روشنک آسترکی- دو زن ایتالیایی که به مدت دو هفته در ایران به سر میبردند پس از بازگشت به ایتالیا گزارشی در مورد سفرشان به ایران در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
متن این گزارش به همراه انتشار شش عکس از بازار، مترو و خیابانهای ایران، تنها به آزار و اذیت جنسی این دو زن توسط مردان ایرانی اختصاص داشت. این زنان مدعی شدهاند که در شهر اصفهان مردی که مسجد جامع را تمیز میکرده، در فاصله کمی از آنها آلتاش را درآورده و جلوی آنها راه رفته است؛ یا در کاشان مردی به باسن آنها دست زده؛ یا در متروی تهران پسری به آنها پیشنهاد سکس داده است.
این گزارش در بسیاری از رسانههای ایتالیایی از جمله روزنامه پر تیراژ «کوریره دلا سرا» و«لیبرو» بازتاب داشت و به سرعت مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
تنها پس از یک هفته از انتشار گزارش دو زن ایتالیایی، یک زن فرانسوی دوچرخه سوار در فیس بوک به دنبال شخصی میگردد تا همرکابش شود و از آزارهای جنسی و متلکهای مداوم مردان در ایران در امان بماند. او در فیسبوک خود نوشته است موقع رکاب زدن احساس امنیت ندارد و مدام مردان او را تعقیب میکنند یا در مواردی حتی بدن او را لمس میکنند.
در همین حال روزنامه مجله اینترنتی «پالپ تستیک» در گزارشی مصور با عنوان «چرا هرگز به ایران سفر نکنیم؟» ۱۹ دلیل آورده است که ایران را به عنوان کشوری جذاب برای گردشگران معرفی میکند و چهرهای متفاوت از آنچه برخی رسانههای خارجی از زندگی در ایران منعکس میکنند به تصویر عرضه کرده است.
همچنین تیتزیانا چاواردینی، روزنامهنگار دیگری از ایتالیا که هم اکنون در ایران به سر میبرد و تنها به ایران سفر کرده است، با انتشار ویدئویی به زبان ایتالیایی تلاش کرده ارزیابی خود از ایران را به اطلاع ایتالیاییها برساند. او در این ویدئو میگوید: «میدانیم که در این روزها تعداد زیادی توریست ایتالیایی و غیر ایتالیایی در ایران هستند، و عده زیادی برنامهریزی کردهاند برای سفر به ایران، من از شما میخواهم که به پروپاگاندای ضد ایرانی که اخیرا راه افتاده است اهمیتی ندهید. ایران یک کشور واقعا مهمان نواز است. من میخواهم به عنوان یک زن که تنها به ایران سفر کرده است شهادت بدهم که به عنوان زنی تنها ر بازارها و مناطق مختلف گشتم و هرگز با مشکلی- از جنس گزارش آن دو خانم- مواجه نشدم. البته که مشکلاتی هست. پیام من، پیش از هر چیز صلح است و پیامی است برای همه آنهایی که برنامهریزی کرده بودند برای سفر به ایران در ماههای آینده، ایران به راستی یک کشور دیدنی است.»
واکنش ایرانیان در فضای مجازی
اما در این میان واکنش ایرانیان در شبکههای اجتماعی به این گزارش جالب توجه است. برخی از کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی ادعای دو زن ایتالیایی درباره آزار جنسی در ایران را کاملا رد کرده و آن را یک دروغ نامیدند و برخی ضمن تایید وجود مشکلاتی برای زنان در ایران، گزارش دو زن ایتالیایی را اغراق آمیز خواندند. اما بسیاری از زنان ایرانی با انتشار تجربیات خود از آزار و اذیت جنسی توسط مردان، وجود این مساله در ایران را تایید کرده و معتقدند زنان در ایران بارها و بارها از سنین نوجوانی با تجربیاتی مشابه آنچه در گزارش زنان ایتالیایی مطرح شده، مواجه میشوند.
به عنوان نمونه نعیمه دوستدار، خبرنگار ایرانی ساکن سوئد با انتشار مطلبی در فیس بوک، از تجربه تلخ آزار جنسی توسط مردان در زمان حضورش در ایران چنین مینویسد: «آزارها خیلی متنوع انجام میشدند، لخت شدن و پایین کشیدن شلوار در اماکن عمومی، تماس بیخودی و بیبهانه جسمی مثل گرفتن دست یا تنه زدن در تاکسی و محل کار، ایمیلهای حاوی پیشنهادهای بیشرمانه، تماس تلفنی وقت و بیوقت حاوی همان پیشنهادها، گیر انداخته شدن در آسانسور، بوسه بیاجازه در اتاق، تهدید در کلاس درس و…». نعیمه دوستدار همچنین میافزاید: «من هرگز به زنی که چنین تجربیاتی را نقل میکند مشکوک نیستم، اما به مردانی که چنین حقایقی را انکار میکنند به شدت مشکوکم.»
فاطمه جلالپور نیز موارد مختلفی از آزار جنسی که از کودکی تجربه کرده را برای صفحه «روایت من از خشونت» نوشته و معتقد است خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنید تجربهاش میکنیم. او پس از بیان تجربههایش مینویسد: «همه این وقتها فکر میکنم این مردان همسر، پدر، برادرِ زنانی مثل من هستند و چقدر دلگیر است. تازه اینها همه و ۱۰ برابر اینها جدا از سنگینی نگاههایی است که در هر کجا بر بدنمان میماند، فارغ از متلکهای جنسی مهوع، فارغ از جامعه و اخص زنانی که همواره میگویند کرم از خود درخت است».
در میان نظرات متفاوتی که با انتشار گزارش دو زن توریست ایتالیایی در شبکههای اجتماعی پیرامون موضوع آزار جنسی علیه زنان روی داد، گفتنی است آزار جنسی امری مختص به ایران نیست و بر اساس آمارهای جهانی بین ۳۵ تا ۷۰ درصد زنان جهان حداقل یک بار آزار فیزیکی و جنسی را تجربه کردهاند؛ ۳۰ درصد زنان جهان اولین تجربه جنسی خود را به صورت تحمیلی تجربه کردهاند. همچنین آمارها نشان می دهد کشور هندوستان که همواره از آن به عنوان بدترین کشور برای امنیت زنان یاد شده است، دررابطه با آزار جنسی زنان خارجی نیز رتبه اول را داراست. کشور مکزیک در سال ۲۰۱۵ رتبه دوم و در ۲۰۱۴ رتبه سوم ناامنترین کشورها برای زنان خارجی را کسب کرد. در کشور هندوراس، ۳ هزار زن در یک دهه گذشته به قتل رسیدهاند و ۹۰ درصد این موارد هرگز مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته است. نرخ آزار جنسی در کشور برزیل بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲، بیش از یک و نیم برابر شده است. کشور مصر و شهر قاهره، به ویژه با اوجگرفتن تظاهرات و شلوغیهای خیابانی، محلی ناامن برای زنان خارجی (علاوه بر زنان مصری) ذکر شده است. کنیا، کلمبیا، ترکیه، عربستان و ونزوئلا نیز دیگر کشورهای لیست ۱۰ کشور نامناسب برای زنان توریست هستند.
در ایران نیز هر چند به دلیل محدودیتها و سانسور از سوی حکومت، آمار دقیقی در مورد آزار جنسی زنان وجود ندارد اما گزارشها و پژوهشها افزایش حجم آزار جنسی زنان از متلک، لمس بدن زنان، پیشنهاد روابط جنسی و تجاوز را نشان میدهد. در همین زمینه کیهان لندن با دکتر سهیلا رفیعی، روانشناس اجتماعی گفتگو کرده است. دکتر سهیلا رفیعی پیرامون ریشه و انگیزههای آزار جنسی زنان میگوید: «اساسا ریشههای آزار جنسی در جوامع از دیرباز تا کنون بر چند نکته تاکید دارد. مثلا یکی از ریشههای آن را مادرزادی و تحت تاثیر ترشح هورمون تستسترون میدانند و همچنین در مواردی انگیزه آزار جنسی تحت تاثیر رابطه جنسیت و قدرت قرار دارد که غالبا در جوامع مردسالار که زن را جنس دوم میدانند و دیدگاه ابزاری به زن دارند، فراوانی بیشتری دارد؛ همچنین افرادی که اقدام به آزار جنسی میکنند امکان دارد در دوران رشد خود دچار مشکلات و آسیبهای جدی روانی یا جنسی شده باشند».
خانم دکتر رفیعی همچنین در مورد گسترش موارد آزار جنسی علیه زنان طی سالهای اخیر در ایران معتقد است: «اینکه چرا در سالهای اخیر جامعه ایران دستخوش این نابسامانی و قهقرای اخلاقی در زمینه رفتارهای افسارگسیخته جنسی شده را میتوان در چند محور کلیدی خلاصه کرد که عبارتند از تاکیدهای فراوان و افراطی مبنی بر تفکیک جنسیتی در عرصههای مختلف از سطح خیابانها گرفته تا مدارس و دانشگاهها و خانوادهها که این خود باعث میشود زن و مرد به جای شناخت و احترام و ارتباط فراجنسیتی، دیدگاه جنسیتی افراطی نسبت به همدیگر داشته باشند، محور دوم نگاه ابزاری و زنستیزانه است که با تحقیر جنسیتی زن تلاش میشود تعادل بیمارگونه به نفع مردان را حفظ کرده و جلوی پیشرفت تحصیلی، شغلی و اجتماعی زنان گرفته شود و همچنین سیاستهایی که در تلاشاند زنان را به عنوان خانهداری و بچهداری در خانهها نگه دارند تا شایستگیها و توانمندی زنان در سایه این دیدگاه قرار بگیرد. نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم فراوانی فحشهای ناموسی است که خود شاهد بر این مدعاست که افراد در عرصه اجتماع از آنها استفاده میکنند و برای انتقامجویی از فردی با ناسزا گفتن به زنان خانواده او، فردی بیطرف و بیگناه را نشانه میگیرند که به عنوان همسر و یا خواهر و یا مادر فرد مقابل است؛ اینها همه تقویت روزمره دیدگاه ابزاری و تحقیر جنسیتی است که ریشه در فرهنگ و کلیشههای یک اجتماع دارد».
یکی از مسائلی که با مرور خاطرات زنان و دختران ایرانی در مورد مواجهه با آزار جنسی قابل تامل است، برخورد متقابل آنان زمانی است که خودشان با این تجربهها روبرو میشوند. بیشتر زنان در چنین شرایطی تلاش میکنند با نادیده گرفتن یا فرار از موقعیت، خود را خلاص کنند و همچنین اکثرا در مورد این تجربه سکوت میکنند. کمتر دیده شده زنی زمانی که مورد آزار جنسی از متلک تا لمس بدن قرار میگیرد واکنش تندی نشان دهد. حال آنکه بسیاری معتقدند عدم واکنش به فردی که زن را مورد آزار قرار میدهد باعث میشود این فرد شهامت پیدا کرده و در مواجهه با زنان دیگر نیز رفتار خود را تکرار کند. برخی زنان هم معتقدند زمانی که هیچ حمایت قانونی از سوی پلیس صورت نمیگیرد، برخورد با افراد متعرض سودی جز آبروریزی ندارد.
دکتر سهیلا رفیعی پیرامون واکنش زنان و برخورد صحیح آنان در این موقعیت میگوید: «اصولا در جامعه ما آموزش جنسی جایگاهی ندارد و با انکار یا نادیده گرفتن موضوعهای ناخوشایند از جمله بحث آزار جنسی سعی میشود صورت مساله پاک شود در حالی که آموزش و شفافیت در همه زمینهها و در زمینه مورد بحث کارگشا است. در اینکه برخورد زنان در رابطه با آزار جنسی چه باید باشد لازم است آموزشهایی به زنان و همه افراد جامعه داده شود تا به آنها در جهت آگاهی و شناخت بیماریهای روانی و جنسی کمک شود. مثلا در موردی که دو زن توریست ایتالیایی ذکر کردهاند که در اصفهان مردی آلت خود را به آنها نشان داده، باید گفت که این یک اختلال روانی- جنسی است که به «آلتنمایی» معروف است و مختص جامعه ما نبوده و در همه جوامع وجود دارد و واکنش نسبت به آن باید با بیتفاوتی کامل و بدون ابراز هیچ هیجان و ترسی باشد؛ اما در موارد دیگر، زنان باید بدون ترس از آبروریزی و فرد مقابل برخوردی بسیار جدی با قدرت و اعتماد به نفس داشته باشد چرا که بیتفاوتی یا سکوت در مقابل آزار جنسی، از شنیدن سخنان آزاردهنده و کلام تعرضآمیز و یا حتا نگاه حاوی آزار جنسی، باعث بازتولید و ثبات این رفتارهای ناهنجار در جامعه میشود.»