیمباف میسازند تا ضمن بازی با این عروسک، به این هنر علاقهمند شوند. به تعبیر دیگر، عروسک گلیمباف واسطی بین دنیای کودکی و بزرگی دختران کرمانشاهی است.
نگار و عزیز از استان البرز برگرفته از افسانههای محلی هستند. عزیز جوانی از روستای اردکان طالقان است که عاشق نگار میشود اما مادر نگار او را به عقد پسرخالهاش در الموت درمیآورد و…
آدی و بودی عروسکهای آذربایجان شرقی هستند. آدی و بودی حکایت زن و مردی است که میخواهند به دیدن دخترشان بروند اما نه دست خالی. پس بلند میشوند و توتک میپزند و شب چله زمستان به راه میافتند و… از ویژگیهای این داستان، زبان روایی کودکپسند آن است که با واژگان آشنای «یکی بود، یکی نبود» همراه است.
فاطو از الیاف درخت خرماست. در زمان گذشته که مادرها با دستان هنرمندشان از الیاف درخت خرما بادبزن، کلاه، در سبو، حصیر و… میبافتند، کودکان نیز در کنار مادرها مینشستند و با دستان کوچکشان برای خود چیزهای زیبایی خلق میکردند و به آنها شخصیتهای مختلفی میدادند و با آنها به بازی مشغول میشدند مانند عروسک فاطو یزد یا عروسکهای «الیل- بلیل – کمچه لیز» که عروسکهای دستساز همان شنگول و منگول و حبه انگور است.